صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۱  ، 
شناسه خبر : ۳۳۹۷۱۲
جمهوری اسلامی ایران از سیاست فشار حداکثری عبور کرده است و امروز این موضوع دامن گیر خود غرب و اروپا شده است.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی

 آمریکا و متحدین آن در منطقه با در نظر گرفتن سیاست فشار حداکثری، ایده تابستان داغ  و جشن کریسمس در زمستان را در تهران مطرح کرده اند. محور عبری- عربی- غربی چنان مست از از سیاست فشارحداکثری بودند که در عربستان سعودی صحبت تز جنگ داخلی در ایران می کرد و جان بولتون وعده فتح تهران را به منافقین می داد و ترامپ نیز  به انتظار تلفن التماس تهران  نشسته بود.

در سیاست فشار حداکثری قرار بود فروش نفت ایران به صفر برسد و و ایران وارد مذاکره ای شود که در آن همه محور های قدرت خود را یکی پس از دیگری مذارکه کندو و در مجموع خلع سلاح شود. این در حالی است که با درایت رهبر معظم انقلاب اسلامی و استادگی نظام نتیجه سیاست فشار حداکثری به ضرر محور شیطانی گردید. حال ایران از وضعیت بهتری برخوردار است و به سمت ثبات اقتصادی حرکت می کند ولی در بلوک غرب اتفاقاتی رخ داده است که بیشتر شبیه شرایط  روزهای بعد از جنگ جهانی دوم می باشد. در واقع با قطع شدن لوله گاز نورد استریم به‌سوی اروپا، شرایط قاره سبز به سمت زمستان سرد می رود در چنین شرایطی، آخرین پیام تهران برای رسیدن به توافق به بروکسل ارسال‌شده است.

ایران از طرف غربی خواسته است که برای عبور از زمستان سخت به «توافق خوب» روی آورده تا در ظرف کمتر از یک هفته نشست وزرای خارجه در وین تشکیل‌شده و برجام احیا گردد. این اتفاق می‌تواند دسترسی اروپا به بازار انرژی را افزایش داده و تعادل قیمت فراهم گردد.

تهران به طرف اروپایی گفته است که با رعایت سه شرط حاضر است، پای توافق را امضا کند. رفع ابهام از برداشتن تحریم‌ها، تضمین‌های طرف آمریکایی و بسته شدن مسائل پادمانی قبل از روز اجرا ازجمله مواردی است که وزارت خارجه در آخرین پیام آن را به اروپا مخابره کرده است.

گفته‌شده است که طرف آمریکایی تصمیم گرفته است که به هر قیمتی که شده توافق را به نتیجه رسانده و نگرانی اروپا در جنگ با اوکراین را برطرف کند. برگزاری جلسه محرمانه میان رابرت مالی با اعضای کنگره را باید در همین خط ارزیابی کرد.

اما هم‌زمان با تکاپوی غرب برای حل بحران انرژی توجه به محتوای پیش‌نویس اروپایی از اهمیت بالایی برخوردار است، به نظر می‌رسد طرف آمریکایی با ترغیب ایران به‌سوی بهره‌برداری از شرایط ویژه در اروپا سعی دارد؛ متن ۳۵ صفحه‌ای بورل را به‌صورت احساسی به‌سوی اهداف پنهان خود هدایت کند.

چراغ سبز آمریکایی‌ها برای ورود ایران به مسیر بدون تحریم فروش انرژی درواقع نه یک‌طرح از جانب اروپا برای رهایی از زمستان سخت، بلکه یک طرح پیچیده برای اجرای سناریو افزایش فشار آمریکایی‌ها به ایران است.

به گزارش پایگاه خبری مشرق نیوز سال ۲۰۲۰ و درست هشت هفته قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا ایلان گلدبرگ در موسسه امنیت آمریکای نوین به سراغ جیک سالیوان در ستاد تبلیغاتی بایدن رفته و یک متن ۱۰ هزارکلمه‌ای را به او می‌دهد. گلدبرگ در آن دیدار به افسر ارشد آمریکایی می‌گوید که اطمینان دارد که ترامپ در انتخابات از بایدن شکست خواهد خورد؛ ازاین‌رو علاقه دارد طرح مهار ایران را به دموکرات‌ها ارائه دهد!

این برنامه درواقع دستورالعملی بود که در آن سیاست خارجه آمریکا در دوران اوباما و ترامپ در برابر ایران را آسیب‌شناسی کرده بود؛ در این جزوه آمده بود که حل معمای ایران (هسته‌ای، منطقه‌ای و موشکی) چه به‌صورت مرحله‌بندی شده (اوباما) و چه به‌صورت یکپارچه (مدل ترامپی) فاقد مطلوبیت‌های لازم برای منافع ملی آمریکا بود. در هر دو استراتژی نوعی ساده‌انگاری معمای درباره ایران مشاهده می‌شد.

 یعنی در دولت اوباما تلاش شد حل پرونده ایران از فوری‌ترین مسئله یعنی هسته‌ای آغاز شود؛ اما به این امید که همکاری در این حوزه در آینده نزدیک به سایر حوزه‌ها نیز اشاعه یابد. در دولت ترامپ نیز تصور شد می‌توان با استفاده حداکثری از اهرم کم‌هزینه فشار تحریم‌ها کل قطعات و جزئیات مرتبط با ایران را به‌طور یکپارچه و در قالب یک معامله بزرگ حل کرد؛ اما مسائل بسیار پیچیده‌تر از آن بود که اوباما و ترامپ فکر می‌کردند و به همین دلیل استراتژی آن‌ها در حد یک ایده ناممکن باقی ماند و به دلیل همین ناواقع‌گرایی، اسبابی فراهم شد تا در مه سال ۲۰۱۸ زمینه برای فروپاشی برجام فراهم شود؛ چراکه این توافق نتوانسته بود زمینه‌ساز همکاری ایران و آمریکا در سایر حوزه‌ها شود.

گلدبرگ به بایدن توصیه کرده بود که از هر دو استراتژی اوباما و ترامپ عبور کرده و روش جدیدی به کار ببرد؛ موسسه امنیت آمریکای نوین به دموکرات‌ها پیشنهاد داده بود که از راه‌حل ترکیبی استفاده کند. به این معنا که پرونده ایران را به‌صورت مرحله‌ای اما یکجا حل‌وفصل کند. برای همین بود که وقتی بار دیگر مذاکرات میان ایران و غرب در وین در آخرین روزهای دولت روحانی آغاز شد طرف آمریکایی اعلام کرد که اگر ایران بیشتر می‌خواهد باید بیشتر بدهد.

تحلیل غلط مشاوران و همفکران دولت روحانی از گفتگو با آمریکا پس از عبور فشار حداکثری

 در آن زمان روحانی در یک سخنرانی اعلام کرد که اگر نظام به عراقچی اختیار عمل بدهد، برجام اجرایی می‌شود. منظور رئیس‌جمهور وقت از واژه «اختیار عمل»تمدید بندهای غروب آفتاب در برجام درازای دسترسی ایران به یوترن با تمرکز به مسیر دوم بود که در آن چارچوب کاری برای مذاکرات چندجانبه منطقه‌ای ایجاد شود، به‌گونه‌ای که هم شرایط گفتگوی منطقه‌ای فراهم شود و هم کشورهای حوزه خلیج‌فارس معاهداتی از قبیل منع استفاده از سلاح‌های کشتارجمعی، عدم‌ مداخله در امور داخلی یکدیگر و همچنین منع یا محدودسازی استفاده از موشک‌های بالستیک را به امضا کنند.

این همان مسیری بود که روحانی قرار بود به‌صورت یکجا در سال ۹۸ با ترامپ در نیویورک امضا کرده و اصلاح‌طلبان رادیکال آن را ناکافی خوانده و گفته بودند نظام باید بین گفتگوی مستقیم و بدون قید و شرط با آمریکا یا استعفای دست‌جمعی در دولت یکی را انتخاب کند! طرف آمریکایی از این خواسته خود به‌طور رسمی در دور چهارم مذاکرات رونمایی کرد.

سرنوشت خط فروش نفتی در جنگ لیبی

 واشنگتن از پایان دور چهارم تا به امروز سعی کرده است تهران را به سمت «دومینوی توافقات» هدایت کند و یک توافق را منوط به توافق بعدی کند. درحالی‌که وزارت خارجه کشورمان با حسن نیت کامل بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ یک مسیر تک توافقی و محدود به هسته‌ای را پیشنهاد می‌دهد در مقابل آمریکا یک اتوبان چند توافقی و فراتر از هسته‌ای را طلب می‌کنند

پس از سفر منطقه‌ای بایدن از این محور استراتژیک به‌خوبی رونمایی شده و معلوم شد در طرح چند توافقی آمریکایی‌ها حاضر نیستند تگ تحریمی سپاه پاسداران (FTO) را برداشته و آن را وعده به مذاکرات بیشتر و فرابرجامی دادند.

البته در آن زمان مقاومت تیم هسته‌ای ایران در برابر این طرح باعث عقب‌نشینی تاکتیکی رابرت مالی از اجرای این پلن شد. آمریکا در آن زمان متوجه شد که پافشاری بیش‌ازحد روی «مذاکره چندمرحله‌ای» باعث پس‌زده شدن توافق در داخل ایران می‌شود ازاین‌رو فرم جدیدی روی میز گذاشته و به‌اصطلاح عقب‌نشینی راهبردی کرد.

 در آن روزها ایران با راه انداختن چند آبشار از نسل جدید سانتریفیوژها و افزایش سطح غنی‌سازی برای رقیب خط‌ونشان جدی کشید؛ واشنگتن نیز مجبور شد از راهبرد خود به‌صورت مقطعی دست برداشته و به امید اجرای طرح در آینده چند سنگر عقب برود. وعده ارائه دستورالعمل اوفک برای شرکت‌های همکار با سپاه و نیز دادن بازه زمانی ۲ و نیم ساله برای خروج شرکت‌های غیر آمریکایی از ایران پس از خروج از برجام ازجمله آفرهایی بود که غرب در آخرین پیش‌نویس به ایران ارائه داده است.

پیشکش کردن بازار انرژی اروپا در جنگ اوکراین به‌سوی ایران را نیز باید در همین خط ارزیابی و تحلیل کرد. از نگاه آمریکایی‌ها اگر ایران تنها یک توافق با غرب را امضا کند در یک معادله کور گرفتارشده و مجبور است تا آخر این جاده ناپیدا را ادامه دهد. درحالی‌که ظرف غربی می‌تواند با دادن یک لایسنس ۹۰ روزه مسئله بحران انرژی در اروپا را حل کند؛ به دنبال راه‌حل پیچیده‌تری می‌گردد که با توسل به آن فروش نفت ایران را به صورت کامل مسدود کند.

علی واعظ دلال نفتی و مهره نزدیک به سازمان سیا در حالی حضور ایران در بازار را بی‌اهمیت می‌داند که تهران تا ۲۰ درصد روی قیمت‌ها اثر مستقیم دارد!

نباید فراموش کنیم که وقتی جنگ در لیبی شروع شد؛ اروپایی‌ها به یک میدان نفتی ایران که در حال همکاری با چینی‌ها بود معافیت دادند، در آن زمان طرف چینی همکاری خود را قطع کرده و غربی‌ها نیز پس از پایان جنگ از ادامه خرید انصراف دادند، آن رفع نیاز مقطعی از جانب اروپا باعث قطع همکاری با طرف چینی شد.

خطای راهبردی درفروش نفت مقطعی را در برابر سرمایه‌گذاری بلندمدت منطقه‌ای و استراتژیک در راستای منافع ملی را نباید به‌سادگی تکرار کرد. این اقدام نیاز به صبر و بازی درخشان دارد، این روزها آمریکایی‌ها برای ایجاد خطای راهبردی در تصمیم سازی‌های کلان در داخل حتی روی افرادی چون رئیس شبکه نفوذی‌ها درکیش اوربیتال (باند سیروس ناصری) نیز حساب ویژه بازکرده‌اند!

به نظر می رسد که در شرایط فعلی که اوضاع اروپا به لحاظ انرژی در وضعت بحرانی قرار دارد، غرب بدنبال رفع مشکل خود از طریق انرژی ایران باشد. طبق آمار جمهوری اسلامی ایران بالای بیست درصد در بازار انرژی جهان تاثیرگذار است. از طرفی امروز مطمئن ترین مسیر تامین انرژی برای اروپا جمهری اسلامی ایران می باشد. تامین انرژی اروپا در مقطع فعلی می تواند بعد از گذشت زمستان سرد اروپا، آنها نسبت به جمهوری اسلامی ایران جسورتر کند. بنابراین در چنین شرایطی ایران باید تضمین های لازم برای لغو  تحریم را از غرب اتخاذ کند تا بعد از رفع زمستان سرد از طریق انرژی ایران، دوباره مکانیسم  تحریم ها فعال نگردد. 

نباید فراموش شود که جمهوری اسلامی ایران از سیاست فشار حداکثری عبور کرده است و امروز این موضوع دامن گیر خود غرب و اروپا شده است. از طرفی ایران توانست با اتخاذ رویکرد مقاومت از موانع مین گذاری غرب عبور کند ولی  اتحادیه اروپا با کمک و همکاری ایران نمی تواند شرایط عبور از موقعیت زمستان سرد را فراهم کند. 

 

نام:
ایمیل:
نظر: