مرگ مهسا امینی یکی از پدیده های سیاسی است که گروهکهای ضد انقلاب داخل و خارج توانستند از ان بهره برداری نموده و بر ان موج سواری نمایند .
یکی از این گروهکها؛ گروهک تروریستی کومله بود که به علت کرد زبان بودن خانم مهسا امینی زمینه را برای موج سواری خود فراهم دید.در اولین روز مرگ خانم مهسا امینی یکی از اعضای شورای رهبری این گروهک یعنی عبدالله مهتدی در توییتی خواستار آن شد که "این بار اعتصاب عمومی به کردستان محدود نماند و تهران و شهرهای بزرگ و کوچک تمام ایران را در بر بگیرد".
شبکه سعودی اینترنشنال نیز با ذوق زدگی مطابق طراحی قبلی اربابان انان؛ آنتن زنده خود را در اختیار این جنایتکار و سایر همکاران وی در کمیته مرکزی این گروهک تروریستی قرار داد تا با دروغ پردازیهای مداوم؛ زمینههای شعله ور شدن هر چی بیشتر اتش این فتنه فراهم گردد. شواهد نشان میدهد افراد وابسته به گروهک کومله تحرکات زیادی را برای به خشونت کشیدن اعتراضات ارام مردم در شهرهای کردنشین طراحی و عملیاتی کردند. در حالیکه مردم در این شهرها به صورت مسالمت آمیز خواستار رفع ابهام از فوت خانم مهسا امینی بودند؛ افراد آموزش دیده این گروهک تروریستی با میدان داری این تجمعات؛ صحنه را به رویارویی با نیروی انتظامی کشاندند به طوری که در شهر دیواندره برخی افراد به مقر و خودروهای انتظامی حمله و چندین نفر از نیروهای انتظامی را مجروح کردند.
بررسی و تحلیل شرایط داخلی؛ منطقه ای و بین المللی کنونی نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم؛ در صحنه داخلی ؛ بهمرور در حال عبور از مشکلات سیاسی و اقتصادی طراحی شده قبلی است. در صحنه منطقه ای؛ دولت سیزدهم با ارتباط گیری موثر با همسایگان در حال تثبیت شرایط موفقیت امیز خوداست. در موضوعات بینالمللی نیز با توجه به جنگ روسیه و اوکراین و مشکلات تولید شده برای اروپا و آمریکا از حیث مواد غذایی و انرژی در زمستان فرارو از یک طرف و مقابله موثر و هدفمند و با کیاست ایران در موضوع برجام در قرار دادن توپ در زمین آمریکاییها و تولید و حضور در دسته بندی های جدید به نفع خود از طرف دیگر ؛ توانسته به اهداف خود نزدیک تر شود.
پس استکبار جهانی و رژیم منحوس صهیونیستی با الت دست قرار دادن گروهکهای دست نشانده خود مثل گروهک کومله به این نتیجه رسیدند تا در این برهه حساس زمانی؛ فشار اجتماعی از درون خاک ایران را به بهانه مرگ خانم امینی به حاکمان ایران کلید زده ؛ تا انان را مجبور به دادن امتیاز درسفر رئیس جمهور به نیویورک نمایند.
مرگ خانم مهسا امینی توانست زمینه را برای این گروهک فراهم نماید تا از موج شکل گرفته شده برای دم تکان دادن بهتر برای اربابان خود در واشنگتن و تلاویو بهره برداری نماید.
برای دستگاه های امنیتی جمهوری اسلامی ایران پوشیده نیست که در آذر سال ۱۳۹۷ عبدالله مهتدی سرکرده گروهک تروریستی کومله به همراه صلاح بایزیدی نماینده کومله در آمریکا با وزیر خارجه وقت آمریکا دیدار کردند و به پمپئو گفتند: "ما در کومله و کل احزاب اپوزیسیون؛ اسرائیل را نه تنها دشمن خود نمیدانیم بلکه دوست و متحد اصلی خود میدانیم واز ابراز این دوستی هیچ واهمه ای نداریم."
از همان روز اخباری از آغاز موج جدیدی از همکاری ها میان رژیم صهیونیستی و برخی گروه های تجزیه طلب و به ویژه کومله شنیده میشد. دیدار مهتدی با رئیس میز ایران در موساد با وساطت سعودیها برگزار شد و در آن بر همکاری بین کومله و موساد توافق شد. در اولین اقدام؛ انان توافق کردند تابا معرفی ۱۰ نفر از نیروهای ورزیده کومله به موساد برای آموزش خرابکاری اقدام نمایند. پس باید باور داشت که گروهک تروریستی کومله سالهاست که یوغ بندگی استکبار جهانی و سگ درنده اش یعنی رژیم صهیونیستی را بر گردن خود نهاده و با انان همکاری می نماید.
مروری بر سابقه جنایتکارانه این گروهک تروریستی نشان می دهد که این گروهک که حالا داعیه دار دروغین مردم کرد و مرگ خانم مهسا امینی شده است از ابتدای انقلاب تاکنون همیشه برای رسیدن به اهداف خود اقدام به شهادت رسانیدن شهروندان کرد می نموده است. شهید بزرگوار مصطفی چمران در این باره میگوید: "در ۲۳ تیر سال ۱۳۵۸ که صدها نفر از مسلحین جریان چپ وارد مریوان شدند ۲۵ پاسدار کرد این شهر را محاصره کردند و نیمی از آنان را به شهادت رساندند و بقیه را مجروح کردند. یکی از مجروحان پاسدار که سرش را کومله ها با موزاییک بریده بودند شهید "دارا کهنه پوش" بود. همرزمان شهید در مورد نحوه شهادتش می گویند: در تمام مدتی که در محاصره بودیم دارا با روحیه عالی که داشت کمترین هراس را به دل راه نداد و با رشادتی غیرقابل وصف جنگید. وقتی که فرمانده رشید و فداکار انان یعنی عبدالله طرطوسی به شهادت رسید دشمن توانست به داخل مقر نفوذ کند جنگ تن به تن آغاز شد. دشمن با تمام توان تلاش کرد تا دارا را زنده دستگیر کند تا اینکه او را به اسارت درآوردند. گروهک بر اساس کینه بسیاری که از او داشتند تمام بدنش را با سیگار سوزاندند و با سرنیزه زخم های متعددی به بدنش وارد کردند و در نهایت پس از شکنجه های وحشیانه سرش را با موزاییک بریدند و از تن جدا کردند."