پس از پیروزی مقتدرانه مردم ایران بر حکومت ستمشاهی پهلوی در بهمن سال 57 با رهبری پیر فرزانه انقلاب حضرت امام خمینی (ره)، معاندان و دشمنان این سرزمین، حتی لحظهای دست از تلاش علیه جمهوری اسلامی ایران برنداشتهاند و همواره از هر راهی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کردهاند. با اینهمه نکته مهم اینجاست که پس از 8 سال جنگ تحمیلی علیه ملت ایران و رشادتهای بیبدیل رزمندگان اسلام در جبهههای حق علیه باطل، دشمنان و معاندان بهخوبی دریافتند که با گزینه نظامی قادر نخواهند بود ایران اسلامی را از پای درآورند. به همین دلیل پس از شکست گسترده در جنگ بهخصوص عملیات مرصاد از دهه 70 با تغییر رویکرد به مقابله با ایران اسلامی برخاستند. آنها بیش از 3 دهه است که «فتنه» و «فتنهانگیزی» را مناسبترین گزینه برای ضربه زدن به نظام اسلامی ایران دانسته و با بهرهگیری از آن در ابعاد و اشکال مختلف، دست به آشوب خیابانی و ترور زده است.
علاّمه طباطبائی (ره) دربارهی معنای اصطلاحی «فتنه» میفرماید: «فتنه عبارت از این است که بعضی از امّت با بعضی دیگر اختلاف میکنند در امری که تمامی امّت حقیقت امر را میفهمند که کدام است، ولیکن یک دسته از قبول آن سرپیچی و آگاهانه به ظلم و منکَر اقدام میکنند و آن دسته دیگر هم که حقیقت امر را قبول کردهاند، آنان را نهی از منکر نمیکنند و در نتیجه، آثار سوء آن دامنگیر همه امّت میشود» (طباطبائی، 1374، ج 9: 64)
علاّمه جعفری (ره) در تعریف موقعیّت فتنهانگیز میفرماید: «موقعیّت فتنهانگیز عبارت است از فعّالیّتها و هیجانات آشوبگرانه درباره حوادث و واقعیّتهایی که دارای ابعاد مرکّب از حقّ و باطل میباشند. لذا دو پدیده مزبور (هیجان و فعّالیّت) موقعی جنبه فتنه بودن پیدا میکنند که با هدفگیری ایجاد آشوب به جریان بیفتند، نه برای تشخیص و تفکیک حقّ از باطل» (جعفری، 1368، ج 3: 73).
همچنین میتوان گفت «فتنه در اصطلاح به حوادث پیچیدهای میگویند که ماهیّت آن روشن نیست و ظاهری فریبنده دارد و باطنی مملوّ از فساد که جوامع انسانی را به بینظمی، تباهی، عداوت، دشمنی، جنگ، خونریزی و فساد در اموال و اعراض میکشاند» (مکارم شیرازی، 1381: 238)
همانطور که در ابتدای این گزارش آمده همواره دشمنان و معاندان ایران اسلامی در دهههای مختلف دست به ایجاد فتنه و فتنهانگیزی میان ملت زدهاند و در این راه از تمام ابزاری که در اختیار داشتهاند بهره کامل بردهاند. نمونه بارز این امر هم فتنه سال 1388 است که میتوان از آن بهعنوان بزرگترین فتنه در تاریخ انقلاب اسلامی ایران یادکرد؛ اما ازآنجاکه قرآن معجزهای برای تمام دوران است به گوشههای از رهنمونهای این کتاب آسمانی برای رهایی از فتنه اشاره میکنیم:
در روایات آمده است که هنگام بروز فتنهها و برای در امان ماندن از آنها به قرآن پناه ببرید. رسول خدا (ص) میفرماید: «إِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ: هنگامیکه فتنهها مانند پارههای شب تاریک به شما روی آورند، بر شما باد (روی آوردن به) قرآن» (حرّ عاملی، 1409 ق. ج 6: 171).
ازاینرو تمسک به قرآن کریم در صورتی میتواند انسان را از فتنهها نجات بخشد که همراه با تمسک به اهلبیت باشد. اهلبیت، علیهمالسلام عدل قرآن و ثقل اصغرند، به همین دلیل پیروی از فرمایش ایشان جوامع را از گرفتاری در گمراهی و فتنهها بازمیدارد، چنانکه رسول خدا (ص) فرمودند: «أَیُّهَا النَّاسِ قَد تَرَکتُ فیِکُم مَا إِن أخَذتُم بِهِ لَن تَضِلُّوا کِتَابَ اللهِ وَ عِترَتِی اهلبیتی: ای مردم در میان شما چیزی را میگذارم که اگر آن را بگیرید، هرگز گمراه نخواهید شد؛ (و آن) کتاب خدا و دیگری عترتم و اهلبیتم است» (متّقیالهندی، 1409 ق. ج 1: 172).
بنابراین ازآنجاکه هنگام فتنهها امور حقّ و باطل بر انسانها مشتبه میگردد، بهترین راه برای عدم گمراهی پیروی از اهلبیت، علیهمالسلام، است که در روایات فراوانی بر این امر تأکید شده تا مردم برای عدم گمراهی و نیفتادن در مرداب فتنه از اهلبیت، علیهمالسلام، پیروی نمایند.
در آیات و روایات همواره به وجود فتنه اشاره شده و شیوههای در امان ماندن از شر آن بهصراحت بازگو شده است. در قرآن کریم و احادیث معتبر مواردی چون؛ عمل بر اساس تقوا، برخورد نرم و روشنگرانه از سوی خواص، برخورد سخت و قاطعانه از سوی حکومت اسلامی، تربیت اخلاقی جامعه و ... بیانشده اما نگارنده این گزارش بر آن است تا از رهگذر حضور مردم و شکست فتنههای مختلف در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به شرح بصیرت ملت ایران در بزنگاههای مهم سیاسی کشور بپردازد.
از همین منظر باید گفت یکی از راههایی که انسان در پرتو آن میتواند از تاریکیهای فتنه مصون و در پناه آن از آسیبها در امان بماند، بصیرت، آگاهی داشتن، بینش صحیح از امور و مسائل است. بصیرت در اصطلاح فرهنگ قرآنی عبارت است از قوّهای که در قلب شخص به نور قدسی منوّر بوده که فرد بصیر به وسیله آن حقایق امور و اشیاء را درک میکند، همانگونه که شخص به وسیله چشم، صورتها و ظواهر چیزها را میبیند (ر.ک؛ هاشمی رفسنجانی، 1386، ج 6: 263).
در این فرصت بیان این نکته خالی از لطف نیست که قطع به یقین در اوضاع فتنه آمیز باید خود را کنار کشید تا حق روشن شود، آنگاه از حق طرفداری کرد، این یک تکلیف دینی است. بر اساس همین باور بود که برخی در زمان امام علی (علیهالسّلام) و در جریان جنگ صفّین، خود را از معرکه کنار کشیده بودند و علی (علیهالسّلام) را یاری نمیکردند، با این بهانه که فتنهای پیشآمده و ما نمیدانیم حق با کیست.
شناخت ولی امر زمان در اسلام از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است بهطوریکه حضرت محمد (ص) دراینباره فرمودهاند: «اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است». امام علی (ع) نیز در این زمینه میفرمایند: «هیچکس از شیعیان به بصیرت نمیرسد مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند. پس هنگامیکه مرا به این مقام شناختند بهطور تمام و کمال بصیرت یافتهاند». عمار یاسر ازجمله انسانهای بصیری است که در حقانیت ولی امر زمان به مجاهدت برخاست و در این راه به شهادت رسید. ازاینرو شهید مطهری با معرفی عمار بهعنوان یکی از بزرگترین مصادیق و الگوهای بصیرت کامل، معتقد بود که عمار در برخورد با دشمنان از هیچکسی و هیچچیزی ترس و واهمه نداشت.
رهبر معظم انقلاب نیز ضمن توصیف شخصیت بصير عمار عنوان میدارند که در شرایط فتنه گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن و حرف نزدن خودش کمک به فتنه است؛ در فتنه همه بایستی روشنگری کنند همه بایستی بصیرت داشته باشند(02/07/88)
اینجاست که رابطه ناگسستنی میان شناخت ولی زمان و بصیرت دینی آشکار میشود زیرا پذیرش ولایت اولیای خاص الهی (پیامبر (ص) و ائمه (ع)) و ولایت وارثان بر حق آنان (ولایتفقیه که دنباله ولایت معصومین و ادامه اوست) برابر است با پذیرش ولایت خدا ایمان به توحید و گردن نهادن به معتقدات دینی و درنتیجه درآمدن در زمره مسلمانی و ورود در مسیر صراط مستقیم هدایت و رستگاری.
شکست فتنهگران در تمام سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی حقیقتی انکارناپذیر است چراکه در بزنگاههای مهم سیاسی کشور از رهگذر ولایتمداری، ملت شریف و شهیدپرور ایران اسلامی با پناه به قرآن و تمسک به اهلبیت، در مهمترین صحنههای نمایش اقتدار نظام حضور یافته و توطئهها و حیلههای دشمنان و معاندان این مرزوبوم را خنثی کردهاند. ملت حماسهآفرین ایران در 9 دی 1388 با شعار «لبیک یا خامنهای» بصیرت خود را به رخ جهان کشاندند و نشان دادند باوجود تمام دشمنیها و فتنهانگیزیها علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، ولی امر زمانه خود را شناختهاند و این بار مانند جنگ صفین در نبرد حق و باطل «علی» تنها نیست.