انتشار اخبار بدحالی دانشآموزان در مدارس از جمله اتفاقات مهم در کشور است که ذهن بسیاری را درگیر کرده و همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و معلوم نیست که منبع و منشا این اتفاق چیست و عاملان آن چه کسانی هستند؟
مسئولان کشور در روزهای گذشته گزارشهایی درباره این مسئله ارائه کردند، اما هنوز نتیجهای قطعی اعلام نشده است.
آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب در مراسم روز درختکاری(15 اسفند) به این موضوع اشاره کرده و با تأکید بر اینکه مسئولان و دستگاههای اطلاعاتی و انتظامی باید با جدیت آن را دنبال کنند، گفتند: این موضوع یک جنایت بزرگ و غیرقابل اغماض است و اگر کسانی در این ماجرا دست داشته باشند، باید عوامل و مسببین آن به اشد مجازات برسند.
در روزهای گذشته رسانههای ضدانقلاب تلاش داشتند با انتشار اخبار مغرضانه، نظام را مقصر جلوه دهند؛ تاکنون اینکه عامل اصلی این اتفاقات چیست مشخص نشده اما پرسش اینجاست که در هر صورت، آیا اپوزیسیون حکومت ایران میتواند در این زمینه مدعی و مطالبه گر باشد و یا سابقهاش بگونه ای است که باید زبان در کام بکشد؟
* سناریویی برای امتداد خشونتها: با فروکش کردن اغتشاشات در شهرهای مختلف، ضدانقلاب تلاش خود را به کار بسته بودند تا به هر بهانهای مردم را به خیابانها بکشاند. چندین فراخوان آنها مثلا در 27 بهمن و یا 13 اسفند با شکست مواجه شده بود و از حضور خیابانی مردم ناامید بودند. در این شرایط بهترین محرک ایجاد سناریوی جدیدی مانند مهسا امینی است تا بار دیگر با کشاندن مردم به خیابانها دست به اغتشاش و آشوب بزنند.
گروههای تروریستی همچون منافقین و کمونیستها در هفتههایی که برخی شهرها درگیر اغتشاشات بود، در فضای مجازی آموزش ساخت کوکتل مولوتف و جنگ شهری را میدادند و رسماً وارد فاز خشونت شده بودند. حتی برخی اکانتهای اپوزیسیون در فضای مجازی با نحوه به تعطیلی کشاندن ادارات و مدارس با مواد سمی را میدادند، لذا این احتمال هم مطرح است (اگرچه قطعی نیست) که اینبار نیز با خرابکاری در مدارس و ایجاد فضای اضطراب بخواهند مجدداً به آشوبها دامن بزنند.
اپوزیسیون پیش از اغتشاشات پیشنهاد مسموم کردن غذای هیئات را میدادند!
* خرابکاری علیه منافع مردم: در میان جریانهایی که بسیار در این زمینه بدنام است، میتوان به منافقین اشاره کرد. اگرچه آنها روی احتمال ناآگاهی نسل جدید از تاریخش حساب باز کرده اند، اما واقعیت تاریخی آنقدرها هم فراموش شدنی نیست.
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، بخشی از مقابله با اپوزیسیون نظام، متمرکز بر فعالیتهای خرابکارانه علیه مردم بود تا هم القای ناامنی کنند و هم انتقام همراهی نکردن مردم را از خود مردم بگیرند.
صفحات تقویم وقایع تروریستی بعد از انقلاب اسلامی شاهد اقداماتی از این دست است؛ آتش زدن خرمن کشاورزان از جمله جنایتهایی است که گروهکها در ابتدای پیروزی انقلاب انجام میدادند.
در سال 58 و 59 حدود 18 مورد آتش زدن خرمن کشاورزان از سوی ضدانقلاب در روزنامهها منتشر شد
اتفاقات اخیر مدارس نیز از جمله اقداماتی است که یادآور آتش زدن خرمن کشاورزان است و البته گروهک منافقین و تجزیهطلبان پیشتر مسومسازی را هم در دفتر جنایات خود ثبت کردهاند. برای مثال در تاریخ 32 اردیبهشت 59 در خیابان چهارباغ سنندج زنی 4 پاسدار و پیشمرگ مسلمان کرد را مسموم کرد و سلاحها و بیسیمهای آنان را به ضدانقلاب داد!
برخی اعضای این گروهها در سالهای اخیر از توزیع مواد غذایی مسموم برای ترور برخی شهروندان استان کردستان استفاده کرده بودند.
گروهک منافقین در پادگان اشرف از شیوه مسمومسازی برای تصفیه درونی استفاده میکرد. دبیر دوم سفارت آمریکا در بغداد سال 92 بعد از تخلیه کامل اشرف، طی گزارشی مستند، از بخشی از جنایات سرکرده گروهک تروریستی منافقین در تسویه حسابهای خونین و کشتار همکاران خود، تجاوز به زنان حاضر در پادگان اشرف، مسموم سازی و اعدام ده ها تن از اعضای بریده این گروهک سخن گفته بود.
یکی از اعضای جداشده از گروهک منافقین در سال 91، با ارسال نامهای به فرنسوا اولاند رئیس جمهور وقت فرانسه نوشت که من یکی از قربانیان فرقه تروریستی مجاهدین خلق هستم که در پایگاه فرقهای اشرف زندانی شدم و به جرم مخالفت با رهبران جنایتکار این باند تروریستی یعنی مسعود و مریم رجوی به من سم کشنده و خطرناک تزریق شد و من بشدت مسموم و بیمار شدم و بسیار رنج کشیدم!
به هرحال حاکمیت در ایران با تمام توان در حال تحقیق درباره ماجراست؛ مقصر هنوز مشخص نیست؛ خود طرفداران انقلاب اسلامی بیش از همه مطالبه دارند که ماجرا شفاف و همه چیز آشکار شود. اما در این بین اگرچه اپوزیسیون اشک تمساح می ریزد، اما این اداهای مطالبه گری در چنین مسائلی به هرکس بیاید به این سلّاخها و جانیها نمیآید.
منبع: تسنیم