دوشنبه ۲۸ فروردینماه بود که حضور فرزند فراری شاه مخلوع ایران به همراه همسرش در اسرائیل در مطبوعات فارسیزبان و خارجی مخباره شد. حضوری که بار دیگر حکایت از حقیقت و ماهیت اپوزوسیون ایران داشت و رضا پهلوی، این عروسک خیمهشببازی غرب را بیش از پیش رسوا کرد.
توضیحات کارگر به کارفرما
عکسهای منتشر شده گویای همه چیز هستند، حتی نتانیاهو حاضر نشد در یک مکان در خور از او استقبال کند و به حرفهایش گوش دهد، متکبرانه بر صندلی که بیشتر در فستفودیها دیده میشود نشسته بود، پایش را روی پایش گذاشته بود و با نیمچه اخمی به حرفهای خلف پهلویها گوش میداد که ذلیلانه در حال توضیح دادن پارهای از موضوعات بود. رضا خان با انگلیسیها روی کار آمد، محمدرضا پهلوی حکومتش را با کودتای آمریکاییها تثبیت کرد و حالا این شازده پهلویها به گمانش با اغتشاش و شورش صهیونیستها راه را برای خود هموار میبیند تا بار دیگر بر تخت پادشاهی دودمان پهلوی تکیه بزند و به ریش مردم بخندد.
شرم رابطه با اسرائیل
«در این مدت که در ایران بودهام، روابط اسرائیل و ایران بسیار خوب و حسنه بوده و شاهشناه آریامهر کمکهای زیادی به اسرائیل کردهاند. دلم میخواست عموم اطلاع داشته باشند، ولی وضع طوری بوده که در جراید منعکس نگردد.» این سخنان «مئیر عزری» نماینده اسرائیل در ایران در مراسم خداحافظیاش در سال ۵۲ بود. زمانی که رابطه با اسرائیل چنان قبح داشت که ایران شاهنشاهی از ترس واکنشهای اجتماعی، روابط سیاسیاش با اسرائیل را به شکل پنهانی پیش میبرد.
ارتباط امنیتی و نظامی بین دو رژیم
هرچند مئیر عزری برای بهبود نگاه ایرانیان به اسرائیل تلاشهای زیادی کرد اما بیش از آن که روابط دو کشور سیاسی و علنی باشد، امنیتی و مخفی بود. ساواک و موساد اهداف مشترکی را دارا بودند که برای پیشبردش سالها فعالیت و همکاری داشتند. موساد در ایران یک نماینده دائم داشت و سفرهای متعددی در سطح رؤسای دو سرویس اطلاعاتی و مدیران عالیرتبه انجام میشد و برخی پرسنل ساواک برای دورههای آموزشی راهی اراضی اشغالی میشدند. علاوه بر موساد وابستگی نظامی اسرائیل در ایران روابط گرم و عمیقی با ارتش ایران برقرار کرده بود و سفرهای متعددی بین طرفین انجام میشد.
طرح «کریستال» که در واقع جمعآوری اطلاعات پنهان از سه کشور مصر، عراق و سوریه بود از سال ۴۵ شروع شد. با توجه به اینکه در آن سالها ایران تابعی از بلوک غرب بود و عراق بعثی نیز به شوروی متمایل بود عراق به تنهایی هم برای ایران و هم اسرائیل یک هدف اطلاعاتی مهم و مشترک به حساب می آمد. «شبکه شمال» که کارش جمع آوری اطلاعات از سازمان کشوری عراق بود از سال ۴۶ به هدایت اسرائیل و ایران زیر نظر مسعود بارزانی فرزند ملا مصطفی فعال شد.
جادهصافکن خرابکاریهای اسرائیلی
علاوه بر این مستشاران اسرائیلی نیز در کنار بارزانیها در کردستان عراق مستقر بودند. همچنین سالها بود موساد با استقرار گروه عملیاتی در آبادان توانسته بود چرخه امنی برای خروج غیرقانونی یهودیان عراق از خاک آن کشور و ورود به ایران و اعزامشان به اسرائیل ایجاد کند. این کار از طریق پایگاه آبادان که در ادبیات امنیتی ساواک و مسائل پایگاه جنوب نامیده میشد صورت میگرفت. این پایگاه اواخر دهه ۱۳۳۰ ایجاد شد و هدف از آموزش فعالیت جمعآوری اطلاعات برون مرزی به ساواک بود. علاوه بر این پایگاه، اسرائیل دو پایگاه دیگر در کردستان و ایلام در اختیار داشت. ساواک علاوه بر تأمین پشتیبانی و امور مالی این پایگاهها مدارک جعلی ایرانی برای تردد افسران و مسائل را نیز در اختیار آنان قرار میداد.
منبع: فارس