صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

فرهنگی >>  فرهنگی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۵  ، 
شناسه خبر : ۳۴۹۴۲۳
هرگز کوتاه نیا/۲۰
وزیر خارجه سابق آمریکا می‌نویسد: در حالی که طبق رسوم یهودیان «یارمولکا» روی سرم بود، کنار دیوار غربی ایستادم؛ چشمانم را بستم؛ دستم را روی دیوار گذاشتم؛ و دعاهایم را تقدیم خداوند کردم.

«مایک پمپئو» وزیر خارجه‌ی سابق آمریکا و مدیر سابق سی‌آی‌ای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایران‌ستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تک‌دوره‌ای شدن ریاست‌جمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. آن‌چه در ادامه می‌خوانید قسمت بیستم از این مجموعه گزارش است. 

 

جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشته‌ی «مایک پمپئو» وزیر خارجه‌ی سابق آمریکا و مدیر سابق سی‌آی‌ای 

 

 

فصل ۱۳: متحدان درست را انتخاب کن

یکی از تأثیرگذارترین تجربیات معنوی زندگی من، ۲۱ مارس ۲۰۱۹ [۱ فروردین ۱۳۹۸] در اورشلیم اتفاق افتاد. آن روز به همراه «دیوید فریدمن» سفیر آمریکا در اسرائیل، و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، مقابل «دیوار غربی» ایستادم؛ یکی از آخرین بقایای «معبد دوم» باستانی در اورشلیم، که سال ۷۰ پس از میلاد توسط رومیان ویران شد. «معبد دوم» جانشین «معبد اول» شده بود که توسط پادشاهْ سلیمان حدود هزار سال قبل از تولد عیسی ساخته شده بود. اواخر دهه‌ی ۶۰۰ پس از میلاد، حکومت اسلامی بنی‌امیه بر فراز دیوار، و روی آن‌چه یهودیان و مسیحیان «کوه معبد» می‌نامند، زیارتگاه قبةالصخره و مسجدالاقصی را برپا کرد، که تا امروز نیز پابرجا هستند. قرن‌هاست یهودیان پایین دیوار غربی می‌آیند تا دعاهای خود را تقدیم پیشگاه خداوند کنند؛ اغلب، دعاهایشان را روی تکه‌های کاغذ می‌نویسند و آن‌ها را در شکاف‌های میان سنگ‌های باستانی عظیم دیوار فرو می‌کنند.

مسجد «قبةالصخره» در بیت‌المقدس و گنبد طلایی که گاهاً به‌اشتباه متعلق به مسجدالاقصی تلقی می‌شود، در حالی که مسجدالاقصی مسجد دیگری در نزدیکی همین مکان است. قبةالصخره یکی از مکان‌های مقدس یهودیان و مسلمانان است. یهودیان معتقدند زمین از این صخره گسترش یافته؛ بدن حضرت آدم از خاک آن خلق شده؛ و موارد دیگر. مسلمانان معتقدند این صخره نزدیک‌ترین نقطه‌ی زمین به آسمان بوده؛ پیامبر معراج خود را از ان صخره آغاز کرده؛ و موارد دیگر. 

نمایی از صخره‌ی مقدس زیر «قبةالصخره» در بیت‌المقدس. یهودیان معتقدند هابیل و قابیل قربانی‌های خود را روی این صخره تقدیم خداوند کردند؛ حضرت ابراهیم روی این صخره تلاش کرده فرزند خود را قربانی کند؛ و موارد دیگر. مسلمانان معتقدند پس از ظهور منجی و رجعت، پیامبر ابلیس را روی آن خواهد کشت؛ اسرافیل روی آن می‌ایستد و در صور می‌دمد؛ و موارد دیگر. 

آرزوی بسیاری از یهودیان (و بسیاری از مسیحیان) است که روزی معبد در این مکان بازسازی شود. دلیل اصلی تنش میان اسرائیل و جهان اسلام، از جمله فلسطینیان، دعوا میان یهودیان و مسلمانان بر سر این است که کنترل کوه معبد باید به دست کدام گروه مذهبی باشد. من در حالی که طبق رسوم یهودیان «یارمولکا[۲]» [یا «کیپا»، عرقچین سنتی یهودیان] روی سرم بود، همان‌جا ایستادم؛ چشمانم را بستم؛ سرم را خم کردم؛ دست راستم را روی دیوار گذاشتم؛ و دعاهایم را تقدیم خداوند کردم. به شما نمی‌گویم که چه دعاهایی کردم، اما آن لحظه، احساس می‌کردم به خداوند نزدیک هستم. افتخار می‌کردم که دنیا وزیر خارجه‌ی آمریکا را در حال ابراز همبستگی با اسرائیل می‌بیند. تحکیم روابط با مهم‌ترین دوستانمان، از بسیاری جهات، هدف اصلی آن شغل [تصدی وزارت خارجه] بود. ما در هر فرصتی تلاش می‌کردیم متحدان درستی را انتخاب کنیم تا آمریکا را در اولویت قرار دهیم.

«مایک پمپئو» (راست) با عرقچین سنتی یهودی (موسوم به «کیپا» یا «یارمولکا») در حال عبادت در محل «دیوار غربی» در بیت‌المقدس (مقدس‌ترین مکانی که یهودیان می‌توانند در آن دعا بخوانند) در کنار «بنیامین نتانیاهو» (جلوی تصویر، چپ) نخست‌وزیر اسرائیل، در مارس ۲۰۱۹. مایک پمپئو در کتاب خود می‌نویسد طی این سفر به فلسطین اشغالی به اولین وزیر خارجه در تاریخ آمریکا تبدیل شده که همراه با نخست‌وزیر اسرائیل، در این مکان دعا خوانده است. 

 

رابطه‌ی خاص واقعی

من بی‌اندازه به تقویت اتحادمان با اسرائیل افتخار می‌کنم. این کار برای امنیت و رفاه تک‌تک آمریکایی‌ها مهم است. یکی از گل‌های سرسبد میراث سیاست خارجی آمریکا این است که ما ده‌ها سال است پیوندی پولادین با این کشور کوچک برقرار کرده‌ایم، و من مصمم بودم این پیوند را حتی از آن‌چه که [از دولت‌های قبلی] تحویل گرفته بودم هم قوی‌تر تحویل [دولت بعد] بدهم. معمولاً گفته می‌شود آمریکا با بریتانیا یک «رابطه‌ی خاص» دارد؛ و شکی هم نیست که این کشور نزدیک‌ترین متحد ما از نظر تاریخ و زبان مشترک و همچنین روابط امنیتی و اقتصادی است. با این حال، شاید بتوان گفت رابطه‌ی خاص واقعی آمریکا، رابطه‌ای است که با اسرائیل داریم. هیچ کشوری در جهان مانند آمریکا از این جزیره‌ی دموکراسی و رفاه در خشن‌ترین منطقه‌ی جهان حمایت نکرده است. و اسرائیل نیز از زمان تأسیس خود، سنگری برای مسائل مهم امنیتی پیش روی کشور ما بوده است.

 

اصلاح بی‌احترامی دولت اوباما

کار در سی‌آی‌ای از بسیاری جهات یک شغل رؤیایی بود. یکی از دلایلش این بود که رئیس‌جمهور ترامپ به من اختیار وسیعی داده بود تا تقریباً در هر زمینه‌ای که می‌خواهم با اسرائیلی‌ها همکاری کنم. این یک تغییر خوشایند برای اسرائیلی‌هایی بود که دولت اوباما با میزانی از بی‌احترامی با آن‌ها رفتار کرده بود که در تاریخ دولت‌های آمریکا سابقه نداشت. تا پیش از این هیچ فرمانده‌ی کل قوایی در آمریکا به این صراحت نشان نداده بود که تمایلی به حمایت از پروژه‌ی صهیونیستی و بهترین دوست ما در خاورمیانه ندارد. «سامانتا پاور» سفیر اوباما در سازمان ملل، و «سوزان رایس» آخرین مشاور امنیت ملی اوباما، نیز در کانون تنفر دولت اوباما از اسرائیل بودند. این افراد از انتخاب متحد مناسب غافل شده بودند.

دیدار «مایک پمپئو» (چپ) وزیر خارجه‌ی وقت آمریکا و رئیس سابق سی‌آی‌ای، و «یوسی کوهن» (راست) رئیس وقت موساد، در کنار همسرانشان «سوزان پمپئو» (دوم از چپ) و «آیا کوهن» (دوم از راست) میانه‌ی ژانویه‌ی ۲۰۲۱. پمپئو در کتاب خود می‌نویسد بعضی شب‌ها به صرف ویسکی و سیگار با کوهن بیدار می‌مانده‌اند؛ و این‌که در دوران خدمتش در دولت ترامپ هیچ دوستی بهتر از رئیس موساد نداشته است.

اتفاقاً با ایران طرح رفاقت ریخته بودند. توافق هسته‌ای ایران مجموعه‌ای از گزینه‌های وحشتناک در آینده را پیش روی اسرائیل قرار داد: زیر سایه‌ی رژیمی که مایل و قادر به نابودی آن‌هاست رنج ببرند؛ یا مجبور شوند اقدامات پیشگیرانه‌ای انجام دهند که ممکن بود آغازگر جنگ جهانی سوم باشند. دولت اوباما در زمینه‌ی تروریسم نیز به همان اندازه بد عمل کرده بود: میان تروریست‌های حماس، که مورد حمایت ایران بودند، و شهروندان بی‌گناه اسرائیل (اعم از مسیحی، یهودی و مسلمان) هم‌ارزی اخلاقی برقرار کرده بود. تیم اوباما همچنین تحقیقات اداره‌ی مبارزه با مواد مخدر [آمریکا] درباره‌ی فعالیت‌های حزب‌الله (نیروی نیابتی ایران در لبنان) در زمینه‌ی قاچاق مواد مخدر را، تقریباً قطعاً برای کمک به امضای توافق هسته‌ای، متوقف کرد. حتی یکی از مقامات وزارت خزانه‌داری دولت اوباما تعریف می‌کند: «تحقیقات به دلیل ترس از به هم خوردن روابط با ایران و به خطر افتادن توافق هسته‌ای متوقف شد.» سودجویی غیرقانونی حزب‌الله از مواد مخدر تقریباً قطعاً به تأمین بودجه‌ی ساخت حدود صد هزار موشکی کمک کرده است که آماده‌اند تا به دستور حسن نصرالله، تروریست کل قوای حزب‌الله، بر سر اسرائیل ببارند.

 

دولت اوباما انگار که بخواهد حسن‌ختامی به دیپلماسی ضداسرائیلی‌اش بدهد، طی آخرین روزهایش از وتو کردن قطعنامه‌ی شورای امنیت سازمان ملل، که تصریح می‌کرد تمام شهرک‌های اسرائیل غیرقانونی هستند، خودداری کرد. اولین بار در طول حدود چهل سال بود که شورای امنیت قطعنامه‌ای را در انتقاد از شهرک‌سازی‌های اسرائیل تصویب می‌کرد؛ چون اولین باری بود که آمریکا از توقف چنین جسارتی خودداری می‌کرد. این قطعنامه از اسرائیل می‌خواست «فوراً و کاملاً تمامی فعالیت‌های شهرک‌سازی در اراضی اشغالی فلسطین، از جمله بیت‌المقدس شرقی را متوقف کند» و اعلام می‌کرد که شهرک‌سازی توسط اسرائیل «هیچ اعتبار قانونی‌ای ندارد و نقش فاحش قوانین بین‌المللی است.» «جان کری» چند روز قبل از پایان دولت اوباما، دوره‌اش به عنوان وزیر خارجه را با یک سخنرانی یک‌ساعته‌ی چرت‌وپرت در دفاع از موضع دولت به پایان رساند.

سهم فلسطینیان از سرزمین اجدادی‌شان به رنگ سبز (از چپ) در دوره‌ی «پیش از اشغال»، «پس از تقسیم‌بندی سازمان ملل در سال ۱۹۴۷»، «پس از جنگ سال ۱۹۶۷»، و طبق «معامله‌ی قرن» دولت ترامپ 

سخنرانی وداع کری همچنین نشان‌دهنده‌ی اهمیت بیش از اندازه‌ای بود که او و دیگران برای فرآیند صلح اسرائیل و فلسطین قائل بودند. وزرای خارجه‌ی قبل از من با سفر به خاورمیانه و رفت‌وآمد بین رام‌الله و اورشلیم، مشتری ثابت شرکت‌های هواپیمایی شده بودند. نمایندگان ویژه، کمیسیون‌های مشترک، و اسناد سیاستی، پایه‌های اصلی تلاش‌های همه‌ی دولت‌ها برای ترسیم یا بازترسیم خطوط روی نقشه بودند. هدف همه‌ی این اقدامات متقاعد کردن تعدادی تروریست در یهودا و سامره [کرانه‌ی باختری] و یک مشت احمق مورد حمایت ایران در غزه بود تا به اسرائیلی‌ها اجازه بدهند در صلح زندگی کنند. ما حتی تروریست‌های مسئول تشکیلات خودگردان و به‌اصطلاح «پناهندگان» را هم با پول سازمان ملل و آمریکا تأمین مالی می‌کردیم. به نظر من تلاش برای پیشرفت در این زمینه[ی فرآیند صلح] فقط اتلاف وقت بود. من نمی‌خواستم حتی یک دقیقه را صرف مذاکره با تشکیلات خودگردان کنم.

 


 

[۱] Never Give an Inch: Fighting for the America I Love 

[۲] کیپا 

نام:
ایمیل:
نظر: