صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۹  ، 
شناسه خبر : ۳۵۰۹۷۹

فرصت طلبی خاص اردوغان

افشار سلیمانی

پیام اردوغان به روسیه، امریکا، اروپا و ارمنستان در آستانه عزیمت به نیویورک جهت شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل حاوی نکات مهمی است. او گفته است که ترکیه اکنون پیشنهاد خود را برای یک نشست سه یا چهار جانبه (در مورد تنش ارمنستان و آذربایجان) تحت رهبری خود به آنها منتقل کرده است. علاوه بر جلسه سه جانبه، ترکیه پیشنهاد یک نشست چهارجانبه – بین پوتین، علی اف، اردوغان و پاشینیان را داده است.

اردوغان اضافه کرد: اتحادیه اروپا در تلاش است تا از ترکیه جدا شود. ما ارزیابی های خود را در این زمان انجام می دهیم که اتحادیه اروپا اقداماتی را برای جدا شدن از ترکیه انجام می دهد. پس از این ارزیابی هادر صورت لزوم می توانیم راه خود را از اتحادیه اروپا جدا کنیم.

باید توجه داشت که اردوغان از فرصت فرو رفتن روسیه در باتلاق اوکراین و نیاز روسیه به ترکیه و تلاش ارمنستان برای دوری از روسیه و تقویت روابطش با غرب و نیاز ارمنستان به برقراری روابط با ترکیه و  ناکارآمدی سیاست خارجی ایران در قفقاز جنوبی و برگزاری رزمایش مشترک امریکا-ارمنستان در ارمنستان و حضور ماموریت اتحادیه اروپا در خاک ارمنستان جهت نظارت بر اوضاع مرزی این کشور با آذربایجان بخوبی بهره برداری کرده و استارت ورود به میانجی گری در بحران قره باغ را زد. اردوغان حتی برای اولین بار پیشنهاد نشست سه جانبه با آذربایجان و ارمنستان را هم مطرح کرد تا درصورت عدم ورود روسیه به روند چهار جانبه، پروسه سه جانبه را پی بگیرد.‌ این درحالیست که در راستای برقراری صلح میان آذربایجان و ارمنستان؛ روسیه، امریکا و اتحادیه اروپا هم در حال میانجیگری هستند.

با توجه به اینکه ترکیه عضو و پایگاه ناتو است و با اتحادیه اروپا هم همگرایی نسبی دارد احتمال حمایت غرب از ورود ترکیه به روند میانجیگری صلح قره باغ زیاد است. دیپلماسی شکار فرصتهاست و اردوغان نشان داده است که شکارگر مبرزیست برخلاف ایران که استاد فرصت سوزی و واگذاری فرصتها به رقبا وحتی تبدیل آنها به تهدید است.

مفهوم جدیت در دشمنی و مقابله به شدت جدی
حسین عبداللهی فر

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مردم بیرجند و زاهدان، حماسه اربعین امسال را نشانه‌ای از بیداری ملت ایران توصیف کردند: «دشمن در دشمنی خودش و در نقشه‌کشی خودش جدی است، ما هم در مقابله با دشمن به شدت جدی هستیم.»
مفهوم جدیت در دشمنی میان دو طرف به معنای کوتاه نیامدن و انصراف یکی از طرفین است. بنابراین، دشمنی دشمنان ملت ایران تاکتیکی و موقتی نیست و از مقوله‌های راهبردی است که تغییر در آن به سادگی و آسانی انجام نمی‌شود.
مصادیق جدیت دشمن در کینه‌توزی و برنامه‌ریزی علیه ملت انقلابی ایران این است که می‌بینیم وقتی در تلاش برای انحراف در مسیر انقلاب اسلامی و انشقاق در صفوف انقلابیون شکست خورد، به حمایت از شاه می‌پردازد و از کشتار انقلابیون حمایت می‌کنند. وقتی نمی‌توانند مانع قیام ملت ایران شوند، از بختیار نخست وزیر ملی‌گرای او حمایت می‌کنند تا شاید سلطنت را حفظ کنند. وقتی نمی‌توانند پیروزی انقلاب اسلامی را به تأخیر بیندازند، روی نفوذ در دولت بازرگان حساب و برای محدود کردن قیام به داخل ایران تلاش می‌کنند، وقتی لانه جاسوسی امریکا به تسخیر درآمده و روند نفوذ و توطئه از داخل به شکست می‌انجامد، به حمله مستقیم روی می‌آورند، با افتضاحی که در طبس به بار می‌آورند، به کودتا و حمایت از گروه‌های تروریستی و تجزیه‌طلبان می‌پردازند، و مقابل رویش درخت انقلاب اسلامی، جنگ نیابتی را دستور کار قرار داده و برای جلوگیری از شکست صدام در مقابل ملت ایران به اندازه‌ای او را مسلح می‌کنند که ناگزیر به حمله نظامی علیه وی می‌شوند.
پایان پیروزمندانه جنگ تحمیلی دشمن را به فکر تمرکز بیشتر برای تغییر نرم‌افزار جوانان ایرانی انداخت که تهاجم فرهنگی، شبیخون، ناتوی فرهنگی از جمله برنامه‌های عملیاتی آن بود. این درحالی بود که تحریم‌های اقتصادی، تسلیحاتی، علمی و فنی با تمام توان علیه ملت ایران ادامه داشت. ناکامی‌های پی درپی در جنگ‌های نرم و سخت و نیمه سخت دشمن را به فکر برنامه‌ریزی برای جنگ‌های هوشمند و ترکیبی واداشت. لکن هم اکنون به جای پذیرش واقعیتی به نام شکست در جنگ ترکیبی سال گذشته مشغول برنامه‌ریزی برای برگزاری نخستین سالگرد اغتشاشات بوده و هرچند بر شکست دیگری واقف است، اما همچنان برای ایجاد شکاف‌های قومی و مذهبی و قطبی‌سازی فرهنگی و اجتماعی بر سر موضوعاتی مانند حجاب اجباری و اختیاری تلاش می‌کند.
بی شک شکست‌های پی درپی در جبهه دشمن به علت استقامت مردم ایران است که در تقابل با دشمن از دشمن جدی‌تر هستند.
نشانه‌های جدیت ملت ایران در مقابله با دشمن علاوه بر عبور از همه چالش‌ها و موانعی که دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی ایجاد کرده‌اند، رویکرد معنوی، فرهنگی و استقبال روزافزون از آیین‌های مذهبی و حضور در مراسمات ملی و انقلابی است.
جدیت، اما در تقابل ملت ایران با قدرت و قوت بیشتری ادامه دارد که نمونه بارز آن را می‌توان در برگزاری مراسم اربعین سالار شهیدان مشاهده کرد که هر سال پرشورتر از سال قبل برگزار می‌گردد. مراسمی که ۴۰ سال پیش اثری از آن نبود و امسال با ۲۲ میلیون زائر برگزار شد.
رویه روبه رشدی که در صحنه هایی، چون مراسمات عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، شب‌های احیای ماه مبارک رمضان، مراسم غدیریه، اعتکاف جوانان در نیمه ماه رجب، ایثارگری مردم در کمک‌های مؤمنانه، حمایت از کودکان بی‌سرپرست، نقش جوانان در گروه‌های جهادی، حضور در راهپیمایی‌های مختلف، بزرگداشت مراسمات انقلابی و تشییع جنازه شهدا و تجلیل از مقام آن‌ها مشاهده کرد.
براین اساس بود که مقام معظم رهبری موضوع جدیت در دو طرف را مطرح و با تبیین مفهوم جدیت در ملت ایران فرمودند:
بحمدالله ملّت ما هم بیدار است. بنده به بیداری ملّت عزیزمان خیلی خوش‌بین و امیدوار هستم، به خاطر تجربه چهل و چند ساله ــ نه به خاطر شعار و رجزخوانی و مانند اینها، که تجربه کرده‌ایم، دیده‌ایم ــ و به خاطر آنچه انسان در جوان‌های این کشور می‌بیند: این وفاداری‌ها، این محبّت‌ها، این اخلاص‌هایی که نشان داده می‌شود، این حضور‌های خوب [مثل]این اربعین نشان‌دهنده امید است. باید با همین قوّه، با همین انگیزه، با همین ایمان پیش رفت

مخاطرات 25 شهریور آرام!
دکترحامد رحیم پور

برخلاف سال گذشته، رئیسی امسال با دست پر به نیویورک سفر می‌کند چرا که روند سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی در نقطه مقابل آرزوهای اپوزیسیون رقم خورده است. رئیسی اواخرشهریور1401 در حالی به مجمع عمومی سازمان ملل رفت که در تهران و برخی شهرها، اعتراضاتی شکل گرفته بود. این اعتراضات با دخالت سرویس‌های امنیتی بیگانه و نقش‌آفرینی گروهک‌های تروریستی و معاندان و شبکه‌های داخلی آن ها، به مجموعه‌ای از ناآرامی‌ها و اقدامات تروریستی علیه مردم و نیروهای انتظامی تبدیل شد. برای 25 شهریور امسال نیز دشمنان، از ماه ها پیش، ایجاد آشوب را وعده داده بودند و از برنامه‌ریزی‌های گسترده برای بسط ناآرامی سخن می گفتند، در هفته‌های اخیر نیز رسانه‌های فارسی زبان معاند تمام اخبار خود را بر سالگرد اعتراضات متمرکز کرده و خواهان حضور مردم در خیابان‌ها شده بودند اما  آن چه سرویس‌های غربی و اپوزیسیون درباره ادامه التهاب اجتماعی آرزو داشتند، به وقوع نپیوست. در این روز خیابان‌های تهران یکی از آرام ترین و خلوت ترین روزهای خود را پشت سرگذاشت و حتی از ترافیک‌های بعدازظهر روز تعطیل، به دلیل آن که مردم در مسافرت بودند، خبری نبود. واقعیت این است که حجم انهدام و کشفیاتِ اقدامات ضدامنیتی که فقط طی هفته اخیر  رخ داد و بسیاری هم منتشر نشد، دستگیری صدها تروریست، شناسایی و انهدام گروه های سازمان دهی شده برای ایجاد اغتشاش و خرابکاری، وقفه در ارتباط بسیاری از سرویس‌ها با لیدرها و سلبریتی‌ها و... نشان می‌دهد اتفاقا همان طور که رهبری گفتند دشمن در نقشه خود جدی بوده و هست اما تلاش شبانه روزی نهادهای امنیتی کشور اجازه عرض اندام به تروریست ها و ضد انقلاب را نداد. تجربه‌ این چند دهه نیز به همه اثبات کرده که هر گاه جامعه مبتلا به اغتشاش و ناامنی شده، بر معیشت مردم، تأثیر منفی گذاشته و تورم، گرانی و مشکلات اقتصادی را تشدید کرده است. یکی از دلایل نفرت و همراهی نکردن مردم  با اغتشاشگران همین است چون مردم، بر حسب تجربه و اندیشه، به این درک و تحلیل رسیده‌اند که چه کسانی بیشترین ضربه را به زندگی و آرامش و رفاه آنان وارد می‌کنند. از سوی دیگر، فوریت بخشی به پاسخگویی بهتر شبهات مطرح شده در افکار عمومی نیز نقش مهمی در ناتوان کردن جریان مقابل داشت. بماند که فایل های صوتی لو رفته و اعترافات هولناک اپوزیسیون در سالگرد آشوب که خود را در وضعیتی بسیار عقب‌تر از آن چه سال پیش در آن قرار داشتند، توصیف می‌کنند، از اختلاف عمیق آن ها پرده بر می دارد. سلطنت‌طلبان به اسماعیلیون بدوبیراه می‌گویند، فرقه رجوی به پهلوی ناسزا می‌گوید، بنیادی درسکوت محض است، علی‌نژاد از تغییر هویتش به خواسته دولت آمریکا سخن می‌گوید، مسعود بهنود لقب «گاومهربان» به پهلوی می‌دهد و مهتدی سرکرده گروهک کومله  جمله‌ای مهم می‌گوید: «جمهوری اسلامی از مخالفانش عاقل‌تر است.» امابر خلاف بسیاری که معتقدند ۲۵ شهریورماه امسال (۱۴۰۲) نشان از آن دارد که ماجرا با نپیوستن مردم جمع شده است، معتقدم این همراهی نکردن مردم با دشمنان، تبعات سختی خواهد داشت. دشمنان مردم ایران، از دیرباز کینه‌توز و خبیث بوده‌اند و هر گاه دیده‌اند که مردم، در مقابل خواست و دستور و فراخوان آنان تمکین نکرده‌اند بلایی شدیدتر از قبل بر سر مردم می‌آورند و انتقام‌شان را از همراهی نکردن مردم می‌گیرند. از همین رو به فکر فعال‌سازی ظرفیت‌های تروریستی اند که راز کشفیات وسیع اخیر نیز در همین است. همچنین رصد مانور رسانه‌ای شبکه های ضدانقلاب و جمع‌بندی‌های متنوع و متعدد خبری و تحلیلی نشان می دهد  همزمان با افزایش تلاش دشمن برای حرکتی تروریستی به دلیل نه بزرگ  مردم به آن ها، بر هدف قرار دادن خانواده‌های کشته شدگان سال گذشته نیز دست خواهد گذاشت تا خوراکی هر چند محدود را به فضای مدارس و دانشگاه‌ها پیوند دهند. افزون بر این به نظر می رسد انفجارهای کور یا ترور شخصیت‌ها به‌ویژه دانشمندان کشورمان، بار دیگر در دستور کار دشمنان ایران قرار گرفته است که هوشیاری مستمر و مضاعف دستگاه های امنیتی کشور را می‌طلبد‌

چالش‌های غرب با گسترش بریکس

اردوان امیراصلانی
الحاق شش کشور جدید به گروه بریکس که در آخرین اجلاس سران آن در ژوهانسبورگ اعلام شد، برای بسیاری از تحلیلگران به منزله ظهور یک نظم جهانی نوین بود که در آن ایالات متحده دیگر تنها قدرت مسلط نخواهد بود. مسلما اعضای مؤسس با دعوت از آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی راه را برای بزرگ‌ترین گسترش سازمان خود از بدو تأسیس در سال 2009 هموار کردند. تحولات استراتژیک عمیق و بازتعریف اتحادها در سه سال گذشته در جریان بوده است. چین و روسیه به ایجاد یک جایگزین سیاسی و اقتصادی برای چند‌جانبه‌گرایی ایجادشده پس از سال 1945 تمایل دارند. گسترش بریکس که اعضای آن تقریبا یک‌چهارم تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار دارند، گواه ظهور «جنبش کشورهای غیرمتعهد» جدید و بلوک واقعی قدرت‌های بانفوذ قادر به رقابت با غرب است؛ اما پویایی درونی سازمان و پیامدهای آن را نباید نادیده گرفت. در واقع، چندین نقص ساختاری بر سازمان تأثیر می‌گذارد؛ ازجمله عدم انسجام آشکار و تنش‌های ژئوپلیتیکی بین چندین کشور عضو که قبل از ورود آنها به بریکس وجود داشته است و پیوستن آنها بدون ‌شک هیچ کمکی به کاهش آن نخواهد کرد. این مورد بین دو عضو مؤسس یعنی چین و هند صادق است که هنوز با اختلافات عمیق مرزی در هیمالیا دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اعضای جدید نیز درگیری‌های بالقوه دیگری را با خود به همراه آورده‌اند. مصر و اتیوپی در تعارض بر سر پیامدهای سد رنسانس بر جریان رود نیل و ایران و عربستان سعودی که مطمئنا روابط دیپلماتیک خود را از طریق توافق ایران و عربستان احیا کرده‌اند  اما هنوز با غلبه بر رقابت منطقه‌ای خود فاصله دارند. بنابراین به نظر می‌رسد که ساختار گروهی از قدرت‌ها در یک موجودیت سیاسی قوی با این‌همه اختلافات داخلی و تفاوت‌های عمیق بنیادی، سیاسی یا اقتصادی دشوار است. احتمالا نقطه مشترک اصلی بین بریکس و جنبش غیرمتعهدها، فقدان اثربخشی استراتژیک است.

چین به‌عنوان قدرت بزرگ سودبرنده از این توسعه، عمدتا از آن به‌عنوان ویترینی برای ارائه پروژه‌های ژئواستراتژیک خود مانند جاده ابریشم جدید بهره خواهد برد؛ اما تبدیل بریکس به ابزار اصلی نفوذ برای چین دشوار خواهد بود. در واقع، اکثر اعضای این گروه ازجمله تازه‌واردان، متحدان تاریخی ایالات متحده هستند. این موضوع به‌وضوح درباره عربستان سعودی، امارات و مصر صدق می‌کند که درگیر ائتلاف‌های امنیتی با واشنگتن هستند. مسلما وعده‌های چین به این کشورها برای گسست اتحادشان با آمریکا کافی نیست. هند به‌عنوان یکی از اعضای بریکس، عضو دو سازمان امنیتی است که از سوی ایالات متحده تأسیس شده‌اند. در همین راستا شاهد مذاکرات چهار‌جانبه امنیتی در کنار استرالیا و ژاپن، و اتحادیه I2U2 با حضور امارات و اسرائیل هستیم.

هند از ایفای نقش خود در جریان اجلاس ژوهانسبورگ دریغ نکرد و نخست‌وزیر نارندرا مودی از دیگر کشورها درخواست کرد تا «زنجیره‌های تأمین و انعطاف‌پذیری فراگیر» را توسعه دهند. این دعوت به منزله کاهش وابستگی اقتصادی به چین تلقی می‌شود. در‌صورتی‌که جهت‌گیری ضد غرب مدنظر چین و روسیه بتواند بریکس را در موقعیت حساسی در برابر غرب قرار دهد، گسترش سازمان به هند اجازه می‌دهد تا مشتریان خود را در خاورمیانه افزایش دهد. در‌حال‌حاضر هند به دلایل ژئوپلیتیکی و انرژی به دنبال توسعه نفوذ خود در خاورمیانه است و روابط خوبی با سه قدرت عربی مصر، عربستان سعودی، امارات و همچنین ایران برقرار کرده است.

فراتر از اتحاد کشورهایی که منافع مشترکی از‌جمله ترویج نظم جهانی جدید در رقابت با مدل غربی را دنبال می‌کنند، بریکس می‌تواند نتیجه معکوس نیز داشته باشد، به ‌این ‌ترتیب که منجر به عرصه جدیدی از درگیری‌ها بین کشورهایی بشود که برای توسعه نفوذ خود در صحنه جهانی و به‌ویژه در نیمکره جنوبی در حال رقابت هستند. چین در تحقق این جاه‌طلبی به‌ویژه در آفریقا چندین سال از بقیه جلوتر است. اکنون هند و کشورهای نفتی نیز همین تمایل را نشان می‌دهند.

به دور از تجسم یک تهدید واقعی، این گروه امکان مشاهده رقابت بین کشورهای عضو را به غربی‌ها می‌دهد تا بتوانند بیشترین بهره را از آن ببرند. با این حال، گسترش بریکس باید به‌عنوان یک هشدار عمل کند. سرنگونی کامل نظم غربی دشوار است. چین و روسیه، غالبا به اتفاق یکدیگر، بیشتر قرن بیستم را صرف تلاش برای انجام این کار کرده‌اند؛ ولی هیچ‌گاه به هدف مدنظر نرسیدند. در واقع، اقتصادهای «در حال ظهور» در تعریف توازن استراتژیک ضروری هستند؛ بنابراین غرب باید با قدرت‌هایی که برای مدت طولانی مورد غفلت قرار گرفته‌اند، رابطه برقرار کند؛ در غیر‌این‌صورت برای همیشه تحت نفوذ چین و روسیه قرار خواهد گرفت.

2 بزرگ‌تر از 8 

سید محمدعماد اعرابی

تیرماه 1397یعنی درست در زمانی که آقای روحانی به اتحادیه اروپا فرصت داده بود تا حُسن‌نیت خود را برای اجرای برجام بدون آمریکا ثابت کند، یک اتفاق بی‌سابقه افتاد؛ دبیر سوم سفارت ایران در اتریش بازداشت شد. اسدالله اسدی 10 تیر 1397 (1 جولای 2018) در یک استراحت‌گاه بین‌راهی در ایالت بایرن آلمان دستگیر و پس از انتقال به بلژیک محاکمه شد. دادگاه[!] در نهایت به اتهام واهی طراحی بمب‌گذاری در تجمع منافقین او را به 20 سال زندان محکوم کرد.
این «اولین بار» در تاریخ انقلاب بود که یک دیپلمات ایرانی با لغو مصونیت دیپلماتیکش توسط کشورهای اروپایی محاکمه و زندانی می‌شد. دولت تدبیر و امید[!] البته از این «اولین‌ها» زیاد داشت؛ مثلا فروردین 1393 برای «اولین بار» در تاریخ انقلاب -درست در دوران ماه عسل توافق ژنو- آمریکا با عدم صدور روادید برای نماینده ایران، او را به سازمان ملل راه نداد و آقای روحانی را مجبور کرد تا گزینه دیگری برای این کرسی انتخاب کند؛ این اتفاق در حالی می‌افتاد که حمید ابوطالبی(گزینه آقای روحانی برای نمایندگی ایران در سازمان ملل) پیش‌تر در سال 1373 بدون کوچک‌ترین مشکلی به عنوان دیپلمات در نمایندگی ایران در سازمان ملل فعالیت می‌کرد! یا مثلا اسفند 1396 -در روزهای اجرای برجام- برای «اولین بار» در تاریخ انقلاب، فرودگاه مونیخ از سوخت‌رسانی به هواپیمای وزیر خارجه ایران خودداری کرد!
با توجه به این سابقه، اسدالله اسدی از همان روز اول دستگیری‌اش باید حدس می‌زد کاری از دستگاه دیپلماسی دولت وقت ایران ساخته نیست و به زودی‌ آزاد نخواهد شد. همین طور هم شد؛ دبیر سوم سفارت ایران سه سال پایانی دولت تدبیر و امید[!] را در زندان بلژیک و در سخت‌ترین شرایط سپری کرد. اما کاری که دولت آقای روحانی نتوانست در بیش از سه سال انجام دهد، دولت سیزدهم در کمتر از دو سال انجام داد و دیپلمات کشورمان را در 5 خرداد 1402 به وطن بازگرداند. بازوی دیپلماسی در دولت آقای روحانی آن‌قدر ضعیف و ناتوان بود که حتی برای دیپلمات‌هایش هم نمی‌توانست کاری انجام دهد. با این حساب دیگر تکلیف مردم عادی روشن بود. ماهی‌گیران چابهاری که سال 1394 در نزدیکی سواحل سومالی به اسارت گروهک تروریستی الشباب درآمده بودند طی 6 سال فعالیت دولت تدبیر و امید[!] رنگ آزادی به خود ندیدند اما 17 ماه پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم در 4 دی 1401 سرانجام پس از 8 سال اسارت به شهر و دیارشان بازگشتند. سرنوشت مشابهی برای 9 ماهی‌گیر سیستانی دیگر وجود داشت و آنها نیز پس از رایزنی و توافق وزرای خارجه ایران و سریلانکا در مرداد 1402 توانستند از زندان سریلانکا آزاد شوند و به وطن برگردند. اتفاقی که برای دیگر شهروندان ایرانی زندانی در آمریکا، قطر، کویت، سیشل و... هم افتاد و با رایزنی‌های وزارت خارجه دولت سیزدهم آنها نیز به آزادی رسیدند.
25 اسفند 1400 چیزی حدود 6 ماه از استقرار دولت سیزدهم می‌گذشت که سخنگوی وزارت خارجه خبر از پرداخت بدهی تاریخی انگلیس به ایران در پرونده قرارداد خرید ‌تانک‌های چیفتن داد. پرونده‌ای که عمری بیش از 40 سال داشت و علی‌رغم تلاش دولت‌های مختلف، انگلستان از پرداخت بدهی خود به جمهوری اسلامی ایران طفره می‌رفت. ایران در سال‌های 1990 و 1996 میلادی توانسته بود با اقامه دعوی در دیوان داوری اتاق بازرگانی بین‌المللی احکامی به نفع خود در این پرونده بگیرد و در سال 2009 نیز یک بار دیگر دیوان به نفع ایران رأی داد اما بدهی انگلستان به ایران در تمامی این سال‌ها پرداخت نشد. با روی کار آمدن دولت آقای روحانی، آنها نیز تلاش برای وصول طلب ایران را آغاز کردند و به همین منظور برای اجرای احکام صادر شده قبلی در اتاق بازرگانی بین‌المللی، سال 1393 به دادگاه عالی انگلستان شکایت کردند. نتیجه این شکایت اما غافلگیر‌کننده بود. برخلاف احکام قبلی، این دادگاه در مرداد 1398(جولای 2019) به نفع انگلستان حکم داد! محاسبات دولتمردان تدبیر و امید ‌اشتباه از آب درآمد، آنها می‌خواستند گره را باز کنند اما کورترش کردند و تا پایان عمر دولت خود نیز نتوانستند طلب ایران از انگلستان را وصول کنند. سرانجام این پرونده چهل ساله در ششمین ماه فعالیت دولت سیزدهم بسته شد و اصل و فرع بدهی انگلستان به ایران که چیزی حدود 400 میلیون پوند(530 میلیون دلار) می‌شد ابتدا به بانک مرکزی عمان منتقل و سپس به حساب بانک مرکزی ایران واریز شد. درست سه ماه بعد ایران توانست یکی دیگر از طلب‌های معوق خود را در دولت سیزدهم وصول کند. 25 خرداد 1401 جواد اوجی وزیر نفت ایران خبر از تسویه بدهی 1.6 میلیارد دلاری عراق به ایران داد. طلبی که بابت صادرات گاز به این کشور در دولت آقای روحانی ایجاد شده بود و متأسفانه دولتمردان وقت نتوانسته بودند سازوکاری برای وصول آن پیدا کنند. یک سال بعد یعنی خرداد 1402 دولت سیزدهم توانست بالغ بر 10 میلیارد دلار دیگر از طلب‌های معوق ایران از عراق را وصول کند. همان زمان دولت آقای رئیسی توانست به توافقی برای آزاد‌سازی 6 میلیارد دلار از اموال مسدود شده ایران در کره جنوبی دست پیدا کند. رقمی که حاصل از فروش نفت ایران به کره‌جنوبی در دولت آقای روحانی بود اما به دلیل انجام این معامله در سازوکار برجامی منابع ارزی حاصل از آن مسدود و غیرقابل دسترسی شده بود. دولت سیزدهم در عمر دو ساله خود جور سال‌ها بی‌عملی دولت تدبیر و امید[!] در آزاد‌سازی منابع ارزی ایران را می‌کشید و انصافا از عهده این کار هم خوب برمی‌آمد. البته دولتمردان سیزدهم فقط اموال مسدود شده در دولت تدبیر و امید[!] را آزاد نمی‌کردند بلکه آنها بدهی خارجی دولت آقای روحانی را هم تسویه می‌کردند. ماجرای بدهی ایران به ترکمنستان یکی از بارزترین نمونه‌‌های آن است. دولت آقای روحانی با سوءتدبیر و بدون هیچ توجیهی تعامل گازی ایران با ترکمنستان را در سال 1395 متوقف کرد. اقدامی که منجر به شکایت طرف ترکمن، جریمه حدود 2 میلیارد دلاری ایران و تخریب روابط دو کشور شد. این اقدام وزارت نفت دولت آقای روحانی آن‌قدر غیرمعقول بود که حتی صدای مسئولان وزارت خارجه دولت وقت و شخص محمدجواد ظریف را هم درآورد. با این حال تا پایان دولت تدبیر و امید هرگز این مشکل برطرف نشد، تنها پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم بود که روابط تیره ترکمنستان و ایران مجددا احیا شد و وزیر نفت در 9 خرداد 1402 از پرداخت کامل اصل بدهی یک میلیارد و 650 میلیون دلاری دولت قبلی ایران به ترکمنستان در دولت سیزدهم خبر داد.
13 شهریور 1399 بود که محمدباقر نوبخت معاون رئیس‌جمهور وقت و رئیس‌وقت سازمان برنامه و بودجه در نشست اعضای شورای توسعه و برنامه‌ریزی همدان با ‌اشاره به تحریم‌های آمریکا از وضعیت فروش نفت در دولت وقت گفت: «اجازه فروش یک قطره نفت را نمی‌دهند.» کمتر از سه سال بعد با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی در شهریور 1400 بی‌عملی دولت آقای روحانی در فروش نفت به شکل چشمگیری جبران شد. 30 مرداد 1402 خبرگزاری بلومبرگ با استناد به آمار پایگاه «تانکر ترکرز» آمار صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران در 20 روز ابتدای ماه آگوست(مرداد 1402) را 2.2 میلیون بشکه در روز اعلام کرد. این اتفاق در حالی می‌افتاد که آمریکا همچنان به سیاست تحریمی خود برای اعمال فشار حداکثری ادامه می‌داد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا 7 شهریور 1402 به خبرنگار تارنمای صدای آمریکا گفت: «دولت بایدن همچنان به اجرای «سختگیرانه» تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی از جمله تحریم‌های مربوط به تجارت نفت و پتروشیمی ادامه خواهد داد.» تنها از می‌2022 تا ژوئن 2023 (خرداد 1401 تا تیر 1402) وزارت خزانه‌داری آمریکا 223 تحریم جدید(25 فرد، 148 شرکت و 50 نفتکش) بر شبکه فروش نفت ایران اعمال کرده بود اما دولتمردان سیزدهم نه تنها هرگز به بهانه این تحریم‌ها فروش نفت را معطل نکردند، بلکه در همین بازه زمانی فروش نفت را چهار برابر افزایش دادند. آنها حتی برای میعانات گازی تولید شده در دولت آقای روحانی هم مشتری پیدا کردند. محموله‌ای که بالغ بر 87 میلیون بشکه می‌شد و به علت ناتوانی دولت تدبیر و امید[!] در فروش آن سال‌ها با ذخیره‌‌سازی در کشتی‌های اجاره‌ای بر روی آب‌های ایران سرگردان بود. 20 ماه پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم این مشکل نیز حل شد و ذخایر میعانات گازی سرگردان روی آب ایران به صفر رسید.
کارهایی که دولت آقای روحانی در 8 سال توان انجامش را نداشت؛ دولت سیزدهم در کمتر از دو سال انجام می‌داد. در منطق ریاضی کمیت
2 کوچک‌تر از 8 است اما اگر منطق کمی ریاضی را کنار بگذاریم و در مقایسه دولت‌ها به کیفیت سال‌ها توجه کنیم؛ 2 بزرگ‌تر از 8 خواهد بود. با تغییر دولت در شهریور 1400 گره‌گشایی از کارهای اجرایی آغاز شد و پیشرفت کشور شتاب گرفت که مهم‌ترین جلوه آن اقدامات مؤثر در مسیر خنثی‌‌سازی سلاح تحریم بود. مانع‌‌سازی دشمن در این مسیر اصلا تعجب نداشت. اگر در سال 1396 تحلیل دستگاه امنیتی دشمن این بود که با روی کار آمدن آقای روحانی و عملکرد خسارت‌بارش، مردم به نقطه جوش می‌رسند، چنین تحلیلی برای آقای رئیسی وجود نداشت. پس باید آن نقطه جوش به شکلی مصنوعی ایجاد می‌شد. شورش دروغ و ابتذال در پاییز 1401 همین نقطه جوش مصنوعی بود که علت آن نه نقاط ضعف ایران بلکه تخریب نقاط قوت در دوره جدید مدیریت اجرایی کشور بود.

وقت خواب نیست!

محمدكاظم انبارلویی

۱- مقام معظم رهبری در دیدار مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی فرمودند:
– ملت‌ها خواب بودند انگلیسی‌ها آمدند منابع حیاتی را در شبه‌قاره هند دست گرفتند.
– مردم باید بیدار باشند ، نباید غافل شویم و خوابمان ببرد.
– ملت‌ها و مسئولین کشورها باید بیدار باشند .
 اگر در غرب آسیا ملت‌ها بیدار بودند استعمار نمی‌توانست ، بلایی سر ما بیاورد.
– ما نباید خوابمان ببرد دشمن برنامه دارد.
– اگر شما خواب باشید یک بچه هم می‌تواند به شما ضربه بزند.
بانگ بیدارباش امام (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی طی چهار دهه گذشته، ملت‌ها را بیدار کرد. ثمره این بیداری شکل‌گیری محور مقاومت، عقب‌نشینی آمریکا و صهیونیسم و به محاصره افتادن اشغالگران صهیونیست در سرزمین‌های اشغالی بود.
ملت‌های منطقه و جهان به رهبری ملت ایران امروز در مسیر بالندگی است.
وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی اخیرا در دیدار مسئولان چهار بوق آمریکایی و انگلیسی یعنی بی‌بی‌سی ، رادیو آمریکا ، رادیو فردا و ایران اینترنشنال گفته بود:
«ایران در حال بازکردن بازوهای خود در سراسر جهان است. دنیای مدرن باید مانند یک دیوار کنار هم بایستد.»
رژیم اشغالگر امروز در حال دیوارکشی دور خود است تا از مبارزه ملت فلسطین در غزه ، کرانه باختری رود اردن و دیگر مناطق اشغالی در امان بماند لذا به قداره‌بندان و مستکبران جهانی توصیه می‌کند به گفتمان دیوارکشی بپیوندند.
به همین دلیل است که رهبری هوشمند جریان انقلاب خطاب به ملت ایران و ملت‌های جهان می‌گوید:
جمع باشید ای حریفان زآنکه وقت خواب نیست
هر حریفی کو بخسبدوالله از اصحاب نیست
هر کس که خود را درون جبهه انقلاب می‌بیند و خود را جزء اصحاب انقلاب اسلامی می‌داند نباید در غفلت و بی‌خبری سر ببرد و خدای‌ناکرده خواب باشد.
۲- می‌گویند روزی «راست» به حمام رفت. «دروغ» هم باکمی فاصله به حمام وارد می‌شود. 
«دروغ» دید «راست» در حال استحمام است. زود خود را شست و بیرون آمد و لباس‌های «راست» را پوشید. «راست» كه استحمامش تمام شد بیرون آمد و  دید «دروغ» لباس‌های او را پوشیده و بیرون زده است. با خود فكر كرد لباس‌های دروغ را بپوشد اما گفت: نه، هرگز!
لذا لخت و عریان بیرون زد. از آن زمان به بعد مردم «دروغ» را «راست» پنداشتند و به «راست» خندیدند!
بنیاد امپراتوری خبری استبداد جهانی و خرج اصلی جنگ شناختی و جنگ نرم بر پایه «دروغ» استوار است.
كفار ، منافقین ، مشركین و ملحدین می‌گویند تا «حقیقت» پاشنه كفش خود را بكشد ، دروغ به مقصد رسیده است. لذا از «دروغ» به‌عنوان سوخت اصلی ماشین جنگی نبرد نرم استفاده می‌كنند.
آمریكایی‌ها مهارت پیداکرده‌اند «دروغ» را در بسته‌بندی «تهمت و افترا» ، «اهانت و تحقیر» ، «تشویش اذهان عمومی به بازار» ، «ارتباطات» و «شبكه‌بندی جاسوسی» می‌‌آورند تا فتنه‌انگیزی كنند.
آن‌ها در این فتنه «امنیت ملی»، «وحدت ملی» و «منافع ملت‌ها» را هدف گرفته‌اند.
۳- فتنه پاییز سال گذشته شاهد خلاقیت آمریکایی‌ها در دروغ‌گویی ، فریب و تزویر بودیم . فتنه زن، زندگی، آزادی بر اساس یك دروغ سازمان‌یافته شكل گرفت.
مردم با هوشمندی و نیروهای امنیتی و قضائی با درایت و هوشیاری آن را خنثی كردند. وقتی دروغ‌گویان رسوا شدند. ماشین آشوب از كار افتاد. پهلوانان و قهرمانانی مثل شهید عجمیان ، شهید آرمان علی‌وردی، شهید رضازاده و ده‌ها شهید دیگر به عدد شهدا كربلا از این فتنه در كمال مظلومیت سربرآوردند و جان خود را هزینه بیداری و هوشیاری مردم و جمعی غافل كه در خدمت دشمن درآمده بودند، كردند.
امروز مردم می‌دانند «حقیقت» چیست و «دروغ» كدام است.
امروز مردم می‌دانند میدان انقلاب اسلامی جای خواب و در غفلت به سر بردن نیست!
این واقعیت دشمن را به عقب‌نشینی وادار كرده است. تحولات منطقه و جهان ناشی از بیداری ملت ایران و بیداری ملت‌های جهان است.
۴- صدها فراخوان ضدانقلاب برای بازتولید فتنه زن، زندگی، آزادی در سالگرد این توطئه جواب نداد. این كسادی بازار ضدانقلاب و به جان یكدیگر افتادن، محصول بیداری ، صبر و حلم انقلابیون به‌ویژه زنان قهرمان و آگاه كشورمان است. ملت ایران در پرتو هدایت امام امت نشان دادند در آماده‌باش صددرصد هستند.
آمریكا بداند «دروغ» در پایان خط وقتی به ایستگاه «صدق» ،
 «راستی» و «بصیرت» می‌رسد راهی مقصد اذهان مردم نمی‌شود.

 
«دیپلماسی» و «دفاع» هوشمندانه برای اخراج آمریکا از منطقه
دکتر محمدرضا حسنی‌آهنگر
 درک راهبرد این روزهای محور مقاومت در منطقه غرب آسیا یکی از مسائل مهمی است که البته زوایای مختلفی دارد.
تعبیر راهبرد به بررسی چگونگی نوع کنشگری عناصر فعال در صحنه اشاره دارد. با این اوصاف نوع کنشگری محور مقاومت در منطقه غرب آسیا را باید به پیش و پس از شهادت فرماندهان مقاومت در 13 دی 98 تقسیم کرد. مبارزه با تروریسم، اخراج تکفیری‌ها، حمایت از حقوق بشر در یمن و تلاش برای حفظ ثبات منطقه اولویت‌های رویکرد منطقه‌ای محور مقاومت است که پیش از شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی براساس «واقع‌گرایی دفاعی» در سیاست منطقه‌ای مقاومت دست آخر منتهی به پایان داعش در عراق و سوریه در 30 آبان 96 شد.
برخلاف پیش‌بینی‌های غرب و متحدانش در منطقه، شهادت فرماندهان مقاومت با دستور مستقیم دونالد ترامپ معادلات دیپلماسی و میدان را به هم ریخت. حمله موشکی جمهوری اسلامی ایران به پایگاه آمریکایی «عین‌الاسد» نمود بارز به‌کارگیری «واقع‌گرایی تهاجمی» به عنوان مکمل جدید کنشگری منطقه‌ای محور مقاومت بود و سرآغاز فصل جدید تحولات غرب آسیا.
هدف از طرح این مقدمه، بررسی برخی راهبرد‌های اثربخش محور مقاومت است که اکنون جریان دارد و تاثیر آن در آینده نیز مشهود خواهد بود. 
افزایش بازدارندگی نظامی مقاومت در برابر تهدیدها
بازدارندگی را به‌طور کلی می‌توان «استفاده یک طرف از مجموعه‌ای از تهدیدها برای قانع کردن طرف دیگر به عدم انجام یک عمل نامطلوب» تعریف کرد.
بازدارندگی استراتژی جنگ نیست بلکه استراتژی صلح است. بازدارندگی دشمن را از نظر فیزیکی دفع نمی‌کند بلکه از نظر روانی وی را از تجاوز منصرف می‌کند. بازدارندگی نه تنها در میان کشورها و دولت‌ها به چشم می‌خورد بلکه میان انسان‌ها و حتی حیوانات وجود دارد.
برهمین اساس بخشی از رویکرد نوین محور مقاومت به توسعه ساز و برگ نظامی بازمی‌گردد که البته توصیه‌ای است که مبنای الهی آن در قرآن کریم است.
با این اوصاف، تسلیح و به روز‌رسانی توان رزمی حزب‌الله لبنان با هدف توازن‌بخشی به امنیت آن مناطق در برابر تهدید رژیم حقیر صهیونیستی، شبکه‌سازی متحد و توسعه قدرت رزم موشکی و پهپادی نیروهای مقاومت فلسطین در کرانه باختری رود اردن، افزایش به‌کارگیری تاکتیک‌های نظامی هجومی در یمن، توسعه ثبات در سوریه و استقرار سامانه‌های دفاع هوایی با موافقت دولت دمشق، تحویل مناطق تحت سیطره ارتش روسیه به حزب‌الله لبنان در سوریه و توسعه فراگیری دفاع بازدارنده زمینی، هوایی و دریایی در خلیج فارس براساس دکترین دفاع همه‌جانبه جمهوری اسلامی ایران، افزایش صادرات سلاح دفاعی به کشورهای همسایه و فرامنطقه‌ای متقاضی مبارزه با تروریسم و تلاش برای شکل‌دهی به شبکه یکپارچه دفاع موشکی و پهپادی، از جمله اقدامات انجام‌شده توسط محور مقاومت در راستای  افزایش سطح بازدارندگی در مقابل تهدیدهای احتمالی غرب و همپیمانانش پس از شهادت فرماندهان مقاومت به شمار می‌رود. 
«دیپلماسی عزت» نسخه‌ جامع سیاست خارجی مقاومت
زاویه دیگر «واقع‌گرایی تهاجمی» محور مقاومت در همگرایی منطقه‌ای به اتخاذ «دیپلماسی جمعی فعال» بازمی‌گردد.
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی اخیرا درباره سیاست خارجی مطلوب از کلیدواژه «دیپلماسی عزت» در نفی «دیپلماسی التماسی» استفاده کردند که اگرچه در ظاهر خطاب به دولت وقت ایران گفته شده است اما نسخه‌‌ اجرایی جامع برای همه شؤون دیپلماسی محور مقاومت به شمار می‌رود.
هم‌افزایی دولت سیزدهم در توسعه روابط با کشورهای منطقه، عضویت در پیمان شانگهای و ورود به ائتلاف قدرت‌های اقتصادی نوظهور «بریکس»، برداشتن گام‌های اثربخش در زمینه کریدورسازی منطقه‌ای، حل و فصل پرونده‌های فی‌مابین با عربستان سعودی و مدیریت روابط خارجی برای بهره‌گیری از ظرفیت‌های کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس، تلطیف و توسعه روابط با بحرین، مصر و کشورهای آفریقایی و اثربخش کردن استراتژی «چماق و هویج» در مدل بازی‌های پیرامونی و فرامنطقه‌ای، از جمله گام‌های برداشته شده در این زمینه است.
مصادیق خارجی دیپلماسی عزتمند «مقاومت‌پایه»
مفهوم دیپلماسی عزتمند «مقاومت‌پایه» در دکترین دیپلماسی برخی کشورهای مقاومت‌گرا نیز به وضوح مشهود و ملموس است. به عنوان مثال امضای توافق ترسیم مرز دریایی لبنان و رژیم موقت صهیونیستی در آبان 1401، ثمره دووجهی مقاومت در میدان و چانه‌زنی در میز مذاکرات برای حزب‌الله و دولت لبنان بود که نشان دهنده استیصال صهیونیست‌ها و نمایانگر ناتوانی‌ تل‌آویو در برابر دیپلماسی عزتمند نیروهای مقاومت بود. درهمین رابطه شاهد اشتراک سوریه در به کارگیری دیپلماسی «عزتمندانه» هستیم.
دولت بشار اسد پیش از انتخابات ترکیه در قبال تلاش گسترده رجب طیب اردوغان حاضر به مذاکره به نفع سیاست‌های آنکارا نشد و اولویتش را بر خروج ارتش ترکیه و تامین منافع ملی آن کشور گذاشت.
دعوت مجدد سوریه به نشست اتحادیه عرب، بازگشت روابط امارات و عربستان به گفت‌وگو با بشار اسد و نفی جریان‌های اخوانی تندروی سوری از جانب «الازهر» قاهره را می‌توان بخشی از دستاوردهای اثربخش به کارگیری دیپلماسی عزتمند در بلاد «شام» عنوان کرد.
موازنه‌سازی در به‌کارگیری توأم 2 ابزار دیپلماسی و میدان
موازنه‌سازی در به‌کارگیری توأم 2 ابزار دیپلماسی و میدان در رویکرد آینده‌نگرانه محور مقاومت در ‌غرب آسیا و روابط سیاست خارجی آنها سهم بسزایی خواهد داشت.
از جمله مولفه‌های قدرت‌آفرینی که به نظر می‌رسد کشورهای عضو محور مقاومت از رهگذر دیپلماسی عزتمند «مقاومت پایه» نسبت به تحقق آن ممارست دارند و در آینده دامنه‌ آنها را گسترش هم خواهند داد، می‌توان به برخی موارد اشاره کرد.
1- توسعه توانمندی‌های مقاومت عراق و خنثی‌سازی دسیسه‌های ارتش تروریست آمریکا برای انحلال این ساختار مردم‌نهاد بشری مانند مجموعه دفاعی - جهادی «حشد الشعبی»
2-  توسعه زیرساخت‌های بشری و دفاعی انصارالله یمن با چشم‌انداز افزایش توان مقاومت و قدرت پیشروی در صورت تکرار خصومت‌ورزی ریاض و ابوظبی
3- آگاهی‌بخشی مستمر به دولت لبنان با هدف جلوگیری از روی کارآمدن مهره‌های غرب‌نشانده در این کشور
4- به روزرسانی ائتلاف‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای جلوگیری از بازتولید داعش که چندی است در دستور کار ارتش تروریست آمریکا قرار دارد. 
5- تقویت و عضوگیری بیشتر در ائتلاف‌های منطقه‌ای همسو با تفکر مقاومت و جمهوری اسلامی ایران
6- افزایش گفت‌وگو‌های دیپلماتیک بین سران کشورهای مقاومت با دولت‌های عربی حاشیه خلیج ‌فارس  و تبیین مستندات فعالیت‌های مخرب رژیم تروریست صهیونیستی
7- رصد و پایش تحولات افغانستان با هدف آگاهی‌بخشی به سران دولت موقت طالبان برای کنشگری آگاهانه آنها در برابر سوءاستفاده غرب و رژیم صهیونیستی از ظرفیت برخی جریان‌های به اصطلاح جهادی نزدیک به تروریسم بین‌الملل که متوجه صلح منطقه‌ای و مرزهای جمهوری اسلامی ایران می‌شود. 
8- به‌کارگیری همه ابزارهای دفاعی و دیپلماسی ذیل برنامه هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران و مقاومت منطقه برای اخراج هر چه سریع‌تر نیروهای نظامی آمریکا از منطقه
9- آینده‌پژوهی و راهکارسنجی کاهش دسترسی و اشراف پایگاه‌های جاسوسی آمریکا و غرب‌پایه در مناطقی مانند اقلیم کردستان عراق 
10- حمایت همگرایانه تسلیحاتی و دیپلماتیک  از مقاومت فلسطین با هدف ایجاد بازدارندگی نظامی در برابر حملات صهیونیست‌ها و افشاگری اقدامات ضدحقوق بشری رژیم اشغالگر قدس در کرانه باختری و اقصی نقاط منطقه‌ غرب آسیا.
نام:
ایمیل:
نظر: