صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۷:۲۳  ، 
شناسه خبر : ۳۵۱۲۳۵

تاثیر اصلاح تفکر بر تعامل خارجی

علیرضا توانا

با تغییر نسل، تلاش برای همگام سازی تفکر جمعیت جوان با تفکر جمعیت فرتوت کار مشکلیست، اصولا کنشگری و تلاش برای تحقق اولیه های زندگی از مواردیست که نسل جوان همواره در جستجویش بوده است. در ساختارهای تصمیم گیری اصولا تفکری میتواند در پیشبرد اهداف از بقیه پیشی بگیرد که با عموم مردم همسو باشد؛ امنیت روانی و رفاه عمومی از جمله مواردیست که با اقتصاد گره خورده و این موضوع اجتناب ناپذیر است در بسیاری از نشست های خبری صحبت از افزایش جمعیت به میان می آید اما آنچه در ذهن مردم است بیان نمی شود، موضوع فرزندآوری نیاز به مقدمات و پیش زمینه هایی دارد که با اقتصاد رابطه مستقیمی را روی نمودار زندگی میبرد. جذب سرمایه خارجی در نوسازی زیرساخت ها و ایجاد انگیزه برای بکارگیری منابع انسانی جوان و متفکر از جمله مواردیست که باید به آن توجه داشت.

تبادلات اقتصادی با کشورهای عضو در کنوانسیون های بین المللی نیازمند ارتباطات بانکی و وصل بودن شبکه های پولی و مالی با اعضاست، باید با این واقعیت مواجه شد که با سازوکارهای قدیمی در بحث اقتصاد نمیتوانیم جو روانی منفی ایجاد شده در ذهن عموم را پاک کنیم و تلاش غیرواقعی برای بازگرداندن آرامش به بازارهای مالی داخلی داشته باشیم.

برنامه ریزی ها و طراحی ها در سازوکارهای اقتصادی باید به گونه ای باشد که در میان مدت و بلند مدت، کشور را با افزایش هزینه های تولید داخلی و تورم مواجه نسازد و تنها برنامه ریزی صحیح و اصلاح تفکرات سیاسی میتواند به خنثی سازی تورم در کشور کمک کند.

کشور ایران به قول تمام صاحب نظران پتانسیل های بالقوه در اکثر صنایع را داراست، برنامه ریزی های غلط و مشاوره های نادرست در سطوح مدیریتی تنها باعث سرخوردگی اقتصادی و از بین رفتن باور ما میتوانیم در تمام سطوح خواهد شد و در پی آن مهاجرت منابع انسانی نخبه را به گوش می شنویم و به چشم می بینیم .

روایتگری جامع از یک حماسه عظیم
حجت الاسلام محمد مهدی ایمانی پور
رهبرمعظم انقلاب اسلامی اخیرا در جمع طلایه‌داران دوران دفاع مقدس و خانواده‌های شهدا به نکات ارزنده‌ای در خصوص ابعاد ماهوی و عملیاتی دفاع مقدس اشاره فرمودند. در بخشی از فرمایشات ایشان آمده است: «تمام قدرت‌های دنیا در دفاع مقدس مقابل جمهوری اسلامی ایران بودند. ما نتوانستیم تاکنون جزئیات این تابلوی عظیم و پرنقش و نگار دفاع مقدس را بشناسیم و بشناسانیم. عقیده راسخ بنده این است که اگر جوانان ما عظمت حماسه دفاع مقدس را بشناسند، برای آن‌ها در این شناخت درس‌های بزرگی وجود خواهد داشت.»
درخصوص فرمایشات رهبر حکیم انقلاب اسلامی نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد: 
نخست این که روایتگری از دوران دفاع مقدس، روایتگری از یک حماسه محدود تاریخی و جغرافیایی نیست. دفاع مقدس قطعه‌ای درخشان از پازل نبرد حق علیه باطل و ازقله‌های جهاد مومنانه در راه خدا است که آثار و تبعات آن محدود به دوران هشت‌ساله (از سال ۵۹ تا ۶۷) نمی‌شود. ما از حماسه‌ای سخن می‌گوییم که کماکان آثار آن درجامعه، منطقه و فرامنطقه جاری و مولد نوعی گفتمان در حوزه‌های فکری و عملی بوده است. از این رو باید از روایتگری محض در قبال حماسه دفاع مقدس عبورکرده و پیام‌ها و آموزه‌های عمیق این آوردگاه را در ابعاد گوناگون فکری، فرهنگی و اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
 
نکته دوم، به زاویه دید و روایتگری ما نسبت به حماسه دفاع مقدس باز می‌گردد. یکی از برکات حماسه دفاع مقدس، تشکیل منظومه مقاومت در منطقه و جهان بود. در منظومه مقاومت، روابط، اجزا و اضلاع تشکیل‌دهنده جبهه از جنس همکاری‌های مقطعی و گسسته از یکدیگر نیست. بلکه از نوع روابط هم‌افزا و پیوسته است؛ بنابراین باید نگاه روایی نسبت به دفاع مقدس را در دل نگاه گفتمانی و فرهنگی منبعث از آن تعریف و مصداق‌یابی کرد. 
 
نکته آخر، مربوط به لزوم روایتگری جامع و تمام‌عیار از فرهنگ دفاع مقدس و بازآفرینی روحیه انقلابی است که در جنگ تحمیلی تبلوری تام و تمام یافته بود. تبیین تمام‌عیار و جامع دفاع مقدس و معارف و فرهنگ حاکم بر آن دوره، علاوه بر تقویت روحیه معنوی جامعه، به ایستادگی و مقاومت آحاد جامعه در برابر سختی‌ها و حملات دشمنان کمک می‌کند. از آنجا که فرهنگ دفاع مقدس، امتداد فرهنگ عاشورا و نسخه امروزین و قابل لمس این حماسه است، می‌تواند ضامن ایستادگی ملت عزیز ایران در برابر دشمنی‌های بی‌وقفه استکبار باشد. ازسوی دیگر، به‌دلیل آن که نمونه محسوسی از زیست مومنانه در دوران ظهور و حکومت مهدوی بوده، می‌تواند امیدآفرین و ایمان‌زا باشد. به تعبیر دیگر، آنچه جامعه ما را برابر جنگ ترکیبی دشمنان مصون می‌سازد، ترویج روحیه حاکم بر کشور در دوران دفاع مقدس است. تبیین چگونگی ایستادگی در برابر استکبار جهانی با دستان خالی و تنها با اتکا به خدا و خلوص جوانان مومن می‌تواند روح امید و ایمان به وعده الهی را به ارمغان بیاورد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، دوران دفاع مقدس این ظرفیت را دارد که حال و آینده ما را تغذیه کند. «این دوره، دوره ذخیره نیروی محرکه تاریخ و الهام‌بخش امام است.۱۳۶۸.۶.۳۰». بازخوانی عملیاتی و موثر فرهنگ دفاع مقدس و الگوبرداری از آن (ناظر به زمان حال‌وآینده) به طور طبیعی منجر به ارتقای تاب‌آوری کشور در برابر تهدیدات دشمنان و بازتولید این فرهنگ غنی در احصای فرصت‌ها و دفع تهدیدات خواهد شد. روایت جامع وموثر این دوران پر فروغ از انقلاب‌اسلامی برای دلدادگان به انقلاب درخارج ازکشور، رسالتی سنگین بردوش کنشگران حاکمیتی و غیرحاکمیتی است.
 
بازگشایی متفاوت دانشگاه‌ها
حسین عبداللهی فر

امسال سوم مهرماه، چهارمین روز از هفته دفاع مقدس و آغاز سال تحصیلی دانشگاه‌های کشورمان در تقارنی مبارک با آغاز امامت حضرت ولی عصر (عج) مصادف شده است که موجبات بازگشایی هر چه باشکوه‌تر و بانشاط‌تر دانشگاه‌ها را فراهم ساخته است. ضمن اینکه از پایان هفته «هفته وحدت» نیز به مناسبت میلاد مسعود پیامبر رحمت، نبی مکرم اسلام (ص) آغاز می‌گردد. ولادت با سعادت امام صادق (ع)، سالگرد شکست حصر آبادان و ازدواج رسول گرامی اسلام با حضرت خدیجه (س) نیز از دیگر مناسبت‌های این ایام فرخنده هستند که زمینه برگزاری برنامه‌های شاد و مفرحی را برای مسئولان امر، رؤسا و مدیران دانشگاه‌ها فراهم ساخته است. بدین ترتیب می‌توان گفت بازگشایی دانشگاه‌ها در سال جاری به شکلی متفاوت‌تر از همیشه صورت می‌گیرد که بخش اعظم آن به شرایطی باز می‌گردد که کشورمان در آن قرار دارد. در سال گذشته کشورمان درگیر جنگی سخت و پیچیده بود که از سوی جبهه غربی، عبری و عربی طراحی و توسط دولت ها، سرویس‌ها و سفارتخانه‌های بسیاری حمایت می‌شد. امسال، اما در جبهه طراحان به دلیل شکست و درک عدم امکان براندازی، اختلافاتی بروز کرده که بخشی را به تعامل و معامله، تعدادی را سرگرم مذاکره و گروهی دیگر را نومیدانه مشغول شرارت با هدف بی‌ثبات‌سازی قرار داده است. در سال قبل تعداد زیادی از مجریان جنگ ترکیبی به دلیل توهم بیش از حد در اتحادی کم نظیر کنار یکدیگر قرار داشتند که امسال با اختلاف نظر حداکثری یکدیگر را به عامل شکست متهم می‌سازند. تا جایی که برخی از عناصر اپوزیسیون روز‌های اوایل انقلاب را به خاطر می‌آورند که همه علیه خاندان پهلوی بسیج شده بودند.
انشعاب، انشقاق، آوارگی، اختلاف و نومیدی را این روز‌ها می‌توان در گروهک‌های ضد انقلابی مشاهده کرد که سال گذشته در این ایام متوهمانه خود را در شرایط پیروزی می‌دیدند. کومله، دموکرات، منافقین، سلطنت طلبان، فرشگردی‌ها، گروهک مارکسیستی، چریک‌های فدایی تا گروهک‌های نوظهور و شخصیت‌های محور شرارت از ربع پهلوی تا صادقی، علینژاد تا اسماعیلیون، بنیادی تا کریمی هر یک در شرایطی بدتر از یکدیگر قرار دارند.
در سال قبل دقیقاً دانشگاه در زمانی باز شد که تعدادی از جوانان کشورمان تحت تأثیر جنگ شناختی و جنگ ترکیبی دشمن به گمان فاصله اندک تا براندازی به همراهی با اردوگاه مجریان پرداخته برای همراه‌سازی دانشجویان با خود در تلاش بودند که نتیجه آن بروز برخی رفتار‌های هنجارشکنانه و شعار‌های هتاکانه در معدودی از دانشگاه‌ها گردید و متأسفانه جایگاه و منزلت رفیع این نهاد متعالی را تا حدودی مخدوش ساخت.
به لحاظ سیاسی و اقتصادی نیز کشورمان امسال در شرایط متفاوتی از گذشته قرار دارد. وضعیت نابسامان بازار و التهاباتی که همه روز قیمت‌ها به ویژه نرخ ارز را دستخوش نوسان قرار می‌داد اکنون به ثبات نسبی رسیده و دولت انقلابی موفق به آزاد‌سازی بخشی از دلار‌های مسدود شده کشورمان شده است. عضویت در شانگ‌های و بریکس، ادامه مذاکرات برای لغو تحریم‌ها، تولید بیش از ۱۰ میلیون تن گندم، درخشش رئیس‌جمهور در سازمان ملل و توفیقات روزافزون علمی و دفاعی دولت اسلامی را در شرایطی کاملاً متفاوت از گذشته قرار داده است.
دانشگاه‌های کشور نیز در سال گذشته دچار آسیب‌هایی بودند که از جمله آن‌ها می‌توان به غافلگیری و انفعال نسبت به وقایع، فقدان برآورد وضعیت از آینده، ناهماهنگی در مدیریت و مواجهه، ضعف در تشخیص عوامل نفوذی و لیدرها، کم توانی در کنترل ورودی ها، کم توجهی نسبت به فعالیت گروهک‌های معاند و تشکل‌های غیرهمسو، عدم توجه به فضای مجازی، ضعف در آشنا‌سازی دانشجویان با ضوابط دانشگاه، ضعف در اجرای قوانین و ضوابط دانشگاه و... بودند که بحمدالله به همت مدیران و رؤسای دانشگاه‌ها مرتفع گردیده است. البته دانشگاه‌های کشورمان دچار آسیب‌های عمیق‌تری نیز هستند که عدم تحقق کامل جهاد تبیین در دانشگاه، عدم اشراف کامل بر فضای مجازی جامعه دانشگاهی، پایین بودن سواد رسانه برخی از دانشجویان، غلبه احساس و هیجان بر عقلانیت در برخی از دانشجویان، عدم شکل‌گیری فضای گفتمانی، فعالیت گروهک‌های ضدانقلاب و معاند، نظارت ناکافی بر نشریات دانشجویی، انفعال تعدادی از اساتید در قبال آسیب‌های دانشگاه، ضعف در همراه‌سازی کامل اساتید، عدم نظارت کامل بر فعالیت تشکل‌های صنفی استادی و دانشجویی، ضعف در رفع مشکلات صنفی دانشجویان و کارکنان به دلیل وضعیت نامساعد مالی، ناکافی بودن فعالیت‌های فرهنگی و رویکرد‌های تربیتی و پرورشی، عدم مقابله کافی با نفوذ گروه‌های ضدفرهنگی شامل عرفان‌های نوظهور، بهائیت، مسیحیت تبشیری، دراویش و... بخشی از آنهاست و ان شاء الله تعالی یکی از تفاوت‌های اساسی بازگشایی دانشگاه با سال‌های گذشته در همین شروع برای رفع این نواقص می‌باشد

خانه 25 متری خوب است یا بد؟!
 مهدی حسن زاده
پس از اظهارات یک مقام صنفی صنعت ساختمان مبنی بر طرح ساخت واحدهای مسکونی 25 متری،بسیاری از مقامات دولتی  به آن واکنش نشان دادند و در نهایت روز گذشته نیز مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی به این موضوع واکنش منفی نشان داد تا در عمل پرونده ساخت واحدهای مسکونی کوچک به نظر بسته شود.
طی روزهای گذشته نظرات متفاوتی درباره ساخت این واحدها مطرح شد. مخالفان ساخت این واحدها معتقدند که امکان زندگی با استانداردهای حداقلی در چنین واحدهایی به ویژه برای زندگی یک زوج و به خصوص بزرگ کردن فرزند ممکن نیست. در حقیقت چنین واحدهایی را باید به جای مسکن، خوابگاه دانست. در کشورهایی که خانوار تک نفره یا زوجین بدون فرزند و شاغل سهم قابل توجهی از اجتماع را تشکیل می دهند، چنین واحدهایی برای سکونت رواج دارد. شاید بتوان کلید بحث را در همین مسئله دانست. کاملا روشن است که خانواده در نگاه ایده آل چه از بعد اجتماعی و چه از بعد اعتقادی آن شامل زوجین و فرزندان است. الزامات روشن مربوط به جمعیت از جمله کاهش نرخ باروری و خطر پیری جمعیت نیز ایجاب می کند که به سمت تشویق به ازدواج و ترغیب به فرزندآوری حرکت کنیم، اما این مسئله با وجود برخی مشوق ها و اقدامات خوب سال های اخیر با موانع اقتصادی جدی رو به روست. مهم ترین مانع اقتصادی تشکیل زندگی مشترک، مسکن است. شاید لازم نباشد آمارهای مربوط به رشد عجیب و غریب قیمت مسکن در چند سال اخیر را مرور کنیم. کافی است در گوشه و کنار پای صحبت جوانانی بنشینیم که در پاسخ به دعوت آن ها به ازدواج، با فهرست کردن چند عدد و رقم از اجاره بها و مقایسه آن با درآمد، ازدواج را گزینه ای بسیار پرهزینه می دانند. 
در چنین شرایطی مهم ترین گزینه پیش رو برای خانه دار شدن، طرح نهضت ملی مسکن است، اما ظاهرا این باور در متولیان مسکن جا نیفتاده است که دلیل اصلی مراجعه نکردن بخش عمده متقاضیان اولیه طرح، ناتوانی از تامین 300 تا 400 میلیون تومان آورده و پرداخت اقساط بالای 10 میلیون تومان است. در چنین شرایطی حل معضل زمین و وام که فعلا تمرکز اصلی دولت بر این دو محور است، به تنهایی مشکل را حل نمی کند. به این ترتیب، گزینه های متفاوت برای مسکن از جمله واحدهای کوچک را نباید از نظر دور داشت. به ویژه اگر تمرکز دولت بر ساخت واحدهای کوچک باشد هم از نظر فناوری ساخت صنعتی و انبوه سازی و کاهش هزینه ها می تواند مورد توجه قرار گیرد و هم در صورت واگذاری مدت دار با اجاره بهای مناسب می توان مسکنی متناسب با یک زوج شاغل تا دوره قبل از فرزندآوری را تامین کرد.
چنان که بالاتر گفتیم، واضح است که مسکن 25 متری به معنای پاسخ قطعی و ایده آل به نیاز مسکن خانوارها نیست و قطعا باید به عنوان گزینه ای برای گذار خانوارها از اجاره نشینی و هزینه های کمرشکن آن به خانه ای متناسب با اقتضائات فرزندآوری به آن نگاه شود. با چنین رویکردی نباید به هیچ وجه نگاه بلندپروازانه و ایده آل گرایانه داشت و گزینه مسکن 25 متری را به طور قطعی بایگانی کرد.

دو سویه مهاجرت نخبگان و پذیرش پناه‌جویان

صالح نقره‌کاروکیل دادگستری
‌1- هفته گذشته دو تصویر در فضای مجازی منتشر شد که خیلی تکان‌دهنده بود. یکی مهاجرت هم‌زمان شماری دانشجوی فنی مهندسی دانشگاه شریف در یک پرواز و دومی انبوهی از جمعیت مهاجران عزیز افغان در نماز‌جمعه؛ این دو تصویر مشت نمونه خروار و کنار هم دیدن آن، حکایتگر یک اتفاق پرخطر برای حال و آتیه کشور است.

2- گفت‌وگوهای زیادی در فضای مجازی درباره این ابر‌چالش شکل گرفت. رهیافت جمله آنها این بود که خیل نخبگان و درس‌خوانده‌ها و نسل مرغوبی که برای‌شان هزینه شده، می‌روند و فوج‌فوج پناه‌جویان نیازمند امداد می‌آیند! از‌جمله یکی از دیپلمات‌‌های سابق اظهار کرد که استاد فیزیکی در آلمان به‌تازگی به او گفته برای یک جایگاه علمی در رشته فیزیک در آن کشور 40 نفر متقاضی ایرانی ثبت‌نام کرده‌اند و با تعجب پرسیده بود در کشور شما چه خبر است؟! یا یکی از کنشگران حقوق کودک با گلایه از مهاجرت بی‌حساب عزیزان افغان به ایران به پس‌لرزه‌‌های کار کودکان مهاجر و بازماندگی از هویت و تحصیل آنها اشاره و استعداد جرم‌خیزی این گروه کثیر را بحران امنیتی برای ایران تحلیل کرده بود.

3- اما این دو خبر در کنار دو خبر دیگر توجه‌ها را جلب می‌کرد. یکی کیفیت استقبال از رونالدو که به دلیل شیوه‌‌های مغایر با فرهنگ و آداب محترمانه ایرانی نارسایی‌‌های آموزشی و فرهنگی را به رخ می‌کشید و چمن خراب و صندلی‌‌های استادیوم آزادی که برگ دیگری از بی‌برگی زمانه داشت و دیگری اصرار مجلس بر تصویب لایحه عفاف و حجاب... . به گمان نگارنده هر دو خبر حاکی از بی‌توجهی سیاست‌گذار عمومی به اولویت‌‌های ملی بود. ندیدن‌‌های بهنگام اصلی‌ترین عارضه سیاست‌گذار ملی ماست. چگونه باید این اولویت‌ها را به او یادآور شد؛ اما مسئله‌ای است که یقینا از استیفای حق اعتراض و نقد حکمرانی حاصل می‌شود. حال چالش مهاجرت نخبگان ایرانی از یک سو و نیز مهاجرت غیرقانونی یا مجاز عزیزان افغان از دیگر سو رخدادی تازه نیست و قبل و بعد انقلاب سابقه‌ای حداقل 60‌ساله دارد. اینکه سیاست‌گذار عمومی با معیار و میزان خیر عمومی چقدر به این مسئله سوار است و اشراف دارد و در هر مقطعی چه برنامه‌ای برای آن دارد، مهم است. آیا به امان خدا رها شده یا تحت یک نظام کنترل‌شده و هدفمند حرکت می‌کند، حائز اهمیت است.

4- تحلیل پیمایشی دو سویه مهاجرت نخبگان از ایران و پناهندگی افغان‌ها به ایران می‌تواند دلالت‌هایی مهم برای سیاست‌گذار عمومی داشته باشد. آمار و ارقام‌ روشنگر است. گفته شده ما بیش از هشت میلیون مهاجر افغان داریم؛ اما آمار‌ها دقیق نیست. 

از چهار تا هشت میلیون تعداد این عزیزان مطرح می‌شود و سه دسته دارای کارت آمایش، گذرنامه اقامتی و فاقد مجوز در کشور ما حضور دارند. این خیل عمدتا فاقد مهارت و سرمایه بوده و به قصد پناهندگی و اقامت به ایران می‌آیند. پس در سر‌جمع خیل هزینه‌سازی برای کشور هستند. ملاحظات امنیتی و جمعیتی جای خود را دارد.

5- یک زمانی حاکمیت وضع خوبی دارد و برای کشور جنبه انسان‌دوستانه اهمیت پیدا می‌کند و حاضر می‌شود شهروند دیگر کشورها را بپذیرد تا کمک نوع‌دوستانه کرده باشد؛ اما در وضعیت حاضر که ما درگیر تعدد و تراکم و تلاقی بحران‌ها هستیم، امکان هزینه از بودجه عمومی برای این قشر وجود ندارد. به طرق دیگری می‌توان این کمک انسان‌دوستانه را ارائه داد و بی‌ضابطگی در پذیرش مهاجر و بازگذاشتن مرزها حتما تجربه شکست‌خورده و مخرب برای خیر عمومی است. فقدان حقوق رفاهی و کثرت جمعیت جویای رفاه و مسکن و کار و تحصیل، آن‌هم در بحبوحه چالش‌‌های داخلی معیشتی و تورم و خط فقر و کسری بودجه ایجاب می‌کند که حکمرانی سیاستی دیگر اتخاذ کند و وقت بازنگری را مغتنم شمارد که زود دیر می‌شود.

6- چالاکی و چابکی حاکمیت اقتضا دارد برای منافع ملی و خیر عمومی سریع‌الانتقال و هوشمند عمل کنیم. چقدر باید آوار بر کشور سرریز شود که برای تغییر نگرش به هوش آییم؟! جمعیت نخبه و درس‌‌خوانده و المپیادی را بیرون می‌فرستیم و خیل پناه‌جویان عزیز افغان را به کشور وارد می‌کنیم. تغییرات جمعیتی و ارزش افزوده برای کشور را چقدر مورد توجه قرار می‌دهیم؟! چالش مهاجرت با این مقیاس که شهروند اثرگذار هوشمند تحویل می‌دهیم و آینده‌ساز هزینه‌شده را می‌دهیم و مهاجر نیازمند امداد اضطراری و مُعد اقدامات ناقض امنیت را تحویل می‌گیریم، آیا به سود ملت است؟!

7- اما رصد‌خانه مهاجرت هر‌از‌گاه اخباری منتشر می‌کند که ذکر مصیبت ملی است؛ از‌جمله رشد 21‌درصدی مهاجرت پزشکان و کادر درمان و... یا رشد 24‌درصدی پزشکان ایرانی در مراکز درمانی آمریکا... . این آمارها به شرط صدق فاجعه‌آمیز است و باید تدبیری کرد تا به صورتی پیشگیرانه و معقول این وضعیت متوقف شود. کار سیاست‌گذار تحلیل بهنگام و چاره‌اندیشی است. اگر تدبیر عاجل نشود، سرریز این آوار گریبان همه را می‌گیرد.

8- سرمایه انسانی ثروت نخست ملت است. مغزها هستند که خلق ارزش افزوده می‌کنند. باز‌بینی کنیم چه شده که کشور مبتلا به سویه مهیب‌ نخبه‌گریزی شده است. این سیاق ایران را روز‌به‌روز فقیرتر و وابسته‌تر می‌کند. کاستی نیروی متخصص منجر به افول شاخص‌‌های توسعه ملی می‌شود و اخلال در نظام شایسته‌سالاری در مدیریت کشور یعنی استعدادهای پایین سکاندار امور مهم شوند و بدین‌سان کشور خسارت جبران‌ناپذیر و برگشت‌ناپذیر می‌بیند.

9- مسئولان امر بدانند و آگاه باشند که هر دو سویه این مصیبت باید اولویت تصمیم‌سازی‌ها باشد. بی‌فایده است اگر از دشمن سخن بگوییم؛ اما چشم در چشم خوشه‌چینی کشورهای ثروتمند و کدخداهای جهانی منفعل و متأثر و بی‌برنامه باشیم. کمتر از مصائب جنگ تحمیلی نیست که ما دودستی نیروی جوان، ماهر، متخصص و ماحصل آموزش و هزینه دانشگاه و مدرسه و خانواده خود را به اغیار تحویل می‌دهیم و در این ورطه ثمره کشور چیزی جز ضرر نیست. زمانی نخبگان بورسیه را خارج می‌فرستادند تا پل ارتباطی توسعه شوند و حال این راه یک‌سویه خسران ملی را نهیب می‌زند. اینکه ما در زمره سه کشور دارای بالاترین میزان فرار مغز‌ها هستیم، فاجعه‌ای است که در کنار جذب حداکثری پناه‌جویان افغان حدیث مفصل و مثنوی هفتاد من کاغذ، حکایت از سوءتدبیر در لایه‌‌های تصمیم‌گیری است.

10- این بی‌تدبیری البته در کنار یک جنبش فرهنگی باید مدنظر باشد که نظام آموزشی و فرهنگی و خانوادگی ما تا حد مطلوبی مسئله حب وطن و عرق ملی و عشق به کشور را ترویج و تعمیم نداده و در این زمینه کشوری با این تمدن و غنا و فرهنگ و ریشه و اصالت باید بیشتر به این آموزه‌ها توجه دهد. امید که هم حواس حکومت به توسعه مغزافزار و سرمایه اجتماعی محور باشد و تدابیر هم‌افزایانه‌ای بین دولت و مردم در باب مهاجرت شکل بگیرد و هم حوزه عمومی به ترویج باور به عرق ملی و وطن‌دوستی اهتمام اثربخش‌تری کند و فرصت بازنگری نسبت به مهاجران عزیز افغان فوت نشود. به ابیاتی از ابوالقاسم حالت در هفته‌نامه فکاهی توفیق ختم می‌کنم که:

به که در فکر وطن باشیم و فکر کار او/ پیش از آن کز دست ما بیرون رود کار وطن

هر که دور از میهن خود در دیار غربت است/ از برایش سرمه چشم است دیدار وطن

آه کآخر سستی ما خصم را سرمایه داد/ تا دکان فتنه بگشاید به بازار وطن

قامت مام وطن دانی چرا خم گشته است... . 

ساحل دزدان دریایی کجاست ؟!

حسین شریعتمداری 
1- روز چهارشنبه ۲۹ شهریورماه - ۲۰ سپتامبر - کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در جلسه‌ای با حضور آنتونی بلینکن، 
وزیر خارجه آمریکا که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل،  برگزار شده بود، بیانیه مشترکی صادر کرده و در آن بار دیگر بر ادعای امارات درباره جزایر سه‌گانه ایران تاکید ورزیدند. پیش از این در یادداشتی با عنوان «آواز کوچه باغی» ده‌ها سند از منابع معتبر بین‌المللی ارائه کرده بودیم که تمامی آنها از حاکمیت ایران بر جزایر یاد شده حکایت می‌کردند و از جمله آورده بودیم: «علاوه بر نقشه‌های متعددی که از دوران یونان باستان - قبل از میلاد مسیح - برجای مانده و در آنها از تمامی جزایر خلیج فارس با عنوان بخشی از سرزمین ایران یاد شده است، در سده‌های اخیر نیز تمامی نقشه‌های رسمی که از سوی کشورهایی نظیر انگلستان، فرانسه، روسیه، پرتغال، اسپانیا و... تهیه شده و به عنوان اسناد رسمی نگهداری می‌شوند، جزایر خلیج‌فارس
- از جمله سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی- را بخشی از خاک ایران دانسته‌اند. و از آن میان دولت انگلیس که بیش از دو‌سده در منطقه حضور داشته و در مواردی نیز با دولت‌های وقت ایران درگیر بوده است، ۲۳ نقشه رسمی از منطقه تهیه کرده که در تمامی آنها - بدون استثنا - جزایر سه‌گانه متعلق به ایران اعلام شده است». 
۲- در حقوق بین‌الملل و قوانین مربوط به مرزها و سرزمین‌ها، حاکمیت یک کشور بر یک منطقه از چند راه به اثبات می‌رسد. از جمله «مالکیت تاریخی»، حاکمیت مؤثر - یعنی افراشته بودن پرچم، نصب حکام، حضور نیروی نظامی و... - که تمامی این ملاک‌ها و معیارهای حقوقی از حاکمیت قطعی ایران بر جزایر سه‌گانه حکایت دارند. به عنوان مثال در سال ۱۹۰۸ میلادی (۱۲۸۷ شمسی ) دولت وقت ایران امتیاز استخراج خاک سرخ - سنگ آهن- ابوموسی را به ونگهاوس آلمانی می‌دهد که دولت انگلیس به دلیل تیرگی روابط خود با آلمان، به ایران اعتراض می‌کند، دولت انگلیس در اعتراض خود خواهان کسب امتیاز استخراج خاک سرخ برای شرکت‌های انگلیسی است. یعنی تاکید بر حاکمیت ایران... و حتی در تاریخ باستان آمده است که ۵۰۰ سال قبل از میلاد، منطقه جنوبی خلیج فارس (تمامی 
۷ کشوری که امروزه شورای همکاری خلیج فارس را تشکیل داده‌اند) بخشی از خاک ایران و تحت حاکمیت پادشاهان هخامنشی بوده است. هخامنشیان روش آبیاری و بهره‌گیری از زمین برای کشاورزی را به ساکنان آن منطقه آموزش داده‌اند و ده‌ها سند تاریخی دیگر که شرح آن به درازا می‌کشد.
۳- هفت کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس عبارتند از؛ بحرین، کویت، عراق، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی. در میان این کشورها غیر از عمان که از قرن ۱۷ میلادی دارای حکومت پادشاهی بوده است، و عربستان [ اگرچه دولت آن در سال ۱۹۳۲ تشکیل شده است ولی می‌توان گفت] که حاکمیتی چند صد ساله داشته است، عمر بقیه آنها کمتر از صد سال است. و مخصوصاً  بحرین حساب کاملاً جداگانه‌ای دارد، زیرا بحرین از دوران باستان تاکنون بخشی از خاک ایران بوده  است که ۵۰ سال قبل در جریان یک زدوبند غیرقانونی میان شاه معدوم و دولت‌های آمریکا و انگلیس از ایران جدا شده است و امروزه اصلی‌ترین خواسته مردم بحرین بازگشت این استان جدا شده از  کشورمان به سرزمین اصلی و مادری آن، یعنی ایران اسلامی است. محمدرضاشاه که مانند پدرش به وطن‌فروشی شهرت داشت، در اطاعت محض از دولت انگلیس با جدایی بحرین از ایران موافقت کرد. به توصیه انگلیس پیشنهاد کرد که جدایی بحرین در میان مردم آن به رفراندوم گذاشته شود! ولی این رفراندوم در میان مردم بحرین صورت نپذیرفت  بلکه به جای مردم، برخی از قبایل عرب غیربحرینی به جدایی بحرین از ایران رای دادند! از جمله قبایل یاد شده، قبیله معروف به 
«آل خلیفه» یعنی حاکمان دست‌نشانده کنونی بحرین بود که تا آن هنگام در بیابان‌های نَجد به راهزنی مشغول بودند! هم‌اکنون مردم بحرین که هرگز حاضر به ترک زبان فارسی نبوده‌اند، خواستار الحاق بحرین به سرزمین اصلی خود، یعنی ایران هستند. این خواسته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با شدت بیشتری دنبال می‌شود ... و البته بدیهی است که این حق مسلم ایران و مردم استان جدا شده بحرین نباید و نمی‌تواند نادیده گرفته شود.
۴- و اما درباره ماهیت واقعی امارات، که داعیه کشور بودن دارد، علاوه بر اسناد یاد شده، اشاره به یک سند تاریخی دیگر نیز خالی از فایده نیست  و آن اینکه تا اواسط سده ۱۹ میلادی منطقه‌ای از جنوب خلیج فارس که از قطر امروزی تا سواحل عمان را در بر می‌گرفته (یعنی امارات متحده عربی امروز) به «ساحل دزدان دریایی‌- 
ساحل القرصان» شهرت داشته است و در سال ۱۸۲۰ با حمله نیروهای هند و انگلیس (کمپانی هند شرقی) پیمان صلحی بین آنها امضا شد و از آن پس منطقه‌ای که امروزه با عنوان «امارات متحده عربی» شناخته می‌شود به «ساحل متصالحه - ساحل آشتی‌-
Trucial Coast» تغییر نام پیدا کرد!
۵- و اما، اصلی‌ترین -‌و تنهاترین- سندی که امارات برای اثبات ادعای خود ارائه می‌کند نامه‌ای است که شیخ یوسف فرماندار ایرانی بندرلنگه در سال ۱۸۸۲ به شیخ حمید القاسمی حاکم رأس‌الخیمه می‌نویسد و در آن به عنوان تعارف و ابراز ادب -‌که آن هنگام بسیار متداول بوده و در بسیاری از نامه‌های مشابه دیده می‌شود-
نوشته بود؛ «‌ابو‌مُوسی لکم‌... ابوموسی مال شماست‌»! مانند آنکه به میهمانی گفته شود «‌منزل خودتان است‌»! نکته درخور توجه این که شیخ یوسف در ادامه همان نامه خطاب به حاکم رأس‌الخیمه می‌نویسد «بَلَدُ لِنْجَه بَلَدُکُم» یعنی شهر بندرلنگه هم شهر شماست و عجیب آن که اماراتی‌ها وقتی به این نامه استناد می‌کنند جمله اخیر را که به وضوح نشان می‌دهد جمله قبلی فقط یک تعارف بوده است، حذف می‌کنند! وگرنه باید مدعی مالکیت بر بندر لنگه هم می‌شدند؟! 
۶‌- و بالاخره بدون کمترین تردیدی می‌توان گفت که امارات و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ضمن آنکه به وضوح از بی‌اعتبار بودن ادعای خود باخبرند، به خوبی نیز می‌دانند که بخش‌های گسترده‌ای از سرزمین‌های تحت حاکمیت کنونی آنها، مخصوصاً بحرین و هفت امیرنشین تشکیل دهنده امارات یعنی ابوظبی، عجمان، دبی، فجیره، رأس‌الخیمه، شارجه، و ام‌القیوین از دوران هخامنشیان تا دوران ساسانیان بخشی از خاک ایران بوده‌اند. بنابراین پرسش آن است که ادعای بی‌اساس آنها از کدام آبشخور، آب می‌خورد ؟! با توجه به شواهد موجود، پاسخ این پرسش را باید در دو محور جداگانه که با یکدیگر بی‌ارتباط نیستند جستجو کرد. اول، کینه‌توزی و دشمنی عمیق قدرت‌های استکباری با انقلاب اسلامی که علی‌رغم تلاش بی‌وقفه برای مقابله با ایران اسلامی نه فقط به قول حضرت امام -‌رضوان‌الله تعالی علیه- نتوانسته‌اند هیچ غلطی بکنند، بلکه طی ۴۵ سال گذشته، ایران همه روزه قدرتمند‌تر شده و نظام سلطه روی قوس نزول و افول حرکت کرده است. این واقعیت غیرقابل انکار را با مقایسه آن روزها و این روزهای طرفین درگیر به وضوح می‌توان دید. اعتراف صریح مقامات و صاحب‌نظران در هر دو سوی این نامعادله که جای خود دارد.
و دومین علت را باید در گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی به ارزیابی نشست. با این توضیح که انقلاب اسلامی، بیداری ملت‌های مسلمان را به دنبال داشته است و مردم مسلمان ساکن امارات نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بر اساس آخرین سرشماری سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹)، مجموعه جمعیت ساکن هفت امیرنشین امارات ۹/۹ میلیون نفر بوده است که از این تعداد فقط 4/1 میلیون نفر را افراد بومی تشکیل می‌دهند و 5/8 میلیون نفر دیگر افراد مهاجر از ملیت‌های دیگر هستند. مردم بومی امارات طی سال‌های اخیر به‌شدت نسبت به حضور بیگانگان، مخصوصاً آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها و صهیونیست‌ها در امارات و غارت ثروت سرشار این امیرنشین معترضند. همسویی مقامات امارات با دشمنان تابلودار اسلام بر شدت این اعتراض‌ها افزوده است. ورود امارات به جنگ یمن و جنایات فراوانی که در ائتلاف با سعودی‌ها علیه مردم مظلوم یمن مرتکب شده و می‌شوند و روابط نزدیک با رژیم صهیونیستی زمینه‌های دیگری هستند که نارضایتی مردم بومی امارات از حاکمان دست‌نشانده این امیرنشین را به دنبال داشته است. در این میان بومیان امارات از جمهوری اسلامی ایران به عنوان الگوی حرکت خویش  یاد می‌کنند و ... با توجه به همین علت‌هاست که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس 
علیه ایران اسلامی آب در هاون می‌کوبند!

حرکت آمریکا به‌سوی جنگ داخلی

محمد مهرعلی

این روزها ترامپ به جنجالی‌ترین چهره انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ در آمریکا تبدیل شده است. نظرسنجی‌های عمومی و ایالتی حکایت از پیشتازی وی در میان نامزدهای حزب جمهوری‌خواه می‌باشد و در مواجهه با بایدن نیز وی وضعیت خوبی در تحقیقات میدانی در آمریکا دارد. بااین‌حال، محاکمه ترامپ بر سر تلاش برای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ و همچنین مسئولیتش در حمله گروه پسران مغرور به کاپیتال هیل« که منجر به تسخیر کنگره توسط آن‌ها ش» ادامه دارد. شواهد موجود نشان‌دهنده محکومیت رئیس‌جمهور آمریکا در این پرونده می‌باشد. 

ترامپ سیاستمداری است که اگر به دور نهایی انتخابات راه پیدا کند و از سوی دیوان عالی آمریکا حکمی در ممنوعیت حضور وی در رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ صادر نشود
 قطعا خود را به‌صورت ذاتی پیروز انتخابات تلقی می‌کند و اساسا شکست در برابر بایدن را ( به مانند سال ۲۰۲۰) نمی‌پذیرد.  ترامپ قصد دارد از طرق مختلف، پیروزی خود را در این رقابت تضمین کند و در این میان، اساسا اهمیتی برای آرای ایالتی «خصوصا در ایالاتی که رقابت را به رقیب خود باخته یا خواهد باخت » قائل نیست. ترامپ خود نیز بارها تأکید کرده‌است انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا  متقلبانه‌ترین انتخابات تاریخ بوده‌است. منظور ترامپ از این جملات  لزوما تقلب دموکرات‌ها در انتخابات نیست. در مقابل دموکرات‌ها نیز بر این عقیده هستند که رئیس‌جمهور آمریکا قصد دارد با مانور روی کلیدواژه تقلب در انتخابات، زمینه را برای به چالش کشیدن نتایج انتخابات پستی و درنهایت ابطال آن‌ها فراهم کند. تنها در این صورت  ترامپ می‌تواند بار دیگر رئیس‌جمهوری آمریکا شود.

در این میان، برخی از طرفداران ترامپ و حزب جمهوری‌خواه معتقدند که اساسا عدم حضور رئیس‌جمهور سابق آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴«به‌واسطه محکومیت در پرونده‌های جدید» مولد بحران‌های پایداری برای کاخ سفید خواهد بود. در یکی از این موارد،«سارا پیلین» فرماندار پیشین آلاسکا و نامزد سابق معاونت ریاست‌جمهوری از حزب جمهوری‌خواه می‌گوید  اگر مقام‌های ایالتی و فدرال به پیگرد قانونی «دونالد ترامپ» ادامه دهند، جنگ داخلی دوم آمریکا رخ خواهد داد. او این اظهارات را هنگامی‌که ترامپ خود را به زندان شهرستان «فولتون» در جورجیا تسلیم کرد و یک عکس تاریخی از وی منتشر شد، بیان کرد.رسانه‌های آمریکا گزارش دادند از ترامپ عکس بازداشت گرفته شد که از میان چهار پرونده‌ای که علیه او در جریان است، این نخستین بار بود که از او عکس گرفته می‌شد.

ترامپ دقایقی بعد از ورود به این بازداشتگاه با توجه به توافق برای وثیقه ۲۰۰ هزار دلاری از زندان آزاد شد. در این توافق مقرر شده ترامپ تا زمانی که برای ارعاب یا تهدید شهود اقدام نکند می‌تواند تا زمان محاکمه آزاد باشد. این اظهارات پیلین نشان می‌دهد که برخی چهره‌های حزب جمهوری‌خواه نیز خود را برای حمایت از ترامپ و حتی شورش طرفداران وی در صورت محرومیت رئیس‌جمهور سابق آمریکا از حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آماده کرده‌اند. ترامپ با ۱۳ اتهام در ارتباط با تلاش برای تغییر شکست خود در انتخابات ۲۰۲۰ در ایالت جورجیا مواجه است.
 ۱۸ متحد او ازجمله «رودی جولیانی» شهردار سابق نیویورک هم
 در همین ارتباط متهم شده‌اند.

 
تجهیزات نظامی ایران در آیینه یمن
 
مهدی بختیاری
 21 سپتامبر 2014 / 30 شهریور 1393، وقتی انقلابیون یمن وارد صنعا شدند و دولت منصور هادی را ساقط کردند، شاید کسی فکرش را هم نمی‌کرد این انقلاب نوپا - که اندکی بعد با حمله گسترده ائتلافی به رهبری عربستان مواجه شد - چندان بتواند برابر بزرگ‌ترین خریداران سلاح‌های آمریکایی و غربی تاب مقاومت داشته باشد.
9 سال از آن تاریخ می‌گذرد و حالا نیروهای مسلح یمن نه‌تنها در یک جنگ تحمیلی 8 ساله بزرگ‌ترین ضربات را به عربستان و امارات زدند، بلکه در رژه اخیر (پنجشنبه 30 شهریور 1402)، یکی از بزرگ‌ترین رژه‌های نیروهای مسلح در بین همه کشورهای عربی در چند دهه اخیر را با انبوهی از تجهیزات زمینی، دریایی و هوایی به نمایش گذاشتند.
به نظر می‌رسد یکی از جاهایی که می‌توان واژه «انبوه» را به درستی استفاده کرد، در همین رژه یمنی‌ها باشد.
بیش از یک سال است جنگ عربستان با یمن به پایان رسیده؛ جنگی که بار اصلی آن بر دوش موشک‌ها و پهپادهای یمنی بود. وقتی در این جنگ یمنی‌ها ابوظبی را هدف قرار دادند، بسیاری از کارشناسان تایید کردند که حالا یمن می‌تواند اهدافی را در فاصله 1600 کیلومتری مورد اصابت دقیق قرار دهد. حالا چند سال پس از آن عملیات، نیروهای مسلح یمن لااقل ۳ محصول جدید با برد 2 هزار کیلومتر را به نمایش گذاشته‌اند. از جمله تجهیزات حاضر در رژه اخیر، موشک‌های کروز قدس ۱، قدس 2، قدس 3، قدس 4 و قدس Z بود که برد آنها در نمونه قدس 4 به 2 هزار کیلومتر رسیده است.
در کنار آن، انواع موشک‌های بالستیک حاطم، برکان، فلق، ذوالفقار، عقیل، سجیل، تنکیل، شکیل و توفان حضور داشتند که مورد آخر یعنی توفان در این رژه یکی از سورپرایزهای اصلی این رژه با برد بیش از 2 هزار کیلومتر و قابلیت عبور از انواع سامانه‌های پدافندی بود.
نیروهای مسلح یمن با به‌کارگیری این موشک‌ها در جنگ اخیر علیه اهدافی در عربستان و امارات، قدرت موشکی خود را به رخ کشیدند و حالا با افزایش برد آنها به 2 هزار کیلومتر، می‌توانند اهدافی در سرزمین‌های اشغالی را هم به‌راحتی تهدید کنند.
ستاره دیگر جنگ یمن که در رژه اخیر نیز درخشش زیادی داشت، پهپادها بودند. این پهپادها در انواع مختلف از قبیل قاصف، صماد 1، 2 و 3 و وعید1 در اختیار نیروهای مسلح یمن قرار دارند که انهدام دقیق و نقطه‌زن اهداف در حمله به نیروگاه آرامکو نیز در کارنامه آنها ثبت شده است.
در این حوزه، یمنی‌ها محصول جدیدی را در رژه اخیر به نمایش گذاشتند که پهپاد انتحاری وعید 2 با برد بیش از 2 هزار کیلومتر بود.
اگر اخبار تجهیزاتی یمن را در طول این سال‌ها دنبال کرده باشید، یک روند ثابت کاملا به چشم می‌آمد؛ محصولاتی که برای نخستین بار در این جنگ به کار گرفته می‌شد، اندکی بعد برخی نمونه‌های مشابه آن در ایران به نمایش درمی‌آمد.
آخرین مورد که اخیرا نمونه اصلی‌اش در تهران دیده شد، موشک پدافندی پرسه‌زن صقر 1 بود که لااقل ۳ شکار هوایی برای آن در جنگ یمن ثبت شد.
این موشک جنجالی و مرموز بالاخره طی روزهای گذشته در جریان بازدید ارتشبد سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه از محصولات نیروی هوافضای سپاه در تهران دیده شد. این موضوع درباره انواع پهپادها و موشک‌های بالستیک و کروز نیز تکرار شد.
جمهوری اسلامی ایران در سال‌های گذشته یکی از مهم‌ترین پشتیبانان یمن بوده و این مساله را در بیان بسیاری از فرماندهان و مسؤولان ایرانی نیز دیدیم و شنیدیم.
با این تفاسیر، یک علامت سوال بزرگ همیشه در برابر غربی‌ها و کارشناسان حوزه نظامی وجود داشت: ایران چطور از متحدان خود که در محاصره کامل قرار دارند، پشتیبانی می‌کند؟
پاسخ به این سوال البته چندان آسان نیست و این نوشته هم قصد پیدا کردن جواب آن را ندارد اما آنچه قابل کتمان نیست، ردپای روشن و واضح ایران در حمایت همه‌جانبه از متحدانش در منطقه است که از حزب‌الله لبنان تا یمن و عراق و سوریه و گروه‌های مقاومت در فلسطین اشغالی را شامل می‌شود.
این پشتیبانی در واقع به ۲ شکل کلی انجام می‌شود؛ در جایی که امکان انتقال تجهیزات وجود داشته باشد، این تجهیز به بهترین شکل و در میزانی انبوه صورت گرفته (نظیر پشتیبانی از حزب‌الله لبنان به عنوان خط مقدم مقابله با رژیم صهیونیستی) و در کنار آن نیز البته از آموزش و ارتقای توان آنها برای طراحی و ساخت محصولات غفلت نشده است.
مسیر دوم که کار را سخت‌تر می‌کند، حمایت از  متحدانی است که در محاصره قرار دارند، مانند نیروهای یمنی در حین جنگ یا گروه‌های مقاومت فلسطینی که از همه طرف در محاصره صهیونیست‌ها در غزه و کرانه باختری هستند. در این مواقع، اصل بر تقویت توان خودکفایی آنها و امکان طراحی و ساخت محصولات در داخل است که به نظر می‌رسد در هر ۲ مورد به بهترین شکل ممکن این کار انجام شده است.
در فلسطین، جمهوری اسلامی ایران بزرگ‌ترین حامی گروه‌های مقاومت و پشتیبان ایده تسلیح هرچه بیشتر کرانه باختری است؛ امری که به دفعات توسط مقامات ارشد گروه‌های فلسطینی نیز عنوان شده و در نمونه دیگر نیز -همانطور که در بالا گفته شد- می توان به وضوح بازتاب بسیاری از محصولات نظامی ایرانی را در آیینه یمن دید
نام:
ایمیل:
نظر: