واکاوی دقیق عملیات طوفان الاقصی نشان می دهد که رژیم صهیونیستی ضربات جبران ناپذیری را متحمل شده است. از این رو نه تنها رژیم صهیونیستی در حوزه نظامی- امنیتی و حیثیتی در وضعیت بدی قرار دارد، بلکه در حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیز به مشکل خورده است و حل این وضعیت نیز تقریبا امکانپذیر نخواهد بود. قبل از عملیات طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا تلاش کرد با ایجاد کد ژئوپلتیکی جدید تحت عنوان کریدور آیمِک میان هند، غرب آسیا و اروپا، جایگاه رژیم صهیونیستی را تقویت کند.
در واقع هدف آمریکا از این کار ایجاد راهبرد وابسته سازی کشورهای منطقه و هند به رژیم صهیونیستی بود که از نظر آمریکا این موضوع با وجود امنیت رژیم صهیونیستی مورد استبال خواهد گرفت. این کار به خودی خود نیز تلاشی برای کم کردن اهمیت ژئوپلتیکی ایران نیز طراحی شده بود. با این اوصاف، عملیات طوفان الاقصی تمام ظرفیت های ساختگی رژیم صهیونیستی را نیز نابود کرد و کریدور ساختگی را با حاشیه برد.
پروژه کریدور اقتصادی هند- غرب آسیا- اروپا که قرار است هند را با بازارهای غرب آسیا و اروپا مرتبط کند، یک طرح زیرساختی مشترک در مقیاس وسیع است که قرار است غرب آسیا را از مسیرهای ریلی و دریایی به هند متصل کند.
هند، عربستان، امارات، اردن، اسرائیل، اتحادیه اروپا، فرانسه، ایتالیا و آلمان نیز در امتداد این کریدور هستند. بررسی اهداف و زمینههای پروژه جدید آمریکا موسوم به کریدور هند-اروپا از دیدگاه کارشناسان نشان میدهد انگیزههای سیاسی و ژئوپلتیکی بر انگیزههای اقتصادی در این طرح غالب است.
کارشناسان معتقدند : "این پروژه نزدیک به دو دهه پیگیری شده تا به این نقطه رسیده است، به طوری که تمهیدات جدی در طول این مسیر دیده شده، مثلاً تغییر بافت جمعیتی در امارات متحده که اکنون نیمی از جمعیت این کشور هندی هستند و اتفاقهای دیگری از جمله ائتلافهای امنیتی رنگارنگی که در این مدت شکل گرفته است.
از جمله توافق ابراهیم میان امارات و رژیم صهیونیستی، تا برسد به اتصالش به یونان و اتحادیه اروپا. بنابراین این یک طراحی بلندمدت است که اجزای مختلفی دارد و اینکه تصور بشود ما با یک کریدور ترانزیتی صرف روبهرو هستیم که قرار است صرفاً زیرساختهای لازم برای تبادلات تجاری میان هند و اروپا را تمهید کند، فکر خامی است.
در واقع اتفاقهای اقتصادی خیلی جدی در این کریدور دیده شده از جمله طرح اتصال دریای سرخ به دریای مدیترانه که به وسیله شبکه خطوط انرژی و شبکه ریلی و اقدامهای وسیع دیگر در توسعه شهرکهای فناوری صورت گرفته است. بنابراین لحظه تاریخی که این کریدور اعلام شد مسبوق به طراحیهای متعدد قبلی است.
محمدصادق ترابیفرد، کارشناس اقتصاد بینالملل مرکز پژوهشهای مجلس در گفتوگویی اعلام کرد: "به ماجرایی که در چند روز اخیر افتاده باید با صبر و تأنی نگاه کنیم و پویاییهایی که در صحنه نبرد فلسطین در جریان است را باید خیلی جدی پیگیری کنیم. نکته اساسی این است که موضوع فلسطین و جنگی که در جریان است به صورت اساسی چند ضربه راهبردی به کریدور هند-اروپا زده است؛ مسئله نخست این است که این جنگ راهکار پروندههای عادیسازی در منطقه را به شدت کند کرد، به نحوی که پرونده عادیسازی میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی کاملاً به محاق رفت. این ضربه راهبردی به کریدور هند- اروپا بود. مسئله دوم این است که رژیم صهیونیستی به عنوان کسی که هم طراح این کریدور بوده و هم فعال مایشاء در این کریدورهاست، دچار ضربه سخت اطلاعاتی راهبردی شده و در این بازی پینگپنگی که راه افتاده است، به نحو جدی ابزارهایش در این منطقه کُند شد و این شوک مطمئناً در میانمدت آسیب اساسی به قوای عصبی نیروهای پیشبرنده این کریدور خواهد زد. نکته سوم از نظر اقتصادی است. میدانیم که در طرح اتصال دریای سرخ به دریای مدیترانه یک ضلع اساسی، ترانزیت انرژی بوده و ترانزیت انرژی هم در بندر اشکلون است که در مجاورت غزه قرار دارد. اینکه مجاهدان مقاومت موفق شدند به این مناطق نفوذ کنند و به رژیم صهیونیستی ضربه بزنند، زیرساخت اقتصادی حداقل در حوزه انرژی کریدور هند -اروپا یا به اصطلاح «ردمد» را زیر ضرب برد و آسیبهای جدی به آن وارد کرد. تأکید میکنم باید منتظر باشیم در آینده چه اتفاقاتی میافتد و طراح صحنه جنگ در فلسطین تصمیم دارد چه راهبردهای جدیدی را در این بازی شطرنج پیادهسازی کند."