علی حسن حیدری
روابط ایران و چین در چهاردهه گذشته جزو باثباتترین روابط بوده و منحنی روابط دو کشور همواره سیر صعودی داشته است. این سیر مثبت رو به رشد در روابط دو کشور، حاکی از اراده رهبران دو طرف برای دستیابی به سطحی از تعامل راهبردی همهجانبه است. روابط تهران و پکن به عنوان دو بازیگر مؤثر و تعیینکننده در سطح منطقه و جهانی در کنار حفظ استقلال و رقابتهای مثبت برای انتفاع از مزایای روابط دوجانبه، همواره بر حفظ حقوق متقابل، دفاع از منافع و اهداف راهبردی مشترک درسطح جهانی استوار بوده است. امضای تفاهمنامه ۲۵ ساله میان دو کشور اوج حسن اعتماد متقابل و نگرش بلندمدت دو کشور در روابط فیمابین است.
دو کشور در روابط بینالملل بر حرکت در چارچوب راهبرد نگاه به شرق و با انتقال قدرت هژمون از غرب به شرق تأکید دارند، و بر بازگشت نظم مبتنی برارزشها و هنجارهای شرقی در عرصه روابط بینالملل اشتراک نظر دارند. در شرایط گذار که جهان درحال انتقال از نظم قدیمی به نظم جدید است، چین و ایران تلاش میکنند با عبور از نظم تک قطبی فعلی با محوریت امریکا یک نظم جدید چندجانبه با محوریت قدرتهای شرقی را تدارک ببینند. از این رو چین به عنوان قدرت اقتصادی آینده در کنار ایران و روسیه تلاش دارد اضلاع اصلی نظام مدیریت جهان آینده را شکل بدهد. هر دو کشور براین باورند که این هدف زمانی محقق خواهد شد که سطح روابط آنها از وضعیت فعلی ارتقا یابد و در سطح راهبردی تعریف و تنظیم شود تا شرایط لازم برای همکاری و شکلدهی معادلات فراهم شود.
سفر رئیسجمهور چین در بهمن ماه ۱۳۹۴ به تهران که به امضای تفاهمنامه ۲۵ ساله میان دو کشور منجر شد و سفر دکتر رئیسی به پکن در بهمن ۱۴۰۱ یک سیاست با برنامهریزی از پیش طراحی شده است که در راستای تحقق و تکامل روند همکاریهای راهبردی دو کشور و نهاییسازی مراحل اجرایی توافقات فیمابین است.
بر همین اساس دو کشور ایران و چین به عنوان دو قدرت با نقشآفرینی بالا فارغ از فترتی که در اجرای توافقات تاکنون به وجود آمده است تلاش دارند با عبور از موانع و محدودیتهای پیش روی عملیاتیسازی تفاهمنامه ۲۵ ساله در دو کشور، با اتخاذ رویکرد عملگرایانه سازوکارهای لازم پیادهسازی آن را فراهم کنند. دو کشور با وجود گلایههایی که از کندی اجرای تفاهمنامه ۲۵ ساله دارند، ادامه وضعیت کنونی را نوعی فرصت سوزی میدانند که برنقش آفرینی و جایگاه آنها در معادلات منطقهای و جهانی تأثیر منفی خواهد گذاشت. از این رو هردو بر نهاییسازی توافقات فی مابین و ارتقای روابط در سطح راهبردی تأکید و تصریح دارند. چین با وجود قدرت و توانمندیهای چشمگیری که درحوزه اقتصادی، دیپلماسی عمومی و دفاعی و امنیتی دارد به این مسئله واقف است که ایران به عنوان یک بازیگر مؤثر منطقهای و جهانی که از مزیتهای منحصر به فرد ژئوپلتیکی، ژئواکونومیکی و ژئو استراتژیکی برخوردار است، تنها قدرت مطمئن در رقابتهای سیاسی و دفاعی جهانی است و بدون توسعه روابط با ایران و نهادینهسازی روابط تهران و پکن نمیتوان نقش تمام کنندگی درشکل دادن به معادلات منطقه و جهانی در رقابت با قدرتهای غرب با محوریت امریکا داشت. چین با وجود روابط گسترده با دیگر قدرتهای منطقهای بهویژهای جهان عرب از اطمینان راهبردی به آنها که متحدان امریکا نیز محسوب میشوند، برخوردار نیست. ایران درکنار مزیتهای ویژه که دارد، یک بازیگر دشمن امریکا محسوب میشود و در سطح راهبردی با پکن در مقابله با امریکا در ابعاد مختلف اشتراک راهبردی دارد و درعمل نیز این مسئله را به اثبات رسانده است.
راهبرد غرب با محوریت امریکا برای گسترش ناتو به شرق، بحرانآفرینیهای امریکا درتایوان و درمنطقه غرب آسیا و آسیای میانه و قفقاز بر تقویت ضرورت همکاریهای دوکشورافزوده است. دوکشور ایران وچین با امتیازات منحصربه فردی که دارند، بهترین قرینههای ممکن برای ائتلاف در برابر راهبردهای سیاسی و امنیتی غرب به عنوان دشمن مشترک محسوب میشوند که در صورت اتحاد و ائتلاف مطمئن میتوانند تأثیرات راهبردی دروضعیت منطقهای و جهانی داشته باشند. اجرای تفاهمنامه ۲۵ ساله میان دوکشور که ابعاد مختلف همکاریها درآن پیش بینی شده است، میتواند چشم انداز روشن و تعیینکنندهای را در روابط دو کشور رقم بزند. خوب است، هم اکنون که دو کشور بعد از چند سال تأخیر در اجرای تفاهمنامه ذکر شده، به ضرورت عملیاتی کردن آن وقوف بیشتر پیداکرده اند، سفر ریاست محترم جمهوری را به نقطه عطف درروابط دو کشور تبدیل کنند و با طراحی یک چارچوب منسجم و معناداری به روابط سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، دفاعی و امنیتی تهران و پکن رونق بیشتر ببخشند و با نهاییسازی توافقات گذشته تعاملات دوجانبه را از وضعیت فعلی خارج کنند تا هر دوکشور از مواهب آن بهرهمند گردند.
لازم است دفتر مطالعات سیاست بین المللی به عنوان مسئول پیشبرد این مسئله، این مأموریت ملی را پیش ببرد و با اتخاذ رویکرد عملگرایانه مأموریت محور، بااتخاذ دیپلماسی ترکیبی کشور برای پیشبرد و پیادهسازی توافقات گذشته و جدید را بعد از سفر ریاست محترم جمهوری در دستورکار قراردهد و از تجربه تلخ فرصت سوزیهای گذشته برای انتفاع کشور بهره لازم را ببرد. نکته حائز اهمیت اینکه شفافسازی نقش و جایگاه ایران در کلان پروژه یک کمربند-یک جاده که معالأسف در آن نقش چندان جدی در حوزه عملیاتی برای ایران تعریف نشده است براساس بند ششم سند، وزارت خارجه دو کشور متولی نظارت بر اجرای آن بوده و هستند، و باید در دیپلماسی کشور دردستورکارقرارگیرد.
مردم و آینده انقلاب و نظام
کورش شجاعی
پس از حضور حماسی، افتخارآفرین و پرشکوه مردم در راهپیمایی 22 بهمن در آستانه چهل و پنجمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی به نظر می رسد طرح 2 سوال و پاسخ به آن ضروری باشد. سوال اول این که چرا مردم آمدند؟ و دومین سوال این که آینده انقلاب و نظام چگونه خواهد بود؟ چرا مردم آمدند؟ شرکت پرشور و آگاهانه مردم در آستانه 45 سالگی انقلاب از چند واقعیت انکارناپذیر حکایت می کند.
1 – مردم از آن جا که باور دارند آن چه در سال 57 اتفاق افتاد، نه یک کودتا، نه یک شورش، نه خیزش یک گروه و حزب خاص و نه تحمیل و ترغیب توسط کشورهای دیگر بود بلکه آن بزرگ ترین و غیرقابل پیش بینی ترین انقلاب مردمی قرن بود که حتی بسیاری از برجسته ترین سیاستمداران داخلی و خارجی توان پیش بینی و تحلیل واقعی آن را نداشتند. بر این اساس مردم آن تحول و انقلاب عظیم را که توسط آحاد و اقشار گوناگون ملت به رهبری فقیهی زمان شناس و آینده نگر و مبتنی بر مکتب اسلام ناب محمدی (ص) به وقوع پیوست، دستاورد اراده و همت و تلاش خود و البته لطف الهی می دانند و برای ماندگاری و پویایی آن در تمام این سال ها از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند. حضور سلحشورانه فرزندان این ملت در دفاع از کیان دین و میهن در جریان دفاع مقدس، تحمل سختی های اقتصادی ناشی از تحریم های ظالمانه، شرکت در انتخابات و راهپیمایی ها مثال هایی بارز و روشن از دفاع جانانه مردم از کشور، انقلاب و نظام اسلامی در تمامی این سال هاست.
2 – اکثریت قریب به اتفاق مردم، نعمت ارزشمند و افتخارآفرین «استقلال» را بزرگ ترین دستاورد انقلاب اسلامی می دانند؛ استقلالی که ده ها سال بر اثر بی کفایتی های حاکمان قاجار و پهلوی، لگدمال قدرت های جهانی از جمله انگلیس، شوروی سابق و آمریکا شده بود و از آن جا که این ملت بزرگ ماندگاری استقلال و عمق بخشی این نعمت سرنوشت ساز و حیثیتی را همچون جان عزیز میدارند همچنان در صحنه حاضرند.
3 – ملت شریف ایران، عزت و کرامت خود را عزیز می دارد، عزت و کرامتی که برای حفظ آن شرکت در راهپیمایی 22 بهمن را حداقلی ترین کار می داند. همین اراده های مستحکم و همت های عالی باعث شده که مدعیان کدخدایی دنیا که امثال سعودی ها، را «گاو شیرده» و گاه غیرخودشان را «وصله شلوار جین» خود برمی شمارند به رغم همه فشارها بر کشورمان هیچ گاه جرئت جسارت های این چنینی به ملت بزرگ ایران را نداشته باشند.
4 – مردم باز هم آمدند پرشور و پرصلابت و با انگیزه هم آمدند که دیگر بار اثبات کنند که با وجود تحمل فشارهای گوناگون و از جمله تحمل فشارهای سنگین اقتصادی، تورم و گرانی های فزاینده و سرسام آور به ویژه در زمینه اجاره خانه و قیمت مسکن و ... همچنان ارزنده ترین، قوی ترین و موثرترین پشتوانه کشور و انقلاب و نظام هستند؛ پشتوانه و سرمایه ای بی بدیل که هیچ جایگزینی ندارد.
5 – مردم بزرگوار ایران با هر سلیقه و گرایش سیاسی و با هر قومیت و مذهب و سن و گویش و پوششی عاشقانه در این صحنه حاضر شدند که بگویند اگرچه با نبود شفافیت لازم در برخی موارد، اطلاع رسانی های دیرهنگام ، تبعیض و حقوق های نجومی، برنتابیدن برخی سلایق و گرایش ها، به رسمیت نشناختن تفاوت های طبیعی و... توسط برخی مسئولان مخالف هستند اما همه این ها را مسائل درون خانوادگی می دانند و اجازه مخالفت و ماهی گرفتن از آب گل آلود را به دشمنان این ملت و کشور نمی دهند.
6 – مردم آمدند که بگویند امنیت کم نظیر و بلکه بینظیر کشورشان آن هم در این منطقه خاص و «دایره آتش» را قدر می شناسند و حضورشان را مایه تداوم و استحکام هرچه بیشتر امنیت کشور می دانند.
7 – بی گمان اصلی ترین مولفه قدرت و اقتدار هر کشور و نظام مردم سالار، برخورداری از پایگاه و جایگاه و مقبولیت مردمی است و چون مردم فهیم این مهم را به خوبی درک می کنند از حضورشان در صحنه های مختلف از جمله راهپیمایی 22 بهمن دریغ نمی کنند.
8 – مردم به تجربه دریافته اند که انسجام و «اتحاد ملی» اصلی ترین عامل نقش بر آب کردن نقشه های دشمنان علیه ایران عزیز است. بر همین اساس برای ایجاد سدی هرچند مستحکم تر در مقابل طرح هایی از قبیل «تجزیه ایران» ، ایجاد اختلاف بین مردم، دو قطبی و چند قطبی کردن مردم، سلطه گری و استعمارگری، نفوذ، دلسردکردن وناامید کردن مردم، امسال ملت بزرگ ایران با حضور پرشکوه شان در 22 بهمن دیگر بار این راهپیمایی را به نماد و جلوهای شورانگیز از انسجام و اتحاد ملی تبدیل کردند.
9 – مردم این صاحبان اصلی کشور و انقلاب و نظام آمدند و پرصلابت و پر انگیزه و غرورآفرین آمدند تا بگویند گرچه رشوه و اختلاس و تبعیض هرچند کم شمار و مشکلات معیشتی را زیبنده نظام اسلامی نمی دانند اما جانبازان و جان فدایان دین و میهن، جهان آراها، فهمیده ها، آبشناسان ها، اردستانی ها، کلاهدوزها، صیاد شیرازی ها، باکری ها، همت ها، زین الدین ها، برونسی ها ، کاوه ها و ... هزاران شهید دین و میهن و سلیمانی عزیز و مکتب او را که مکتب سیدالشهدا (ع)وولایت است و رهبر حکیم و فرزانه خود را دوست می دارند و همچنان تا تحقق و رسیدن انقلاب به آرمان های اصیل و بلند آن، پشتوانه کشور و انقلاب و نظام و دین و میهن هستند.
10 – مردم آمدند تا اثبات کنند تهدید، تحریم و تزویر، جنگ سخت و نرم، جنگ روانی و حتی جنگ همه جانبه ترکیبی با هدف ناامیدکردن و دلسرد کردن مردم با استفاده از همه ابزارهای ممکن از جمله امپراتوری رسانه ای ، گرچه فشارها و مسائلی را برای کشور و ملت به وجود آورده اما این مردم به خاطر فهم و بصیرتی که دارند و به دلیل دلبستگی به دین و میهن وامنیت و استقلال کشور و میثاقی که با شهیدان و جانبازان سرافراز بسته اند، همچنان با صلابت پشتوانه اصلی و بیمه کننده واقعی استقلال وعزت و اقتدار و پاسدار خون شهیدان هستند.
آینده انقلاب و نظام مردم همیشه و در همه صحنه ها ثابت کرده اند که پای کشور، انقلاب، نظام، استقلال، امنیت، عزت و اقتدار کشورشان هستند و این مسئولان هستند که باید با پایبندی هرچه بیشتر به آرمان های انقلاب مردم عزیز ایران و ایجاد شفافیت هرچه بیشتر در همه امور، گرفتن تصمیم های اساسی و موثر برای پیشرفت همه جانبه کشور، اهتمام جدی به تولید، اعتماد به سازندگان متخصص و متعهد و به کارگیری حداکثری نخبگان در تمامی عرصه های اداره کشور، گسترش دیپلماسی اقتصادی در کشورهای مختلف، حذف واردات کالاهای غیرضروری و دارای مشابه داخلی، اشتغال زایی، تسهیل ازدواج جوانان، ارتقای سطح فرهنگ و معیشت، تلاش بیشتر برای تولید علم و حمایت موثر از دانش بنیان ها، تلاش موثر برای رفع و خنثی سازی تحریم ها، حفظ حرمت مردم در همه زمینه ها، با مردم و بین مردم زندگی کردن، تفکر و عمل جهادی، حذف مدیران و مسئولان کم توان، گسترش هرچه بیشتر عدالت و رفع تبعیض، به رسمیت شناختن تمامی گرایش ها و سلیقه های وفادار به دین و میهن، اجتناب از تهران محوری، اطلاع رسانی دقیق، شفاف و به موقع درباره دستاوردهای فراوان انقلاب و نظام به دست فرزندان این ملت، ایجاد روحیه نشاط و امیدواری واقعی و ... کاهش تورم و گرانی و بیکاری، ایجاد انقلاب اداری و عمل به وعده ها، طعم شیرین رشد، پیشرفت و اعتلای کشور را هرچه بیشتر به کام مردم بچشانند و همراه مردم در مسیر هرچه روشن تر و درخشان تر کردن آینده انقلاب و نظام همت بگمارند.
رموز حضور حماسی این 22 بهمن
سعدالله زارعی
حضور متراکم مردم انقلابی و متدین ایران در راهپیمایی 22 بهمن درواقع «معجزهگونه» بود. بررسیهای مختلف بیانگر آن است که در اکثر شهرها و روستاها و از جمله مراکز استانها و پایتخت حضور مردم در مراسم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در این سال، از یکسو با افزایش زیاد و از سوی دیگر به شکل «انقلابیتر» و در واقع «جهادیتر» صورت گرفته است. درخصوص این موضوع نکات زیر حائز اهمیت میباشد:
1- اساساً حضور میلیونی سالانه مردم ایران در مراسم بزرگداشت انقلاب اسلامی یک حضور «منحصر به فرد» است و در هیچ انقلاب یا کشور دیگر چنین حضوری وجود نداشته و ندارد. این حضور مخصوص انقلاب اسلامی ایران است و این دلیل دارد و دلیل آن «جنبه دینی» انقلاب و نظام اسلامی است. درواقع مردم ایران شرکت در مراسم سالگرد انقلاب اسلامی را یک عمل دینی به حساب میآورند و واقعیت هم دارد و بهخصوص آنگاه که دین را در معرض تهدید دشمنان احساس کنند، این حضور هم متراکمتر میشود و هم جلوه جهادیتر پیدا میکند. به عبارت دیگر شرکت در راهپیمایی 22 بهمن برای مردم انجام «فریضه اعظم» است. حضرت امام به مردم یاد داده است که «حفظ نظام اسلامی از اهم واجبات بوده و حتی از نماز و در بیانی دیگر حتی از حفظ جان امام عصر صلواتاللهعلیه هم بالاتر است». علت این فتوا هم همانطور که خود بیان فرمودهاند موقوف بودن حفظ نماز و حفظ امام زمان به حفظ نظام اسلامی است.
بنابراین مردم ایران همواره به حضور در راهپیمایی 22 بهمن بهعنوان یک فریضه دینی نگریسته و آنگاه که دشمنان اسلام آهنگ تضعیف اسلام را داشتهاند، حضور مردم حماسیتر و جهادیتر بوده است. در راهپیمایی امسال بهدلیل آنکه چند ماه پیش از آن، عدهای از عوامل منحرف وابسته به دشمنان اسلام علیه نظام اسلامی وارد عمل شده و از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی و باندهای فاسدی مثل منافقین، تجزیهطلبها و سلطنتطلبها حمایت و خطدهی میشدند، مردم احساس کردند دین و نظام منبعث از آن در خطر قرار گرفته و برای دفع آن به حضوری جهادی نیاز است و لذا در این راهپیمایی، عمده شرکتکنندگان با وضو به صحنه آمدند و هرکدام با خود علامتی از عزم جهادگونه حمل میکردند و جالب این است که دستههای مردم در این راهپیمایی حتی در هنگام بازگشت به شعارهای انقلابی که عمدتاً ناظر به اعلام وفاداری به رهبر دینی کشور بود، ادامه میدادند گویا خستگی چندساعته و سرمای شدید بر آنان هیچ اثری نداشت!
2- با مرور آنچه بهخصوص در ماههای اخیر بر کشور گذشت و با مرور اهداف اعلامی باندهای فاسد و قدرتهای استکباری حامی آنان متوجه میشویم که در این روند هر سه ضلع آرمان اصلی این انقلاب که «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» است، مورد تهاجم قرار گرفت. در این مقطع، آشکارا از تجزیه ایران و یا بازگرداندن ایران به اردوگاه غرب صحبت میشد و برای تحقق آن صدها هزار قبضه سلاح - سبک و نیمهسنگین - از طریق دو کشور در مرزهای شمال و شمال غربی ایران به کشور وارد گردید و در این میان دهها نفر از مدافعان کشور به خون غلتیدند. بنابراین استقلال کشور در معرض تهدید واقع شد و در همان حال آزادی فعالیت در ایران و آزادی رأی دادن در معرض تهدید قرار گرفت. همین حالا هم بعضی از فتنهگران آشکارا از ضرورت انحلال دولت کنونی و حتی از لغو قانون اساسی که در واقع لغو نظام جمهوری اسلامی است، سخن به میان آورده و بعضی هم تجربه جمهوری اسلامی را آنچنان تاریک معرفی کردند که گفتند نمیدانیم سالگرد پیروزی انقلاب را تبریک بگوییم یا تسلیت! در این صحنه در واقع آزادی مردم در روی کار آوردن دولت دلخواه خود و چرخه تغییر مدیریت کشور یعنی انتخابات زیر سؤال رفت. در این صحنه هیچ تفاوتی میان اظهارات مقامات عنود آمریکا که لزوم تغییر نظام سیاسی ایران را مطرح میکردند با آنکه در تهران در مقام «رئیسجمهور اسبق نظام»، 44 سال روند کشور را سیاه و منفی معرفی کرد، نبود. در این دوره سه ماهه، جمهوری اسلامی هم که خود ترجمه دو واژه «استقلال» و «آزادی» و وجه نظامیافته این دو بود، از طریق هتک عنصر جوهری و محوری آن یعنی «ولایت فقیه» در معرض تهاجم قرار گرفت.
مردم ایران بدون تردید به واسطه تربیت دینی که حضرت امام خمینی(سلاماللهعلیه) به آنان داده بود، دریافتند مهمترین سرمایه آنان در معرض تاراج قرار گرفته و اگر به صحنه نیایند عزت آنان در همه ابعاد لگدمال میشود و دیگر جای مسامحه نیست و در واقع تظاهرات عظیم چهلوچهارمین 22 بهمن عرصه دفاع قاطع از استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود.
3- جنبه انقلابی و شورانگیز حضور مردم در این 22 بهمن هم یک جلوه جانانه دیگر این حماسه تاریخی بود. مردم در این صحنه با «صورت و سیرت دینی» به صحنه آمدند. هر کسی آمده بود، در ضمن به ثبت رساندن درک سیاسی خود، «غیرت دینی» خویش را هم به نمایش گذاشت. سردست گرفتن تصاویر فراوان امام، رهبری، شهید سلیمانی و پرچمهای جمهوری اسلامی از سوی مردم - و منحصر شدن به این چهار- بیحساب و کتاب نبود. مردم در این صحنه دینی بودن خود را هم به ثبت رساندند و لذا حضور خانمهای محجبه در این تظاهرات و اصرار آنان بر نمایش حجاب خود اهمیت ویژهای داشت. در واقع زنان انقلابی ایران همزمان با گرامیداشت انقلاب اسلامی، بر نشاندادن عنصر دینی زن ایرانی هم که در «حجاب» تمثل پیدا میکند، اصرار داشتند.
یکی دیگر از جنبههای برجسته انقلابی، شعارهای پیدرپی مردم علیه آمریکا بود که «مرگ بر آمریکا» در تظاهرات امسال به شعار اول مردم ایران تبدیل شد. کما اینکه رویترز و خبرگزاری فرانسه این را معنادار دانستند. در واقع در این صحنه مردم جنبه مخالفت با عوامل داخلی که نمادهای اسلامی را نشانه رفته بودند و مقابله با دولت مستکبری که «قدرت نظام» را مورد هدف قرار میداد را برجسته کردند و این در فضایی صورت گرفت که عدهای از عناصر داخلی بهطور آشکار راه برونرفت از مشکلات را حلوفصل مسائل بین ایران و آمریکا معرفی میکردند و از آنجا که این راه در دولتهای هاشمی، خاتمی و روحانی تجربه شده و خسارتبار بودن آن برای همه روشن بود، تأکید دوباره بر ضرورت حل مسائل با آمریکا، درواقع معنایی جز پذیرش سیادت آمریکا بر ایران نداشت. مردم در تظاهرات روز شنبه در واقع با تأکید معنادار بر شعار «مرگ بر آمریکا» بر این خط انحرافی مهر بطلان زدند.
4- یکی از جنبههای مهم در تظاهرات 22 بهمن امسال، جنبه «امام زمانی» آن بود. مردم آموختهاند که این انقلاب دینی مهمترین رویداد قبل از ظهور و کاملاً مرتبط با آن است. مردم میدانند که «ولایت فقیه» تالیتلو ولایت امام معصوم علیهالسلام در عصر غیبت است. مردم میدانند که پشت کردن به ولایت فقیه و بیتوجهی به نظام برآمده از آن، در واقع آنان را در نقطه مقابل «ظهور» و امام زمان سلاماللهعلیه قرار میدهد. از حضرت آیتالله جوادی آملی(دامتبرکاته) نقل شده است آنان که با نظام جمهوری اسلامی ناسازگارند در واقع طرفدار امام غایباند،
نه امام قائم! طبعاً هیچ مسلمانی نمیخواهد در نقطه مقابل «امام قائم» قرار گیرد. حضرت مهدی علیهالسلام در واقعیت و در ذهن ایرانی، حاضر است نه غائب و لذا مردم خود را در عینیت عصر بقیهًْالله الاعظم عجلاللهتعالیفرجهالشریف میبینند. بر همین اساس این انقلاب مستظهر به پشتیبانی عاشقانه منتظران ظهور امام قائم میباشد. مردم ایران، 22 بهمن - که جلوه مهمترین حادثه عصر متصل به ظهور است - را در واقع مثالی از روز ظهور میشناسند. از این رو میبینیم که آن پیرمرد، جوان فلج خود را به کول میگیرد و در تظاهرات 22 بهمن شرکت میکند و مطمئن است با این کار نام او و فرزندش در لیست «منتظران واقعی ظهور قائم آلمحمد» صلواتاللهعلیه قرار میگیرد.