داود عامری
یکی از اتفاق نظرهایی که در بین نظریهپردازان و تحلیلگران ایرانی و خارجی در خصوص انقلاب اسلامی وجود دارد، ریشههای فرهنگی و مذهبی قیام ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره) در طول مبارزات و رهبری ایشان بود. راهبرد اصلی معمار کبیر انقلاب، اتکا به مردم و آگاهی بخشی به جامعه و توجه دادن مردم به فرهنگ اصیل و اسلامی بود که با رسوخ فرهنگ منحط غربی و حمایت رسانههای آن زمان، رو به استحاله و انحطاط میرفت. به خوبی روشن است که حرکت فرهنگی و دینی نیازمند ویژگیهای خاصی است که از یک سو رمز ماندگاری انقلاب اسلامی و از طرف دیگر دارای شاخصههایی میباشد که باید برای ادامه مسیر و تداوم آنها تلاش کرد. بعضی از این ویژگیها عبارتند از:
وحدت امت با امام: یکی از الطاف خفیه الهی، نفوذ معنوی امام (ره) در روح و جان قاطبه مردم و هماوایی تمام اقشار با امام (ره) بود. حضرت امام خمینی از چنان جایگاه و مقبولیتی برخوردار بودند که در جایگاه یک رهبر مردمی، هیچ مخالف و معاندی هم ابراز تردید و مخالفت نکرد. امام و امت از شروع انقلاب تا پیروزی و سالهای بعد از آن، از یک وحدت استحکام بخش رو به تزاید برخوردار بودند که این یکپارچگی، هم رمز پیروزی بود و هم رمز ماندگاری.
همبستگی اجتماعی: یکی از دلایل مهمی که باعث شد دوران گذار انقلاب تا استقرار جمهوری اسلامی و دولت برآمده از انقلاب اسلامی، با کمترین فروپاشی اجتماعی در ایران اتفاق بیفتد، همبستگی اجتماعی مردم با خود و با رهبر خود بود. جامعه انقلابی با امام (ره) در پیشبرد امور، همبستگی کامل داشتند؛ لذا قدرت کاریزماتیک امام و رهبر معظم انقلاب و همبستگی مردم با آن بزرگوار، جامعه را برای حل مشکلات کوچک و بزرگ بسیج کرد. این مؤلفه تا به امروز نیز با وجود توطئههای مختلف دشمنان، کماکان نقطه قوت انقلاب اسلامی در پیشبرد اهداف انقلابی و ملی است و دشمن با درک اهمیت آن، تلاش گستردهای برای تضعیف همبستگی اجتماعی مردم انقلابی و در نهایت ایجاد خلل در همبستگی جامعه اسلامی دارد و تلاش میکند سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی ایران را تضعیف نماید. امروز یکی از مهمترین اقدامات سازنده کشور توجه به همین سرمایه اجتماعی و تقویت آن است که نیازمند اتخاذ روشهای حکمرانی مبتنی بر جذب حداکثری و ایجاد رضایتمندی در مردم و افزایش حس تعلق آنها به نظام و کشوراست. بسیج همه اقشار و پرهیز از دستهبندیها: کلام پر تکرار تأکید امام (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی، وحدت کلمه و یکپارچگی ملی و بسیج توان ملی در پیشبرد آرمانهای انقلاب با نگاه موسع است. امامین انقلاب نهایت تلاش خود را کردهاند تا از توانمندیهای همه اقشار جامعه برای پیشبرد اهداف انقلابی ملت ایران بهره ببرند، از اینرو پایهگذاری بسیج و تداوم و تقویت آن، یکی ازنمودهای عینی این اندیشه بوده است.
رهبر معظم انقلاب بارها بر حفظ همبستگی ملت و هم مسیر کردن اکثریت به عنوان رمز پیروزی و حفظ تداوم پیروزیها تأکید داشته و دارند. تردیدی نیست که سرافرازی ملت ایران با وجود این همه هجمه دشمن، در اتحاد ملی و بنای حاکمیت بر حفظ حداکثری مردم در مسیر انقلاب است. پس نباید با هر نظر یا اختلاف سلیقهای افراد، به ویژه نخبگان را از دایره انقلاب اسلامی دور کرد، چرا که این به نفع نظام و انقلاب نخواهد بود و رمز ماندگاری انقلاب اسلامی و تحقق اهداف بیانیه گام دوم انقلاب، مرهون این نگاه است. امید به آینده: نگاهی به شعارهای انقلاب نشان میدهد که در تمامی آنها، چشم انداز روشن از سعادت و رفاه برای مردم به ویژه اقشار ضعیف جامعه ترسیم شده است و همواره مورد تأکید امامین انقلاب بوده است. طبیعتاً یکی از اهداف مهم انقلاب تحقق عدالت اجتماعی و رفاه برای آحاد جامعه است که این امر بارها و بارها مورد تأکید حضرت امام و رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است و تحقق عدالت اجتماعی تکلیفی است که از همه دولتها مطالبه شده است. دشمن اگر چه موفق به توقف حرکت انقلاب نشده و نخواهد شد، اما با تمام توان تلاش کرده تا مردم را از امید و نشاط به دور کند و با به تاخیر انداختن تحقق اهداف عالیه انقلاب اسلامی، نظام اسلامی بر آمده ازآرای ملت ایران را ناکارآمد جلوه دهد.
نکته پایانی اینکه ماندگاری انقلاب در آرمانهایی است که امامین انقلاب برای آن ترسیم کردهاند و آنها عبارتند از عدالت، فرهنگ بر آمده ازآموزههای اسلامی، مردمی بودن مدیران، کاهش فاصله طبقاتی، ایجاد جامعه سعادتمند، افزایش رفاه و معنویت و قدرت تغییر متناسب با شرایط در حکمرانی، لذا تغییر در رویکردها نسبت به مسائل برای رسیدن به اهداف عالیه انقلاب اسلامی نه تنها مذموم نیست، بلکه نوگرایی و نوآوری و حرکت در مسیرهای میانبر برای تحقق آنها، از تأکیدات دائمی رهبر معظم انقلاب است و اهل اندیشه و صاحبان فکر و نظر باید مسیرهای درستی را برای تغییر برخی رویکردها در حکمرانی مطلوب اسلامی به دور از هیاهوهای سیاسی و در راستای حفظ منافع ملی، تحقق آرمانهای انقلاب و رفاه و سعادت ایرانیان و جامعه اسلامی در دستور کار خود قرار دهند.
نطق بایدن و آمریکای دوپاره
محمدصادق مصدق
میلیون ها شهروند آمریکایی از شبکه های تلویزیونی به تماشای سخنرانی سالانه رئیس جمهورکشورشان موسوم به «وضعیت اتحاد» نشستند.سخنرانی که قرار بود اتحاد سیاسی سیاستمداران آمریکایی را برای رفع مشکلات متعدد داخلی آمریکا به نمایش بگذارد، در همان لحظات به شدت زیر تیغ تند جمهوری خواهان رفت وخود به نمایشی از اختلاف و تفرقه بدل شد. البته این اختلاف و تفرقه فقط مربوط به این روزها یا سال های اخیر نیست، بلکه قدمتی چندین ساله دارد و در دوره ترامپ شاهد اوج گیری آن بودیم.
از اواخر دهه 1970، متاثر از تحولات سیاسی - اجتماعی متعدد در آمریکا، شکاف و فاصله میان احزاب و جریان های سیاسی در این کشور شدت گرفت تا جایی که یا به تعطیلی چند روزه فعالیت های دولت فدرال منجر می شد، یا مشروعیت و صحت انتخابات زیر سوال می رفت یا ساختمان کنگره به عنوان قلب نظام سیاسی آمریکا هدف حمله قرار می گرفت. در این مدت، یا باراک اوباما به غیر آمریکایی بودن متهم می شد، یا به دونالد ترامپ اتهام عامل روسیه بودن زده می شد یا پیروزی جو بایدن در انتخابات مورد پذیرش قرار نمی گرفت.اما با آمدن ترامپ این گسل ها به شدت فعال شد و اکنون به واقع می توان جامعه سیاسی آمریکا را دو پاره دانست.
دودستگی و افزایش قابل ملاحظه شکاف ها و اختلافات داخلی با توجه به وجود اختلافات متعدد بین دو حزب اصلی آمریکا یعنی جمهوری خواه و دموکرات از یک سو و دیدگاه های متعدد و اغلب متعارض درباره مسائل سیاست داخلی و سیاست خارجی آمریکا که موجب تشتت آرا و تردیدها در تصمیم گیری ها شده ، کاملا عیان است.نمونه اخیر این مسئله شکاف آشکار بین جمهوری خواهان و دموکرات ها بر سر نفوذ بالون چینی به قلمروی هوایی آمریکاست.به رغم سرنگونی بالون و بیانیه پنتاگون مبنی بر این که این اتفاق قبلاً در دولت ترامپ رخ داده است، جمهوری خواهان بایدن را به دلیل اقدام نکردن سریع مورد انتقاد قرار دادند و مدعی شدند که اگر ترامپ رئیس جمهور بود، چنین این اتفاقی رخ نمیداد.برخی جمهوری خواهان استدلال کردند که بایدن نباید اجازه میداد بالون وارد حریم هوایی آمریکا شود.جیک سالیوان مشاور امنیت ملی دولت بایدن برای توجیه ناتوانی ارتش و نهادهای نظامی مربوط در شناسایی بالون چینی اظهار کرد که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در دوره ترامپ رئیس جمهور قبلی این کشور نیز ورود بالونهای چینی را به آسمان این کشور شناسایی نکردند.
بدین ترتیب به جای این که مقامات دو حزب موضع واحدی در قبال یک بحران امنیتی اتخاذ کنند ، با متهم سازی یکدیگر ،به طور آشکار ضعف آمریکا را در برابر چین به نمایش گذاشتند.از سوی دیگر، شکاف های اجتماعی نیز در آمریکا روز به روز شدیدتر و عمیق تر می شود.افزون بر این که موجی از تیراندازی و آدمکشی در سال جدید میلادی، آمریکا را در برگرفته است، در شرایطی که اظهارنظرها درباره کشته شدن یک معترض در شهر آتلانتا در ایالت جورجیا همچنان ادامه دارد، آشوبها و هرج و مرج در آتلانتا به دنبال کشته شدن یک آمریکایی معترض سیاه پوست توسط پلیس همچنان خبرساز است.
در ماه ها و هفته های اخیر نیز بارها کارشناسان ومقامات آمریکایی در باره خطر گروه های راست گرای افراطی و تروریست های داخلی در آمریکا هشدار داده اند، گروه هایی که هر روز بر تعداد و نفوذشان افزوده می شود و جامعه آمریکا را به سمت افتراق و رادیکالیسم سوق می دهند. با توجه به این وضعیت،به نظر می رسد ناتوانی مقامات و نهادهای مسئول در کاستن از عمق شکاف های سیاسی - اجتماعی در آمریکا، در نهایت این کشور را به سمت بحران های خطرناک امنیتی سوق دهد. شاید به همین دلیل «هنری کیسینجر» وزیر خارجه پیشین و استراتژیست مشهور آمریکایی احساس خطر و در یک سخنرانی تاکید کرد که ایالات متحده دچار شکاف و نبود اتحاد است.او گفت:«امروز ما دوباره از انشقاق داخلی و بی نظمی بینالمللی رنج می بریم و برای ما دشوار است که انسجام داخلی لازم برای رویارویی با چالش های پیش رو را به دست بیاوریم.»