صبح صادق >>  صفحه آخر >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۱:۲۴  ، 
کد خبر : ۳۶۶۸۸۴

نماز نصر

پایگاه بصیرت / مرتضی درخشان

یک
بچه که بودم، پدرم با چند کول بتنی که مثل هشتی خانه‌های قدیمی بود، توی حیاط خانه‌مان یک سنگر ساخته بود.
صدای آژیر قرمز که از بلندگو‌های اهواز بلند می‌شد، با مصطفی می‌دویدیم و توی سنگر خانه‌مان پناه می‌گرفتیم. مصطفی دست من را می‌گرفت و من دست مصطفی را فشار می‌دادم که توی تاریکی گمش نکنم. بزرگ‌تر که شدم، وقتی در عراق برای اولین بار جای یک انفجار را دیدم، فهمیدم که اگر موشک‌ها در خانه ما را می‌زدند، من کاری از دستم برنمی‌آمد!

دو‌
می‌ترسم؟! بله! خوب هم می‌ترسم! اصلاً آدمی که نترسد کجاست؟ آدم که خیلی شجاع بشود، تازه از خدا می‌ترسد. ترس را اولین بار با مهیار تجربه کردم، همان‌جا که سرباز عراقی توی وادی‌السلام پشت سرم گلن‌گدن کشید. ترس را روی آن پشت بام توی العوجه تجربه کردم، همان‌جا که تک‌تیرانداز داعشی داشت انتخاب‌مان می‌کرد و ما رأی نیاوردیم، پای تپه سیریاتل که اشتباهی سمت دشمن رفتیم، توی راه مشهد که هواپیما مثل گهواره تکان می‌خورد، توی اتاق عمل که دکتر بیهوشی از پرستار سراغ آی‌سی‌یو را گرفت، موقع چیدن توت روی دیوار پادگان که سرباز ارتشی مسلح کرد... من توی زندگی خیلی ترسیده‌ام.

 سه
راستش را بخواهید من همیشه نماز عید فطر و نماز جمعه‌های رهبر را شرکت می‌کنم، آن ردیف‌های آخر نزدیک مترو می‌نشینم که خیلی پیاده‌روی نکنم! این بار آشنا پیدا کردم و رفتم آن جلوی جلوی جلو! می‌خواستم اگر خبری هست خبرنگار نباشم، خود خبر باشم. از شما چه پنهان امروز هم می‌ترسیدم، تسبیح گرفته بودم و یک‌ریز لاحول‌ولا... می‌گفتم. هی فکر می‌کردم این چه کاری بود؟ نمی‌شد یک روز دیگر؟ یک طور دیگر؟ یک حال دیگر؟
یاد مصطفی افتادم، هروقت آژیرمان سرخ می‌شد، زیر آن شوخی بتنی پدرم، با موشک‌های هجده‌متری عراقی به هم پناه می‌بردیم! ما «هم‌سنگر» نبودیم، «سنگرِ هم» بودیم، مثل امروز! هم‌سنگر‌ها و سنگر‌های من! دلم به‌تان گرم است، عکس‌تان را که می‌بینم بغض می‌کنم! حتی آنها که نیامدند و دل‌شان اینجا بود، به شما افتخار می‌کنم که محکم‌ترین سقف دنیا روی خاک وطن هستید.
خبر خوب اینکه رهبر هیچ‌گاه با صف اول حرف نمی‌زند، همیشه به انتهای مردم نگاه می‌کند، امروز فهمیدم که چقدر به ما امیدوارتر است. این اولین و آخرین تجربه من از صفوف جلو بود، کنار هم حال دیگری دارد.
جواب می‌دهند؟ حتماً جواب می‌دهند! مهم جواب ماست، مهم سنگر ماست، مهم شجاعت ماست که دیدند، که دیدیم.
الحمدلله

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات