بهارستان غیرت
تو را هرگز نفهمیده، تو راای سورۀ یاسین
نه ابر و باد پاییزی، نه بارانهای فروردین
تو رفتی و به دنبالت، غمی رویید در جانم
پس از تو میکشم با خود، دلی خسته، سری سنگین
برای آنکه برگردی به سمت سبز نخلستان
تمام آسمان آن شب، دعا میخواند و من آمین
خلاصه میشود در تو، بهارستانی از غیرت
که از عطر حضورت شد، فضای شهر عطرآگین
توای بالانشین امشب، مرا با خود ببر...، اما تو بالا میروی بالا... و من پایینتر از پایین
هنوزم شعله میبارد، به دامان غزلهایم
غم هجر «جهانآرا»، تب اندوه «زینالدین»
عبدالرحیم سعیدیراد
مکتب عاشقی
به مناسبت هفته بسیج
مردان خدا خِصالشان گمنامی ست.
چون نقطه اتصالشان گمنامی ست
هرچند که بی نام و نشانند ولی
این طایفه شرح حالشان گمنامی ست
خوشنامترینند، ولی بینامند
پر جوش و خروشند، ولی آرامند
آوازهشان بسی بلند است، ولی
در مکتب عشق و عاشقی گمنامند
با خون وخطر همیشه هم قافلهاند
هر شام و سحر همیشه هم قافلهاند
این همسفران، مقصدشان گمنامیست
تا صبح ظفر همیشه هم قافلهاند
حسین کیوانی
گفتههایت روی چشم!
باز آقا محضرت عرض ارادت میکنیم
آسمان را روشن از شمع ولایت میکنیم
گفتهای تولید ملی، گفته هایت روی چشم!
باز از سرمایه و از کار ایرانی حمایت میکنیم
ما پر از کار مضاعف، همت افزون تریم
با جهاد اقتصادی، خرق عادت میکنیم
بازهم چشمان دنیا خیره بردستان ماست
چشم دنیا را به دست خود هدایت میکنیم
کشور ما با فروغ احمدی روشن شده
گفتمان را، گفتمان عشق و ایثار و شهادت میکنیم
سال نو تفسیر این بیداری اسلامی است
برتمام خاک دنیا ما سرایت میکنیم
پرچم عدل خمینی دست مهدی (عج) میدهیم
ماجهان را پر ز تکبیر عدالت میکنیم
اکبر شهبازی