«آلبرت بغزیان» کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتوگو با «صبح صادق» درباره نوسانات قیمت ارز و طلا طی هفتههای گذشته و عوامل تأثیرگذار بر قیمت طلا و ارز در فضای هیجانی و واقعی اقتصاد به چند نکته مهم اشاره کرد و گفت: «آنچه در موضوع کاهش یا افزایش قیمت ارز و طلا مهم است، توجه کردن به متغیرهای تأثیرگذار بر کلان اقتصاد است؛ یعنی نباید به هوای اینکه مردم با اخبار سیاسی در صف عرضه قرار میگیرند یا با اخبار سیاسی در صف تقاضا قرار میگیرند، اینگونه عنوان کرد و این پیام را به بازار ارسال کرد که، چون مردم به بازار برای خرید یا فروش هجوم آوردهاند، بازار ارز و طلا دچار نوسان قیمتی شده است.»
وی در این باره خاطرنشان کرد: «بخشی از کاهش قیمت ارز و طلا طی روزهای گذشته که نشئت گرفته از اخبار سیاسی و اولین دور مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا بوده، منجر به آن شده که بخشی از مردمی که ریسکپذیر نیستند، به دلیل نگرانی از افتهای مجدد قیمتی در صف عرضه و فروش قرار بگیرند؛ اما این تمام واقعیت نیست؛ یعنی اینگونه نیست که گمان کنیم، چون مردم در صف فروش ارز و طلا قرار گرفتهاند، بازار دچار تکانههای قیمتی شدید شده است؛ بلکه بخشی از این روند موضوع خوشبینی به اقتصاد و آینده سیاسی کشور است.»
آلبرت بغزیان خاطرنشان کرد: «مردم قدرت خرید چندان بالایی برای خرید ارز و طلا ندارند؛ چرا که عموماً پسانداز چندانی ندارند که با ورود به بازار طلا و ارز و تحریک تقاضای بالا بتوانند بازار ارز یا طلا را تحت تأثیر خود قرار دهند؛ بلکه این نوسانات بیش از اینکه به دلیل تحرکات و اقدامات عموم مردم باشد، در جای دیگری ریشه دارد. در واقع باید به سراغ دیگر نهادهای دارنده پول و سرمایه، مانند بانکها رفت؛ زیرا آنها با ورودهایی که طی سالهای گذشته به بازارهایی، مانند طلا، ارز و ملک داشتهاند، موجب تکانههای قیمتی بالا در این بازارها شدهاند.»
این استاد دانشگاه یادآور شد: «درست است که مردم در این میان به دلیل نگرانی از مسائل سیاسی و کاهش ارزش پول ملی گاهاً ریال مازادی را که به عنوان پسانداز و اضافه در اختیار دارند در بازار ارز و طلا سرمایهگذاری کنند، البته همه مردم نیز پسانداز ندارند؛ بلکه قشر خاصی مشمول این موضوع میشوند، اما مردم مقصر تکانههای قیمتی در بازار ارز و طلا نیستند، پس باید به سراغ بانکها و نهادهای دیگر رفت که به اصطلاح از آنها به عنوان دانه درشتها یاد میشود و موانع قانونی برای دلالی پیش پای آنها گذاشت.»
بغزیان خاطرنشان کرد: «اگر قرار است جلوی سفتهبازی و سوداگری در بازار ارز و طلا گرفته شود، قطع به یقین باید جلوی بانکها و دیگر سازمانهایی که بخشی از آنها دولتی هستند، ایستاد و مانع تحریک تقاضا در بازار شد. باید دنبال آنها برای مؤاخذه و فشار برای عرضه ارز و طلا به بازار بود. در این صورت است که قیمت ارز و طلا تکانه اساسی به سمت نزول و افت پیدا میکند؛ زیرا اینها دارندگان اصلی ارز و طلا به شمار میروند.»
این کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی معتقد است: «برخی برای اینکه انگشت اتهام از این نهادها کنار برود، توپ را در زمین مردم میاندازند؛ در حالی که مردم مقصر نیستند، مقصر دولتی است که برای حفظ و ارتقای ارزش پول ملی کاری نمیکند و با سوداگران و سفتهبازان واقعی برخوردی جدی صورت نمیدهد. اینجا مشخص میشود برای اینکه بانک و سازمانهایی که اقتصاد کشور را درگیر سفتهبازی و سوداگری کردهاند نرویم، انگشت اتهام به سمت مردم گرفته میشود؛ در حالی که مردم حق دارند نگران از دست رفتن ارزش پول خود باشند.»
وی در ادامه بحث خاطر نشان کرد: «در اقتصاد ایران پمپاژ اخبار مثبت سیاسی به کاهش قیمتها در بازار منجر میشود، این موضوع به تجربه ثابت شده است. از آن سو نیز اخبار مرتبط با نزاع سیاسی و نظامی زمینهساز افزایش قیمتها، آن هم در شرایط تحریمی را ایجاد میکند؛ بنابراین عادی و طبیعی است که بازارها در فضای هیجانی نسبت به اخبار واکنش نشان دهند، هر چند این واکنش میتواند مقطعی باشد.»
بغزیان با اشاره به اینکه اگر دولت خواهان دلالی نکردن مردم در بازارهایی، مانند بازار ارز و طلاست، میتواند مبنای کار خود را مبارزه با دلالی قرار دهد، گفت: «مسئولان سالهاست بر موضوع مبارزه با دلالان و سوداگران صحبت میکنند، اما این کار به نتیجه خاصی نرسیده است؛ زیرا اقداماتی که دراین خصوص انجام شده، آنچنان فراگیر و قاطع نبوده است.»
وی دراین باره تصریح کرد: «برای نمونه، اگر قرار بر مبارزه جدی و قاطعانه با سوداگری و سفتهبازی است، مبارزه باید جدی باشد، نه در حد حرف و سخن. به این معنا که دولت باید شبیه کشورهای توسعهیافته در بازار ارز و طلا حضور داشته باشند و جلوی اقدامات سوداگرانه را، به ویژه در زمانهایی که فضای هیجانی در بازار حاکم است و روند افزایش قیمت را به دنبال دارد و به منافع ملی و کاهش ارزش پول ملی صدمه میزند، بگیرد.»
این استاد اقتصاد معتقد است: «برای نمونه، در کشورهای توسعهیافته در فضای هیجانی نرخهای ارز و طلا خود دولتها برای جلوگیری از دلالی و سفتهبازی ضمن پایش بازارها در برخی مواقع که ضرورت دارد بازار را تعطیل میکنند. اصولاً در کشورهای توسعهیافته با عوامل مخل در بازار ارز و طلا برخوردهای جدی صورت میگیرد، مانند بستن حسابهای بانکی یا جلوگیری از خرید و فروش دلالان یا اقداماتی از این قبیل؛ اما در کشور ما سفتهبازان عملاً با آزادی تمام مشغول فعالیت هستند.»
این کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی یادآور شد: «دولت ایران اگر بخواهد میتواند متوجه شود چه ارقام بزرگی از کدام حسابها برای دلالی خارج شده و چه ارقامی ازاین راه عاید سفتهبازان شده است. در صورتی که دولت بخواهد میتواند عوامل سوداگر در بازار را بشناسد و خرید و فروش و سفتهبازی را برای آنها هزینهدار کند تا افراد نتوانند بدون حساب و کتاب در شرایط حساس اقتصادی به سراغ معاملات بزرگ بروند و بازار را تحت تملک خواستههای خود دربیاورند.»
وی در ادامه گفتوگو بیان داشت: «اگر دولت به این موارد توجه کند و رصد و پایشی جدی برای مبارزه با سفتهبازان و دلالان در پیش بگیرد، قطع به یقین این کار سازنده است و این روند مانع کاهش ارزش پول ملی میشود. از طرفی در صورتی که مردم شاهد کاهش نیافتن ارزش پول ملی باشند، بیتردید سرمایههای خود را وارد عرصههای سوداگرانه نمیکنند و از این راه میتوان امیدی برای رونق آفرینی در بحث تولید در دل اقتصاد ایران ایجاد کرد.»