یکی از ابعاد جنگ ترکیبی و چندلایه رژیم صهیونیستی علیه ایران، امید بستن دشمن صهیونیستی به تبدیل کردن پتانسیلهای نارضایتی نهفته در جامعه ایران به آشوب و اغتشاش داخلی، همزمان با تهاجم خارجی بود. با این حال، برخلاف تصور و توطئه دشمن، با آغاز حمله صهیونیستها، مردم ایران نهتنها با توطئه دشمن همراهی نکردند، بلکه با موقعیتشناسی و تحلیل دقیق خود، همبسته و منسجم شدند و حتی اپوزیسیون نظام نیز از کشور و حاکمیت آن در برابر دشمن منحوس صهیونیستی حمایت کردند. با توجه به نقش حیاتی همبستگی و انسجام ملی در خنثیسازی و عقیم گذاشتن تهاجم چندلایه صهیونیستها علیه ایران، طبیعی است که همانند گذشته، دشمن بر هدف قرار دادن این همبستگی و انسجام متمرکز خواهد بود تا در لوای گسیختگی انسجام ملی ایرانیان، درصدد تحقق اهداف شوم خود در برابر ایران برآید.
بنابراین، در کنار تقویت قابلیتهای دفاعی، حفظ و ارتقای همبستگی و انسجام ملی در برهه کنونی ضرورتی حیاتی است. مبتنی بر این مهم است که رهبر معظم انقلاب در پیام خود به مناسبت چهلم شهدای اقتدار، ضمن یاد کردن از «شکوه پایداریِ معجزهآسای ملت ایران که در اتحاد و استحکام روحی و عزم راسخ آنان بر ایستادگیِ یکپارچه در میدان به ظهور رسید»، یکی از نقاط درخشان در جنگ تحمیلی اخیر را «اتحاد و انسجام فوقالعاده ملت ایران» دانستند که حفظ آن وظیفه یکایک ما ایرانیهاست. اهمیت این راهبرد زمانی بیشتر درک میشود که بدانیم برخی از کنشگران سیاسی و رسانهای در داخل کشور خواسته یا ناخواسته، بدون توجه به پیامدهای برخی مواضع و مطالبات خود، به جای تحکیم همبستگی و انسجام ملی، در عمل به از هم گسیختگی، تفرقه و اختلافات داخلی دامن میزنند.
از این رو، در نوشته پیشرو تلاش میشود با مروری بر دلایل شکلگیری اتحاد و انسجام ملی در برابر صهیونیستها، اهمیت این سرمایه راهبردی در آینده رویارویی با رژیم صهیونی واکاوی شود.
انسجام ملی در جنگ با صهیونیستها
مهمترین دلایل این امر که چرا با وجود پتانسیلهای نارضایتی، حمله نظامی خارجی سبب تقویت اتحاد و انسجام ملی در ایران شد، عبارتاند از:
۱-توافق خدشهناپذیر ایرانیان بر روی وطن و کشور: ایرانیان همواره اگرچه به دگرسازی با حکومتها روی آوردهاند، اما هیچگاه ضدایرانی نبودهاند. به عبارتی، منازعه در ایران ماهیت سیاسی دارد و معطوف به اصل موجودیت کشور نیست. وطن و ایران از جمله اصول مورد اجماع ایرانیان است که هیچگاه حاضر به خدشه به ساحت آن نیستند. به همین دلیل، با مشخص شدن اصل توطئه دشمن که برخلاف اغواگریهای او تهاجمش تنها معطوف به جمهوری اسلامی نبود، بلکه حتی سودای تجزیه ایران را نیز در سر داشت، مردم ایران سریع در برابر آن متحد و منسجم شدند.
۲- احساس تهدید وجودی: مردم ایران با دقت تشخیص دادند که با مسلط شدن دشمن بر ایران، نه تنها ایرانی دیگر وجود نخواهد داشت، بلکه امنیت، ثبات، پیشرفت و در کل، آیندهای برای آنها متصور نخواهد بود. به تعبیر دقیقتر، مردم به فراست دریافتند که با رفتن جمهوری اسلامی، همه چیز آنها از دست خواهد رفت.
۳-فرهنگ سیاسی ایرانیان: با توجه به عینیت یافتن تهدید خارجی، آن هم در شرایطی که میز مذاکره میان ایران و آمریکا در جریان بود، عناصری مانند بیگانههراسی، مقاومت و... که پیش از این تاحدودی در فاهمه عمومی ایرانیان کمرنگ شده بود، به یکباره معتبر تلقی شد و به صورت مقاومت در برابر خصم آمریکایی و صهیونیستی و حمایت از نظام و ایران که در موقعیت مظلوم واقع شده بود، متجلی شد.
۴- ذخایر معرفتی منبعث از ارزشهای شیعی: ارزشهای اسلامی- شیعی یکی از منابع مهم تعیینکننده کم و کیف فرهنگ سیاسی ایرانیان است و این ارزشها وقتی در کنار ارزشهای ملی ایرانیان قرار میگیرد، ضریب تأثیرگذاری و تعیینکنندگی آنها را به صورت تصاعدی افزیش میدهد. به همین دلیل است که متفکرانی، چون «برژینسکی» از همافزایی ملیگرایی ایرانیان با ارزشهای اسلامی- شیعی هراس داشته و نسبت به آن هشدار دادهاند. به تعبیر دقیقتر، در اثر حمله رژیم صهیونیستی، ارزشهای اسلامی مانند شهادتطلبی و عدالتطلبی در روح جمعی ایرانیان بیش از پیش متجلی شد و ایثارگری ایرانیان را به اوج رساند، بهگونهای که بسیاری از ایرانیان در شرایط دشوار موجود اعتراف میکردند و مایل بودند که برای شکست دشمن، از تمام جان، آبرو و مال خود هزینه کنند.
۵- آگاهی سیاسی ملی: مردم ایران با تحلیل و روشنبینی سیاسی نتایج دخالتها و جنایتهای آمریکا و رژیم صهیونیستی را در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و... میبینند و هیچگاه مایل به تکرار فجایع صهیونیستها در ایران نیستند.
۶- رهبری وحدتبخش: ایستادگی و صلابت رهبر معظم انقلاب در برابر دشمن از یک سو و قدرت فرماندهی ایشان و همچنین، درخشش نیروهای مسلح در هدف قرار دادن جبهه داخلی صهیونیستها، پیامی مبنی بر قدرت و صلابت به مردم ارسال کرد و آنها را در همبستگی و انسجامشان راسختر کرد.
۷-نقش انسجامبخش تهاجم خارجی: تهاجم خارجی باعث انسجام داخلی میشود و تقریباً در هر کشوری که مورد تهاجم قرار گیرد، طبیعی است که این تهاجم باعث همبستگی و انسجام در داخل آن کشور میشود.
سرمایهای راهبردی
در باب اهمیت و دستاوردهای انسجام ملی حاصل شده در دفاع مقدس دوم ایرانیها در برابر صهیونیستها باید گفت که اساساً یکی از مهمترین دلایل طمع دشمن برای حمله به ایران و امید بستن او برای حصول موفقیت در حمله به ایران، برداشتی بود که آنها از فضای داخلی ایران داشتند؛ بدین ترتیب که دشمن احساس میکرد که با توجه به پتانسیلهای اعتراضی موجود در جامعه ایران و تشتت و تفرق حاکم بر جامعه و نخبگان ایران از یکسو و همچنین، با جنگ شناختی و تغییر محاسبات مردم ایران در قبال نظام و کشور، توانسته است فضای داخلی ایران را در آستانه انفجار قرار دهد و با حمله خود میتواند آتش خشم مردم ایران را شعلهور کرده و آنها را به اعتراضهای خیابانی کشانده و آنگاه به طور کامل به اهداف راهبردی خود در قبال ایران دست یابد.
بیشک شکلگیری آشوبهایی در ایران همانند آنچه در سال ۱۴۰۱ اتفاق افتاد، مدیریت صحنه را برای نظام و فرماندهان نیروهای مسلح دشوار میکرد. با این حال، بلافاصله بعد از حمله رژیم صهیونیستی به ایران، نه تنها آنگونه که دشمن تصور میکرد، همگرایی و همراهیای با دشمن در داخل ایران شکل نگرفت، بلکه برعکس، ایرانیان بهصورت یکپارچه در برابر تهاجم دشمن متحد شده و حتی اپوزیسیون نظام نیز به حمایت از استقلال ایران و حاکمیت کشور روی آوردند و انسجام ملی کمنظیری پیرامون دفاع از وطن و حفظ دستاوردهای نظام در برابر دشمن شکل گرفت. از این نظر، قلب راهبرد تهاجمی چندلایه دشمن در همان ابتدای جنگ متلاشی شد.
با توجه به آنچه گفته شد، کیفیت و وضعیت انسجام ملی یک متغیر تعیینکننده حیاتی در جنگ بود؛ بدین ترتیب که احساس و احتساب غلط دشمن از ضعف انسجام ملی در برهه قبل از جنگ موجب تحریک دشمن شد و آنگاه که این ضعف ترمیم شد و تبدیل به همبستگی شد، در عقب راندن و عقیم گذاشتن تهاجم ترکیبی دشمن تأثیر جدی داشت. بنابراین، برای آینده رویارویی با رژیم صهیونیستی، همین متغیر عاملی حیاتی و تعیینکننده است؛ زیرا در صورت حفظ و تحکیم انسجام ملی، محاسبات دشمن در قبال ایران، تغییر میکند. ضمن اینکه اگر هم دشمن مجدد مرتکب خطایی در حمله به ایران شود، باز در کنار اتکا به نصرت الهی، فرماندهی مقتدرانه رهبر معظم انقلاب و اقتدار و پایداری نیروهای مسلح شجاعمان، در سایه همین همبستگی و انسجام ملی، هر نوع حملهای دفع و دفن خواهد شد.
سخن پایانی
با توجه به آنچه گفته شد، همبستگی و انسجام ملی، اگر به اندازه تقویت توان دفاعی کشور، اهمیت نداشته باشد، اهمیتش از آن هم کمتر نیست و اساساً توان دفاعی زمانی میتواند تقویت شود و به صورت مؤثر در برابر دشمن عمل کند که از حمایت مردمی و همبستگی ملی هم برخوردار باشد. بر این اساس، در برهه کنونی تحکیم همبستگی و انسجام ملی وظیفه تکتک آحاد مردم و مسئولان بوده و از هر اقدام یا موضعی که این مهم را خدشهدار یا تضعیف کند نه تنها باید پرهیز شود، بلکه در صورت لزوم، دستگاههای انتظامی و امنیتی کشور باید با آن مقابله کنند.