تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۵  ، 
کد خبر : ۳۸۱۰۱۹
نگاهی به آخرین ساخته محمدعلی باشه آهنگر

دغدغه فانتزی وسط جنگ!

پایگاه بصیرت / آرش فهیم

«سینما متروپل» تازه‌ترین فیلم سینمایی در ژانر دفاع مقدس است. این أثر در چهل‌و یکمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بهترین فیلم را دریافت کرد. با این حال، سینما متروپل حدود سه سال امکان نمایش نیافت. دلیل توقف سه ساله این فیلم، تحریف تاریخ عنوان شده است!

ساخت فیلم درباره سینما، یکی از سوژه‌های مورد علاقه همه سینماگران و سینمادوستان است. چون معمولاً سینما قهرمان غائب در همه فیلم‌هاست؛ یعنی وقتی فیلمی را تماشا می‌کنیم، بیش و پیش از آنکه ما درگیر یک فیلم، بازیگران، داستان و سایر اجزاء و عناصر زیباشناختی آن بشویم، این خود سینماست که ما را در بر می‌گیرد. اما برخی فیلم‌ها هم سینما را به موضوع اصلی و اول خودشان بدل می‌کنند. نمونه مطرح چنین آثاری «سینما پارادیزو» است. در ایران نیز برخی کارگردان‌ها به سینما و مسائل پشت پرده آن توجه کرده‌اند، اما اغلب رویکرد این نوع فیلم‌ها، انتقادی است. مثل فیلم «وقتی همه خوابیم» بهرام بیضایی که موضوع اصلی آن پشت صحنه تولید فیلم است ولی درواقع، از این پشت صحنه انتقاد می‌شود. اما در «سینمامتروپل» شاهد نوعی شیدایی و خاطره‌بازی با سینما هستیم؛ چیزی شبیه به «سینما پارادیزو». 

«محمدعلی باشه آهنگر»، فیلمسازی که تقریبا در همه آثارش از جنگ تحمیلی و آبادان غافل نبوده، این بار هم ماجرایی مرتبط با دوران محاصره شهر آبادان در آغاز دفاع مقدس را برگزیده است. اما آبادان و جنگ، فقط بهانه‌ای در این فیلم هستند و همان طور که گفته شد، «سینما متروپل» نوعی ادای دین به هنر هفتم محسوب می‌شود. طوری که می‌توان این داستان را در هر شهر دیگری هم به تصویر کشید. حتی می‌توان خیلی از ماجرا‌های این فیلم را از محدوده جنگ و دفاع خارج کرد. چون موضوع محوری و ستون فقرات درام در این أثر، سینمایی است که بناست به طور رفاقتی دوباره برپا شود و در این میان، یک عشق قدیمی، میان شخصیت محوری فیلم و دختری که در کودکی همبازی‌اش بوده دوباره زنده می‌شود. هم از این رو، «سینمامتروپل» غیر از دقایق ابتدایی‌اش، از دفاع مقدس و آبادان منفک است و گویی کارگردان برای استمرار بخشیدن به رسالت و تعهد خودش برای کار در حوزه دفاع مقدس و آبادان، این دو موضوع را هم به داستان اصلی، وصله کرده است.

 انصافاً هم یک سوم اول فیلم، جذاب و سرزنده است و شاهد روایتی گرم، سرحال و سرپا هستیم. حتی در آن دقایق ابتدایی، اشاره به اتفاقات حصر آبادان و مقاومت مردم هم بیشتر است. نکته مهم درباره یک سوم ابتدایی «متروپل» این است که تاریخ، حماسه و کمدی در هم آمیخته می‌شوند. در آن بخش از فیلم، امید بیش از تراژدی بر فیلم سیطره دارد. انتخاب موضوع ضبط لحظه تولد دوقلو‌ها در یک موقعیت ملتهب جنگی، حس امید و زندگی را در میدان نبرد و محاصره جلوه بخشیده است. 

اما از آنجایی که داستان فیلم به موضوع قصاص ورود پیدا می‌کند، گویی داستان فیلم شرحه شرحه می‌شود و داستانک‌هایی به تصویر کشیده می‌شوند که چندان هم به یکدیگر ربطی ندارند. مثلاً همین ماجرای قصاص مرد قاتل و بخشش او از طرف مادر مقتول، هیچ ارتباط ارگانیکی با کلیت ماجرا ندارد. آن بخش طولانی هجو سانسور و ممیزی فیلم هم همین طور و بیشتر با غرض تمسخر و تحقیر اهل ممیزی در متن فیلم جاسازی شده است، اما بیشتر به سمت تطهیر فیلم فارسی و برخی از چهره‌های آن نوع سینما تمایل یافته است؛ درحالی که احتمالاً فضای یک شهر تحت محاصره که هر لحظه بیم سقوط آن می‌رود، به گونه‌ای است که مردم دغدغه‌هایی فراتر از راه‌اندازی سینما و تقابل با سانسور و نصب پوستر هالیوودی-فیلم فارسی داشته باشند. قریب به یقین، جوان آبادانی که شاهد پر پر شدن دوستانش زیر بارش بمب و آتش است، آنچنان مسئله‌ای با اینکه صحنه‌ای یا چهره‌ای از یک فیلم قدیمی حذف شود نخواهد داشت، چون هوش و حواسش درگیر جای دیگری است. اما باشه آهنگر، قهرمانش را طوری طراحی کرده که گویی یکی از جوان‌های مرفه بی‌درد شمال شهرنشین است که همه دغدغه‌اش این است که چرا یک فیلم را -آن هم فیلم فارسی قبل از انقلاب را- سانسور می‌کنند! داستان‌پردازی فیلم، با منطق و واقعیت، فاصله دارد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات