«تغییر تقویم» یکی از تصمیمات بحثبرانگیز در حاکمیت پهلوی بود که با هدف زدودن میراث تمدن اسلامی از ایران و ترویج نوعی باستانگرایی منحط و ایدئولوژیک با مبدأ بنیانگذاری شاهنشاهی هخامنشی به دست کوروش کبیر (۵۳۹ پیش از میلاد) انجام شد. سند دربار شاهنشاهی (مورخ ۲۷ آذر ۱۳۵۴) سه گزینه برای مبدأ تقویم شاهنشاهی پیشنهاد کرده بود: تولد کوروش کبیر، جلوس او به سلطنت (۵۵۹ پیش از میلاد)، و بنیانگذاری شاهنشاهی هخامنشی با صدور منشور کوروش در سال ۵۳۹ پیش از میلاد.
دو گزینه اول به دلایل زیر رد شدند:
۱- نبود توجیه تاریخی برای تولد کوروش کبیر: سند دربار شاهنشاهی به صراحت بیان میکند: «سال تولد کوروش بزرگ اصولاً مشخص نیست و در هیچ منبع تاریخی نیز ذکر نشده است.»
۲- ناکافی بودن جلوس کوروش به سلطنت: سند توضیح میدهد، سال ۵۵۹ پیش از میلاد که کوروش پس از مرگ پدرش، کامبیز اول «به عنوان یک شاهزاده محلی به تخت سلطنت پارس نشست»، فاقد اهمیت استثنایی برای مبدأ تقویم ملی است.
۳- برتری سال ۵۳۹ پیش از میلاد: سند تأکید دارد «تاریخ ۵۳۹ پیش از میلاد که به عنوان مبدأ این تاریخ پیشنهاد شده، دارای این جنبه استثنایی است که از نظر تاریخی درواقع سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران براساس اعلامیه معروف کوروش بود.»
سرآنتونی پارسونز در کتاب «غرور و سقوط» مینویسد: «تقویم شاهنشاهی یکی از نامعقولترین اقداماتی بود که شاه در چند سال قبل به آن دست زده و موجبات خشم و بدگمانی عناصر را نسبت به خود فراهم ساخته بود. این تقویم از سال ۱۹۷۶ در ایران برقرار شد. تقویم تاریخ پیشین ایرانی هم با تاریخ اسلامی که بر اساس گردش ماه به دور زمین تنظیم شده، تفاوت داشت و مانند تقویم کشورهای غربی بر مبنای شمسی تنظیم یافته بود، ولی مبنای تاریخ را مانند تاریخ اسلامی هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه قرار داده بودند. در مراسم پنجاهمین سال سلطنت خاندان پهلوی، شاه تصمیم گرفت مبنای تاریخ ایران را تغییر دهد و آن را در حدود یک هزار سال قبل از هجرت پیامبر اسلام، یعنی تاریخ آغاز فرمانروایی کورش پادشاه باستانی ایران قرار دهد. این اقدام نابجا و خودخواهانه احساسات مذهبی مردم را جریحهدار ساخت و نه فقط ملاها، بلکه توده مردم را هم خشمگین و ناراضی کرد و طبقه روشنفکر و تحصیلکرده نیز آن را با تمسخر و استهزا استقبال کردند.»