«برزیل» از جمله سرزمینهایی بود که پرتغالیها آن را اشغال کردند و استعمارگران آن را به عنوان سرزمینی مستعد برای کشاورزی برگزیدند. در این ماجرا بود که سیل بردگان سرخپوست و سیاهپوست به این سرزمین جاری شد. منبع نیروی انسانی این مستعمره در آغاز متشکل از بردههای برزیل، سرخپوستان آمریکا و پس از سال ۱۵۵۰، بیشتر متشکل از سیاهپوستان آفریقایی بود.
تمامی پرتغالیها، مجاز بودند در ازای پرداخت حقی به تجارت برده دست بزنند. اخذ حقوق مربوط، طبق یک برنامه واگذار میشد. «آسینتو» عبارت بود از یک قرارداد حقوقی عمومی که ضوابط مربوط به خروج سیاهپوستان را از آفریقا تعیین میکرد. به استثنای پروژهای برای اعزام برده در نیمه دوم قرن هفدهم به مارانهائو، قرارداد دیگری برای اعزام برده به برزیل وجود نداشت.
تفاوتی که در اینجا نسبت به مستعمرات اسپانیایی وجود داشت، این بود که پادشاه اسپانیا برای وارد کردن برده به مستعمراتش در آمریکا، قرارداد منعقد میکرد؛ قراردادهایی که با قدرتهای خارجی (چون هلند، فرانسه و در آخر انگلستان) بسته میشد و پادشاه، انحصار وارد کردن برده را به آنها اعطا میکرد. در همین ایام، کلنیهای پرتغالی مرتب در تلاش بودند که سرخپوستان را با وجودمخالفت پادشاه و کلیسا به بردگی بکشانند و برای این کار با اعزام نفرات به مناطق داخلی، به شکار واقعی سرخپوستان دست میزدند.
برزیل، چهارمین تولیدکننده پنبه در جهان است و آمریکای لاتین، بیش از ۲۰ درصد پنبه صنایع نساجی دنیا را تأمین میکند. در پایان قرن هجدهم، پنبه به مهمترین مادّه اوّلیه کارخانههای نساجی اروپا تبدیل شد. ظرف سی سال، خرید پنبه از طرف انگلستان به پنج برابر رسید و در این میان مزارع پنبه برزیل که به دست بردگان کشت میشد، مهمترین منبع تأمین مایحتاج اروپا بود.
درباره تعداد بردگان سیاهپوستی که از سال ۱۵۰۰ تا ۱۸۵۰ـ تاریخی که تجارت برده، منسوخ شده بودـ به برزیل آورده شدند، اختلاف است. بنا بر یکی از آخرین بررسیها، این تعداد بین ۰۰۰/۵۰۰/۳ و ۰۰۰/۶۰۰/۳ نفر تخمین زده شده است که البته طبق بررسیهای قدیمیتر، این رقم تا دو برابر نیز تخمین زده میشود. در سال ۱۸۰۸، ورود برده به برزیل ممنوع شد و درسال ۱۸۷۱ قانون بردهداری تصویب و از سال ۱۸۸۸ اجرا شد.