برخي از عناصر نفوذي قادر به ارتباط مستقيم با برخي مسئولان بوده و برخي نيز از طريق وابستگان و اطرافيان ارتباط داشته و مواردي قادر به كسب اطلاعات راهبردي و ارسال آن به خارج از كشور شدهاند.
داشتن جذابيتهاي تخصصي، ارتباطي و به صورت موردي و خاص، جنسي موجب شده برخي مسئولان به طمع استفاده از نظرات و يا خدمات تخصصي، اجازه نزديك شدن آنان به خود را بدهند...
استحاله و نفوذ از جمله روشهاي نظام استكبار براي تحقق هدف راهبردي تغيير ساختار و يا رفتار جمهوري اسلامي ايران است.بکارگیری این تاکتیک بخاطر ناكامي در اعمال روشهاي سخت و نيمهسخت در براندازي، در دستور كار استکبار قرار گرفته است. شروع اين مرحله با پايان جنگ تحميلي همزمان بود كه فروپاشي شوروي سابق و موفقيت جنگ سرد به آن ابعاد و ارزش بيشتري داد و لذا تلاش براي جذب و سازماندهي عناصر شبه روشنفكر و داراي سوابق فرهنگي و آموزشي و ارتباطگيري با برخي عناصر سهلانديش و سهلانگار يا ليبرال مسلك درون نظام در دستور كار دستگاههاي سياست خارجه و سرويسهاي امنيتي كشورهاي غربي قرار گرفت.
از اين سو، پايان جنگ و ضرورت سازندگي كه با اتخاذ سياستهاي اقتصاد باز و اميد دوختن به كمكهاي بانك جهاني، صندوق جهاني پول، بازگرداندن سرمايههاي ايرانيان خارجنشين و جذب سرمايههاي بخش خصوصي همراه بود، فضاي باز سياسي و افزايش سطح تماس و ارتباط را طلب ميكرد علاوه بر اين بخشي از نيروهاي چپ نيز كه فرصت تحصيلات عاليه در خارج از كشور را قبل از اين بدست آورده و يا با كنار گذاشته شدن از قدرت در دولت جديد به اين فرصت رسيده بودند، بتدريج به راست چرخش كرده و بخشي از نيروهاي فكري آنان، با اقتدا به سروش، ليبراليسم فرهنگي را از وي فراگرفته و در حلقههاي فكري مختلف از كيهان فرهنگي تا دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران و در محضر اساتيدي چون حسين بشيريه ليبراليسم، جمهوريخواهي و سكولاريسم را نهادينه و تعدادي از آنها نيز با محوريت موسوي خوئينيها، در مؤسسه تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري تئوريها سياسي راست را پس از اثبات نافرجام ماندن تئوريهاي چپ بازخواني كرده و مسكن جانها تبزده خويش در دوران گذار از سوسياليسم به ليبراليسم قرار ميدادند.
در چنين فضايي بود كه بجاي بازگشت سرمايهداران و دلارهاي ايرانيان خارج از كشور، شاهد بازگشت عناصر فرهنگي وابسته به رژيم پهلوي و مرتبط با سرويسهاي جاسوسي غرب و بعضاً فرماسونري چون سعيدي سيرجاني، مسعود بهنود و.... بوديم و بتدريج برخي عناصر چپ ديروز با اهانت به ارزشهاي انقلاب اسلامي تغيير ماهيت داده و برخي نيز ماهيت واقعي خويش را رو كرده و امثال عباس معروفي در اثبات سرسپردگي خويش به سياست تغيير، قبح اهانت به امام (ره) را شكستند.
امثال مسعود بهنود در بازگشت از غرب، از نشر مواد غذايي آغاز ولي در آدينه سخن به نگارش متن سياسي پرداخت و جرأت ترديدآفريني پيرامون مشروعيت نظام ديني و حضور روحانيت در عرصه سياسي را به خود داد. اما جالبتر اينكه مهاجراني به عنوان حقوقي و پارلماني رئيسجمهوري به او در نشريه بهمن ستون سياسي داد و عنصر مطبوعاتي دربار پهلوي و ضدانقلاب فراري، به تدريج محوريت يك جريان رسانهاي را به دست گرفت كه بعدها در دوره دوم خرداد در روزنامههاي زنجيرهاي مدعي اصلاحطلبي به طور سازمانيافته حضور يافته و تعدادي از روزنامهنگاران جوان و جوياي نام را شكار و شبكهسازي عناصر رسانهاي مخالف نظام را به مدد سياستهاي ليبرالي و تسامح و تساهل وزير ارشاد اصلاحات شروع كردند، كه رهبر فرزانه انقلاب براساس دادههاي اطلاعاتي برخي از مطبوعات را پايگاه دشمن معرفي فرمودند اما مسئولان مربوطه به تساهل از كنار آن عبور كرده و تهاجم فرهنگي را نيز تعامل فرهنگي ناميدند.
در چنين فضايي بود كه بجاي بازگشت سرمايهداران و دلارهاي ايرانيان خارج از كشور، شاهد بازگشت عناصر فرهنگي وابسته به رژيم پهلوي و مرتبط با سرويسهاي جاسوسي غرب و بعضاً فرماسونري چون سعيدي سيرجاني، مسعود بهنود و.... بوديم
بعدها با قدرتيابي نيروهاي استحاله شده چپ كه با پوشش اصلاح طلبی عبور از گفتمان انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي، جمهوريخواهي را دنبال و توسعه سياسي را با نسخه غربي آن اراده و تغيير ساختار نظام را هدف گرفته بودند، سروكله افرادي مثل هاله اسفندياري و كيان تاجبخش نيز پيدا شده و لذا مدلهاي نرم براندازي مثل مبارزه منفي گاندي و نلسون ماندلا و انقلاب رنگي سرمشق اصلاحطلبان قرار گرفت كه در عرصه عمل به فتنه 78 و شورشهاي شهري در سال 82 و رسوايي مدعيان اصلاحطلبي انجاميد. روندي كه فتنه سال 88 اوج اين رسوايي به حساب ميآيد.
در عرصههاي اقتصادي و امنيتي نيز حاصل اين نوع تعامل، پروندههايي چون استات اويل و كرسنت بود كه البته در اتصال با برخي اصحاب قدرت، بيسروصدا پيش ميرفت. ولي ارتباطگيري با نيروهاي خارجنشين و يا مجوزهاي رئيس دولت براي خودگرداني و درآمدزايي و ميانبر زدن مسيرهاي كاسبي به دور زدن قانون و فساد اقتصادي ميانجاميد.
متأسفانه اين روند يا تغيير دولتها و روي كار آمدن دولت نهم و دهم متوقف نشد و همان آفتهاي معطوف به قدرت و بيپروايي و سهلانديشيها، همراه با تلاش دشمن براي نفوذ و حفظ خط ارتباط از طريق واسطهها، كانال نفوذ و استحاله را باز نگه داشت. به گونهاي كه اين بار انگليس با بدست گرفتن مديريت عملياتي و ميداني، موفق به اعزام همسر جهانباني و همسر مرحوم فاطمي به داخل شد كه موفق به ديدارها و ارتباطهايي در سطح رئيسجمهور و معاون رئيسجمهور شده و حتي براي آزادي برخي عناصر نفوذي ديگر، واسطه شده و خود نيز پس از دستگيري با فشار مسئولان اجرايي آزاد و به خارج گريختند.
با روي كار آمدن دولت يازدهم و جدي شدن خط مذاكره و وعده برقراري روابط و مانور بر روي تعميم تجربه مذاكرات هستهاي به حل ساير مسائل، فضاي جديدي براي طمع دشمن به تشديد نفوذ و ارتقاء آن از سطح اعزام و استخدام عناصر نفوذي به توسعه آن در سطح بالا و اعمال نفوذ كلي يا سلطه نامرئي و تأثيرگذاري بر باورها و ارادهها از طريق جذب و همراهسازي پديد آورد.
در دولت نهم،انگليس با بدست گرفتن مديريت عملياتي و ميداني، موفق به اعزام همسر جهانباني و همسر مرحوم فاطمي به داخل شد كه موفق به ديدارها و ارتباطهايي در سطح رئيسجمهور و معاون رئيسجمهور شده و حتي براي آزادي برخي عناصر نفوذي ديگر، واسطه شده و خود نيز پس از دستگيري با فشار مسئولان اجرايي آزاد و به خارج گريختند.
در واقع اين نوع نفوذ تمام عيار كه در شرايط تعامل و ارتقاء سطح تماس و رابطه سياسي اتفاق ميافتد با گشوده شدن باب روابط و افزايش مناسبات، ارتباط مستقيم داشته و امكان استفاده راحتتر از عناصر نفوذي را براي وساطت، زمينهسازي و بسترسازي نفوذ و همراهسازي عناصر تأثيرگذار مثل مسئولين و نخبگان و پس از ارتقاء روابط با بكارگيري ديپلماسي عمومي بر عموم مردم فراهم ميسازد.
در اين مرحله نفوذگر تلاش ميكند، تغيير رفتار را به نفع اعمال سلطه و به استخدام درآوردن واحد سياسي هدف يا آماج با تغيير در دستگاه محاسباتي و محاسبات راهبردي مسئولين و نخبگان از طريق عناصر نفوذ سياسي و تغيير باورها را از طريق عناصر نفوذ فرهنگي مهيا سازد كه البته با طعمه قرار دادن وعدههاي اقتصادي، كانال نفوذ را فراختر ورود خود را عملياتي ميسازد. در واقع وعدههاي اقتصادي نقش كاتاليزور براي نفوذ فرهنگي و سياسي را دارد كه مسئولين اجرايي را براي حل مشكلات و تنگناها از يك سو و موفقيت در جلبنظر و آراي مردم و تضمين قدرت از ديگر سو وسوسه كرده و مردم را نيز به طمع كاهش فشارها به سوي خود كشيده و به تجديدنظر در باورهاي انقلابي دعوت ميكند.
در واقع نفوذگر به دنبال قبولاندن خود به عنوان ناجي به واحد سياسي يا جامعه آماج و هدف است و رمز توفيق او در پذيرش از سوي اين واحد يا جامعه ميباشد. عنصر نفوذي نقش واسطه و تسهيلكننده و يا مروج ارزشهاي نفوذگر را برعهده دارد تا حساسيت و مقاومت موجود در آن واحد سياسي يا جامعه هدف را درهم بشكند.
در مرحله اعمال نفوذ گسترده، طبيعي است كه شبكهاي از عناصر نفوذي مجدداً سازماندهي و فعال شده و يا در ادامه مأموريت به وظايف گستردهتري گمارده شده باشند. اما هوشياري سربازان گمنام امام زمان و اشتباهات محاسباتي نفوذگران موجب دستگيري و رسوايي اين بخش از سامانه نفوذ گسترده شد كه شامل كيسهاي رسانهاي، اقتصادي و سياسي – امنيتي بودند. در اين كيسها هدايت راهبردي را آمريكاييها توسط وزارت خارجه و يا دستگاههاي امنيتي – اطلاعاتي خود و هدايت عملياتي را انگليسيها و عمدتاً توسط سرويس سياست خارجي خويش با همكاري چند كشور اروپايي ديگر عهدهدار بودند. متأسفانه در برخي كيسها تعدادي از كشورهاي منطقهاي نيز به ايفاي نقش پرداخته و در دادن فضا و يا امكانات ارتباطگيري و يا آموزش و ارائه خدمات همكاري ميكردند.
عناصر نفوذي علاوه بر داشتن ارتباط شبكهاي و دريافت حقوق، فرا گرفتن آموزش ارتباطات امن، تجهيزات امن ارتباطي را نيز دريافت داشته و براي ارسال اطلاعات نيز از حمايتها و فضاي ارتباط امن بهره ميگرفتهاند.
جالب اينكه برخي از عناصر نفوذي آموزش برقراري ارتباط عاطفي با جنس مخالف را ديده تا از آن به عنوان ابزاری برای به تور انداختن افراد هدف استفاده کنند.
توسعه سمن ها ( سازمان های غیر دولتی) با اهداف سیاسی و ترویج ارزش های غربی از جمله اقدامات نفوذی ها در عرصه رسانه بوده است. نفوذی های عرصه اقتصادی نیز با کاهش حساسیت ها نسبت به پیامدهای خسارت بار قراردادهای راهبردی، توان اقناع سازی یا به عبارت واقعی تر فریب برخی دست اندرکاران را داشته اند به گونه ای که قادر به عقد قراردادهای سنگین در فناورهای حساس از جمله زیر ساخت های اطلاعات و برخی دیگر از تکنولوژی های برتر و راهبردی بوده اند.
یک عنصر نفوذی که تا قبل از برجام با پايش در عرصه كالاهاي حساس و راهبردي به اعمال تحريمهاي مؤثر توسط آمريكا و اروپا كمك ميكرد، و در مراحل تدوين برجام به شكلگيري آن با كمك لابيهاي موجود در آمريكا ياري رسانده و پس از برجام هم وعده كمك به برداشته شدن تحريمها و اجراي برجام ميداده و برخي مسئولان را به همكاري وادار ميكرده است.
در ميان نفوذيها، فردي به بهانه كمك به رشد مديران جوان و نخبگان، ضمن ارتباطگيري و شكار آنان، نه تنها اقدام به جمعآوري ايدههاي علمي اين بخش نخبگاني ميكرده، بلكه مشخصات آنان را نيز به كشور نفوذگر ميفرستاده زمينه جذب و خروج آن را با كمك بعضي مؤسسات و دستاندركاران دولتي و گاه با هزينه بيتالمال فراهم ميساخته است.
یک عنصر نفوذی که تا قبل از برجام با پايش در عرصه كالاهاي حساس و راهبردي به اعمال تحريمهاي مؤثر توسط آمريكا و اروپا كمك ميكرد، و در مراحل تدوين برجام به شكلگيري آن با كمك لابيهاي موجود در آمريكا ياري رسانده و پس از برجام هم وعده كمك به برداشته شدن تحريمها و اجراي برجام ميداده و برخي مسئولان را به همكاري وادار ميكرده است.
همين عناصر نفوذي با پوشش اقدامات توسعهاي بدنبال ايجاد سه ظرفيت براي نفوذ جامع بودهاند كه عبارتند از: 1- دفاتر حفاظت از كشورهاي نفوذگر و توسعه ظرفيتهاي ديپلماتيك كشورهاي غربي 2- ورود ايرانيان خارج از كشور به ايران 3- توسعه اينترنت در ايران كه جملگي در راستاي كمك به ديپلماسي عمومي كشور نفوذگر در جمهوري اسلامي و فراهم كردن زمينه و تغيير باورها و استحاله فرهنگي بوده است.
شبكه نفوذ موفق به جذب و نفوذ عنصر وابستة خود به شوراي مركزي يك حزب سياسي بوده و حتي موفق به تعيين سوژههاي تبليغاتي و رسانهاي مثل گفتگو و مذاكره امام حسين با عمر سعد در ايام محرم بوده و حتي توان متقاعدسازي برخي عناصر رسانهاي داشته و آنان را با كمك مالي و پولي به خود وصل كردهاند كه البته تضمين داده شده بود كه اساميشان افشاء نشده و ميتوانند از اسم مستعار استفاده كنند.
همين عناصر بعضاً حقوق خود را با واسطه و با استفاده از پولشويي دريافت و برخي از آنان آنقدر وقاحت يا جرأت به خود داده و به داشتن پشتيبان و حامي مطمئن بودهاند كه خواستار دريافت بدون واسطه و مستقيم اجرت خود بودهاند.
برخي از عناصر نفوذي قادر به ارتباط مستقيم با برخي مسئولان بوده و برخي نيز از طريق وابستگان و اطرافيان ارتباط داشته و مواردي قادر به كسب اطلاعات راهبردي و ارسال آن به خارج از كشور شدهاند.
داشتن جذابيتهاي تخصصي، ارتباطي و به صورت موردي و خاص، جنسي موجب شده برخي مسئولان به طمع استفاده از نظرات و يا خدمات تخصصي، اجازه نزديك شدن آنان به خود را بدهند و يا پاي سخنراني آنان در همايشهاي تخصصي كف زده و زمينه سوءاستفاده آنان را در دستگاه تحت امرشان نمايند.
از جمله برنامههاي شبكه نفوذ رسانهاي و سياسي، ايجاد اختلاف و شكاف بين مسئولان و جناحهاي سياسي كشور و ايجاد قطبهاي موافق و مخالف در بين جامعه و همچنين ترويج ارزشهاي فرهنگ غربي و سبك زندگي غربي بوده است كه بخشي از آنان با خودباختگي به غرب از روي آگاهي و اعتقاد و بخش ديگر در قبال دريافت پول و به عنوان مأموريت شبكهاي آن را انجام ميدادهاند.
با دستگيري اين عناصر نفوذ توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) ابتدا برخي مسئولان گارد تهاجمي گرفته و تحت تأثير عواطف و يا جوسازي اطرافيان به حمايت از برخي نفوذيها رو آوردند كه با انتقال بخشي از اطلاعات مربوط، آرام گرفتند. اما انشاءالله تكميل پروندهها و محاكمه نفوذيهاي اصلي و برخي سرشاخهها به روشن شدن ابعاد نفوذ و وقوف بيشتر بر خطر نفوذيها منتهي و ضربه كاري دستگاه امنيتي به جريان نفوذ نيز مشخص خواهد شد.