صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۵:۳۳  ، 
شناسه خبر : ۲۸۶۵۸۴

روزنامه کیهان **

جهنم تروریست‌ها و برزخ ژنو / محمد صرفی

براساس اخبار منتشر شده فردا قرار است اولین دور از مذاکرات میان دولت سوریه و شورشیان در شهر ژنو سوئیس برگزار شود. این مذاکرات بخشی از توافق دومین نشست وین 2 میان اعضای کشورهای موسوم به «گروه بین‌المللی حمایت از سوریه» است. آن نشست با طرح صلحی که حاوی یک جدول زمانی بود به کار خود پایان داد. این جدول زمانی عبارت بود از؛

1- نشست دیپلمات‌ها برای بررسی پیشرفت طرح پس از یک ماه که در نیویورک برگزار شد.

2- تا اول ژانویه (11 دی) سازمان ملل نشست دولت دمشق و مخالفین سوری را تشکیل ‌دهد.

3- شش ماه آینده (25 اردیبهشت 95) میان دولت و مخالفان آتش بس - با هدف تدوین قانون اساسی جدید- برقرار ‌شود.

4-18 ماه آینده (25 اردیبهشت 96) انتخابات آزاد با نظارت سازمان ملل و در چارچوب قانون اساسی جدید برگزار ‌شود.

مذاکرات فردا در واقع دومین گام از جدول زمانی فوق است که با تاخیر و تعویق چند باره انجام می‌شود. درباره این مذاکرات چند نکته مهم و قابل توجه وجود دارد؛

1- اوضاع میدانی؛ مهم‌ترین فاکتور در مذاکرات پیش رو، تغییر شدید اوضاع میدانی جنگ است. زمان به هیچ عنوان به نفع شورشیان و متحدان آنها به پیش نمی‌رود. ورق جنگ در تمام مناطق درگیری به نفع سوریه و پشتیبانان آن برگشته است. این لیست مختصری از اصلی‌ترین تحولات میدانی در فاصله میان نشست وین تا ژنو است؛

19آبان- آزادی فرودگاه کویرس بعد از سه سال محاصره و ادامه پیشروی‌ها به سمت شمال فرودگاه تا دروازه‌های شهر الباب

19 آبان- آزادسازی فرودگاه مرج السلطان در دمشق

3 آذر- هدف قرار گرفتن جنگنده روسی توسط ترکیه

6 آذر- ژنرال رشید بکتاش از فرماندهان ارشد ارتش آزاد در حما کشته شد.

8 آذر- 94 فرد تحت تعقیب در استانهای دمشق و حلب خود را تسلیم نیروهای دولتی کردند.

12 آذر- روسیه اعلام کرد دومین پایگاه هوایی عملیاتی خود در حمص را به راه می‌اندازد و 100 جنگنده دیگر به سوریه می‌فرستد.

5 دی- زهران علوش سرکرده جیش الاسلام در حمله هوایی به غوطه شرقی دمشق کشته شد.

14 دی- ارتش سوریه 60 درصد شهر شیخ مسکین را آزاد کرد.

16 دی- ابوراتب الحمصی فرمانده گروه احرارالشام در حمص ترور شد.

22 دی- شهر سلما در شمال لاذقیه آزاد شد.

4 بهمن- شهر ربیعه آخرین شهر استان لاذقیه به تصرف ارتش سوریه درآمد.

6بهمن- شهر راهبردی شیخ مسکین کاملاً آزاد شد.

و بالاخره آزادسازی بیش از 500 کیلومتر مربع از اراضی جنوب و جنوب‌غربی حلب طی مراحل مختلف. همانطور که مشخص است، در این مدت حدود دو ماهه، تروریست‌ها هیچ پیروزی قابل ذکری در میدان عمل به دست نیاورده‌اند و شکست‌های پی در پی آنان را در موضع انفعال و ضعف قرار داده است.

2- شورشیان گله بی‌صاحب؛ واقعیت آن است که امروز شورشیان در سوریه بیشتر شبیه گله‌ای بی‌صاحب هستند. گله‌ای که البته یکدست هم نیست و به گله شتر گاو پلنگ بیشتر شبیه است. آمریکا، عربستان و ترکیه به عنوان سه کشور اصلی حامی تروریست‌ها، در عین اهداف مشترک، اختلافات فاحشی نیز در این زمینه دارند. عربستان سه هفته پس از نشست وین، حدود 100 تن از سران گروه‌های شورشی را به ریاض فراخواند تا هماهنگی‌های لازم برای حضور آنان در مذاکرات امروز را فراهم کند اما با مرگ زهران علوش فرمانده جیش الاسلام ضربه سختی خورد. ترکیه حضور نیروهای کُرد در مذاکرات را خط قرمز خود اعلام کرده است. اختلافات میان شورشیان چنان عمیق و گسترده است که جان کری مجبور شد آنان را تهدید کند که اگر با یکدیگر برای حضور در ژنو به توافق نرسند، پشتیبانی حامیان خود را از دست خواهند داد. این اختلافات باعث شده است آنان از گفت و گوی رو در رو با نمایندگان دمشق خودداری کنند و مذاکرات ژنو به صورت «مذاکره از نزدیک» و با واسطه نماینده سازمان ملل انجام خواهد شد. با در نظر گرفتن همه این شرایط، بقول روزنامه رای الیوم؛ وقتی طرف‌های اصلی معارضان با یکدیگر کنار نمی‌آیند و نمی‌توانند اعضای خود را مشخص کنند، چگونه خواهند توانست با دولت سوریه مذاکره کرده و به نتیجه‌ای هم برسند؟!

3- هیاهو با دست خالی؛ در حالی که واقعیت‌های میدانی در سوریه کاملاً علیه شورشیان در جریان است، آنان برای سرپوش گذاشتن بر اختلافات، ضعف‌ها و شکست‌های خود، اکنون به جنجال و هیاهو روی آورده‌اند. این جنجال رسانه‌ای عمدتا دو محور دارد؛ اول بزرگنمایی و اغراق درباره تلفات غیرنظامیان در حملات هوایی روسیه و دوم دروغ‌پردازی و مظلوم‌نمایی رسانه‌ای و بین‌المللی درباره مناطق اشغالی که توسط ارتش سوریه محاصره شده است.(این در حالی است که شورشیان مناطق مختلفی از جمله نبل، الزهرا، فوعه و کفریا را سالهاست در محاصره دارند و مردم این مناطق علاوه بر محرومیت از غذا و تجهیزات پزشکی، در سایه سکوت مرگبار جامعه جهانی، هر روز با آتشباری شورشیان نیز مواجه هستند.) در همین راستا شورشیان چند روز پیش اعلام کردند شرط موفقیت مذاکرات قطع حملات هوایی روسیه و پایان محاصره مناطق اشغالی است.

4- بازی با مدل برجام؛ یکی از موضوعات به ظاهر فرعی - اما به شدت مهم و قابل تامل- در مذاکرات پیش رو، نقش جمهوری اسلامی ایران در این مذاکرات است. اهمیت این ماجرا از آنجایی دوچندان می‌شود که با دوره موسوم به پسابرجام مصادف است. آمریکایی‌ها برنامه‌های خاص خود را در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در این دوره دارند. چندی پیش نشریه آمریکایی نیویورکر در پایان گزارشی مبسوط نوشت؛ «آزمایش بعدی درباره نیات واقعی ایران، مذاکرات صلح سوریه است که قرار است این ماه آغاز شود و هیچ پاداش مالی ندارد! این آزمون بهتری به منظور سنجش آمادگی ایران برای تعامل با بقیه جهان خواهد بود.» معنای واقعی آنچه نیویورکر آمادگی تعامل با جهان می‌خواند، تسلیم شدن ایران در برابر طرح آمریکا برای آینده سوریه است. روزی که تروریست‌های اجاره‌ای آمریکا با دلارهای نفتی آل سعود و حمایت اطلاعاتی و لجستیکی ترکیه سرمست برخی پیروزی‌های خود بودند، واشنگتن نتوانست به اهداف خود برسد، امروز که ورق به کلی برگشته است و آمریکایی‌ها بهتر از هرکس دیگری می‌دانند سرنخ تغییر روند شرایط میدانی درکجاست و نمی‌توانند با مدل‌سازی از برجام، بازی باخته را به برد تبدیل کنند.

5- بازگشت به زمین؛ تقریبا تمام دیپلمات‌ها و تحلیلگران درگیر مسائل سوریه امیدی به مذاکرات پیش رو در ژنو ندارند و معتقدند این مذاکرات به نتیجه خاصی نخواهد رسید. چرا که طرف‌ها، بخصوص شورشیان و حامیان آنها هنوز حاضر به پذیرش واقعیت‌های میدانی جنگ نیستند و از لحاظ روانی آمادگی مذاکراتی واقعی و نتیجه بخش را ندارند. شواهد نشان می‌دهد بازیگران صحنه سوریه ضمن باز گذاشتن کانال دیپلماتیک، دست خالی از ژنو باز خواهند گشت تا باز هم شانس خود را روی زمین امتحان کنند. اخبار منتشر شده مبنی بر فعالیت‌های لجستیکی آمریکا در شمال‌شرق سوریه و راه‌اندازی یک فرودگاه نظامی و بلوف جان کری مبنی بر اینکه اگر راه حل سیاسی جواب ندهد، آمریکا برای راه حل نظامی آماده است، ناظر به همین روند است.

***************************************

روزنامه قدس **

جنگ داخلی در ترکیه آغاز شده است؟

چند ماه پیش وقتی ترکیه یک جنگنده روسی را در آسمان سوریه هدف قرار داد، بسیاری از کارشناسان مسایل منطقه بر این نظر بودند که مسکو علاوه بر مجازات های اقتصادی معمول از راه های غیر مستقیم وارد جنگی اعلام نشده با آنکارا خواهد شد. قابل پیش‌بینی‌ترین سناریو در این میان، کمک روس‌ها به اپوزیسیون و مخالفان سیاسی اردوغان از یک سو و تجهیز و تحریک کردهای جدایی طلب ترکیه از سوی دیگر بود. در بخش اول کرملین خیلی زود مقدمات یورش خود را فراهم کرد. آن‌ها در قدم اول اسنادی از معادلات نفتی آنکارا با داعش را علنی کردند. اتفاقی که اردوغان را به واکنشی از سر استیصال واداشت. در قدم بعدی اسنادی از فساد حلقه اول نزدیکان اردوغان به رسانه های مجازی راه یافت و در ادامه نیز پوتین سرحلقه مخالفان خوب حاکم ترکیه، یعنی «صلاح‌الدین دمیرتاش» رئیس حزب دموکراتیک خلق را به مسکو فراخواند و در سطحی عالی از او میزبانی کرد. رفتاری که خشم اردوغان را برانگیخت و سبب شد او به صورت تلویحی از سرنگون کردن جنگنده روسی اظهار ندامت کند. بی‌گمان دولتمردان ترکیه تصور

نمی کردند که حمله به این جت روسی تا این اندازه برای آن ها هزینه به بار بیاورد. آن ها شاید به این امید بودند که با این رفتار، آمریکا و ناتو را در یک عمل انجام شده برای حمایت از آنکارا قرار دهند. اردوغان بر آن بود تا از نمد تیرگی روابط غرب و روسیه بر سر اوکراین، کلاهی برای مشکلات خویش در سوریه تدارک ببیند. اما پیش‌بینی او به واقعیت بدل نشد. غرب عقب‌نشینی کرد و آنکارا وارث هزینه‌های سنگین این ماجراجویی شد. تمام آنچه آمد، به گمان این قلم، هنوز بخش از تنبیهی است که مسکو برای اردوغان در نظر گرفته است. در یکی دو ماه اخیر حملات انتحاری در ترکیه افزایش یافته و مهم‌تر از آن پ.پ.ک به جنگی سهمگین و مستقیم با ارتش روی آورده و این همان پیش‌بینی اغلب کارشناسان منطقه بود که اینک صورت واقع به خود گرفته است.

در چند هفته اخیر دولت آنکارا تنها آمار کشته‌شدگان کردهای مسلح را منتشر می‌کند و از شدت جنگ و میزان تلفات ارتش حرفی به میان نمی آورد. بتازگی خبرنگارانی که خود را به مناطق درگیری در جنوب و شرق ترکیه رسانده‌اند، تصاویر تکان‌دهنده‌ای منتشر کردند. تصاویری از شهرها و روستاهایی که به میدان نبرد بدل شده و در ظاهر تفاوتی با تصاویر ارسالی از مناطق جنگ زده سوریه ندارند. به نظر می‌رسد وسعت و شدت نبردها بسیار بیشتر از حد تصوراست و اگر دامنه آن به شهرهای بزرگ برسد، می‌تواند یک فاجعه را برای ترکیه رقم بزند. گویا پوتین بر آن است که تا سرنگونی اردوغان پیش برود و اردوغان اما معلوم نیست به چه میزان و تا کی تاوان جنگنده‌ای که سرنگون کرده را خواهد پرداخت!

***************************************

روزنامه جمهوری اسلامی**

تحلیل سیاسی هفته

بسم‌الله الرحمن الرحیم

در این هفته بوی دل‌انگیز بهار از لابلای روزهای دلنشین بهمن به مشام رسید و اولین دهه از ایام خاطره‌انگیز بهمن سپری گشت؛ ماهی که در آن بوی آزادگی و انقلاب مشام جانها را عطرآگین کرده و یاد پرواز انقلاب در 12بهمن 57 و روزهای پیروزی انقلاب و لحظه‌های وحدت و یکدلی، عزت و اقتدار، مشت‌های گره کرده و دستهای بهم پیوسته، روزهای پیروزی انقلاب را تداعی می‌کند. روزهایی که همه مردم ایران، دست در دست هم و با هدفی واحد همچون سیلی خروشان به خیابانها سرازیر شده و یکصدا شعار «استقلال ـ آزادی ـ جمهوری اسلامی» را فریاد کردند.

این هفته شاهد فصلی جدید در مناسبات بین‌المللی ایران پس از اجرای برجام بودیم. رئیس‌جمهور چین به عنوان یکی از کشورهای عضو گروه 1+5 به تهران آمد و گفتگوهای موثری در راستای تعمیق و تحکیم مناسبات و همکاریهای مشترک انجام داد که در پایان آن 17 سند و یادداشت تفاهم همکاری امضا شد.

یادداشت تفاهم ارتقاء کمربند اقتصادی جاده ابریشم و ایجاد جاده ابریشم دریایی قرن 21 از جمله اسنادی بود که توسط وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران و رئیس کمیسیون توسعه و اصلاحات چین امضاء شد. همکاری در زمینه مصارف صلح آمیز انرژی، دیگر یادداشت تفاهمی بود که به امضای رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و رئیس آژانس انرژی اتمی چین رسید.

تفاهم نامه همکاری میان معاونت علمی و فناوری ایران و وزارت علوم و تکنولوژی چین توسط معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری و وزیر امور خارجه چین و یادداشت تفاهم همکاری‌های زیست محیطی میان سازمان حفاظت محیط زیست ایران و کمیسیون ملی توسعه و اصلاحات چین در خصوص همکاری برای مقابله با تغییرات آب و هوا، منعقد شد.

یادداشت تفاهم تقویت همکاری‌های صنعتی، معدنی و سرمایه‌گذاری بین وزارت صنعت، معدن و تجارت ایران و کمیسیون ملی توسعه و اصلاحات چین، توسط وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران و رئیس کمیسیون توسعه و اصلاحات چین به امضاء رسید.

همچنین در راستای توسعه اقتدار جمهوری اسلامی ایران در دوران پس از برجام، آقای روحانی به دعوت سران کشورهای ایتالیا و فرانسه، به رم و پاریس سفر کرد و اسناد مهمی در حوزه‌های حمل و نقل هوایی، ریلی، پزشکی، بازرگانی، کشاورزی و دارویی امضا شد و نقشه راه کلی گسترش همکاریهای ایران با اروپا تنظیم گردید.

پس از سال‌ها جنجال علیه پرونده هسته‌ای ایران و افت چشمگیر روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا، فضای تازه پسابرجام فرصتی را برای ترمیم، نوسازی و گسترش این روابط بویژه در عرصه اقتصادی به وجود آورده است. سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به ایتالیا و فرانسه به عنوان دو کشور تاثیرگذار اروپایی را می‌توان رویدادی مهم در عرصه مناسبات ایران و اتحادیه اروپا و آغازگر فصل نوینی از روابط به شمار آورد. رئیس جمهوری پیش از این قرار بود اواخر آبان ماه به این دو کشور و نیز واتیکان سفر کند که به علت رخدادهای تروریستی پاریس این سفر به تعویق افتاد.

هرچند نمی‌توان وجود اختلاف‌های بزرگ و کوچک میان ایران و اروپا را نادیده گرفت یا آن‌ها را کم ارزش شمرد اما دیدارهای مقام‌های ارشد ایران و اروپا نشان از آن دارد که حرکت دو طرف به سمت حل و فصل اختلافات و کاستن از تنش‌ها در حال پیشرفت است.

گرچه هنوز تا بازگشت سطح روابط ایران و اروپا به وضعیت یک دهه قبل، فاصله زیادی وجود دارد اما روند بهبود زخم‌های گذشته بر پیکر این روابط آغاز شده است. پس از توافق تاریخی وین در تیرماه سال جاری و به ویژه اکنون با اجرایی شدن برجام، نشانه‌های روشنی از افزایش سطح همکاری‌ها در حوزه‌های مختلف اقتصادی و سیاسی به چشم می‌خورد.

کشورهای اروپایی که برخی از آن‌ها عضو گروه 1+5 بودند، گذشته از نقشی که در فرآیند گفت وگوها با ایران داشتند، پس از دستیابی به توافق هسته‌ای، امواج مثبت قوی‌تری را برای ایران مخابره کردند؛ امواجی که به مثابه پیام‌هایی روشن و صریح بود و حکایت از تمایل به بهبود روابط در زمینه‌های گوناگون داشت. مقام‌های ارشد کشورهای مطرح اروپایی با فاصله زمانی اندکی پس از توافق هسته‌ای به همراه هیات‌های تجاری بزرگ به ایران آمدند. آلمان سردمدار گشایش روابط با ایران بود و در ابتدا قائم مقام صدراعظم و سپس وزیر امورخارجه خود را عازم تهران کرد. سپس مقام‌های اقتصادی- تجاری چند ایالت این کشور نیز با هیات‌های بزرگی به کشورمان آمدند. فرانسه و انگلیس نیز وزیران خارجه خود را در راس هیات‌های سیاسی- اقتصادی به تهران فرستادند. ایتالیا به عنوان قدرت چهارم اروپا نیز هیات بزرگ اقتصادی را به همراه دو تن از وزیران دولت این کشور به تهران گسیل داشت. علاوه بر این، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و رئیس پارلمان اروپا نیز طی ماه‌های اخیر به تهران سفر کردند.

وزیران و مقام‌های عالی رتبه سیاسی و اقتصادی دیگر کشورهای اروپایی همچون اتریش، بلژیک، لهستان، صربستان، چک، اسپانیا، سوییس و... نیز نسبت به آینده روابط با ایران بی‌تفاوت نبودند و به طور عمده با همراهی بازرگانان و صاحبان صنایع خود به ایران آمدند.

به هر صورت به نظر می‌رسد ایران و دولت‌های اروپایی به رغم بسیاری از اختلافات، اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که به سوی کسب منافع مشترک گام بردارند و با بازتعریف روابطی نو در شرایط تازه، تعامل و همکاری را بر مناسبات تهران با کشورهایی اروپایی و نیز مجموعه اتحادیه اروپا حاکم سازند.

در این هفته که حال و هوای انتخاباتی بر افکار عمومی حاکم بود، سخنگوی هیات مرکزی نظارت بر انتخابات اعلام کرد که شورای نگهبان 166 نفر از داوطلبان خبرگان را تایید و 207 نفر را رد صلاحیت کرده تا تائید صلاحیت شده‌ها، خود را برای پنجمین دوره انتخابات خبرگان که هفتم اسفند ماه برای راهیابی 99 نفر به مجلس خبرگان رهبری برگزار می‌شود، آماده کنند. به گفته وی داوطلبانی که صلاحیت آنها مورد تایید قرار نگرفته نیز می‌توانند تا دهم بهمن شکایت خود را اعلام کنند.

در بررسی تحولات خارجی هفته، نخست به سیاست‌های مخرب دولت عربستان و تداوم نقش آفرینی این رژیم در تشدید تنش و درگیری در منطقه می‌پردازیم.

حکومت عربستان با در پیش گرفتن سیاست‌های نادرست و فتنه‌انگیز، نقش مخربی در بروز کانون‌های بحران در منطقه داشته است که این سیاست، پس از روی کار آمدن حکام جدید، رو به تشدید گذاشته است. به اذعان اکثر کارشناسان، افراطی‌گری و تروریسم تکفیری که امروز جهان و به خصوص منطقه خاورمیانه، به عنوان مهمترین معضل، با آن دست به گریبان است از عربستان بر آمده و از سوی این رژیم تغذیه می‌شود. این، واقعیتی است که اکنون اکثریت قریب به اتفاق دولتهای جهان و محافل سیاسی بر آن تاکید می‌گذارند، حتی بسیاری از آن دولتهایی که به سبب برخورداری از امتیازات دلارهای نفتی ریاض، خود را متحد عربستان می‌خوانند، ملاحظه‌کاری را کنار گذاشته و آن دولت را منشاء تروریسم و افراطی‌گری خطاب می‌کنند.

سازمان‌ها و گروههای تروریستی رنگارنگ که امروز در منطقه و خاورمیانه فعال هستند، دست کم از جنبه ایدئولوژیکی، شناسنامه عربستانی دارند و این موضوعی انکارناپذیر است. بسیاری از ناظران، اشاره می‌کنند حکومت ریاض به جای آنکه به طور مثال به فکر مردم سوریه و یمن باشد و برای دمکراسی و حقوق مردم آن کشورها دلسوزی کند! نظر خود را به داخل کشورش برگرداند و با کنار گذاشتن سیاستهای حمایت از افراط‌گری و تروریسم، به اعاده ثبات و امنیت در منطقه و جهان خدمت کند که این اقدام می‌تواند برای صلح جهانی و حتی خود عربستان نیز سودمند باشد.

این هفته، ارتش سوریه به پیشرفت‌های چشمگیری در مقابله با تروریستها دست یافت. مهمترین پیروزی دولت سوریه، در منطقه استراتژیک و مهم «شیخ مسکین» بود که این تحول، ارتش سوریه را در آستانه تسلط کامل بر استان «درعا» قرار داده است که در جنگ چند ساله ارتش سوریه با تروریستها، رویداد مهمی تلقی می‌شود. شیخ مسکین در جنوب درعا و در نزدیکی مرزهای اردن، از یکسال پیش پایگاه‌های اصلی گروه‌های تروریستی، به خصوص گروه «النصره» وابسته به القاعده بوده است. ارتش سوریه به همراه نیروهای مردمی و با حمایت حملات هوایی روسیه، طی روزهای گذشته به موفقیت‌های مهمی دست یافته است، از جمله اینکه اعلام شده 18 شهر مهم را از چنگ تروریستها و شورشیان خارج ساخته است. از جمله این شهرها، شهر ربیعه در استان لاذقیه است که این شهر نیز موقعیت سوق‌الجیشی دارد. این موفقیت‌ها، به خصوص در آستانه برگزاری نشست ژنو که قرار است روز جمعه (فردا) برگزار شود، حائز اهمیت است و جایگاه دولت سوریه را ارتقاء می‌دهد.

این در حالی است که جبهه معارضان از چندی قبل برای حضور در مذاکرات بهانه‌های متعددی مطرح ساخته‌اند که ناظران عقیده دارند این بهانه‌جویی‌ها با دخالت عربستان صورت می‌گیرد.

از سوی دیگر، روسیه به عنوان یکی از طرف‌هایی که نقش موثری در مذاکرات سوریه در پیش گرفته است تهدید کرد که اگر معارضان دست از بهانه‌جویی و مانع‌تراشی بر ندارند به جای آنها گروههای دیگری جایگزین می‌شوند.

این هفته، تحولات سیاسی عراق تحت‌الشعاع اظهارات مداخله‌جویانه و مغرضانه سفیر عربستان علیه نیروهای مردمی عراق موسوم به «حشد الشعبی» قرار داشت.

«ثامر السهبان» سفیر عربستان اوایل هفته جاری در اظهارات غیرمسئولانه و مداخله‌گرانه در گفتگو با تلویزیون عراق، نیروهای «حشد الشعبی» را «گروه شبه نظامی» معرفی کرد که در بین مردم عراق مقبولیت ندارد!

به دنبال این اظهارات، احزاب و گروههای مردمی عراق خواستار اخراج سفیر عربستان شدند و مقامات دولتی نیز آنرا محکوم کردند. در واکنش، دولت ریاض مجبور به تصحیح رفتار غلط سفیرش در بغداد شد و وزارت خارجه عربستان اعلام کرد این اظهارات، نظر شخصی سفیر است و موضع رسمی عربستان نیست.

واقعیت این است که «حشد الشعبی» یا نیروهای مردمی، نقش موثری در پیروزی‌های اخیر عراق علیه تروریستها، به خصوص در آزادسازی رمادی و پیروزی‌های چشمگیر در موصل داشته است و اظهارات سفیر عربستان، بیانگر عصبانیت وی از نقش تعیین‌کننده این گروه و دید منفی و کینه‌توزانه وی نسبت به آن است.

***************************************

روزنامه خراسان**

چشم انداز تاریک مذاکرات ژنو 3/علیرضا رضاخواه

آخرین اخبار حاکی از آن است که مذاکرات ژنو 3 درباره سوریه پس از تاخیر چند باره قرار است در روز جمعه29 ژانویه آغاز شود. استفان دی میستورا، فرستاده سازمان ملل به سوریه اخیرا اعلام کرده است که مذاکرات ژنو 3، 29 ژانویه جاری آغاز می‌شود و احتمالا شش ماه به طول بینجامد. با این حال تحلیل گران امیدی به برگزاری این نشست یا دستیابی آن به نتایج قابل قبول و موثری ندارند. دلایل چنین بدبینی را می توان در موارد زیر جستجو کرد:

اقدامات مخرب سعودی

تحلیل گران معتقدند مهمترین عامل به تاخیر افتادن دور جدید مذاکرات را می توان در اقدامات مخرب دربار سعودی جستجو کرد. پیش از برگزاری نشست ژنو، عربستان با گردآوری مخالفان سوری که تحت پوشش مالی و تسلیحاتی اش قرار دارند تلاش کرد تا مجموعه‌ای تحت عنوان مخالفان نظام سوری گرد آورد و آنها را به عنوان تنها نماینده مخالفان معرفی کند. اجتماع مخالفان در عربستان که به کنفرانس ریاض مشهور شد هیئتی را برای شرکت در مذاکرات ژنو 3معرفی کرد. این هیئت بیش از آن که نماینده مخالفان دولت سوریه باشد نماینده تروریست های تحت حمایت عربستان و همپیمانانش بود. لذا ترکیب پیشنهادی با مخالفت های جدی بین المللی مواجه شد. مسکو و دمشق به شدت مخالف حضور گروه های تروریستی چون احرار الشام هستند و آمریکایی ها هم از عدم حضور اپوزیسیون مستقل مانند (رئیس «شورای دموکراتیک سوریه» به ریاست هیثم مناع و «جبهه ملی آزادسازی و تغییر» به ریاست قدری جمیل) ناراحتند.در همین راستا استفان دی میستورا، نماینده ویژه سازمان ملل در بحران سوریه بدون اشاره به نام سعودی اعلام کرد که تلاش طرفی که خواستار تحکیم سلطه اش بر مخالفان نظام سوریه است عملا موجبات تاخیر در مذاکرات را فراهم کرده است.

همسو نبودن مذاکرات سیاسی و تحرکات میدانی

از سوی دیگر روند تحولات نظامی و میدانی با گرایش به سوی مذاکرات سیاسی با هدف استقرار صلح و پایان جنگ در سوریه و عراق همخوانی ندارد. پیشروی های میدانی نیروهای مقاومت در سوریه و عراق باعث شده تا ائتلاف حامی تروریست ها در منطقه به رهبری عربستان و ترکیه خود را در شرایط مناسبی برای ورود به مذاکرات سیاسی نبیند. علاوه بر این در یک سطح بالاتر نیز شاهد رقابت میان مسکو و واشنگتن برای توسعه نفوذ در منطقه می باشیم. آمریکایی‌ها با 1800 نیروی جدید در پایگاه عین الاسد در استان الانبار عراق در نزدیکی مرز سوریه مستقر شده‌اند که امکان استفاده از نیروی هوایی این کشور در عراق و سوریه را تسهیل می‌کند. برخی کارشناسان نظامی معتقدند این پایگاه در مقابل استقرار نیروی هوایی در منطقه لاذقیه سوریه است.

همچنین گزارش های رسانه ای حاکی از آن است که آمریکایی ها در حال تکمیل و راه اندازی یک فرودگاه قدیمی در شمال شرقی استان حسکه برای پشتیبانی از کردهای سوریه علیه داعش هستند. حمایت میدانی از کردهای سوریه در حالی است که در عرصه سیاسی آمریکایی ها با نبود کردها در هیئت مذاکره کننده مخالفان سوری مشکلی ندارند. در مقابل روسیه خواستار حضور کردهای سوریه در مذاکرات است و پیداست که نبردی پنهان بین روسیه و آمریکا بر سر کرد‌های سوریه آغاز شده است اما یکی با تکیه بر پشتیبانی نظامی و دیگری با پشتیبانی سیاسی. این نقشه سیاسی وقتی ناموزون به نظر می‌رسد که ترکیه مهمترین هم پیمان آمریکا به شدت مخالف هرگونه کمک نظامی به کردهای سوریه در نبرد با داعش است.همچنین روسیه در شمال شرق سوریه در قامشلی اقدام به ایجاد یک پایگاه نظامی جدید در نزدیکی مرز ترکیه کرده است تا به این ترتیب وحدت عملیاتی بین کردها و عرب های منطقه به منظور نبرد با داعش ایجاد کند. این اقدام مسکو واکنش جدی آنکارا را به دنبال داشته است، علاوه بر این سیاستی که روسیه در قبال کردهای منطقه در پیش گرفته بیانگر آن است که روسیه در توسعه روابط با کردها تلاش دارد دست پیش را بگیرد و نمی‌خواهد آمریکا در این حوزه پیش دستی کرده و بر روند تحولات سوریه تاثیر منفی بگذارد.

تلاش ها برای تغییر نقشه خاورمیانه

در کنار این تحرکات نظامی و سیاسی شاهد تقویت اظهارات جنجالی برای تغییر نقشه خاورمیانه هستیم. این روزها برخی در عراق به دنبال ایجاد یک اقلیم مستقل هستند، همزمان مقامات کردستان عراق از لزوم استقلال این منطقه سخن می گویند. در این میان می توان به اظهارات مسعود بارزانی در گفت‌وگو با روزنامه گاردین مبنی بر لزوم استقلال کردستان عراق و بر هم خوردن مرزهای سایکس پیکو اشاره کرد.

گویی بارزانی در آستانه مذاکرات سوریه در ژنو می خواهد بگوید که تفاهمی در منطقه تحقق نخواهد یافت و تجزیه و استقلال کردستان امری اجتناب ناپذیر شده است. این سخنان با حمایت و استقبال مقامات رسمی رژیم صهیونیستی همراه شده است تا جایی که وزیر دادگستری این رژیم صراحتا بر شکل گیری کشور مستقل کردستان تاکید کرده است.

روشن است که هرگونه تغییری در کردستان عراق امتداد تجزیه فراگیر در خاورمیانه خواهد بود. این‌ها همه همان حرکات ناموزون غیر همسو با روند مذاکرات سیاسی در ژنو درباره سوریه است. عواملی که باعث شده تاکنون دور جدید مذاکرات چند بار به تعویق بیفتد و چشم انداز و آینده آن هم روشن ترسیم نشود.

***************************************

روزنامه ایران**

فصل نوین روابط تهران و پاریس/علی آهنی

پیشینه ارتباط و تعامل بین دو ملت بزرگ ایران و فرانسه به بیش از 6 قرن قبل برمی‌گردد. نخستین تماس میان دو کشور در سال 670 هجری شمسی (1291 میلادی) صورت گرفت و چند قرن بعد در سال‌های 1085 و 1094 هجری شمسی (1706 و 1715 میلادی) با تبادل نمایندگان ویژه بین دو دولت، ارتباط و مناسبات دو کشور رسمیت یافت.

در سیصدمین سالگرد مناسبات رسمی بین دو کشور، چهارشنبه و پنجشنبه این هفته شاهد سفر رسمی رئیس جمهوری کشورمان به پاریس به دعوت فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه بودیم. با وجود تعامل خوب و نگاه مثبت دو ملت متمدن و برخوردار از فرهنگ غنی ایران و فرانسه به یکدیگر از گذشته دور و انتظار دو ملت برای شکوفایی بیشتر مناسبات در پی اقامت کوتاه و تاریخی امام خمینی(ره) در فرانسه، در دهه‌های اخیر روابط دو کشور فراز و نشیب‌های زیادی داشته و متأسفانه از فرصت‌ها و ظرفیت‌های موجود برای گسترش مناسبات فی ما بین بهره‌برداری لازم صورت نگرفته است. علاوه بر این، تبلیغات گسترده و جوسازی‌ها پیرامون برنامه صلح‌آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران و رویکرد سیاسی و ناعادلانه شورای امنیت سازمان ملل متحد در این زمینه نیز بیش از پیش مناسبات دوجانبه را تحت تأثیر قرار داده بود.

اما خوشبختانه، طی دو سال اخیر تبادل برخی هیأت‌های پارلمانی و سیاسی روند رو به رشدی داشته و زمینه را برای تفاهم و همکاری بیشتر آماده کرده است. بعد از سفر رسمی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به فرانسه در آبان ماه1393، برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی که با هدف تقویت رایزنی‌های پارلمانی بین دو کشور صورت گرفت و متعاقباً سفر وزیر امور خارجه کشورمان به پاریس، روابط شتاب بیشتری به خود گرفت.

علاوه بر این دیدارهای رؤسای جمهوری دو کشور در نیویورک طی سه سال گذشته و در حاشیه نشست‌های سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز آثار سازنده خود را بر روند روابط داشت.

پس از توافق هسته‌ای در تیرماه سال جاری نخستین سفر رسمی فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه به تهران انجام شد که در اصلاح نگاه گذشته ایشان به روابط بسیار مؤثر بود و روابط دو کشور در عمل، وارد مرحله سازنده و جدیدی شد. پیرو انجام سفر هیأت عالی‌رتبه اقتصادی فرانسه، به ریاست سخنگوی دولت و وزیر کشاورزی و همراهی دبیر دولت و مسئول تجارت خارجی و توریسم این کشور متشکل از 130 نفر از مدیران و مسئولان شرکت‌های مختلف فرانسوی و همچنین نخستین سفر رسمی رئیس سنای فرانسه به تهران، شاهد ارتقای روابط بودیم که بسیار حائز اهمیت بود.

طی چند ماه اخیر، مقامات عالی فرانسه با فاصله گرفتن از رویکرد انتقادی گذشته خود پیرامون برنامه هسته‌ای کشورمان، تمایل‌شان را برای تقویت رایزنی‌ها نشان دادند و با درک نقش و جایگاه مهم کشورمان در منطقه، خواستار مشارکت و ایفای نقش جمهوری اسلامی ایران برای حل و فصل برخی چالش‌های منطقه‌ای شده‌اند که این خود گویای ورود روابط به شرایط جدید و در چارچوب اهمیت نقش جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقه‌ای، قابل تفسیر است. در پی دستیابی به توافق هسته‌ای و آغاز اجرای برجام، فصل جدیدی در روابط دوجانبه با فرانسه گشوده شده است و بدون شک بهره‌برداری از فضای مثبتی که ایجاد شده، برای تحکیم و تقویت مناسبات فیمابین در راستای تأمین منافع مشترک دو ملت ایران و فرانسه خواهد بود.

سفر رئیس جمهوری کشورمان به پاریس با توجه به روند جدید حاکم بر روابط دوجانبه و همچنین با در نظر گرفتن شرایط زمانی کنونی و تشدید خطر تهدیدات تروریستی بویژه از سوی گروه تروریستی داعش و تحولات پیچیده منطقه‌ای و بین‌المللی از اهمیت ویژه‌ای برای هر دو کشور برخوردار است و قطعاً آثار مهم و گسترده‌ای در حوزه‌های فوق‌الذکر خواهد داشت.

در پایان این سفر، قرار است یادداشت تفاهم‌ها و توافق‌های متعددی در زمینه همکاری‌های صنعتی، کشاورزی، حمل و نقل، بهداشت، محیط زیست، مالی، صنعتی، علوم و تحقیقات، فناوری اطلاعات، گردشگری و نیز توافقنامه و قراردادهایی بین شرکت‌ها و بخش خصوصی دو کشور و نیز توافق‌هایی درخصوص برخی سرمایه‌گذاری‌های مشترک به امضا برسد. همچنین با توجه به امضای سند رایزنی‌های سیاسی توسط وزیران خارجه دو کشور، این سفر به ارتقا و تعمیق گفت‌وگوی سیاسی بین دو کشور درخصوص موضوع‌های منطقه‌ای و بین‌المللی و تلاش مشترک برای یافتن راه حل سیاسی درخصوص بحران‌های منطقه‌ای کمک خواهد کرد. علاوه براین با توجه به تهدید مشترک تروریسم برای دو کشور، این سفر می‌تواند بستر بهتری برای همکاری و مبارزه مشترک با این پدیده شوم فراهم آورد. از سوی دیگر به مناسبت انجام این سفر مهم، هفته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز در آستانه دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی با همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاریس برگزار خواهد شد که در معرفی بهتر فرهنگ و تمدن ایران اسلامی در فرانسه تأثیر مهمی خواهد گذاشت. نکته مهم دیگر اینکه با امضای سند مهم نقشه راه درخصوص همکاری‌های بین دو کشور در زمینه‌های مختلف از سوی وزیران خارجه و در حضور رؤسای جمهوری دو کشور، چارچوب همکاری‌های جدید و همه‌جانبه ترسیم خواهد شد و فصل نوینی در مناسبات فیمابین گشوده خواهد شد. بدون تردید در سال آینده شاهد برنامه‌ریزی و تبادل هیأت‌هایی در سطوح و ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و پارلمانی خواهیم بود و با لغو شدن تحریم‌ها، همکاری‌های اقتصادی صنعتی دو کشور با شتاب جدید و چشمگیری مواجه خواهد شد.

***************************************

روزنامه جام جم **

از کجا به کجا! کژراهه «به فروش می‌رسد»!!

درست خوانده‌اید، غلط نوشته نشده، بله، از «کجا به کجا»، «به فروش می‌رسد» همان «کجا»ی دوم است که کژراهه امروز ماست.

چه چیزی به فروش می‌رسد یا برای چه چیزی خریدار پیدا کنم یا پیدا می‌شود. اینها از اصول بازاریابی تجاری است که خوشبختانه در ایران به‌درستی از تعبیر «آگهی بازرگانی یا تجاری» برای معرفی این نوع بازاریابی استفاده می‌شود.

اساس این‌گونه بازاریابی استفاده از نوع خاصی از گونه‌های ارتباطی است که به جای اطلاع‌رسانی و استدلال از شیوه‌های تحریک‌کنندگی و ترغیبی برای پذیرش پیام‌ها استفاده می‌کند. از این جهت این‌گونه ارتباطی در بازاریابی تجاری بسیار رواج‌یافته و در رسانه‌های گوناگون، تبلیغاتچی‌ها از همین شیوه‌ها برای فروش هر چه بیشتر کالاها استفاده می‌کنند.

متأسفانه به دلایل گوناگون، همین کژراهه که اساسا در مواقع بسیار محدودی شیوه درستی می‌تواند باشد (در جای خود به آن پرداخته خواهد شد) به‌تدریج در شئون گوناگون رسانه‌ای نفوذ پیدا کرده است. اما آنچه جای نگرانی شدید دارد نه نفوذ این شیوه در بازاریابی برای فروش کالاست که البته آن هم خطر نگران‌کننده‌ای دارد که در فرصت مناسبی باید تفصیلا مورد بحث واقع شود، بلکه نفوذ این روش در تبلیغات انتخاباتی است که خطر بسیاری برای آرمان‌های انقلاب و حفظ و حرمت خون شهدا و حرکت در مسیر عدالت، دارد. این شیوه به‌تدریج می‌تواند بین رانت‌های ثروت و قدرت سیاسی پیوندی محکم برقرار سازد و راه رسیدن به کرسی‌های مهم تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی نه از مسیر حقیقت و درستی بلکه از مسیری جدا از آن و حتی گاهی مسیر تزویر و فریب عبور نماید. این حقیقتی است که امروزه دنیای غرب در چنبره آن گرفتار شده و خلاصی از آن ندارد، چون پیوند رانت‌های اقتصادی و سیاسی آن‌چنان

درهم گره خورده که جدایی از آن کاری انقلابی است و چارچوب نظام محافظه‌کارانه سرمایه‌داری مصرفی کارکردی مثبت برای حفظ آن پیدا کرده است، لذا راه چاره‌ای نیست الا فریاد روشنفکرانی که هیچ قدرتی ندارند. اما نتایح حقیقی این شیوه تبلیغ و دور از چشم عامه مردم، آن‌چنان است که رئیس‌جمهور فعلی آمریکا آقای اوباما چند ماه پیش اعلام کرد، در آمریکا ثروتمندان رئیس‌جمهور تعیین می‌کنند. شاید به همین دلیل است که همواره در غرب اشرافیت در مسند قدرت بوده و خواهد بود و از این شیوه تبلیغ با تمام وجود دفاع می‌کند چون فقط او قادر است هزینه‌های بسیار گران این‌گونه تبلیغات را تأمین کند و مردم را با شیوه‌های اقناعی وادارد که او یا منتخبین او را برگزینند تا منافعش را از این طریق حفظ نماید و اصلحی که باید این کرسی را تصاحب کند یا باید خود و آرمانش را به رانت اقتصادی بفروشد یا از حضور برای رقابتی که امروزه، اساسا رقابت و جنگ میان رانت‌هاست، منصرف شود.

الحمدلله هنوز انتخابات کشور ما تا رسیدن به این چاه ویل فاصله دارد ولی اگر مسیر و نوع تبلیغات اصلاح نشود فروافتادن انقلاب و آرمان‌هایش در این ظلمت قطعی است. چه باید کرد؟ راه برون‌رفت و البته واقع‌گرایانه چیست؟

***************************************

روزنامه وطن امروز **

ایران آرام/محمدرضا کردلو

اسد، یکی از رفقای عراقی- فرانسوی‌ام، وقتی خبر بازداشت ملوانان آمریکایی در خلیج‌فارس توسط جوانان پاسدار نیروی دریایی سپاه را دیده و شنیده بود، به سرعت از طریق یکی از این شبکه‌های اجتماعی مکالمه‌اش را با من شروع کرد. بعد از سلام، بریده بریده و طوری که انگار عجله دارد برای رساندن پیام- با غلط املایی‌هایی که به خاطر مسلط نبودنش به فارسی طبیعی است- این کلمات را برایم می‌فرستاد: «شما نمی‌دانید چکار کردید؟ خیلی کار بزرگی است! خیلی. خیلی. 10سال است آمریکایی‌ها در عراقند، بیشتر از 60سال است که به واسطه اسرائیل، در منطقه هستند. هیچکس تا حالا اینطوری شکارشان نکرده بود. دست بسته و از پشت. طوری شبیه ترسوها. طوری که همه اقتدار تفنگداران آمریکایی می‌شکند. طوری که من و دوستانم داریم از خوشحالی گریه می‌کنیم. خیلی کار بزرگی کردید. نمی‌دانید آمریکایی متجاوز را اسیر کردن چقدر کار بزرگی است».

پشت سرهم داشت می‌فرستاد. چندباری برایش فرستادم: «می‌دانم اسد، می‌دانم». باز فرستاد: «همین که سریع جوابم را می‌دهی، یعنی نمی‌دانی. شما مثل ماهی‌هایی که داخل آب هستند، قدر آب را نمی‌دانید. فکر نکنم تا حالا صدای تیر تفنگ را شنیده باشی! شنیده‌ای؟ می‌شود کسی از شما برای کاری بیرون برود و مطمئن نباشید که آیا سالم برمی‌گردد یا نه؟ اما بغداد هفته‌ای یک بار بمبگذاری است. از جاهای دیگر هم خبر داری حتما. سوریه، لبنان، بحرین، لیبی، مصر و... اوضاع یمن را هم که می‌دانی لابد».

هرچه تایید می‌کردم، مصر‌تر می‌شد که بیشتر برایم توضیح بدهد که «ایران چقدر امنیت دارد». نمی‌دانم بیت «خوش‌تر آن باشد که سر دلبران/ گفته‌ آید در حدیث دیگران» اینجا مناسبت دارد یا نه. اما اسد مدام توضیح می‌داد و من مدام افتخار می‌کردم. تا به حال اینقدر به افتخار کردنم، افتخار نکرده بودم! «ایران آرام» ترجیع‌بند حرف‌هایش بود و ادامه می‌داد. حال و اوضاع پاریس را هم مثال زد و گفت: «ماشاءالله به شما و قائدتان. داعش تا قلب اروپا و زیر برج ایفل رسیده اما جرات نزدیک شدن به ایران را ندارد، ماشاءالله به شما. ماشاءالله».

چند روز پیش و بعد از تجلیل رهبر انقلاب از پاسداران نیروی دریایی، دوباره دیدم اسد صدایم می‌کند برای گفت‌وگو. پای کامپیوتر نشستم و شروع کرد: «حالا که قائد گفته «کار خدا بود» باید بیشتر حرف‌هایی که آن روز درباره «کار بزرگی» که کردید گفتم را بفهمی». چه باید می‌گفتم وقتی همه حرفش را قبول دارم که «ما مثل ماهی‌هایی هستیم درون آب که نعمت آب را آنطور که باید شکرگزار نیستیم».

اسد کمی سیاسی و نظامی نشست و برایم تشریح کرد که وسعت ماجرای بازداشت ملوانان و تفنگداران آمریکایی تا به کجاست. می‌گفت: شما جنگ نکرده را تمام کردید. عربستان و ترکیه با آن همه طمطراق‌شان پشت‌شان در دریا به آمریکا گرم بود که اگر چنین شود و چنان شود، چه خواهند کرد با حمایت و هدایت آمریکا در دریا. شما اما آنها را به کناری گذاشتید با این کار. تفنگداران کدخدای‌شان را چند ساعت، دست بستید و تحقیر کردید. تحلیل‌های او بود. من زیاد از این پیچیدگی‌هایی که می‌گفت مطلع نبودم و فقط به این فکر می‌کردم که پاسداران رفته‌اند و گل کاشته‌اند در بازداشت نیروهای آمریکایی، کیف و حالش را همه می‌کنیم. من که با خلیج‌فارس 5-4 تا عکس یادگاری بیشتر ندارم، طوری از سوی رفیق آنور آبی‌ام، به خاطر کارستان پاسداران در خلیج‌فارس، خطاب می‌شوم که انگار من بی‌سیم زدم و آمریکایی‌ها را به هراس آوردم! انگار من بازداشت‌شان کردم. انگار من کاری کردم که دیگر جرات نکنند دور و بر خلیج‌فارس آفتابی شوند! به دوست دیگرم گفتم: می‌بینی! وقتی یک ایرانی «کار درست و بجا و عالی» انجام می‌دهد، همه سربلند می‌شویم. آمریکا بعد از برجام می‌خواست خود را نشان بدهد که «کار خدا»، کار دستشان داد. ذلیل شدند در دنیا. تحقیر شدند پس از برجام. تعریف‌های اسد از ایران و اقتدار و امنیتش و اینکه کابوس آمریکا و اسرائیل و عربستان شده، تمامی ندارد. هر روز تحلیل‌هایش نوتر می‌شود. می‌گوید: شما همه اینها را به خاطر وحدت‌تان دارید. به خاطر اینکه وقتی انتخابات می‌شود، صف می‌ایستید برای رای دادن.

فکر کردم، دیدم وقت انتخابات هم، هر یک نفری که بیشتر در انتخابات شرکت می‌کند، همه سربلند می‌شوند؛ همه.

***************************************

نام:
ایمیل:
نظر: