صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۹  ، 
شناسه خبر : ۲۹۱۹۰۹
فقدان متولي واحد در رأس مجموعه‌هاي فرهنگي يا نبود هماهنگي کامل در ميان آنها نيز از ديگر ضعف‌هاي کليدي در اين عرصه است. همچنين نبود يک الگوي اسلامي- ايراني جامع براي پيشرفت فرهنگي نيز از عوامل مؤثر ديگري است که در ولنگاري فرهنگي نقش‌آفرين شده است
پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی
یادداشت: نمايندگان مجلس شوراي اسلامي روز گذشته به ديدار رهبر معظم انقلاب اسلامي رفته بودند تا در اولين گام ضمن بيعت با معظم‌له، مهم‌ترين دغدغه‌ها و رهنمودهاي ايشان را سرلوحه اقداماتشان قرار دهند. معظم‌له در اين ديدار ضمن برشمردن اولويت‌هاي مجلس، پس از اشاره تفصيلي به مسئله اقتصاد مقاومتي و ضرورت رفع رکود، بيکاري و...، به اهميت مقوله فرهنگ اشاره کردند و آن را در بلندمدت، بسیار مهم‌تر از اقتصاد دانستند. نکته حائز اهمیت در اين ميان آنجايي بود که رهبري با صراحت اعلام داشتند: «در مسئله فرهنگ، بنده احساس يک ولنگاري مي‌کنم.»
اين ولنگاري را بايد محصول بي‌برنامگي و نداشتن راهبردي کلان دانست که خود را هم در عدم توليد کالاي فرهنگي مفيد و هم در جلوگيري نکردن از توليد کالاي فرهنگي مضر نشان مي‌دهد. چنانچه در عرصه هنر و فرهنگ شاهد آن هستیم که برخي از فعالان این عرصه اعتقاد چنداني به هنر متعهد ندارند و با وادادگی ذهنی در برابر فرهنگ غرب جز به گرته‌برداري از بيگانگان نمي‌انديشند. طبيعي است که خروجی چنين اذهاني چيزي جز غربزدگي و ترويج سبک زندگي غربي نخواهد بود!
فقدان متولي واحد در رأس مجموعه‌هاي فرهنگي يا نبود هماهنگي کامل در ميان آنها نيز از ديگر ضعف‌هاي کليدي در اين عرصه است. همچنين نبود يک الگوي اسلامي- ايراني جامع براي پيشرفت فرهنگي نيز از عوامل مؤثر ديگري است که در ولنگاري فرهنگي نقش‌آفرين شده است. وجود يک نقشه راه و الگوي راهنما و استاندارد پيش روي فعالان فرهنگي مي‌تواند به معياري آشکار براي قضاوت و تصميم‌گيري براي ايشان بدل شود.
در اين ميان مسئله نظارت نيز يکي ديگر از ضرورت‌هاي کار فرهنگي است که بايد براي آن چاره‌اي انديشيد تا از دايره سليقه‌ها خارج شود و اشراف کاملي بر سلامت محصولات فرهنگي وجود داشته باشد.
ضمن آنکه منطق نظارت و فيلترينگ نيز بايد با سياست‌هاي تبليغي اثرگذار به مقوله‌اي مورد قبول عموم جامعه بدل شود.
نام:
ایمیل:
نظر: