یاددداشت: عیبها و نقصهای فردی ما پیامدهای اجتماعی و امنیتی برای جامعه به دنبال دارد؛ در حدیثی از امیرالمؤمنین علی(ع) داریم که میفرمایند: «الْبُخْلُ عَارٌ»؛ «بخل ننگ است». در اسلام سفارش بسیاری به سخاوت و گشادهدستی شده است؛ بخیلترین مردم درباره مال خود سخاوتمندترین آنها درباره آبروى خویش است. منظور حدیث این است که بخیل با جمع کردن مال و دارایی و فروگذاری از احسان و بخشش، دنیا و آخرت خود را از بین میبرد. هنگامی که این صفت رذیله در جامعه رشد کند، احتکار، گرانفروشی، کمفروشی، سرقت، اختلاس و دهها بیماری اجتماعی و اقتصادی جامعه را فرا میگیرد. یکی از بیماریهایی که هم علت و هم معلول آن بخل است، افزایش ثروت به هر قیمتی و با هر شیوهای است. این همان بیماری نقدینگی یا سونامی نقدینگی است که تأثیرات مخربی بر اقتصاد کشور داشته که مهمترین آن، ایجاد رکود اقتصادی و تورم شدید بوده است. التهابات بزرگ اقتصادی در کشور مانند گران شدن سکه، خودرو و مسکن ناشی از افزایش نقدینگی و بیتوجهی به امر تولید است. اگر این صفت رذیله فردی یعنی بخل و حرص در اندوختن مال و زالوصفتی از جامعه دور نشود، در آینده نباید انتظار پیشرفت و تحول جدی در کشور را داشته باشیم؛ زیرا گلوله برفی نقدینگی روز به روز بزرگتر میشود و طرحهایی مانند مالیات بر درآمد نیز نمیتواند آنها را مهار کند.
تأمل در این حدیث کوتاه نشان میدهد، نظام اجتماعی اسلام اولاً در بحث معضلات اجتماعی، امنیتی، سیاسی و حتی خانوادگی دارای یک سیستم کاملاً آیندهپژوهانه است و با پیشبینی برخی آسیبها درصدد اصلاح جامعه و نظام سیاسی برآمده است که در صورت رعایت آن اقتدار جامعه و ساخت درونی آن قدرت مییابد؛ همانگونه که حضرت امام(ره) در وصیتنامه الهیـ سیاسی خود میفرمایند: «ما مفتخریم که کتاب نهجالبلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهاییبخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است.» باید از این بیانات افتخارآمیز برای اصلاح جامعه استفاده کنیم، اگر وعاظ، خطبا و نویسندگان این احادیث را به باور درونی مردم تبدیل کنند، بهترین کمک را برای تحقق گام دوم انقلاب کردهاند.