از ابتدای پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی هر لحظه در حال نبرد با جبهه استکبار به سردمداری آمریکا بودهایم و مؤلفه اصلی و علت برد ما در این مبارزه، نامتقارن و غیرقابل پیشبینی بودنمان بوده است و همچنین با هوشیاری و دشمنشناسی بیبدیل امامین انقلاب، نیروهای نظامی و مسئولین نظام، تمام نقشهها و حربههای دشمن نقش بر آب شده است. از این نمونهها زیاد داشته و داریم: تداوم جنگ تحمیلی پس از فتح خرمشهر، منتظر گذاشتن آمریکا پشت در مذاکره، معرفی رژیم صهیونیستی بهعنوان غده سرطانی و پایبندی به آرمانهای فلسطین، پافشاری در حفظ سوریه و صدها موضوع دیگر که هرکدام اوج دشمنشناسی و اتخاذ تصمیمات خاص برخلاف تصورات و برآوردهای مرسوم سیاستمداران دنیاست.
از هفتههای گذشته رسانهها به یکباره با اعلام خبر حرکت نفتکشهای غولپیکر با پرچم جمهوری اسلامی ایران بهسوی سمبل مبارزه با امپریالیسم و استکبار در حیاطخلوت امریکا، دنیا را که در شوک اخبار لحظهای کرونا بود، متعجب و دوچندان شوکه کرد؛ باز هم تصمیمی بزرگ که تمام معادلات را به هم ریخت؛ گزارهای که هیچکس در دنیا بدان فکر هم نمیکرد، عملیاتی شد تا جایی که هر رسانهای از ظن خود به تفسیر آن پرداخت و برخی رسانهها هم هنوز در شوک این خبر سکوت کردهاند.
نشریه تایمز تیتر زد: «ایران اهداف نرم زیربنایی امریکا را هدف قرار داده است.» در این تحلیل آمده است: «حرکت ناوگان ایران یک شوک محاسبه نشده برای دولت ترامپ بود که تحریمهای شدیدی را برای هر دو کشور ایران و ونزوئلا وضع کرده است. اکنون ایران و متحدانش به جهان اعلام کردهاند که میتوانند علیرغم شدیدترین تحریمها، به آمریکای لاتین وارد شوند و تحریمهای ایالاتمتحده را دور بزنند و این یعنی ضربه نرم ایران به اهداف زیربنایی امریکا در منطقه.»
این کار جمهوری اسلامی ایران حداقل چاله کردن دکترین ۱۹۷ ساله امنیتی امریکا- موسوم به دکترین مونروئه- باشد. در پایان فقط و فقط میتوان گفت: این اقدام شجاعانه و آشکار جمهوری اسلامی ایران، ضربهای سخت بر پیکر اهداف نرم امریکا بود.
نویسنده: حامد شیرخدا