یادداشت: افراطگرايي و راديکاليسم، معضلي مهم در فضاي سياسي و حکمراني است که اگر جريانهاي سياسي در دام آن بيفتند، نظام سياسي را نيز دچار معضلاتي خواهند کرد. اولين آثار سوء چنين انحرافي، تنگ شدن فضاي سياسي کشور و محدود شدن دايره آزادي است؛ چراکه نظام سياسي در مقابله با رشد راديکاليسم، ناخودآگاه فضاي سياسي را نيز تنگتر خواهد کرد. راديکاليسم همچنين بر آتش خشونت در جامعه ميدمد و عواطف و احساسات را سرشار کرده و از عقلانيت و تدبير ميکاهد و مانعي بر سر توسعه و پيشرفت کشور خواهد بود. در اين ميان اين فرصتطلباناند که بيشترين بهره را از رشد راديکاليسم و تندروي در جامعه خواهند برد!
نکات تحليلي: ناکامي اصلاحطلبان در اداره کشور در طول سالهاي اخير و پس از ناکامي دولت موردحمایت ايشان و ليست اميد در مجلس دهم، موجب شده تا اقبال عمومي به اين جريان کاسته شود که اوج آن عدم کسب رأی در انتخابات مجلس يازدهم بود. اين وضعيت سرنوشت انتخابات 1400 را نيز براي این جریان تیرهوتار کرده و ظرفيت را براي رشد راديکالها در آن فراهم کرده است. کنارهگیری محمدرضا عارف از اين اردوگاه خود نشانه ديگري از حاشیهنشینی اعتداليون و رشد رادیکالها در اين اردوگاه است. ميداندار اين روزهاي اردوگاه اصلاحطلبان، سعيد حجاريان، مصطفي تاجزاده، عمادالدين باقي و عليرضا علويتبار هستند که قلمهای تند خود را بهجانب نظام نشانه رفتهاند؛ يکي در حمايت از نامه سرگشاده موسویخوئینیها قلمفرسایی کرده و حتي منتقدين درون اردوگاهي خود را تهديد و تخريب ميکند. ديگري تلاش دارد تا لبه تيز تهاجماتش را به سمت رهبري نشانه رفته و ناکارآمدي دولت اصلاحطلبان را به پاي رهبري نظام بزند و وضعيت نابسامان اقتصادي امروز کشور را محصول تدابير معظمله و اقدامات نهادهاي منسوب ايشان بداند! ديگري براي ناآرامي و آشوب، تئوريپردازي ميکند و آخري با صراحت از عدم اعتقاد به قانون اساسي، حکومت اسلامي و ولایتفقیه سخن گفته و رسماً مروج سکولاريسم شده است.
نکات راهبردي: در مواجه با اين جريان بايد به دو نکته توجه نمود: اول آنکه ميدانداري چنين افرادي در اردوگاه اصلاحطلبان به واگرايي اين اردوگاه از نظام خواهد انجاميد که بدون شک با تبعات غيرقابل جبراني همراه خواهد بود. فراموش نبايد کرد که سردمداری اين طيف در سال 1388، تقریباً تمام پيشينه و سرمايه سياسي - معنوي اصلاحطلبان را به فنا داد و جز درگير نمودن کشور دستاوردي براي آنان به همراه نداشت. لذا عقلاي قوم اصلاحطلب بايد فعال شده و افراطيون را مهار کنند! دوم آنکه مردم و افکار عمومي در برابر اين خط بايد هوشيار بوده و اجازه ندهند تا افرادي که جز به منافع حزبي و جناحي خود نميانديشند، ميداندار مديريت افکار عمومي نیز شوند. امروز مشکلات اقتصادي حاصل از تحريم و کرونا به اندازه کافي چرخ روزگار را بر تودهها سخت کرده است، بر اين وضعيت، تبعات ناشي از رشد راديکاليسم را نيفزاييم. (نویسنده: مهدی سعیدی)