همه ما ماه هاست که به اشکال مختلف در معرض ویروس کرونا و حواشی آن قرار داریم. یکی از این حواشی متاثر شدن بهداشت روانی ما از این وضعیت به خصوص است که به شدت دچار خدشه شده است و اغلب هم توجه چندانی به آن نمی کنیم. در حالی که توجه به وضعیت روانی مان تحمل این شرایط دشوار را برای ما کمی راحت تر می کند و روزهای دشوار را به گونه ای بهتر پشت سر می گذاریم.
تا همین چند ماه پیش داشتیم زندگی مان را می کردیم؛ نه بی دغدغه که کم دغدغه بودیم. به راحتی به خرید و بازار می رفتیم . به پارک می رفتیم و قدم می زدیم. دست کودکان مان را می گرفتیم و به دیدن خانواده و دوست و عزیزان مان می رفتیم و خیلی کارهای دیگر که تکرار دوباره آن ها برای همه ما تبدیل به یک آرزو شده است. این روزهایی که دنیا درگیر ویروس کرونا شده است قطعا روزها و شب ها به همه سخت می گذرد و این تنها ما نیستیم که زندگی مان وارد چالش تازه ای شده است. اما چطور می شود این روزها کمی حال مان بهتر شود و البته که فرض را بر این باید بگذاریم که ممکن است در ماه های آینده همچنان کرونا همنشین ما باشد، پس بهتر است زودتر دست بجنبانیم.
ما والدین الگوی بی چون و چرای کودکان مان هستیم. ما مدام زیر ذره بین بچه ها هستیم. واکنش های ما هم در برابر ویروس کرونا به شدت روی آن ها تاثیر می گذارد. باید مراقب باشیم که اگر این شرایط نگرانی هایی را در ظاهر و درون ما موجب شده، بچه ها این تغییرات غیرعادی را خیلی خوب متوجه میشوند و آنها هم حال و روزی شبیه ما خواهند داشت. البته که واکنش های آنها ممکن است متفاوت باشد . مثلا بیقرار باشند و یا مدام گریه کنند. مهمتر از این واکنشها این است که ما اجازه ندهیم بچه ها بیحد و اندازه در معرض آسیب های روانی کرونا قرار بگیرند. لازمه آن این است که خود ما در جایگاه والدین مرتب در معرض اخبار کرونا قرار نگیریم. به این معنی که مرتب اخبار را پیگیری نکنیم و آمار مرگ و میر را.در همین حد و اندازه که بفهمیم شرایط عادی نیست و باید به شکل صحیح مراقب باشیم و بهداشت را آن گونه که دست اندرکاران محموعه بهداشت و سلامت جامعه تاکید می کنند؛ رعایت کنیم کافی است و باقی وقت و انرژی مان را معطوف به بچهها کنیم. البته که به بچه ها متناسب با سن و درک شان شرایط را مختصر توضیح بدهیم و اطمینان خاطر به آنها بدهیم که ما همیشه کنارشان هستیم. این روزها که بچه ها بیشتر از قبل در کنار ما هستند را غنیمت بشماریم. با آنها بیشتر بازی کنیم به ویژه بازیهایی که باعث تخلیه انرژی بیشتری از بچهها میشود، چرا که طبیعتا از وقتی که بچه ها از خانه بیرون نمیروند به خاطر تحرک کمتر، انرژی شان هم کمتر تخلیه میشود. تا جایی که ممکن است آنها را در کارهای خانه مشارکت بدهیم، به طور مثال با توجه به سن و توانمندی بچه ها کمی به آنها فرصت تجربههای تازه بدهیم و همین طور مسئولیت هایی را که از عهده آنها خارج نیست. این کارها بیشک حس خوشایند و مفید بودن را در بچه ها باعث میشود. سر آنها را کمی هم با گل و گیاه گرم کنیم. مسئولیت آب دادن به گلها را به آنها بسپاریم. شادی را این زمانها در چهرهشان خواهیم دید. با آنها کتاب بخوانیم و سفر کنیم به دنیای شخصیتهای کتاب و درباره آنچه خواندیم و شنیدیم حرف بزنیم.
بچههای کوچکتر با آب بازی بسیار آرامش پیدا میکنند. حالا که اغلب ما محصور در زندگی آپارتمانی هستیم یک لگن آب در حمام این امکان بازی مهیج را برای بچهها فراهم میکند. کمی هم رنگ انگشتی (که به راحتی باآب پاک میشود) به دست شان بدهیم تا دیوارهای حمام را نقاشی کنند و از آب و نقاشی توامان لذت وافر ببرند. اجازه ندهیم بچهها مدام پای تلویزیون بنشینند و یا با گوشی و تبلت سر و کار داشته باشند که عوارضشان بعدا هویدا شود. این روزها فرصت خوبی است به بچه ها نظم را بیش از پیش بیاموزیم. با همکاری خودشان اتاق و اسباب بازیهایش را مرتب (البته نه وسواس گونه) جمع کنیم تا این عادت خوب نظم به راحتی در آنها نهادینه شود، ضمن آنکه هر روز یک سرگرمی تازه دارند.
خود ما والدین هم این روزهای سخت را باید با انجام فعالیت هایی که حال ما را خوب می کند؛ تلطیف کنیم. گاهی خریدن یک گلدان کوچک شاید روی یک فرد علاقمند به گل و گیاه آن چنان تاثیر شگرفی می گذارد که به نظر عجیب برسد. مهم این است که ما این روزها علایق مان را در چارچوب خانه مورد بی مهری قرار ندهیم. خواندن کتاب های رمان ما را از فضای موجود و استرس زا دور می کند . تماشای فیلم های مورد علاقه مان هم حال ما را خوش می کند. کلاس های مجازی هم فرصت خوبی است اگر امکانش فراهم باشد. بنابراین کمی دنبال علایق تان بروید که قبلا مترصد فرصتی برای آموختن شان بودید.
یادمان باشد این روزها برخی از مشاغل عملا از بین رفتهاند و یا درآمدشان به حد ناچیزی رسیده است. مثلا اگر قبلا از کسی برای نظافت منزل کمک میگرفتید او حتما روی درآمد کاری که شما به او محول میکردید، حساب باز کرده بود .اما این روزها کمتر کسی از آنها کمک میگیرد و اغلب همه جانب احتیاط را برای ارتباطات غیرضروری در پیش میگیرند. کمک ماهیانه ما در حد بضاعت مان میتواند باری از روی دوش آنها بردارد، ضمن آنکه انجام کار خیر بسیار زیاد حال روحی و روانی ما را خوب میکند. این روزها از کمک به نیازمندان و به تبع آن حال درونیمان غاقل نباشیم. این روزها دلمان برای خیلیها هم تنگ میشود، از دوست و آشنا گرفته تا همسایه و همکار قدیمی! پس تا دیر نشده با آنها تماس بگیریم و جویای حالشان باشیم و خاطرات روزهای خوش را با هم مرور کنیم. این روزها اصلا فرصت خوبی برای قهر و کینه و ناراحتی نیست.تا میتوانیم مهربانی بکاریم تا هم حال خودمان خوب شود هم حال دیگران.