صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۲  ، 
شناسه خبر : ۳۲۶۵۴۴
فائزه هاشمی، دختر حاشیه دار آیت الله هاشمی و از فعالان فتنه 88 به تازگی با توهینی آشکار گفته است: «دموکرات ها قبلا هم روی کار بودند، اگر ما از این رفتارهای غیر معقول دست بر نداریم فرق آنچنانی در دراز مدت ندارد»! البته که از رفیق بهائیان و تکمیل کننده پازل آمریکایی ها برای اجرای نقشه های شوم علیه ملت ایران نمی توان غیر از این اظهارات انتظار دیگری داشت. اتفاقا هیات حاکمه آمریکا هم همواره امیدشان به همین افراد و رسانه های آنها در داخل ایران بوده است. حتی سران صهیونیست‌ها علنا اصلاح طلبان را خط مقدم جنگ با نظام جمهوری اسلامی معرفی کردند ولی اصلاح طلبان نسبت به این موضع واکنش خاصی نداشند. روز شنبه هم روزنامه آرمان، رسانه شهرت یافته به رسانه خاندان هاشمی در واکنش به ترور شهید محسن فخری زاده، با تیتر «تله تنش»، عدم انتقام را توصیه کرد تا دست بایدن برای بازگشت به مذاکرات و برجام بسته نشود. آن طور که مشخص است یک عده از اصلاح طلبان همکار همه زمانه آمریکایی ها هستند، اوباما، ترامپ و بایدن ندارد. فتنه، انتخابات، مذاکره و برجام هم ندارد.

گفتنی است از پنج شهید هسته ای ترور شده توسط سرویس های خارجی وابسته به امریکا و اسرائیل، چهار نفر از آنها در زمان حاکمیت اوبامای دموکرات و شهید پنجم یعنی شهید فخری زاده، بعد از انتخاب بایدن و در کمتر از پنجاه روز مانده به آغاز ریاست جمهوری او به عنوان یک چهره دموکرات به شهادت رسید.

 بخش های مهم اظهارات فائزه هاشمی را در ادامه خواهید خواند:

*جریانی که پدرسالار است حزب اتحاد ملت است که نزدیکترین به آقای خاتمی است، جریان اصلاحات را آقای خاتمی رهبری میکند و ایشان هم بیشتر تحت تاثیر نظرات و افکار این حزب است. مواردی بوده که کارگزاران با آقای خاتمی در یک موضوعی بحث کرده اند، پیشنهاد دیگری داده اند اما ایشان بدون منطقی آن را قبول نکرده یا منطق ضعیفی داشته که قابل قبول نبوده است.بنظرم اینگونه که می گوئید نیست.

*من از کسانی بودم که سال ۹۸ در انتخابات مجلس شرکت نکردم و در چند مصاحبه هم گفتم که نه تنها منطقی برای مشارکت در این انتخابات نیست، برعکس دلایل قوی برای عدم مشارکت وجود دارد. از آن موقع تا کنون هم نکته مثبتی که انگیزه برای رأی دادن در انتخابات ۱۴۰۰ بوجود آورده باشد اتفاق نیفتاده.

*من اگر امریکایی بودم و یا به عنوان یک شهروند جهانی اگر حق رأی داشتم به آقای ترامپ رای نمی دادم، ولی برای ایران ایشان را ترجیح می دادم. دموکرات ها قبلا هم روی کار بودند، اگر ما از این رفتارهای غیر معقول دست بر نداریم فرق آنچنانی در دراز مدت ندارد، بعد از یک تأثیر روانی کوتاه مدت باز همان آش و همان کاسه است.

*چون عملکرد اصولگرایان معلوم سال‌ها است که معلوم است و اصلاح طلبان هم در این چند سال اخیر در مجلس و شهرداری ها و شورای شهر و ریاست جمهوری عملکرد خودشان را نشان دادند. بنظر می رسد هدف اصلی برای مدیران بیشتر بقا است تا توجه به شاخص های توسعه و پیشرفت و کشورداری خوب. اعتقاد دارم که اگر کشور می خواهد در مسیر درستی قرار گیرد باید از دست این دو جریان سیاسی خارج شود و یکسری مدیر واقعی غیر ایدئولوژیک که یا حذف شده اند، یا خود کنار رفته اند و یا از کشور رفته اند بر سر کار بیایند. دچار سوء مدیریت هستیم و با این شاخص های مدیریتی موجود حتی در دولت آقای روحانی هم کمتر مدیر شایسته ای انتخاب شد و حتی در شهرداری ها هم، انتهای مدیریت ما همین است، من اعتقاد ندارم که آقای روحانی فقط دچار فشارها و موانعی بوده که اصولگراها برای او ایجاد کردند، بخشی از آن هم به سوءمدیریتی برمی گشت که در دولت وجود داشت.

*تصمیمات در شورای شهر بر اساس رأی اکثریت است، محسن یک نفر بین ۲۱ نفر است، محسن مدیریت رأس را به تنهایی ندارد محسن قبلا در مترو و دانشگاه آزاد بوده و مدیریت موفق خود را نشان داده، اینجا خودش تصمیم گیر نهایی نیست و مجموعه باید تصمیم گیری کند. عملکرد شورای شهر و شهرداری ها هم عملکرد مناسبی نبوده.

*متأسفانه خود اصلاح طلبان هم دموکرات نیستند و در درون خودشان اعتقاد واقعی به دموکراسی ندارند، این موضوع به لیدری آقای خاتمی هم برمی گردد، در شورای عالی اصلاح طلبان افراد بیشتر بر اساس سلیقه آقای خاتمی حضور دارند.

*ما به چه کسی رای دهیم؟ به اصلاح طلبی که وقتی وارد حاکمیت می شود همان شود؟ به کسی  که عملکرد اصلاح طلبی نداشته باشد؟ چرا رأیمان را به صندوقی بیاندازیم که باعث تقویت سیاست های اشتباه شود و فایده ای برای کشور و جامعه و مردم هم نداشته باشد.

*واقعیت این است که در سال ۹۲ آقای عارف در مجموعه اصلاح طلبان رأی نیاورد. کسانی که به آقای روحانی رسیدند هم بخاطر حمایت بابا بود (که متاسفانه بعد از فوت بابا ایشان یک مدل دیگر شد و نمی دانیم آن قدرت و قوت کجا رفت و چگونه ناپدید شد و در مسیر غلطی قرار گرفت) به هرحال منطقی این است که اگر بخواهند شرکت کنند با یک کاندیدا بیایند.

*الان مهم نیست رئیس جمهور زن داشته باشیم اما بحث این است که این حق ضایع شده زنان احیا شود و کلمه رجل سیاسی فقط شامل مردان نباشد.

*آقای سید احمد خاتمی شما که عضو فقهای شورای نگهبان هستید و قرآن بلدید آیا نمی‌دانید رجل به معنای انسان است؟

*تاکنون عملکرد آنچنانی از مجلس یازدهم ندیده ام. باید به اینها گفت که نگران انتخابات ۱۴۰۰ نباشید، آنهایی که می خواهند به شما رای دهند پای صندوق می آیند و آنهایی که نمی خواهند به شما رای دهند پای صندوق ها نمی آیند، یعنی شما رأی می آورید، بنابراین نیاز به این همه جنجال و هیاهو و بی تقوایی نیست.
برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: