صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۱  ، 
شناسه خبر : ۳۳۲۴۷۶

کیهان

 

۱- تا شروع ‌کار دولت جدید چند روزی بیشتر باقی نمانده است. دولتی که برنامه اصلی خود را بر محور عدالت‌گستری و فسادستیزی قرار داده است و رعایت حرمت مردم و حفظ کرامت خداداده انسانی آنها را بر خود فرض می‌داند. «حفظ کرامت مردم شرط کار در این دولت است... باید کرامت مردم را حفظ کرد...» این سخن را چند روز پیش رئیس‌جمهور منتخب در مشهد مقدس و در جوار مرقد امام علی‌بن موسی‌الرضا(ع) بر زبان آورد و بر آن تاکید کرد.
۲- امروز، کشور شاید بیش از هر وقت دیگر و مثل دوران دفاع مقدس به مدیریتی جهادی و مومنانه احتیاج دارد. با پشت میز نشستن و از جای خود تکان نخوردن و حاکم کردن سیستم خشک بوروکراسی و سلسله مراتب متصلب و فاصله‌گذاری با مردم و متن جامعه نه تنها هیچ مشکلی از مشکلات حل نمی‌شود بلکه اضافه هم می‌شود که شده است. مشکلات امروز مردم شریف، نجیب و مقاوم خوزستان یکی از بارزترین و تازه‌ترین نمونه‌هاست. لذا باید آستین همت را بالا زد و همراه و هم‌نفس با مردم وارد میدان کار و خدمت بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر شد. وانگهی همه علی‌الخصوص برخی از مسئولان کشور و خاصه مسئولان و مدیران ارشد باید باور داشته باشند و هرگز فراموش نکنند که اینجا یک کشور به تمام معنا انقلابی است. انقلابی اصیل و از جنس قیام انبیاء بزرگ الهی با همان اهداف و آرمان‌ها و همان دوستان و دشمنان. دوستانی تا پای جان مقاوم و وفادار و دشمنانی پلید و آشتی‌ناپذیر. این واقعیتی است که نباید کتمان یا فراموش کرد. کتمان و فراموشی این واقعیات و به جای آن رویابافی و خیال‌پردازی برای بزک کردن و غیرواقعی جلوه دادن واقعیت سرچشمه و ریشه همه مشکلات و ناکارآمدی‌ها و تنگی‌ها و سختی‌های خود ساخته است. موجب نفهمیدن اصل مسئله و تشخیص چرایی درد است و وقتی مسئله فهمیده نشد چگونه می‌توان برای حل آن اقدام کرد و راه و درمان درست و کارساز پیدا کرد؟
۳- راستی آن است که ملت ایران با انقلاب خود خواب خوش استکبار را به کابوس تبدیل کرده است. نقشه‌های او را در منطقه و بلکه جهان بر هم زده است نقشه‌هایی مثل «نیل تا فرات» و... امثال آن. چهره مخوف و شرور او را از پس نقاب متمدن‌نمایی و حقوق بشر و اومانیسم و... افشا و رسوا کرده است، دست جنایتکار و آلوده به خون ملت‌های ستمدیده و مسلمانان مظلوم منطقه و... را که در دستکش مخملین پنهان کرده بود، برای همه، جز کسانی که اصرار در نفهمیدن دارند و یا خود را به خواب زده‌اند،«رو» و مشت او را باز کرده است و... از همه بدتر! ایران اسلامی امروز به عنوان الگوی مقاومت و ایستادگی در مقابل قلدران و زورگویان زمان و زمین در آمده و برای ستمدیدگان خاصه امت بزرگ اسلامی که با دشنه استعمار قطعه قطعه و متفرق گشته، مایه الهام و اعتماد به نفس شده است. بنابراین کینه و دشمنی عمیق و پایان‌ناپذیر نظام سلطه با انقلاب اسلامی به‌راحتی قابل فهم و درک است و اگر استکبار جنایتکار و جهانخوار، رفتاری غیر از این با انقلاب اسلامی و پدیدآورندگان و نقش‌آفرینان اصلی و بالاخره مصرترین و موثرترین تداوم‌دهندگان آن یعنی «مردم ایران» داشته باشد باید تعجب و در ماهیت استکبار شک کرد.
4- با تکیه بر این واقعیات غیرقابل انکار، عقل سلیم چنین حکم می‌کند که این سوی میدان هم باید همواره هشیار و بیدار باشد و باور داشته باشد که حتی اگر با کسی دشمنی نداشته باشد، و به کار خود مشغول باشد، دشمنانی سرسخت و لجوج دارد که اصلا اصل وجود و حضور او را روی خاک برنمی‌تابند، لذا آن و لحظه‌ای او را به حال خود رها نمی‌کنند. این منطق استکبار در طول تاریخ و همه روزگاران بوده است.مگر وقتی پیامبر خدا(ص) بر اثر فشارها و جنایت‌ها و شرارت‌های مستکبران مکه، راه هجرت را در پیش گرفت و کیلومترها آن‌سو‌تر در مدینه (که آن زمان حدود ۹ تا ۱۲ روز فاصله بود) رحل اقامت افکند ابوسفیان و همپالگی‌هایش دست‌بردار بودند. برخلاف القائات و دروغ‌بافی‌های کاتبان جیره‌خوار استعمار و باور مشتی هویت‌باخته که بی‌اجازه غرب پلک هم نمی‌زنند، این پیامبر نبود که با زور و تهدید از آنها می‌خواست مسلمان شوند (البته پیامبر همه را به اسلام «دعوت» می‌کرد) بلکه این جریان ‌اشرافی مستکبر مکه بود که با گستاخی و غرور تمام وجود و حضور فرستاده خدا را نمی‌توانست روی زمین تحمل کند، بعد از ماجرای هجرت هم پیامبر را تحت فشار قرار داده بود که دست از دعوت خود بردارد و(العیاذ بالله) به امانت و مسئولیتی که خداوند به او سپرده بود، خیانت کند! و هم مسلمانان را تهدید و ارعاب می‌کرد که دست از اسلام بردارند و به پرستش‌های جاهلانه و معبودهای دروغین بازگردند. این منطق استکبار است که همه را ذلیل و سیلی‌خورده خود می‌خواهد و آیینی جز مرام و مکتب خودش را قبول ندارد و جز منافع خود هر منفعت دیگری را غیرمشروع و باطل می‌داند. برخورد و رفتارش با پیامبران الهی و رسولان مرسل و مصلحان بشری چنین بوده و با کسانی هم که در مسیر آن رهبران راستین گام برمی‌دارند همین است و خواهد بود...
5- منطق و تاریخ و تجربه (نه صرفا هیجان و عواطف) می‌گوید برای حل مشکلات مردم، پیشرفت کشور و تحقق اهداف انقلابی، باید علی‌الخصوص از دشمن مستکبر قطع امید کرد.به‌جای ژست دمکراتیک و روشنفکری گرفتن و تلاش برای به‌دست آوردن دل دشمن نابکار و دنباله‌های داخلی و پرمدعایش (که هیچ وقت دلشان با انقلاب و عزت مردم و استقلال ایران صاف نمی‌شود) با روش‌های انقلابی برخاسته از باورها و اعتقادات، «مردم» را که ۴۲ سال پای کار انقلاب ایستاده‌اند، دریابید. ظرفیت‌های درون، سرمایه‌های مادی و طبیعی خداداده و نیروی سرشار و توانمند انسانی را اجر و ارج نهید و با مدیریت، برنامه‌ریزی، تدبیر، دلسوزی و غیرت برگرفته از ایمان، از آن در جهت تحقق اهداف ملی و آرمان‌های اعتقادی استفاده بهینه کنید. این کاری است که رهبری انقلاب از اولین روز پیروزی تا همین امروز بر آن تکیه داشته و آن را باطل‌السحر تهدید‌ها و تحریم‌ها و خباثت‌های دشمنان علیه این ملک و ملت مطرح کرده‌اند. همین چند روز پیش رهبر معظم انقلاب بعد از دریافت دُز دوم واکسن ایرانی برکت با ‌اشاره به بدقولی فروشندگان واکسن، تاکید کردند: «این مسئله یک بار دیگر به مردم و مسئولین کشور یادآوری کرد که تکیه بر دیگران موجب بروز مشکلات می‌شود، بنابراین باید بتوانیم در همه مسائل روی پای خودمان بایستیم...»
6- یکی از دستاوردهای بی‌گفت‌وگوی عدالت‌گستری و فسادستیزی، حفظ حرمت مردم و کرامت انسانی آنهاست. برای همین است که بزرگ‌ترین ماموریت پیامبران الهی حاکمیت عدالت است، فقط و فقط در سایه قسط و عدالت است که بزرگ‌ترین هدف رسالت آنها که «انسان‌سازی» است متحقق می‌شود. جامعه‌ای که در آن عدالت جدی گرفته نمی‌شود هرچه باشد بی‌تردید جامعه الهی و اسلامی نیست. ناگفته پیداست که حاکمیت عدالت و حفظ کرامت انسانی مثل هر چیز دیگر با حرف و سخن میسر نمی‌شود و به عوامل و ابزاری نیاز دارد‌. یکی از کارسازترین این ابزار که مادر و مولد ابزار و عوامل تاثیرگذار بعدی است «شایسته‌سالاری» است. همان که باز علاوه‌بر تاکید علم و تجربه بشری به‌شدت از سوی رهبران الهی بر آن توصیه و سفارش شده و در سیره و سنت آن بزرگواران به کرات دیده شده. «ماجرای غدیر» یکی از بارزترین و مشهور‌ترین نمونه‌ها برای نشان دادن جایگاه رفیع اصل شایسته‌سالاری در نزد انبیا و بالاتر از آنان خدای خالق است. با رعایت این اصل و سپردن کار مردم و امور جامعه به دست شایستگان است که اولا عملا حرمت مردم حفظ شده و کرامت انسانی آنان رعایت شده و ثانیا اصلا می‌توان به حاکمیت عدالت و سلامت جامعه امیدوار بود. وقتی خشت اول کج گذاشته شود و در سپردن امور، روابط باندی و حزبی و فامیلی بر لیاقت و شایستگی ترجیح داده شود که خود عین بی‌عدالتی است، چگونه می‌توان منتظر حاکمیت عدالت بود؟! خوشبختانه رئیس‌جمهور منتخب در سخنان‌ اشاره شده بعد از آنکه بر موضوع عدالت و کرامت تاکید می‌کند و وعده می‌دهد که: «بنده به عنوان نماینده ملت اجازه نخواهم داد که هیچکدام از حقوق ملت ضایع شود» بر اصل مهمی که در صورت رعایت آن می‌توان به تحقق همه این وعده‌ها و شعارها امیدوار بود یعنی اصل شایسته‌سالاری چنین تاکید می‌ورزد: «محور ما در انتخاب همکاران شایستگی است و حقیقتا می‌خواهیم محور توجه به شایستگی‌ها در همه شئون و ادارات و سازمان‌ها باشد...» این امیدواری در مردم پدید آمده است رئیس‌جمهور منتخب که از سادات هم هست با تأسی به سیره و سنت جد اطهرش در غدیرخم، شرایط را برای تحقق آرمان‌های بلند انقلاب که جزو شعارهای خود ایشان هم هست هموار نماید. انشاالله.

سید محمد سعید مدنی

خراسان

عید اکمال دین و اتمام نعمت الهی
نویسنده : کورش شجاعی
خداوند حکیم، جهان هستی را در مسیر «شدن» و تکامل آفرید، حضرت حق جلّ و اعلی، انسان را به عنوان اشرف مخلوقات و گل سرسبد آفرینش خلق کرد و جایگاه خلیفة اللهی بدو عطا کرد و برای رسیدن و دستیابی بشر بدین مقام علاوه بر فطرت، عقل را به عنوان پیامبر درون و افزون بر آن هزاران پیامبر از جنس خود انسان برانگیخت تا راه از بی راه بازشناسد و با چنگ زدن به هدایت الهی در مسیر «شدن» و تعالی گام بردارد پس آن گاه به مشیت الهی بعثت انبیا به پیامبران اولوالعزم و سرانجام به نبوت حضرت محمد مصطفی (ص)، ختم شد و اما اراده باری تعالی بنابر حکمت بالغه حضرتش، قطع هدایت پس از ختم نبوت نبود و بر همین اساس در حجة الوداع، ختم المرسلین را به ابلاغ امری فرمان داد که به صریح آیه 67 سوره مائده ابلاغ آن مرادف و برابر کل رسالت حضرت ختمی مرتبت است.امین وحی الهی پس از انجام مراسم حج و در غدیر خم آن جا که ده ها هزار حاجی از مراسم حج برمی‌گشتند دستور گردهمایی داد و فرمود منتظر بمانید تا بقیه حاجیان برسند و آنان که گذشته اند نیز بازگردند و پس آن گاه منبری از جهاز شتران مهیا و پیامبر عظیم الشأن اسلام بر فراز منبر شد و در حالی که دست امیرمومنان علی بن ابیطالب را بالا برده بود خطاب به امت حاضر و غایب، آن امر خطیر و سرنوشت ساز الهی را ابلاغ کرد و فرمود «مَن کنتُ مولاه فهذا علیٌ مولاه» و بدین ترتیب صریح و آشکارا، جانشین و ولایت و امامت مولی الموحدین را بنابر امر حضرت رب العالمین اعلام کرد. این بزرگ ترین امر پس از بعثت انبیا و خصوصا بعثت حضرت خاتم الانبیا در آیه سوم سوره مائده روز «اکمال دین» و «اتمام نعمت الهی» نام گرفت تا معتبرترین گواه باشد اولا بر تداوم بعثت و هدایت بشر تا آخر الزمان و ثانیا گواه شاهدی وثیق و غیرقابل انکار بر جانشینی و ولایت امیرالمومنان و اولاد طاهرین حضرتش و ثالثا این که اکمال دین حق بر این ابلاغ و اطاعت امت از این امر مترتب است و دیگر آن که در این روز بزرگ با ابلاغ این امر الهی، به صریح قرآن تمامیت نعمت حق تعالی بر آدمیان افاضه و جاری شد.چرا که هدف خلقت جز تکامل و تعالی و سعادت بشر و رسیدن به جایگاه خلیفة اللهی و قرب و رضایت حق تعالی نیست و این مهم جز در سایه هدایت الهی توسط پیامبران و جانشینان بر حق شان و باز بودن پنجره امامت و ولایت و تمسک به قرآن کریم که «ثقل» اکبر است و اهل بیت و عترت پاک پیامبر اکرم که «ثقل» اصغر است محقق نمی شود و چون حکمت حضرت خالق چنین است اراده و مشیت خداوند حکیم بر این مهم قرار گرفت که راه روشن هدایت و سعادت برای بشر پس از رحلت حبیب خدا به عنوان ختم المرسلین بسته نشود و این چراغ هدایت در کسوت امامت و ولایت در دست امیرمومنان قرار گیرد.همان اولین ایمان آورنده به دین خاتم، آن قرآن ناطق، آن برادر، پسرعم، داماد و به صریح آیه مباهله «جان و نفس» پیامبر، شوی زهرای اطهر، پدر حسنین و زینبین، فاتح خیبر، جان فدا و جان نثار پیامبر در لیلة المبیت و... .
همو که می فرمود اگر تمامی پرده ها کنار رود ذره ای به ایمان علی اضافه نمی شود، او که به فرموده پیامبر ضربه اش در روز خندق برتر از عبادت جن و انس بود، او که در جوانمردی و فتوت، زهد و پارسایی، علم و تقوا پس از پیامبر همتایی نداشت، او که به فرمایش پیامبر باب علم نبوی بود، همان علی که خداوند در معراج رسول اکرم (ص) با صوت و صدای او با حبیبش سخن گفت و فرمود به قلبت نگاه کردم و دیدم علی از همه برای تو عزیزتر است پس با صدای او با تو سخن گفتم! 
خداوندا حال که از سرلطف، دین را به اکمال رساندی و تمامیت نعمتت را فرو فرستادی ما را قدرشناس «غدیر» و پیرو واقعی رسول خاتم و امیرمومنان و ائمه معصومین قرار ده و آن به آن بر معرفت و ایمان و عمل ما بیفزا.

جوان

جماعتی به دور کعبه نشسته بودند. آن روز نگاه هفت آسمان به کعبه بود؛ واقعه‌ای بزرگ برای اولین بار و آخرین بار در حال وقوع بود. فاطمه بنت اسد از درد زایمان به سوی کعبه شد و دیوار آن شکاف برداشت و جبرائیل و میکائیل و اسرافیل گرد خانه کعبه در طواف شدند و خداوند سبحان میزبان مادری شد که نوزاد او یکی از ارکان هدایت عالم بود و اینگونه علی، کعبه مقصود در خانه خدا چشم به جهان گشود و او را به پیامبران پیشین برتری داد، چنانکه مریم را برای زایمان عیسی (ع) از بیت‌المقدس به بیرون شهر هدایت نمود، اما مادر باب‌المقام را به خانه خود فراخواند که چنین فضیلتی را در سخن و کلمات نتوان برشمرد، یک سؤال بزرگ در این رخداد نهفته است که این فضلیت چرا تنها برای علی بود؟!
بدیهی است نیمی از پاسخ در عید قربان مستور است، خداوند ابراهیم (ع) را با آزمون‌های متعدد محک زد و پس از تحمل امتحانات سخت که برجسته‌ترین آن‌ها قربانی فرزند بود، به او فرمود: تو را امام برای مردم قرار دادم و او را به مقام امامت رساند و این امر مؤید آن است که بین ۱۳رجب و روز عید قربان و روز عید غدیر نقاط مشترکی است که از لحاظ معرفتی و با نگاهی عمیق، به امر ولایت و امامت باید به آن نظر کرد. تنها ۱۳نفر در بین اولاد آدم به این مقام رسیدند که اولین آن پس از ابراهیم نبی (ع) و پیامبر اعظم (ص) علی بن ابیطالب (ع) بود.
اما بسنده نمودن به این اشتراک کم لطفی به مقام متعالی و رفیع امیرالمؤمنین (ع) است. از این حیث با نگاهی ویژه به چشمه زمزم و نهر کوثر و نهر غدیر به یک حقیقت غیرقابل انکار و مسجل دست پیدا می‌کنیم؛ خدای جل و علا در سوره کوثر می‌فرمایند: انا اعطیناک الکوثر که در تفسیر کوثر، معانى شایگانی گفته شده که نهرى است در بهشت یا حوض پیامبر (ص) که در روز قیامت افراد فراوانى اطراف آن گرد مى‌آیند و از آن خیر کثیر بهره می‌برند و مراد از کوثر دخت نبی اکرم (ص) حضرت زهرا (س) و شیعیان علی بن ابیطالب (ع) هستند که از آن نهر به دست مولایشان سیراب می‌شوند که با عنایت به فرمایش رسول اکرم (ص) که فرمودند؛ یا على تو برادر، وزیر و پرچمدار من در دنیا و آخرت هستى و تو صاحب و ساقی آن حوض مبارک هستی...
در توصیف غدیر هم بیان شده، نهری است نزدیک یکی از میقات‌های پنج‌گانه حج که رسمی‌ترین شکل ممکن اعلام ولایتِ ساقی کوثر، علی بن ابیطالب (ع) در کنار آن نهر از لسانِ مبارک رسول‌الله (ص) صورت گرفته که مردم را ابرام و تأکید نمودند، حاضران این پیام را به غایبان برسانند! که بیانگر استمرار، ابلاغ این پیام‌تا قیامت است.
اما به دنبال وجه اشتراک نهر کوثر، چشمهِ زمزم و نهر غدیر، باید اقرار کرد که قرار گرفتن حاجیان در کنار چاه زمزم و تمتع از آن آب پربرکت، عمید و نشانگر مظهر پاکی است که ذات حضرت حق آن را نگهبان است. با اندکی روشن‌بینی و امعان نظر درمی‌یابیم که چاه و نهر هر دو محل تجمع آب هستند که چنانچه در دل صحرا و در میان کویر باشید و در مسیر هدایت، آنچه تو را حیات می‌بخشد، سیراب شدن از چشمه زلال معرفت است که در هر دو عیدِ (قربان و غدیر) هدایت امام، شرط اساسی آن به شمار می‌رود که به طریق اولی خداوند سبحان غدیر را بر قربان به جهت پیروی از رکن سوم ارکان هدایت رجحان و برتری داد.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم داد
و از این نگاه آب طبق نظر عرفا همان ولایت است که موجب جاودانگی در طریق ایصال الی المطلوب می‌شود.
همان طور که آب ظاهر را تطهیر می‌کند، طهارت باطنی هم بدون ولایت علی بن ابیطالب (ع) به عنوان یکی از ارکان هدایت میسر نمی‌گردد.
چون اشک بیندازیش از دیده مردم
آن را که دمی از نظر خویش برانی
رسول خدا (ص) برای اینکه حقیقت علی (ع) را برای صحابه و همه مردم روشن گرداند، در مقاطع گوناگون و در حضور افراد متعدد دست به معرفی ایشان زده و آنی از توصیف و تمجید وی غافل نبوده که گویی همه فلسفه رسالت او در تبیین و تحسین شخصیت علی (ع) دور می‌زده است و آنچه در آخرین آیات وحی، بر او نازل شد و او را مأمور ابلاغی کرد که اتمام نعمت و اکمال دین، به آن بستگی داشت و مهم‌ترین رسالت رسول اکرم (ع) تبیین این جمله بود:
«من کنت مولاه فهذا علی مولاه».
در حقیقت واقعه غدیر، یک جریانی است که ابتدایش مدینه، میانه‌اش کربلا و انتهایش ظهور حضرت مهدی (عج) است.
حال شیعیان مولا علی (ع) را در آخر‌الزمان صبری است جزیل که یعقوب (ع) را طاقت آن نیاید و به قول حضرت حافظ
به آب دیده بشوییم خرقه‌ها از می‌که موسمِ ورع و روزگارِ پرهیز است

وندی شرمن، معاون وزیر خارجه امریکا به عنوان ارشد‌ترین مقام این کشور در دولت بایدن در رأس هیئتی از روز یک شنبه ۳ مرداد در سفری دو روزه به چین رفت. این سفر در حالی انجام شد که تنش‌ها در رابطه چین و امریکا به دلیل اتهامات متقابل حملات سایبری، تحریم‌های سنگین و تلاش‌های بیشتر واشنگتن برای ائتلاف‌سازی در منطقه آسیا و اقیانوس آرام برای مقابله با پکن، روندی افزایشی پیدا کرده است. شی فنگ، معاون وزیر خارجه چین در دیدار با همتای امریکایی خود گفت: «امریکا از چین یک دشمن خیالی ساخته و روابط دو کشور دچار بن‌بست و توأم با دشواری‌های زیادی شده است. امریکا می‌خواهد مسئولیت مشکلات ساختاری خود را برعهده چین بیندازد.» وی خواستار تغییر در «دستگاه فکری نادرست» و «سیاست خطرناک» امریکا شد. وندی شرمن در سفر خود روز دو شنبه با «وانگ یی» وزیر خارجه چین نیز دیدار کرد. او پیش‌تر گفته بود که «چین هرگز نمی‌پذیرد کشوری ادعای برتری بر دیگران کند». شرمن در دیدار‌های خود ادعا کرد که ایالات متحده از رقابت سخت و پایدار با چین استقبال می‌کند، اما همه باید طبق همان قوانین و در شرایط برابر بازی کنند.
امریکا در دوره زمامداری جو بایدن رویکرد بسیار سختگیرانه‌ای در قبال چین در پیش گرفته و تلاش بر مهار پکن در عرصه‌های مختلف دارد. به‌رغم ادعا‌های مقامات دولت بایدن از جمله وندی شرمن درباره رقابت برابر با چین و تنش‌زدایی در روابط دوجانبه، اما آنچه از خلال مواضع و اقدامات امریکا در قبال پکن از زمان روی کار آمدن بایدن می‌توان دریافت، تلاش واشنگتن برای تقابل همه‌جانبه در عرصه‌های اقتصادی، تجاری، نظامی و امنیتی، سیاسی و سایبری با پکن است؛ لذا به روشنی می‌توان دید که روابط امریکا و چین در دوره ریاست جمهوری جو بایدن روندی نزولی و پرتنش را طی کرده و دو کشور در عرصه‌های مختلف به رویارویی پرداخته‌اند. در برهه کنونی تنش‌ها بین امریکا و چین طیف گسترده‌ای از موضوعات شامل مسائل اقتصادی، تجاری، ژئوپلیتیکی، نظامی و امنیتی و سایبری را در بر می‌گیرد. واشنگتن پس از متهم کردن روسیه به حملات سایبری متعدد علیه نهادها، زیرساخت‌ها و شرکت‌های امریکایی، اخیراً به اتهام‌زنی به پکن در این زمینه پرداخته است. دولت بایدن در رویکرد به چین نه فقط قصد تداوم سیاست دولت ترامپ را دارد بلکه در پی افزایش تنش‌ها با پکن و همراه ساختن متحدان و شرکای خود در این زمینه است. دراین راستا بایدن در نشست سران گروه ۷ و نیز در نشست سران ناتو خواهان تشدید فشار‌ها علیه چین شد و آن‌ها را متقاعد کرد در اسناد نهایی این نشست‌ها، نگرانی‌های خود را در مورد رفتار پکن بیان کنند. دولت بایدن به جای اینکه چین را به منزله تهدیدی علیه امریکا معرفی کند، تلاش کرده با فرافکنی قدرت چین در ابعاد مختلفش، آن را تهدیدی جدی برای نظام بین‌المللی و ثبات آن وانمود کند. به دلیل استفاده ابزاری دولت‌های دموکرات امریکا از مسئله حقوق بشر، اکنون متهم ساختن پکن به نقض حقوق بشر از جانب واشنگتن و شرکای غربی آن و اعمال تحریم‌ها به این بهانه از جایگاه خاصی در رویکرد ضد چینی امریکا برخوردار است. آنتونی بلینکن، وزیرخارجه امریکا نیز اخیراً با انتشار بیانیه‌ای تلاش کرد تهدیدات سایبری از جانب چین را درکنار اتهامات حقوق بشری و تلاش برای توسعه قلمرو دریایی در دریای چین جنوبی به عنوان یکی دیگر از زمینه‌های نگرانی برای جامعه جهانی مطرح کند.
با توجه به مداخله جویی‌های مکرر واشنگتن در امور داخلی چین به ویژه هنگ کنگ و سین‌کیانگ، تشدید حمایت از تایوان، مداخله در اختلافات ارضی در دریای چین جنوبی و دریای شرقی چین، اعمال بسته‌های تحریمی مختلف و تلاش برای ائتلاف‌سازی علیه چین، اکنون روند تقابلی در روابط امریکا و چین شدت گرفته است. سفر لوید آستین، وزیر دفاع امریکا که قرار است طی هفته جاری برای جلب حمایت کشور‌های جنوب شرق آسیا از مواضع ضد چینی واشنگتن، به این منطقه انجام شود و با مقام‌های آن‌ها دیدار کند از اهمیت خاصی برخوردار است. تمرکز اصلی آستین در سفر به این منطقه تأکید بر تعهد واشنگتن بر ایستادگی درمقابل «ادعا‌های غیرقانونی چین در دریای چین جنوبی» و هم رأی ساختن کشور‌های این منطقه با مواضع امریکا است.

خوزستان برای پاسداران و بسیجیان دیاری آشناست که بسیاری از آنان خاطراتی از حضور در دفاع مقدس، سنگرنشینی و همنشینی با یاران شهید‌شان را داشته و جملگی سفر راهیان نور را تجربه و این دیار را به عنوان قدمگاه شهیدان و مردم آن را به وفاداری و تحمل رنج‌های جنگ تحمیلی و همراهی با نظام و ولایت می‌شناسند. همین احساس، نوعی همبستگی و بالاتر از آن داشتن دین و بدهی به مردم آن خطه نورانی را برای سپاه و بسیج رقم زده ولذا هرگاه در خوزستان شرایط سخت و بحرانی پیش آمده، سپاه و بسیج در صف مقدم امدادرسانی و کمک به مردم خوزستان بوده و کنار آنان قرار داشتن را به عنوان یک تکلیف و وظیفه دنبال کرده‌اند. همان‌گونه که در سیل‌‌‌ها و بی‌آبی‌های سالیان گذشته این امدادرسانی و ادای دین را شاهد بودیم.
در تنش آبی اخیر نیز سپاه و بسیج کنار مردم بی‌تاب از کم‌آبی و تشنگی قرار گرفته و تمام ظرفیت‌‌‌ها و مقدورات خود را برای کمک به مردم آسیب‌دیده و التیام‌بخشی به رنج آنها به میدان آوردند که مهم‌‌ترین آنها عبارت‌ بودند از:
1- ارائه برآورد وضعیت دقیق و میدانی از تنش آبی و رنج مردم و متقاعدسازی مسئولان به رهاسازی آب سد‌‌ها برای نجات کشاورزی و دامداری مردم.
2- اعزام گسترده تانکرهای آبرسانی سپاه از سپاه‌های استانی با دستور فرمانده کل سپاه و آبرسانی به شکل اضطراری و فوری که در همان روزهای اولیه بالغ بر 500هزار لیتر آب برای افراد یا آب خام را برای احشام خانواده‌های دامدار تأمین و با تقویت ناوگان آبرسانی حدود یک سوم از خاک خوزستان را برای عبور از شرایط سخت اولیه پوشش دادند.
3- همکاری با شرکت آب و فاضلاب برای تقویت شبکه آبرسانی با توسعه خط لوله غدیر و دهها کیلومتر لوله‌گذاری جدید که بتواند آبرسانی را به صورت دائمی و پایدار برای روستاهای آسیب‌دیده یا فاقد شبکه آبرسانی تأمین نماید.
4- اعزام 800 گروه جهادی برای توزیع آب، بازسازی تأسیسات آبی و کمک به مردم روستایی و عشایر منطقه که از بی‌آبی رنج برده و در معرض خسارت‌های مالی قرار داشتند.
5- ورود قرارگاه محرومیت‌زدایی سپاه خوزستان برای جبران برخی کم‌کاری‌‌‌ها و خلأها که به صورت ضربتی و جهادی توانست با تکمیل و ترمیم بخش‌‌‌هایی از شبکه آبرسانی روستایی دسترسی روستاییان را به آب شرب و لوله‌کشی سرعت بخشد.
باوجود اینکه علاوه بر سپاه خوزستان که تمام ظرفیت‌های خود را برای کمک به مردم در تنش آبی پدید آمده به میدان آورد و ظرفیت‌‌‌هایی که از سایر سپاه‌های استانی به آن اضافه شد، سپاه از ارسال ماشین‌آلات مهندسی و سایر تجهیزات لجستیکی دریغی نداشت و اهمیت کمک و همراهی با مردم به آن اندازه بود که شخص فرمانده کل به خوزستان سفر کرد و ضمن بازدید از اقدامات سپاه برای حل مشکلات آبی مردم به دیدار سران عشایر و بزرگان مناطق آسیب‌دیده رفت و از نزدیک پای حرف دل آنان و گله‌مندی‌هایشان نشست. این درحالی است که دشمنان و معاندان نظام با استفاده از جنگ روانی و دروغ‌پراکنی، ناجوانمردانه به‌دنبال مقصر جلوه‌دادن سپاه در بروز مشکلات آبی خوزستان بوده و تحریک و تهییج مردم را برای تبدیل اعتراضات به شورش و استفاده ابزاری از مردم برای دستیابی به اهداف پلید سیاسی خود و در رأس آن به راه‌ انداختن آشوب و جنگ داخلی در دستور کار قرار داده‌ بودند. حال آنکه پیش از این نیز سپاه در طرح‌های آبی به‌ویژه در مناطق محروم و پر تنش فراتر از وظایف پیمانکاری طرح‌های ملی به‌عنوان وظیفه‌ای جهادی ایفای نقش کرده بود که نمونه آن آبرسانی به روستاهای غیزانیه در سال گذشته است.
البته همین همراهی و همگامی سپاه و بسیج با مردم است که نقشه آنان را برای استمراربخشی به اعتراضات و مصادره آن برای آتش‌افروزی و آشوب خنثی کرد و اقدامات وحشیانه و خشن آنان در آشوب‌‌‌ها و آن‌هم در مناطقی که اصلاً تنش آبی نداشتند، در واقع نوعی انتقام‌جویی از سپاه و مردم به حساب می‌آید. اما این حماقت‌‌‌ها و جنایت‌‌‌ها تنها به شناخت بهتر مردم از دشمنان و معاندان و ارزیابی دقیق‌تر نسبت به اهداف و روش‌های تروریستی آنان می‌انجامد.

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: