روزنامه کیهان**
تهاجم اقتصادی به دشمن؛ چگونه؟/ کمال احمدی
رهبر معظم انقلاب اخیرا در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی با اشاره به «تهاجم ترکیبی» جبهه دشمن علیه کشورمان تأکید کردند: «در مقابل این تهاجم ترکیبی و دستهجمعی، نمیتوانیم همیشه در موضع دفاعی بمانیم و ما نیز باید در زمینههای مختلف از جمله رسانهای، امنیتی و اقتصادی تهاجم ترکیبی کنیم که در این زمینه اهل فکر و اقدام بخصوص مسئولان، موظف به تلاش هستند.»
با صدور این فرمان مهم طبیعتا یکی از مواضع دشمن که بایستی مورد تهاجم قرار گیرد موضع اقتصادی است. اما شاید در ذهن برخی افراد این سوال شکل بگیرد که ما به عنوان یک کشور نه چندان بزرگ اقتصادی که تحت تحریمهای ظالمانه استکبار جهانی نیز قرار داریم چگونه میتوانیم به جبهه اقتصادی پیشرفته دشمن که اقتصادش صدها برابر بزرگتر از اقتصاد ایران است حمله کنیم. در این باره نکاتی را میتوان مطرح کرد:
1- موضوع کمی امکانات و نفرات یا کوچکی حجم اقتصاد نمیتواند دلیلی بر آسیبناپذیر بودن طرف مقابل باشد. تجربههای تاریخی جمهوری اسلامی ایران در همین 43 سال اخیر ثابت میکند که میتوان با وجود کمی افراد و تجهیزات بر دشمن سر تا پا مسلح و مجهز غلبه کرد؛ پیروزی ما در دفاع مقدس 8 ساله نمونه واضح و عینی در این زمینه است در حالی که حداقل50 کشور جهان بهطور مستقیم و سایر کشورها بهطور غیرمستقیم به رژیم بعثی کمک میکردند و در شرایطی که علاوه بر آمریکاییها که مهمترین حامی مالی، اطلاعاتی و حتی نظامی عراق تا آخرین روز جنگ بودند، شوروی سابق دهها میگ جنگی و صدها تانک در اختیار صدام قرار داده بود، فرانسویها علاوه بر توپهای سنگین، نخستین هواپیماهای دورپرواز خود را به عراق داده بودند، آلمانیها در حوزه شیمیایی و هستهای هم سلاح و هم تکنولوژیاش را به عراق داده بودند کویت، امارات و عربستان هر سه 80 میلیارد دلار به صدام کمک کردند اما بازهم ما توانستیم با وجودی که سالانه فقط 7 میلیارد دلار درآمد داشتیم نه تنها مقابل هجوم دشمن بایستیم بلکه حملات پیروزمندانهای همچون فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجر8، کربلای 5 و ... را هم انجام دهیم. یکی از دلایل مهم این موفقیت علاوه بر ایمان به خدا، رهبری پیامبرگونه امام خمینی و باور قلبی و عملی به داشتههای داخلی، حضور جوانان نخبهای همچون شهید حسن باقری بود که از همان روزهای نخست جنگ و با وجود سختیهای فراوان، ماهها به شناسایی نقاط ضعف دشمن پرداخت که ماحصل همین اقدامات اطلاعاتی او همان ضربات سخت به ماشین جنگی دشمن در عملیاتهایی نظیر آزادسازی خرمشهر بود.
بنابراین برای حمله اقتصادی به دشمن، بایستی نخبگان اقتصادی و انقلابی ما بدون واهمه از هیمنه اقتصادی جبهه مقابل به شناسایی آسیبهای او در این زمینه که شاید کم هم نباشد بپردازند و نقشه تهاجم به این نقاط را ترسیم کنند.
2- شاید یکی از همین نقاط موضوع انرژی و وابستگی شدید جبهه غرب به این کالای استراتژیک باشد. در همین هفتههای اخیر که قیمت نفت به دلایل مختلفی، رکورد 7 ساله را شکست و به بالای 90 دلار رسید آمریکاییها بهشدت وحشتزده شدند از یکسو اسکات شفیلد، مدیرعامل شرکت بزرگ نفت شیل پایونیر اعلام کرد «نگران است قیمت نفت بیش از حد بالا برود و سبب آشفتگی بیشتر بازارهای نفت شود» از سوی دیگر پاتریک دهان، رئیس بخش تحلیل بنزین در شرکت آمریکایی «گس بادی» با اعلام اینکه قیمت بنزین فقط طی یک هفته گذشته 6.4 درصد در آمریکا گران شده و این روند افزایشی همچنان ادامه دارد احتمال داد نرخ بنزین به رکورد 3/50 دلار در هر گالن برسد. البته تبعات گرانی نفت فقط به موضوع رشد قیمت بنزین محدود نشد و سایر حوزههای اقتصادی آمریکا و حتی اروپا را هم درگیر کرد.
طبق گزارشهای رسمی، تورم سالانه آمریکا در پایان سال ۲۰۲۱، معادل ۷ درصد اعلام شد. این رقم در 40سال گذشته بینظیر بوده است. در بین گروهها، بیشترین تورم مربوط به انرژی با نرخ ۲۹ درصد بوده که به چالش بزرگی برای سیاستمداران و فعالان اقتصادی آمریکا تبدیل شده است.
کارشناسان با توجه به نقش اساسی انرژی در تورم آمریکا، یکی از راهکارهای مهار تورم را کاهش قیمت نفت عنوان کردهاند.
اتفاقا یکی از تحلیلهای موجود درباره چرایی عجله آمریکاییها برای توافق با ایران همین نیازشان به نفت ما برای تاثیرگذاری بر قیمتهاست.خبرگزاری والاستریت ژورنال در دیماه گذشته در مطلبی به انگیزه بایدن برای توافق با ایران پرداخت و نوشت: «ایران مقادیر زیادی نفت دارد که میتواند تقریباً بلافاصله به بازار عرضه شود. این ذخایر که در ایران یا در فراساحل نگهداری میشود، در مجموع حدود ۱۲۰ میلیون بشکه تخمین زده میشود که معادل بیش از یک روز نفت مصرفی کل کره زمین است.»
والاستریت ژورنال با اشاره به اینکه افزایش میزان نفت ایران و ورود آن به بازار جهانی، تفاوت واقعی در بازار ایجاد میکند، اعلام میکند تقاضای جهانی برای انرژی در حال حاضر از عرضه پیشی گرفته است. این گزارش همچنین نقش ایران را در کاهش قیمت نفت جهانی بدین صورت بیان میکند: «علیرغم تعهد برای افزایش تولید، اعضای کارتل اوپک پلاس بهطور معمول از اهداف افزایش تولید ماهانه خود فاصله زیادی دارند. در نتیجه، افزودن عرضههای ایران به میزان قابلتوجهی مقدار نفت خام موجود را افزایش میدهد و در نتیجه میتواند قیمتهای جهانی نفت را تا ۱۰ درصد کاهش دهد».
در انتهای مطلب، والاستریت ژورنال به این نکته اشاره دارد که توافق با ایران میتواند در کاهش تورم آمریکا نقش ایفا کند و اینگونه عنوان میکند: «هر توافقی با ایران، صرفنظر از اینکه چقدر ضعیف باشد، توجیه کافی برای دولت بایدن به منظور عقبگرد تحریمها، بویژه صنعت نفت ایران فراهم میکند. اگر این اتفاق بیفتد، نفت خام ایران به بازار سرازیر میشود، عرضه موجود بالا میرود و قیمت نهایی نفت و در نتیجه محصولات تصفیهشده مانند بنزین کاهش مییابد و این به نوبه خود حداقل مقداری از فشار تورمی و اقتصادی را که بایدن در داخل با آن مواجه است کاهش خواهد داد.» نظیر همین مشکلات طی هفتههای اخیر در انگلیس رخ داده و تورم این کشور به بالاترین سطح طی 30 سال اخیر رسیده است.
این وضعیت نشان میدهد اولا یکی از نقاط آسیبپذیر غرب موضوع قیمت انرژی است و ثانیا امکانات اقتصاد ایران با وجود حجم نه چندان بزرگش در برابر غرب میتواند مشکلزا برای آنان باشد و ثالثا پرهیز از خامفروشی هر یک بشکه نفت ما علاوه بر اینکه تیری به سمت دشمن است سبب افزایش ثروت عمومی کشورمان نیز می شود.
3- آمریکاییها طی چند دهه اخیر همواره از دلار به عنوان یکی از ابزارهای مهم فشار به کشورهای جهان استفاده کرده و آن را به مانند یک غده سرطانی به دنیا تحمیل کردهاند. فشارهای ناشی از سلطه دلار که بهواسطه تحریمها بر ایران وارد آمده است تنها کشور ما را دربر نمیگیرد بلکه بسیاری از کشورهای دیگر هم تحت این جبر آمریکا قرار دارند اما ممکن است به شکل مخفی باشد. چین، روسیه و حتی اروپاییها هم تحت فشارهای پنهان سلطه دلار هستند زیرا از روی اجبار باید از شرایطی که آمریکا بر آنها تحمیل میکند تبعیت کنند! با این وصف بسیاری از کشورهای جهان، خواهان خلاصی از شر این غده سرطانی در اقتصادشان هستند. کارشناسان یکی از راهکارهای حمله به این غده را انعقاد پیمانهای پولی دو یا چندجانبه میان کشورهای مختلف و نیز حضور در پیمانهای منطقهای مانند اکو، اتحادیه پایاپای آسیا، سازمان همکاریهای اسلامی و اوراسیا و شانگهای میدانند هرچند برخی افراد در دولت قبل این کار را بهواسطه نوسانات تورم در ایران، نشدنی جلوه میدادند اما بایستی بر این تاکتیک تاکید کرد و راههای دستیابی به آن از جمله تلاش برای کاهش تورم و نوسانات در اقتصاد را پیمود و دانست که حذف دلار نمیتواند دفعتا در اقتصاد رخ دهد زیرا سالها پایه اقتصاد ما بر این مبنای اشتباه پایهگذاری شده و لذا نمیتوان به یکباره از شر این غده خلاص شد اما حرکت تدریجی به سمت این هدف ضرورتی انکارناپذیر است. همچنین تجربه چندماه اخیر دولت سیزدهم در استفاده از گزینه تهاتر کالا با کشورهای دوست نشان داد میتوان با وجود حتی نوسانات شدید اقتصادی دلار را از چرخه مبادلات تجاری حذف کرد و اگر این حرکت با شدت و قدرت بیشتر ادامه یابد چه بسا بسیاری دیگر از کشورها با همین اقدام از شر دلار خلاص شوند. رهبر معظم انقلاب شهریور 95 در همین راستا تاکید کردند: «اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز نجات دادهاند و برای آنها الگو خواهند شد.»
4- تحریم کالاهای آمریکایی خصوصا کالاهای مصرفی یکی دیگر از حملاتی است که میتوان با همین وضعیت فعلی اقتصاد آن را انجام داد. متاسفانه طی 10 ماهه سال جاری بیش از 80 میلیون دلار کالا بهطور غیرمستقیم از آمریکا وارد ایران شده که حداقل بخشی از آن مصرفی است از جمله واردات یک تن گوشی تلفن همراه که معلوم نیست با چه ضرورتی چنین کالای لوکسی وارد کشور میشود. در هر صورت اگر تحریم کالای آمریکایی به جد در دستور کار دستگاههای اجرایی قرار گیرد میتوان سایر کشورهای دوست و همپیمان را نیز به تدریج با این حرکت همراه کرد.
***************
روزنامه وطن امروز**
انقلابجاری/ گروه سیاسی
در آستانه سالروز قیام تاریخی مردم تبریز در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶، رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح روز پنجشنبه در ارتباط تصویری جمعی از مردم آذربایجان، حرکت ۲۹ بهمن را زمینهساز استمرار حرکت عظیم میدانی مردم و در نهایت پیروزی انقلاب خواندند و با برشمردن عوامل مؤثر در استمرار انقلاب اسلامی در 4 دهه گذشته و همچنین نیازهای امروز و فردای کشور، با اشاره به اقدام خودجوش و عظیم مردم در ۲۲ بهمن امسال گفتند: امسال مراسم ۲۲ بهمن واقعا اعجاببرانگیز و تحسینبرانگیز بود، زیرا بهرغم ویروس کرونا و مشکلات معیشتی و انبوه دروغپراکنی رسانهای بیگانگان، حضور مردم در اکثر شهرها و مناطق کشور نسبت به سال قبل افزایشی چشمگیر داشت. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ را روز درخشش تبریز دانستند و با تأکید بر اینکه حرکت و ابتکار مردم تبریز در این روز موجب شکلگیری سنت چهلمگیری و استمرار مبارزه ملت و ثمردهی انقلاب شد، افزودند: این انقلاب با تفنگ و سیاسیکاری و حزببازی به پیروزی نرسید، بلکه عامل اصلی پیروزی انقلاب حضور میدانی مردم بود و مردم تبریز با ابتکار خود پایهگذار استمرار این حرکت میدانی شدند. حضرت آیتالله الظعمی خامنهای موضوع استمرار انقلاب و حرکت انقلابی را از اصول اساسی مکتب امام برشمردند و خاطرنشان کردند: امام بزرگوار بعد از پیروزی انقلاب، تمام همت خود را بر استمرار حرکت انقلاب معطوف کردند و نمونه بارز آن تدبیر امام در دفاع مقدس بود که ایشان از یک جنگ تحمیلشده به ملت، وسیلهای برای اقتدار ملی و اعتبار بینالمللی به وجود آوردند. ایشان استمرار انقلاب و حرکت انقلابی بر اساس سیره امام را یکی از مهمترین مقولههای جذاب برای امروز و فردای کشور دانستند و سپس به تبیین مفهوم و مصادیق استمرار انقلاب پرداختند. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه استمرار انقلاب به معنای در نظر داشتن اهداف و آرمانها و تأمین نیازهای کوتاهمدت و بلندمدت برای رسیدن به این اهداف است، گفتند: هدفهای انقلاب عبارتند از پیشرفت واقعی و همهجانبه مادی و معنوی، تحقق عدالت اجتماعی، اقتدار کشور، تشکیل جامعه اسلامی و در نهایت شکلگیری تمدن بزرگ و نوین اسلامی. حضرت آیتالله خامنهای سپس به برخی مصادیق که زمینهساز استمرار انقلاب و رسیدن به اهداف هستند و همه باید در حد توان خود آنها را انجام دهند، اشاره کردند و افزودند: تلاش دانشمندان و پژوهشگران، تلاش علمای حوزه و دانشگاه، فعالیت کارآفرین و کارگر، کوشش جوان دانشپژوه در دانشگاه و حوزه، فعالان عرصه خدمات اجتماعی، فعالان میدانی کمکهای مؤمنانه، فعالان حوزه دفاع نظامی، فعالان جهاد تبیین، کارکنان خدوم حکومتی، روشنگریهای روشنگران سیاسی در رسانههای مختلف و فضای مجازی بویژه در رسانه ملی، کمک به مراکز مقاومت در منطقه و دنیای اسلام، و کسانی که آماده حضور در میدانهای حوادث گوناگون همچون دفاع از حرم یا ۹ دی هستند، همه اجزای یک حرکت عمومی با نگاه به هدفهای بلند انقلاب هستند که زمینهساز استمرار انقلاب میشوند. ایشان برخی از این تلاشها را مربوط به امروز و برخی را هم مربوط به آینده دانستند و با تأکید بر اینکه مردم عموما حرکت و نیازهای امروز را تشخیص میدهند و سریع و هوشیارانه وارد میدان میشوند، گفتند: نمونه بارز این حرکتها دفاع مقدس است که با یک اشاره امام بزرگوار سیل جمعیت به سمت میدانهای نبرد روانه میشد و در قضایای بعدی مانند دفاع از حرم، مقابله با ضدانقلاب و حضور حماسی در ۹ دی سال ۸۸ نیز این هوشمندی ملت واقعا خیرهکننده بود. ایشان فعالیتهای علمی را یکی دیگر از میادین حضور مؤثر ملی دانستند و افزودند: در قضیه کرونا جوانان دانشمند بلافاصله نیاز روز را تشخیص دادند و مشغول کار شدند که نتیجه آن تولید انواع واکسن و بینیاز شدن از دست دراز کردن مقابل دیگران شد و اگر این تولید ملی نبود، واکسن را نیز به ایران نمیدادند. «حضور خودجوش و تحسینبرانگیز مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال» نمونه اخیر از کارهای نقد و بزرگ ملت بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند و گفتند: مردم با وجود اینکه در محاصره انواع مشکلات مانند کرونا، مشکلات معیشتی، لجنپراکنیهای بیگانگان و متأسفانه کمک بعضی عناصر داخلی به آن لجنپراکنیها قرار داشتند، این راهپیمایی عظیم را بهگونهای انجام دادند که بر اساس گزارشهای معتبر جمعیت در اغلب استانها بیش از سال گذشته بود. ایشان در کنار نیازهای نقد و فعلی کشور، توجه به نیازهای آینده را نیز بسیار مهم دانستند و تأکید کردند: اگر امروز به فکر نیازهای اساسی آینده مانند «تربیت دانشمند و محقق و تقویت نهضت علمی» و «فرزندآوری، تکثیر نسل و تأمین عنصر لازم برای پیشرفت کشور یعنی جوانان» نباشیم، ۲۰ سال دیگر دچار مشکل خواهیم شد. حضرت آیتالله خامنهای «انرژی صلحآمیز هستهای» را از دیگر نیازهای اساسی آینده خواندند و گفتند: علت تکیه جبهه دشمن بر روی مساله هستهای ایران و اعمال تحریمهای ظالمانه با وجود اطلاع آنها از استفاده صلحآمیز ما و بیان حرفهای مهمل مانند فاصله نزدیک ایران تا سلاح اتمی، جلوگیری از پیشرفت علمی کشور برای رفع نیاز آینده ایران است. ایشان در بیان نمونهای که کوتاهی و غفلت از آن موجب ایجاد مشکلاتی در سالهای بعد شد، به مسأله برجام اشاره کردند و گفتند: در قضایای برجام در سالهای ۹۴ و ۹۵ ایراد و اعتراض بنده این بود که نکاتی باید در برجام رعایت میشد تا مشکلات بعدی پیش نیاید و در تذکرات هم مکرر آنها را گفتم اما بعضی از آن نکات مورد توجه قرار نگرفت و مشکلات بعدی که همه مشاهده میکنند پیش آمد. بنابراین نگاه به آینده مهم است. ایشان در ادامه، فعالیتهای پرشمار انجامشده در ۴ دهه گذشته را بسیار ثمربخش و موجب استمرار انقلاب دانستند و گفتند: نباید مشکلات نقد بر روی انبوه پیشرفتهای بزرگ غبار بنشاند. رهبر انقلاب با اشاره به پیشرفت حیرتآور علمی در بخشهای مختلف و اذعان مراکز جهانی به سرعت رشد علمی ایران چندین برابر میانگین جهانی، خاطرنشان کردند: انقلاب همچنین موجب پیشرفتهای شگفتآور در زیرساختهای اساسی مانند راهسازی، سدسازی، آبرسانی، برقرسانی و خدمات سلامت و پزشکی نیز شد که اگر انقلاب و حرکت جهادی نبود، قطعا این پیشرفتها بهدست نمیآمد. ایشان با اشاره به قضاوت مراکز جهانی درباره بهبود شاخصهای اقتصادی ایران پس از انقلاب گفتند: با وجود آنکه بنده در زمینه مسائل اقتصادی مانند عدالت اجتماعی، توزیع عادلانه ثروت و نابرخورداری طبقات ضعیف همواره انتقاد دارم اما حتی در مسأله اقتصاد نیز به گزارش مراکز اقتصادی معروف دنیا، پیشرفتهای بزرگی ایجاد شده است، ضمن اینکه در خودکفایی بسیاری از اقلام و افزایش اعتماد به نفس تولیدکننده داخلی پیشرفتهای مهمی داشتهایم. حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: رسانه ملی در انعکاس دستاوردهای بخش تولید تکلیف بزرگی دارد که البته آنچنان که باید و شاید به آن عمل نشده است و این کار باید انجام شود. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: همه فعالان در بخشهای مختلف به تداوم انقلاب در این ۴۳ سال کمک کردند، البته بعضی از غفلتها، کمکاریها و سوءنیتها نیز وجود داشته است که اگر نبود، وضع کشور بهتر بود. ایشان علت این حجم از دشمنیها علیه انقلاب را «زنده و زاینده بودن انقلاب» خواندند و افزودند: زنده بودن انقلاب یعنی دلبستگی عموم مردم و نسلهای جدید به آرمانهای انقلاب که اگر این دلبستگی و ایستادگی نبود، دشمن نیازی نداشت این همه خباثت به خرج دهد، بنابراین دشمنیها به علت پایداری و وفاداری ملت به اهداف انقلاب است. حضرت آیتالله خامنهای، اظهارنظر بعضی افراد مدعی دلبستگی به انقلاب مبنی بر دور شدن انقلاب از اهداف را صادقانه ندانستند و افزودند: کسانی که زندگی و مشی اشرافی دارند یا دم از تسلیم در مقابل استکبار و آمریکا میزنند، نمیتوانند مدعی پایبندی و دلبستگی به انقلاب باشند، چرا که شعار انقلاب حمایت از پابرهنگان و محرومان و مقابله با استکبار است و بیان این حرفها از آن افراد قابل قبول نیست. رهبر انقلاب، ایستادگی و مقاومت افتخارآفرین ملت ایران را نهتنها موجب پیشرفت کشور، بلکه دارای تأثیرات مهم منطقهای برشمردند و خاطرنشان کردند: مقاومت رو به رشد در منطقه، ابهت استکبار را در هم شکسته و زبان ملتها را در مقابل آمریکا گشوده است که باید این نعمت را با استمرار انقلاب، قدر بدانیم. حضرت آیتالله خامنهای در ادامه یک سفارش مهم به جوانان داشتند مبنی بر اینکه ببینید دشمن کدام نقطه را هدف گرفته است و شما در نقطه مقابل آن، حرکت و عمل کنید. ایشان افزودند: دشمن امروز افکار عمومی بویژه فکر و ذهن جوانها را هدف گرفته است تا با هزینه کردن میلیاردها دلار و با طراحیهای مختلف در اتاقهای فکرشان، بتوانند ملت ایران بویژه جوانان را از مسیر انقلاب برگردانند. رهبر انقلاب اسلامی «فشار اقتصادی» و «عملیات رسانهای» را ۲ ابزار اصلی استکبار برای جدا کردن مردم از نظام و دستکاری در فکر آنها برشمردند و گفتند: دروغپردازی و تهمتزنی به ارکان انقلاب و مراکزی که در پیشرفت انقلاب تأثیر دارند، شیوههایی است که در عملیات رسانهای استفاده میشود. حضرت آیتالله خامنهای، تهمتزنی به مجلس، شورای نگهبان، سپاه و شهید بزرگوار سردار سلیمانی را نمونههایی از این لجنپراکنیها خواندند و خاطرنشان کردند: آنها اگر از خشم مردم نمیترسیدند، به امام هم تهمت میزدند اما جرأت این کار را ندارند. ایشان با تأکید بر اینکه جوانها و ملت ایران باید در مقابل تهمتزنی و دروغپردازیهای رسانهای و همچنین فشار اقتصادی بایستند، گفتند: راه مقابله با فشار اقتصادی، تلاش درونی و خنثی کردن تحریمها است، البته در کنار آن تلاش دیپلماسی نیز خوب است؛ همچنانکه برادران خوب و انقلابی ما برای از بین بردن تحریمها و مجاب کردن طرف مقابل مشغول کار هستند. رهبر انقلاب تأکید کردند: کار عمده در مقابله با فشار اقتصادی، خنثی کردن تحریمها از طریق تقویت تولید و تحرک اقتصادی است که در این زمینه حرکت دانشبنیانها بسیار مهم است. ایشان همچنین همگان بویژه جوانان را به دعا، توسل و بهرهمندی از برکات روز نیمه رجب فراخواندند و گفتند: ارتباط با خدا به زندگی، کشور و آینده انقلاب برکت میبخشد. پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، آیتالله آلهاشم، نماینده ولیفقیه در استان آذربایجان شرقی و امامجمعه تبریز، گزارشی از فعالیتها و برنامههای فرهنگی و انقلابی در استان و همچنین کمک به حل مسائل کلیدی کشور از جمله تولید بیان کرد و گفت: امروز آذربایجان همگراتر از همیشه نماد اتحاد کلمه، همبستگی ملی، غیرت ایرانی و شور انقلابی است.
**************
روزنامه خراسان**
چند روزی است که سواحل جنوبی خلیج فارس به مرکزی برای اخبار و رخدادهای نظامی، امنیتی و صدالبته دیپلماتیک تبدیل شده است. امارات که چند ماه پیش مشاور امنیت ملی خود را به ایران اعزام کرده بود و چند روز قبل هم هدف تهاجم انصارا...قرار گرفت، چندی پس از آن از اسحاق هرتزوک رئیس رژیم صهیونیستی میزبانی کرد، حضوری که گفته میشود با شلیک دستکم چند موشک علیه مقر اقامتش نیز همراه بود. همزمانی حضور رجب طیب اردوغان در امارات و نفتالی بنت در بحرین هم نشانگر توجه ویژه به این منطقه از سوی بازیگران مختلف منطقهای است. سفر بنت به منامه چند روز پس از سفر وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به بحرین انجام شد که در آن چندین سند همکاری امنیتی بین دوطرف به امضا رسید و یک افسر نظامی اسرائیلی در منامه مستقر شد. این رویداد نیز تنها چند روز پس از رزمایش دریایی با حضور نزدیک به ۶۰ کشور شامل برخی کشورهای عربی و آمریکا و رژیمصهیونیستی در دریای سرخ انجام شد که حضور این رژیم برای اولینبار اتفاق میافتاد اما در خصوص دلایل سفر بنت طبیعی است که پس از امضای توافق سازش در شهریور سال گذشته طرفین برای حفظ آن و گسترش روابط دوجانبه چنین دیدارهایی را صورت دهند کما این که بحرین همواره نقشی پیشرو و خطشکن در عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی داشته است. میزبانی نشست اقتصادی طرح معامله قرن، اظهارات مثبت و پیدرپی وزیر خارجه این کشور در خصوص اسرائیل، حمله به گروههای مقاومت و ... بخشی از کنشگریهای منامه در این چارچوب است. نکته قابل توجه این که سفر بنت در سالروز قیام مردم بحرین علیه آل خلیفه انجام شد. انتخاب این زمان برای سفر مقامات اسرائیلی به بحرین بدین معناست که رژیم آل خلیفه به همراه رژیم صهیونیستی درصدد بیاعتبارسازی قیام مردم بحرین هستند. افزون بر این، اگرچه رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد از حضور در قلمروی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس علیه ایران استفاده کند اما این رژیم بیشتر به دنبال حل بحران شناسایی خود است؛ چرا که اغلب کشورهای منطقه، این رژیم را یک کشور به حساب نمیآورند. رفع بحران شناسایی میتواند از مشکلات سیاسی، امنیتی و اقتصادی این رژیم بکاهد یا به عبارتی منافع آن را ارتقا دهد. برای شخص بنت نیز که فقط از سر تصادف و به لطف اختلافات داخلی بین احزاب رژیم صهیونیستی به قدرت رسیده است این یک برگ برنده حساب خواهد شد. اما در این که روابط با کشوری چون بحرین بتواند در رفع این بحران سودمند باشد جای تردید بسیار است. اینکه اگر حمایتهای عربستان سعودی از رژیم آلخلیفه نباشد، این کشور به دلیل خالیبودن از مؤلفههای قدرت، کمترین توانی برای کنشگری در سطح منطقهای و حتی تا حدی در سطح داخلی را نخواهد داشت، گزارهای است که مورد تأیید بسیاری از تحلیلگران است. رژیم آلخلیفه خود در داخل با بحران مشروعیت روبه روست و مانند اسرائیل با ابزار سرکوب به حیات خود ادامه میدهد. اکثر اقشار مردم بحرین اعم از شیعه و سنی با عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مخالف هستند طوری که حتی پارلمان بحرین در اکتبر سال 2009 قانون ممنوعیت هرگونه ارتباط با رژیم صهیونیستی را تصویب کرد؛ اما این مصوبه هرگز از سوی حکام آل خلیفه به اجرا گذاشته نشد و این رژیم همچنان به صورت آشکار صدای مردم را در نطفه خفه می کند. بنابراین همان طور که اشاره شد به نظر می رسد هدف واقعی بحرین، استفاده از تجربه به دستآمده رژیم صهیونیستی در سرکوب مردم فلسطین و هدف اسرائیل کسب شناسایی و گسترش قابلیتهای خود در مواجهه با ایران است. با توجه به این که یکی از شیوه های این رژیم در سرکوب قیام و انتفاضه مردم فلسطین شناسایی و ترور چهره های سرشناس مبارز فلسطینی بوده از این رو این احتمال وجود دارد که از این پس دستگاه اطلاعاتی و امنیتی بحرین هم به همین شیوه متوسل شود یا این که جوخه های ترور اسرائیلی به نیابت از آل خلیفه به این اقدام دست بزنند. تا پیش از این دستگاه اطلاعاتی و امنیتی بحرین بیشتر متکی به حمایت ها و مشاوره های سرویس اطلاعات انگلیس بوده که تا حدودی مبتنی بر شیوه های محافظه کارانه بوده است اما اکنون رژیم صهیونیستی جای انگلیس را در حوزه امنیت داخلی می گیرد یا این که انگلیس برای بسترسازی روابط منامه- تل آویو داوطلبانه و بر اساس بده وبستان صورت گرفته جای خود را به این رژیم می دهد. گذر زمان نشان خواهد داد که تقلای جدید آل خلیفه برای سرکوب انقلابیون سودمند است یا نتیجه معکوس میدهد.
**************
روزنامه ایران**
**************
روزنامه شرق**
نماینده مردم لاهیجان اخیرا از این واقعیت تلخ سخن گفته است که دلالان برنج را به دو برابر قیمت خرید از کشاورزان در بازار عرضه میکنند. معاون دادستان کل کشور نیز چندی پیش به این نکته اشاره کرد که فاصله بین قیمت تمامشده محصولات و قیمت خردهفروشی، بیش از اندازه بالا بوده و دلالان سود هنگفتی به جیب میزنند. با مروری در رسانهها، چنین مطالبی را از قول بسیاری از دستاندرکاران درباره بسیاری از کالاها میتوان یافت؛ یکی از گرانی گوشت قرمز مینالد که با همت دلالان به بیش از دو برابر قیمت تمامشده به دست مردم میرسد، دیگری از تلاش نظامیافته برای افزایش قیمت برنج داخلی میگوید که هدف افزایش قیمت برنج وارداتی را دنبال میکند. آن دیگری از مافیای حاکم بر تجارت دارو یا خودرو شکوه میکند که تا سهم خود را تماموکمال دریافت نکند، اجازه رسیدن کالا به دست مردم را صادر نمیکند. در چنین شرایطی اغراق نیست که برای توصیف وضعیت موجود در اقتصاد کشورمان از عبارت «بهشت دلالان» استفاده کنیم؛ زیرا فعالیتهای دلالی سودی گزاف و بیدردسر را در پی دارد. در اوایل دهه 1360 یكی از دلمشغولیهای جدی دانشآموختگان اقتصاد كه سودای خدمت به اقتصاد ملی و هموارکردن راه رشد و توسعه را در سر داشتند، این بود كه سیستم سنتی توزیع بهعنوان یک مانع بزرگ بر سر راه گسترش تولید ملی ظاهر شده بود. این سیستم بیشترین سهم ارزش افزوده را نصیب دلالان و واسطهها میكرد و تولیدكننده در هر صنعتی كه بود، معمولا سهمی اندك از درآمد داشت. سود سرشار فعالیتهای واسطهگری در مقایسه با سود اندك فعالیتهای تولیدی، علامتی گمراهكننده را به همه فعالان اقتصادی میداد كه سرمایه خود را بهجای معطلكردن در حوزه كمبازده تولید، در میدان تجارت به كار بیندازند و سود بیدردسر و در بیشتر موارد معاف از مالیات و انواع عوارض را نصیب خود کنند. آن سالها همه جا صحبت از این واقعیت تلخ بود كه از صد واحد پولی كه مصرفكنندگان نهایی بابت خرید فلان محصول كشاورزی میپردازند، حداكثر مثلا 15 واحد نصیب كشاورزان میشود و بقیه سود سهم واسطههاست. كشاورزان فلان منطقه محصولشان را با قیمت نازل به واسطهها میفروشند و بیشترین سود نصیب عمدهفروشان میادین میوه و ترهبار میشود یا برنجكاران استانهای شمالی محصولشان را در فصل برداشت با قیمت نازل به دلالان میفروشند و آنها محصول را در زمانی كه قیمت حسابی رشد كرده است، به بازار عرضه میكنند و... . راهحلی كه به ذهن این دلسوزان كشور میرسید، این بود كه با ایجاد تشكلهایی از كشاورزان، امكانی برای تولیدكنندگان فراهم شود كه اولا بتوانند خودشان محصول را به مردم عرضه كنند و كمتر نیازمند «خدمات» واسطهها بشوند و ثانیا با دریافت وامهای ارزانقیمت، ناگزیر از فروش سریع محصولاتشان در فصل ارزانی با پایینترین قیمت نباشند.
حمایت از گسترش شبکه تعاونیهای مصرف محلی و تعاونیهای تولیدی در بخش کشاورزی در دهه 60 و سپس راهاندازی شبکه گسترده میادین میوه و ترهبار در سطح شهر تهران و بعدها سایر کلانشهرها و نیز راهاندازی فروشگاههای بزرگ زنجیرهای در ابتدای دهه 70، تلاشی برای کاستن از حاشیه سود دلالان و افزایش سهم تولیدکنندگان از ارزش افزوده در کنار مهار قیمتهای خردهفروشی و حفظ حقوق مصرفکنندگان و راهحلی برای تقویت تولید ملی بود. اینک با گذشته چند دهه از آن ایام، با مروری سطحی بر شرایط اقتصادی کشور میتوان دریافت که هنوز سهم بخش مولد اقتصاد از ارزش افزوده بسیار اندک است و دلالان و واسطهها حرف اول و آخر را در اقتصادمان میزنند. به بیان دقیقتر، اقداماتی نظیر آنچه اشاره شد، از نظر کیفیت و کمیت اصلا در سطحی نبود که بتواند سیطره دلالان را بر اقتصاد کلان کشور محدود کند. علاوه بر این شرایط خاص اقتصادی کشور و سیاستهای ناکارآمدی که در سالهای گذشته به کار گرفته شد، نهتنها کمکی به مهار دلالان نکرد، بلکه بهترین نیروی کمکی برای رشد بخش نامولد و گسترش دلالی بود. افزایش بیرویه حجم نقدینگی و در کنار آن دسترسی آسان بخش غیرمولد اقتصاد به منابع بانکی، موقعیتی را فراهم کرده که شبکه دلالی با قدرت خرید بالا و قدرت تخریب بسیار بالاتر در سطح اقتصاد ملی فعالیت کرده و عرصه را بر بخش مولد اقتصاد تنگ و تنگتر کند. از سوی دیگر، بیتدبیری و بیعملی دولتمردان در چندین دهه موجب شده حاشیه امن لازم برای رشد فعالیتهای بسیار سودآور دلالی فراهم شود. در چنین فضایی، چندان دور از انتظار نیست که هر تدبیر جدیدی از سوی دولتمردان به کار گرفته شود، حتی اگر هدف غایی مهار سوداگری و ایجاد محدودیت برای دلالان را دنبال کند، به لطایفالحیل به ضد خود تبدیل شده و ابزاری برای افزایش سود دلالان شود. اخیرا زمزمههایی به گوش میرسد که گویا فروشگاههای بزرگ زنجیرهای کشور با خرید انبوه برنج در فصل برداشت و با بهرهگیری از امکانات وسیع انبارداری خود، نقش مهمی در افزایش قیمت برنج دارند. به بیان دیگر، نهادهایی که با هزاران امید و آرزو بهمنظور اصلاح سیستم سنتی توزیع و ایجاد رفاه بیشتر برای تولیدکنندگان و بهویژه مصرفکنندگان تأسیس شدهاند، اینک در سایه حاکمیت مناسبات رانتی و دلالی بر اقتصاد ملی به ضد خود مبدل شده و خود به جریان گرانی برنج دامن زدهاند. مروری بر کارنامه چهار دهه سیاستگذاری در حوزه بازرگانی و توزیع کالا نشان میدهد اقدامات مقطعی و سیاستهایی که با نگاه بخشی به عرصه اقتصاد ملی طراحی و اجرا میشوند، راه به جایی نخواهند برد. دولتمردان اگر عزم اصلاح امور اقتصاد ملی و حمایت از بخش تولید را دارند، باید با تدوین نقشه راهی مدبرانه و با بهرهگیری از همه توان کارشناسی و علمی کشور به درمان اقتصاد ملی و مهار دلالی نظامیافته بپردازند و «بهشت دلالان» را به «بهشت تولیدکنندگان و مصرفکنندگان» مبدل کنند.
**************************************************************