صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۰:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۳۳۹۴۷۰

حسین مرعشی در سرمقاله روزنامه سازندگی نوشت: «بیش از چهار دهه است که رقابت‌های تسلیحاتی‌، تبدیل به رقابت‌های اقتصادی شده‌اند. اگر ۵۰ سال پیش‌، قدرت کلاهک‌های هسته‌ای شوروی‌، چین و آمریکا تعیین‌کننده بود، امروز قـدرت اقتصادی این کشورها تعیین‌کننده جایگاه آنها است. امروز تعداد کلاهک‌های هسته‌ای و تسلیحاتی نمی‌تواند در مقابل قدرت اقتصادی تعیین‌کننده باشد.
اگر قرار بود در منطقه ما کشوری با قدرت نظامی‌، آقای منطقه شود، صدام برای این کار پیش‌قدم بود چراکه صدام هم به لحاظ قدرت شـخصی آدم جسـوری بود و هم در طول زمان قدرت نظامی قابل توجهی را به دست آورده بـود.
صدام آتش دو جنگ علیه ایران و کویت را شـروع کرد، بعد از آن در مقابل اتحاد جهانی قرار گرفت و درنهایت‌، دیدیم که آمریکا طومار او را درهم پیچید. صدام که احـزاب متحدی مثل حزب بعث را در عراق تشکیل داده بود و ارتش منسجمی نیز داشت‌، با سیاست‌های نظامی‌گری عراق را به خاک سیاه نشاند. بنابراین‌، این تصورات چندان با واقعیات تاریخی منطبق نیستند.
تجربه نشان داده است که لزوما این سلاح‌ها نمی‌توانند در طولانی مدت تاثیری در تعیین جایگاه و تدوین قدرت برای کشورها داشته باشند. به نظر می‌رسد، در جمهوری اسلامی ایران با وجود داشتن دانش هسته‌ای‌، حرکت نظام به سمت سلاح هسته‌ای به دلیل مدیریت عالی نظام مهار شده است و نظام اجازه این نوع مدیریت و رفتارها را نداد تا کسی وارد این حیطه خطرناک شود.»
اظهارات مرعشی در حالی منتشر می‌شود که اکانت توییت منتسب به مرحوم هاشمی ادعا کرد: روزگار فردا، روزگار گفتمان است، نه موشک.
هاشمی همچنین ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ در اجلاس مدیران آموزش و پرورش گفته بود: «اگر می‌بینید آلمان و ژاپن محکم‌ترین اقتصاد دنیا را دارند، بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند، محروم شدند. نیروهای نظامی بیشتر خرج کشورهای در حال جنگ را می‌بردند و از این رو با این اقدام، پول‌هایشان آزاد شد و به دنبال کارهای عملی و تولیدی رفتند. این راه در ایران باز شده و مطمئنم دوره دوم دولت روحانی می‌تواند ما را به آنجا ببرد.»
برخلاف ادعای مرحوم هاشمی و مرعشی، رقابت‌های سیاسی و اقتصادی هرگز موجب نشده که قدرت‌ها، از قدرت نظامی غفلت کنند. برعکس، جنگ اوکراین و پیش از این آن جنگ‌های سوریه و عراق و لبنان و فلسطین و افغانستان و یمن، نشان داد که تهدیدهای نظامی، همچنان تهدیدی جدی است.
از طرف دیگر، این هم مغالطه‌ای است که کسانی بخواهند قدرت نظامی و قدرت اقتصادی را مقابل هم قرار بدهند و به بهانه تاکید بر تقویت توانمندی‌های اقتصادی، واگذاری یا به تحلیل بردن قدرت نظامی را نتیجه بگیرند.
در عین حال باید توجه داشت که غرب‌گرایان، کارنامه خسارت‌باری هم در حوزه اقتصادی به جای گذاشته و رکوردهای منفی اقتصادی را در دولت ۸ ساله روحانی به ثبت رساندند. عدم حمایت از تولید، رها کردن حوزه واردات بی‌رویه و قاچاق، شرطی کردن اقتصاد به اراده خارجی و تمسخر ساخت مسکن و نیروگاه و پالایشگاه، جملگی نشان می‌دهد که غرب‌گرایان فقط التماس و گدایی در همه عرصه‌ها را در دستورکار داشتند که از دل آن نه اقتدار، بلکه لگدمال شدن عزت و امنیت کشور بیرون می‌آمد.

نام:
ایمیل:
نظر: