صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۴  ، 
شناسه خبر : ۳۴۳۳۳۲
بصیرت بررسی کرد
۳ جریان وابسته به غرب و صهیونیسم از همان ابتدا تا به امروز خود را مخالف جمهوری اسلامی ایران معرفی کردند و برای رسیدن به اهدافشان دست به کشتار مردم مسلمان و بی‌گناه ایران اسلامی زدند
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ انسیه ربیعی

 یکی از موضوعات برجسته تاریخ سیاسی ایران به‌خصوص پس از انقلاب مشروطه، مخالفان و امکان مخالفت بوده است. به‌عبارت‌دیگر نخستین بار، پس از انقلاب مشروطه بود که بدنه نخبگانی ایران، مقابل حکومت پادشاهی قاجار ایستاد. از همان زمان بود که جریان‌های مخالف علیه حکومت‌ها شکل گرفتند و واکنش‌هایی هم نسبت به حکومت وقت نشان دادند تا اینکه انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید. پس‌ازاین رویداد بزرگ جهانی، شکل مخالفت با حکومت اسلامی مستقر در ایران تغییر کرد و ۳ جریان وابسته به غرب و صهیونیسم از همان ابتدا تا به امروز خود را مخالف جمهوری اسلامی ایران معرفی کردند و برای رسیدن به اهدافشان دست به کشتار مردم مسلمان و بی‌گناه ایران اسلامی زدند، در روند زندگی اجتماعی‌شان اختلال ایجاد کردند و با حمایت از تحریم‌های حداکثری غرب علیه ایران اقتصاد و معیشت مردم را به گروگان گرفتند.

 تجزیه ایران، آرزوی دیرینه صهیونیسم
 همواره وحدت و حفظ تمامیت ارضی یکی از عمده‌ترین دلایل برای وجود مخالفان علیه ایران بوده است که طبق اسناد تاریخی از دو دهه پیش از پیروزی انقلاب تا به امروز، تجزیه ایران به یکی از مهم‌ترین اهداف دشمنان تبدیل شده است. گزارش روزنامه اطلاعات در ۱۵ مرداد ۱۳۵۳ در خصوص کشف اسناد طبقه‌بندی‌شده از طرح تجزیه استان خوزستان و سیستان و بلوچستان اشاره کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش دشمنان داخلی و خارجی کشور برای تحقق پروژه «ایرانستان» آشکار شد. بلافاصله پس از ۲۲ بهمن، برخی پادگان‌های ارتش در کردستان مورد حمله قرار گرفت و نیرو‌های تجزیه‌طلب در چهارسوی ایران فعال شدند آن‌ها در فعالیت خود کمک نیرو‌های مارکسیست و التقاطی را نیز به همراه داشتند. اشاره به این موضوع نشان می‌دهد که اهمیت این مسئله مقطعی یا محصول تئوری توطئه نیست.

 در اوج اغتشاشات مربوط به فوت مهسا امینی، در تاریخ ۸ مهرماه ۱۴۰۱، «آیدی کوهین» روزنامه‌نگار اسرائیلی که نزدیک به محافل امنیتی این رژیم است با انتشار توئیتی به یک آرزوی قدیمی اشاره کرد و نوشت: «خداحافظ ایران». با توجه به تحرکات خیابانی صورت گرفته در پی مرگ مهسا امینی، این رویکرد یک‌بار دیگر در میان تحلیلگران ضدایرانی، به‌ویژه افراد یا رسانه‌های وابسته به سرویس اطلاعاتی عربستان و موساد، اعم از آیدی کوهین، برندا شیفر و شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال آشکار شد.

 نقش پروپاگاندا در حواشی پس از فوت مهسا امینی 
 ازاین‌رو فتنه اخیر که با کلیدواژه مهسا امینی آغاز شد، نتوانست دشمن را داخل ایران به اهداف خود برساند، اما سبب شد اختلاف میان نیرو‌های قوم‌گرا و تجزیه‌طلب ظهور پیدا کند. مرحومه مهسا امینی زن کرد اهل سنت از شهرستان سقز بود. همین مسئله موجب شد بسیاری از سازمان‌های رادیکال چپ و گروه‌های قوم‌گرای کرد این مرگ را تظاهر ستم حکومت به ضعیف‌ترین حلقه هرم در سلسله‌ مراتب اجتماعی یعنی زن کرد اهل سنت معرفی کنند. درصورتی‌که گزارش پزشکی قانونی و تصاویر منتشر شده از لحظه ورود مهسا امینی به پلیس امنیت اخلاقی، خلاف ادعا‌هایی بود که مطرح شد، ولی بااین‌همه پروپاگاندا زمینه بازیگری برای گروه‌هایی مانند کومله، دموکرات و پژاک را مهیا کرد و اهداف تجزیه‌طلبان را در شعار «زن_زندگی_ آزادی» خلاصه کرد.

 از سوی دیگر طیف راست‌گرا و میانه‌رو مخالفان، برخلاف طیف قوم‌گرا و چپ رادیکال به روایت‌سازی قومی از مسئله به‌شدت معترض بود همان‌طور که بعد‌ها با برداشت انقلاب زنانه از این اعتراضات به مخالفت برخاست؛ بنابراین، در تجمعاتی که در اروپا و آمریکا برگزار شد تنش‌های شدیدی بین گروه‌های سلطنت‌طلب و کرد بر سر حمل پرچم کردستان به منصفه ظهور رسید و عریان شدن یکی از زنان فمینیست در تجمعی دیگر موجب تمسخر این اقدام از سوی راست‌گرایان شد.

 بمباران مواضع تروریست‌ها در شمال عراق و ایجاد شکاف عمیق میان تجزیه‌طلبان 
 با بمباران مواضع گروه‌های تروریستی در شمال عراق، یک‌بار دیگر شکافی جدی میان مخالفان آشکار شد؛ شکافی که علاوه بر تضاد بین چپ و راست، اختلاف‌نظر‌هایی را میان راست میانه و راست افراطی سلطنت‌طلب نیز به وجود آورد. با صدور بیانیه رضا پهلوی با مضمون همدردی با مردم کردستان به دلیل بمباران «مواضع کومله و دموکرات»، این شکاف عمیق‌تر شد و گروهی از راست‌گرایان با تعجب و خشم به این بیانیه نگریستند، ولی رضا پهلوی با این اقدام نشان داد که فعلاً آماده همکاری با احزاب کرد بر اساس استراتژی زمینه‌ای آن‌هاست.

 این در حالی بود که یک روز پیش از صدور این بیانیه، عناصر تجزیه‌طلب کرد در اروپا به سلطنت‌طلبانی که با پرچم شیر و خورشید در تجمع حمایت از مهسا امینی حضور داشتند، حمله‌ور شده بودند؛ بنابراین درحالی‌که شکاف در بدنه هر دو طیف جدی بود، رضا پهلوی سعی کرد امتیازی را به‌طرف مقابل اعطا کند که اتفاقاً با بی‌اعتنایی کرد‌ها روبه‌رو شد. دراین‌بین، ظهور شعار «مرد، میهن، آبادی» به‌عنوان مکمل شعار «زن، زندگی، آزادی» موجب اعتراض چپ رادیکال، گروه‌های قوم‌گرا، فمینیست و... شد؛ اما طرح مستمر این شعار در خیابان نشان داد که تعمیق شکاف همچنان ادامه خواهد داشت و علی‌رغم خشم فمینیست‌ها و چپ رادیکال، به‌عنوان نماد اختلاف میان رابطه نیرو‌ها نمایان خواهد شد.

 عامل ۱۷ هزار ترور مدعی حقوق بشر شد
 از سلطنت‌طلبان و تجزیه‌طلبان که بگذریم نوبت به گروهک منافقین می‌رسد که از نخستین روز‌های پیروزی انقلاب تا به امروز، کثیف‌ترین و خبیث‌ترین جنایت‌ها را علیه مردم ایران روا داشته است. سازمان منافقین با تشکیل فرقه خود سال‌هاست از جیب آمریکایی‌ها و کشور‌های غربی ارتزاق کرده و همین خط را چهره‌های جدید اپوزیسیون نیز دنبال می‌کنند. در فتنه فوت مهسا امینی هم بسیاری از سرنخ‌ها و مسیر‌ها به منافقین و رسانه‌های فارسی‌زبانی رسید که ضمن حمایت از فرقه منحوس رجوی، اخبار و رویداد‌های مرتبط با فعالیت‌های آن‌ها را به‌صورت دائم و پیوسته پیگیری و دنبال می‌کنند.
 هرچند دشمنی این گروهک با مردم ایران بر کسی پوشیده نیست، اما این گروهک نفاق که ۱۷ هزار نفر را در کشور ترور کرده و در دروان دفاع مقدس در آغوش صدام بود اکنون با ادعای حقوق بشری به دنبال شبکه‌سازی داخل کشور به‌ویژه میان جوانان بوده و در ۳ سال اخیر که به‌واسطه کرونا تمام فعالیت مردم به‌ویژه جوانان مجازی شد، عرصه را فراهم دید و با بهره‌گیری از پیشرفت‌های اطلاعاتی و ارتباطی، اقدام به شبکه‌سازی داخل کشور کرد و با آغاز فتنه به دل اغتشاشات زد و همچون دهه ۶۰ کشته سازی را پیش روی خود قرارداد و دست به ترور‌های کور زد.

 تاکید بر اختلاف میان اپوزیسیون
 حالا، اما آتش به خانه مخالفان جمهوری اسلامی افتاده است. «شیرین عبادی» فعال به‌اصطلاح حقوق بشر در گفتگو با شبکه "صدای آمریکا" ضمن اعتراف به وجود اختلافات فاحش میان اپوزیسیون افزود که این اختلافات و دعوا‌ها صدای همه را درآورده است.

 همچنین اعتراف اخیر حمید فرخ‌نژاد درباره اختلاف و چنددستگی میان گروه‌های ضدانقلاب بیش‌ازپیش بر این مسئله صحه گذاشت که انشقاق، تضاد و درگیری بین افراد و گروه‌های ضدانقلاب واقعیتی است که ائتلاف و وحدت اپوزیسیون را به رویایی دست نیافتنی تبدیل کرده است.

 از سوی دیگر سران ضدانقلاب بار‌ها و در گفتگو‌های متعدد به اختلافات بین خود اعتراف کرده‌اند. عبدالله مهتدی دبیرکل یکی از شاخه‌های کومله که از سوی شبکه اینترنشنال تلاش می‌شود تا به عنوان دبیرکل اصلی کومله معرفی شود، چندی پیش در گفتگو با همین شبکه درحالی‌که سعی می‌کرد تا بگوید بین احزاب ضدانقلاب کُرد اختلافی وجود ندارد، اما در پایان در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه مهم‌ترین نیاز کنونی اپوزیسیون در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی چیست؟ اذعان کرد که گروه‌های مخالف همراه و همدل نیستند و برخلاف هواداران نظام، دچار اختلافات بسیار جدی هستند.

 شبکه اینترنشنال در برنامه چشم‌انداز با اجرای سیما ثابت که گرایش‌های تجزیه‌طلبانه دارد و با حضور شهریار آهی که چندی پیش در همین شبکه گفت که از تجزیه ایران نباید ترسید، بر ضرورت ائتلاف اپوزیسیون تاکید کرد. شبکه تلویزیونی منوتو که وابسته به سلطنت‌طلب‌هاست اختلافات عمیقی با اینترنشنال دارد و مدیر این شبکه تاکنون چند بار علیه اینترنشنال توییت زده است. شبکه بی‌بی‌سی فارسی نیز پس از انتشار فایل صوتی مجری‌اش رعنا رحیم‌پور درخصوص فعالیت تجزیه‌طلبانه اینترنشنال، علیه آن شبکه بیانیه‌ای صادر کرد. برخی از چهره‌های رسانه‌ای ضدانقلاب نیز در ماه‌های گذشته موضع‌گیری‌های تندی علیه یکدیگر داشتند که به‌طور نمونه می‌توان به صحبت‌های سالومه سیدنیا علیه مصی علی‌نژاد اشاره کرد. شهرام همایون هم گفت که فرخ‌نژاد برای گفتگو با اینترنشنال پول گرفته است.

 جان کلام
 آنچه از اواخر شهریور ۱۴۰۱ در کشور شروع شد، صف‌آرایی تمام‌عیار اپوزیسیون و حامیانش در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران بود  این در حالی است که سازمان منافقین و سلطنت‌طلب‌ها هیچ‌گاه نتوانسته‌اند در یک خط قرار گیرند و تنها دو عامل مقابله با ایران و دریافت دلار از آمریکا آن‌ها را در یک صف قرار داده است. عدم وجود رهبری میان جریان مخالف نظام جمهوری اسلامی نشان داد اختلافات آن‌ها جدی‌تر از همیشه است. بازنده‌های بزرگ فتنه اخیر در ایران حالا به فکر طراحی جدید برای کسب وجهه نزد حاکمان کشور‌های غربی و استفاده از شهرت برای رسیدن به پول و ارتزاق نزد آمریکایی‌ها و کلاه‌برداری هستند. اپوزیسیون در طول ۴۴ سال گذشته بار‌ها تلاش کرده تا پایان نظام مقدس جمهوری اسلامی را اعلام کند، اما هر بار با شکست مفتضحانه روبرو شده است. از سوی دیگر روی آوردن این جریان به چهره‌های زرد برای حمایت از اغتشاشات و ایجاد آشوب در ایران ثابت کرد دست دشمنان انقلاب خالی‌تر از همیشه است و به تعبیر مقام معظم رهبری حقیرتر از آن هستند که بتوانند خدشه‌ای به نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد کنند.  

نام:
ایمیل:
نظر: