در بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ میلادی، برخی سیاستمداران آمریکایی مانند هنری کسینجر تاکید داشتند که مقامات آمریکایی باید همافزایی چین و روسیه در نظام بینالملل را با پررنگتر کردن تهدید یک بازیگر و اهدای امتیازات هدفمند به یک بازیگر دیگر از بین ببرند! به عبارت بهتر، یکی از گزارههایی که مقامات کاخ سفید بر روی آن حساب ویژهای باز کرده بودند، ایجاد شکاف میان روسیه و چین بوده است. زمانی که جنگ اوکراین به وقوع پیوست، مقامات آمریکایی نسبت به عدم اعلام حمایت رسمی چینیها از روسیه، دید مثبتی داشتند. اما فرسایشی شدن جنگ اوکراین از یک سو و تشدید تحرکات آمریکا در شرق آسیا (خصوصا تایوان و دریای جنوبی چین) سبب شد تا پکن اهمیت همافزایی راهبردی با روسیه را بیش از هر زمان دیگری دریابد! به عبارت بهتر، چینیها به این نتیجه رسیدند که تایوان و شرق آسیا، هدف بعدی توطئهافکنی غرب در نظام بینالملل خواهد بود.
دیداری که غرب را نگران ساخته است
روسیه و چین در مراسم باشکوهی با هدف تقویت روابط دو طرف در بحبوحه درگیریها در اوکراین «دوستی بدون محدودیت» خود را به نمایش گذاشتند. ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه پس از میزبانی از شی جینپینگ، رهبر چین در یک شام خصوصی در کاخ قدیمی از او استقبال کرد تا با مقامات ارشد هر دو کشور گفتگو کند.
در مراسمی برنامهریزی شده و «باشکوه»، دو رهبر وارد اتاق بزرگی شدند و همزمان با نوای سرود ملی روسیه و چین، با هم دست دادند. هر دو از کنار صفی از مقامات روسی و چینی عبور کردند تا به مذاکره بنشینند. تمام این نمایش با شکوه نشاندهنده اهمیت سفر سه روزه شی به روسیه است. سفری که تنها چند روز پس از صدور حکم بازداشت پوتین توسط دادگاه کیفری بینالمللی رخ داد. پوتین در ابتدای جلسه از پیشنهادات چین برای حل و فصل سیاسی و آتشبس در اوکراین استقبال کرد. دو طرف با هم توافقنامهای امضا کردند تا روابط بین دو کشور را به «عصر جدیدی» از همکاری وارد کنند. شی گفت که «ما بیانیهای را در مورد تعمیق مشارکت راهبردی و روابط دو جانبه امضا کردیم.»
روسیه میخواهد امنیت انرژی چین را تامین کند
ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه به شی جینپینگ، رییسجمهوری چین در مورد تامین قابل اعتماد نفت و گاز روسیه در درازمدت اطمینان داد و گفت که خط لوله جدیدی بین دو کشور در دست ساخت است. این امر در حالی رخ داد که روسیه پس از حمله به اوکراین در فوریه سال گذشته، از بازارهای اروپا خارج شده است.
پوتین پس از مذاکره با شی و همراهانش گفت که تا سال ۲۰۳۰، عرضه گاز به چین باید به ۱۰۰ میلیارد مترمکعب در سال برسد. علاوه بر این، ۱۰۰ میلیون تن گاز طبیعی مایع و همچنین زغال سنگ و سایر منابع انرژی تامین خواهد شد. چین هم این منابع انرژی را با تخفیف دریافت خواهد کرد. به گفته پوتین، حجم تجارت روسیه و چین در سال گذشته ۳۰ درصد افزایش یافت و به ۱۸۵ میلیارد دلار رسید و پیشبینی میشود امسال حجم تجارت دو کشور به بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار افزایش پیدا کند. رییسجمهوری روسیه تاکید کرد که با وجود فشار تحریمهای غرب علیه روسیه، حجم تجارت در حال افزایش است. او همچنین تاکید کرد که تمام پیشنیازها برای خط لوله جدید گاز روسیه به چین از طریق مغولستان فراهم است. قرار است در آینده ۵۰ میلیارد متر مکعب گاز از این خطوط لولهکشی شده عبور کند.
همافزایی در برابر ناتو
بدون شک یکی از اصلیترین انگیزههای پکن و مسکو در همافزایی راهبردی همهجانبه با یکدیگر، وجود تهدیدی مشترک به نام ناتو است. مقامات چینی به وضوح آگاه هستند که حتی انعقاد پیمان ضد چینی "آکوس" میان آمریکا، استرالیا و انگلیس، مصدری آتلانتیکی دارد، با وجود اینکه استرالیا رسما عضو پیمان آتلانتیک شمالی نیست! شی جینپینگ و همراهانش معتقدند که قطعا هزینه مهار بازی ناتو در عرصه بازدارندگی، نسبت به مهار بازی آن در دوران جنگ (پس از وقوع منازعهای غیر قابل پیشبینی) آسانتر خواهد بود، از این رو پکن ضمن تقویت همکاریهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی خود با روسیه، درصدد رقم زدن این اتحاد تعیینکننده است. از این رو، تقویت آشکار مناسبات همهجانبه پکن و مسکو را میتوان بر مبنای نوعی آیندهنگری و آیندهپژوهی از سوی طرفین تلقی کرد.
نگاه چین به میانجیگری در جنگ اوکراین
در این میان، چینیها پس از تجربه موفق میانجیگری میان تهران و ریاض در پکن، نگاهی جدی به میانجیگری در جنگ اوکراین دارند. اما این میانجیگری به معنای ابطال عزم چینیها برای همگرایی با مسکو در عرصههای گوناگون نخواهد بود! ولادیمیر پوتین اخیرا تاکید کرده است که طرح صلح چین میتواند مبنایی برای حل و فصل جنگ در اوکراین باشد. اما متحدان غربی اوکراین تاکنون هیچ علاقهای به این موضوع نشان ندادهاند. به عبارت بهتر، ناتو فعلا در برابر هرگونه طرح صلحی که سران چینی حدود و ثغور آن را تعیین کنند واکنشی منفی نشان میدهد.
همانگونه که مشخص است، مقامات آمریکایی نه تنها به هدف خود مبنی بر تشدید شکافها میان روسیه و چین دست پیدا نکرده اند، بلکه شاهد تقویت همگرایی این دو با یکدیگر و تبدیل این همگرایی به نوهی همپوشانی و همافزایی مطلق و همه جانبه شدهاند. به عبارت بهتر، رویکرد ناتو در جنگ اوکراین منجر به تقویت نقاط همپوشانی و اشتراک چین و روسیه در برابر آمریکا و انگلیس شده است. در چنین شرایطی از افرادی مانند کسینجر مبنی بر ایجاد شکافهای هدفمند میان روسیه و چین دیگر محلی از اعراب نخواهد داشت! بدون شک، مناسبات جدید پکن -مسکو که طی روزهای اخیر شاهد آشکارسازی آن هستیم، معطوف به جنگ اوکراین نخواهد بود و بر روی معادلات امنیتی در نظام بینالملل تاثیرگذار خواهد بود. در چنین شرایطی، احتمال دارد جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ میلادی، بایدن و دموکراتها را متهم کنند که با سیاستهای نامتعادل خود در جنگ اوکراین، موجبات تبدیل شدن "همگرایی نسبی" دو بازیگر مخالف آمریکا به "همپوشانی مطلق" آنها را فراهم ساختهاند.