گسترش روابط سیاسی و ارتقای دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم در راستای ارتباط با کشورهای آفریقایی بعد از یازده سال، بیش از این که بازیگران دیگر حاضر در این قاره را نگران کرده باشد، باعث جنب و جوش رژیم صهیونیستی شده است. در اینباره، اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک با اعتراف به این که ایران به عنوان یک قدرت برتر و معادله نادیده شده مطرح است، مینویسد: علاوه بر علائق سنتی ایران به آفریقا، چندین زمینه تازه هم پدید آمده که ضروری است در چارچوب درک نفوذ و تحکیم منافع ایران در آفریقا مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد. نخستین و مهمترین آنها، کارزاری است که تهران علیه آن دسته از کشورهای متحد آمریکا به راه انداخته است که جسارت عادیسازی روابط با اسرائیل را داشتهاند؛ یکی از این کشورها سودان است.
رژیم صهیونیستی که از سالهای پیش در تلاش برای عادیسازی روابط تل آویو با کشورهای قاره آفریقا بود، با خوردن تیر خلاص بر پیکر پروژه تکراریاش طی پنج ماه گذشته و اخراج نماینده این رژیم از نشست سران اتحادیه آفریقا دچار رسوایی صد چندان شد و در همین ارتباط «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه رأیالیوم در گزارشی نوشت: دولت اشغالگر نژادپرست و فاشیست هیچ جایی در محافل کشورهای آفریقایی و رهبران شریف آن ندارد؛ این دولت تروریستی بزرگترین همپیمان نظام آپارتاید در قاره آفریقا بوده و با پول و تکنولوژی هستهای آن را حمایت کرده است؛ این دولت مرتکب کشتارهایی در حق ملت فلسطین شده و سرزمین و منابعش را غارت کرده و کودکانش را با زورگویی و با حمایت کسی که خود را جهان آزاد دموکرات با رهبری تروریسم آمریکا مینامد، کشته است.
برنامه رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران در آفریقا
۱. یکی از چالشهای اساسی صهیونیستها از زمان اعلان موجودیت تاکنون، پذیرش و به رسمیت شناخته شدن و در ادامه، داشتن روابط عادی با کشورهاست؛ بنابراین با وضعیت فعلی رژیم صهیونیستی و ادامه اعتراضات گسترده در سرزمینهای اشغالی، به نظر میرسد تقویت روابط سیاسی-امنیتی با آفریقا برای صهیونیستها اهمیت دارد و در این راستا احتمال تکمیل توافق ابراهیمی با سودان و عادیسازی روابط وجود دارد. رئیس موسسه امنیت ملی و استراتژی صهیونیستی مسگاو نیز در گزارشی با اشاره به سفر ابراهیم رئیسی به آفریقا و همچنین دیدار اخیر وزرای امور خارجه ایران و سودان، پرده از این نگرانی و همچنین بیتوجهی آمریکا، متحد اصلیاش برداشته و مینویسد: تصور این است که دولت بایدن به این تحولات (افزایش ارتباط ایران با آفریقا) توجهی ندارد. او درگیر مسائل داخلی، رقابت با چین و جنگ در اوکراین است. سیاست او در خاورمیانه باعث تقویت ایران شد و دوستان عرب واشنگتن را به آغوش چین و روسیه سوق داد. نباید انتظار داشت که تحرکات ایران در آفریقا او را به اقدام تحریک کند.
۲. حضور ایران در آفریقا، سومین شکست و کارت قرمز رژیم اشغالگر محسوب میشود. فضاسازی جدید اسرائیل در آفریقا از سال ۲۰۱۷ با طرح معامله قرن شروع شده بود که سران اتحادیه آفریقا در بیانیهای با مردود دانستن صلح آمریکایی صهیونیستی، همبستگی کامل خود را با ملت فلسطین اعلام کرده بودند. دومین کارت قرمز، زمانی به رژیم جعلی داده شد که با وجود تلاشهای فشرده و همهجانبۀ برای عضویت ناظر در اتحادیه آفریقا، دولتهای آفریقایی به اتفاق آرا از پذیرش این عضویت خودداری کردند و اکنون با حضور ایران، همبستگی کشورهای آفریقایی برای ایجاد ائتلاف در برابر اسرائیل قابل مشاهده است. به نظر میرسد رژیم صهیونیستی توان خود را در جلب نظر سران کشورهای آفریقایی برای عدم حمایت آنها از ایران به کار خواهد گرفت.
۳. تلاش رسانهای برای تخریب و وارونه جلوه دادن دستاوردهای سفر رئیسجمهور به آفریقا در دستور کار قرار گرفته است. تحلیل محتوای رسانههای فارسی زبان وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی نشان از دو روش برای مقابله با این دستاوردها میدهد. اول، سانسور و دوم تمرکز بر "هزینهساز بودن" این سفر برای ایران و "سود برای آفریقا". نکته قابل توجه این جاست که این خط خبری توسط رسانههای زنجیرهای داخل کشور دنبال میشود. در همین راستا شبکه تروریستی اینترنشنال با ذوقزدگی از بیاعتنایی رسانههای غربگرا تمجید کرده و از این اقدام با عنوان بیاعتنایی معنادار نام میبرد و روزنامه شرق از زبان هم میهن آن را عقبگرد و نه دستاورد! معرفی کرده و با وسط کشیدن پای FATF مینویسد: کشورهایی که خودشان در اداره امورشان با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکنند و باید در قبال محصولات پتروشیمی وارداتی به ایران کالاهای اساسی صادر کنند. قطعاً توسعه و بهبود روابط خارجی و اقتصادی با تمام کشورها امری مهم است، درحالیکه تهاتر کالا با برخی از کشورها، دیگر دستاورد نیست بلکه عقبگرد نگرانکننده است. البته دلیل اصلی افزایش مبادلات تجاری به شیوه تهاتر در اقتصاد ایران در کنار تحریمها، ورود ایران به لیست سیاه FATF است؛ موضوعی که مسئولان ذیربط و تصمیمگیران نسبت به آن بیتفاوت هستند. این در حالی است که تمامی مبادلات تجاری در دنیا بر اساس اصولی است که بر کلیه روابط مالی در دنیا دنبال میشود. عدم عضویت ایران در FATF علاوه بر افزایش هزینههای مبادلاتی منجر به عدم شفافیت مبادلاتی و کاهش ظرفیتهای تجاری میشود.
۴. یکی از راهبردهای رژیم صهیونیستی در کشورهای آفریقایی، تلاش برای جذب مسلمانانی است که به آرمان فلسطین توجه دارند. برای رسیدن به این هدف، از مناسبتهای مذهبی و شرایط اقتصادی ضعیف آنها بهره برده و اقداماتی مانند توزیع قربانی در مراسم افطار ماه رمضان و ایجاد فرصتهای شغلی برای تاثیرگذاری انجام داده است. همچنین، یهودیهای صهیونیست با نفوذ نرم سعی در تحت تاثیر قرار دادن رویکردهای اسلامی با گسترش تعداد و فعالیتهای کلیساهای انجلیی و کاتولیک در کشورهای آفریقای مرکزی به منظور کمرنگ کردن و از بین بردن تعهد مردم آفریقا به آرمان فلسطین داشتهاند تا جایی که عوامل این کلیساها اکنون از لابیهای فشارهای دینی و مردمیِ حامی اسرائیل در کشورهای آفریقایی از جمله نیجریه و غنا به شمار میروند. یکی از مهمترین نگرانیهای رژیم صهیونیستی، عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران در سرزمین آفریقا است. هشدار رسانههای اسرائیلی با این عنوان که ایران، مسئله فلسطین را وسیله نفوذ خود به آفریقای جنوبی کرده است، در همین راستا قابل توجه است.
۵. مئیر بن شابات، رئیس سابق شورای امنیت داخلی اسرائیل در مقالهای در روزنامه اسرائیل هیوم پس از پرداختن به نگرانیهای رژیم اشغالگر قدس از حضور ایران در آفریقا، چهار اقدام را پیشنهاد کرده است
که ابتدا رژیم اشغالگر چند گام پیشگیرانه یا موازی با تلاشهای ایران بردارد که اولین آنها تقویت هر چه بیشتر تسلط اسرائیل بر کشورهای آفریقایی به ویژه کشورهایی که هدف تلاشهای ایران هستند و دوم تکمیل توافق عادیسازی با سودان علیرغم شرایط داخلی آن و سوم هشدار صریح به مصر نسبت به پیامدهای نزدیک شدن به ایران است. چهارمین اقدام پیشنهادی وی به رسمیت شناختن حاکمیت مراکش بر صحرای غربی است که همگی به تضعیف تلاشهای ایران علیه این رژیم کمک میکند، اما همه این گامها تضمینکننده مهار نفوذ ایران در آفریقا نیست.
۱۴۰۲/۰۴/۲۶