صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۲ - ۰۶:۴۱  ، 
کد خبر : ۳۴۸۹۰۳

یادداشت روزنامه‌های یکشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز یکشنبه‌ ۲۵ تیر

پایان ایده «خودروی ملی»

موسی بالازاده

فون میزس، اقتصاددان مشهور در توضیح ساز و کار ایده خودکفایی گفته بود«پایان راه خودکفایی فقر است.» این راهی است که ما هربار در بخشی از اقتصاد آن را تجربه می‌کنیم. اصطلاح «خودروی ملی» نیز به همین مفهوم باز می‌گردد. هرچند موافقان این ایده طی این سال‌ها در برابر واردات خودرو دلایل زیادی را پشت هم ردیف کرده بودند، اما در نهایت منطق تمامی استدلال‌های آن‌ها بی‌پایه بود.  برای مثال یکی از مهم‌ترین دلایلی که خصوصا از سال ۱۳۹۷ برای توجیه ممنوعیت واردات مطرح می‌شد، ارز بری برای واردات بود. مخالفان این طرح خروج ارز در شرایط تحریم اقتصادی را از دلایل مهم ممنوعیت واردات می‌دانستند و اولویت را با کالاهی اساسی می‌دانستند. اما مین چند وقت پیش بود که با نامه مدیرعامل ایران خودرو این دلیل هم کنار رفت. مدیرعامل ایران خودرو در این نامه به نیازی سرپرست وزارت صمت اعلام کرد:«این واحد تولیدی به دلیل کمبود ارز مجبور به توقف تولید خواهد بود و حتی با این‌روند چالش تولید خودرو در سال ۱۴۰۲ جدی و احتمال تاخیر در تحویل خودرو‌ها به مشتریان بدیهی‌ست.»

این مساله نشان می‌دهد باید دلایل اصلی مخالفت با واردات خودرو را در جایی دیگر جستجو کرد. ایده اصلی که سال‌ها است در بخش‌های مختلف اقتصادی با آن روبرو هستیم، خودکفایی است. هرچند با وضعیت صنعت خودرو خودکفایی را می‌توان به انحصارگرایی هم ترجمه کرد. تنها سود انحصارگرایی نیز به اندکی منتفع در بازار انحصاری خودرو می‌رسد. باقی مردم که خریداران خودرو هستند، تنها روز به روز فقیر می‌شوند و از سوی دیگر برای خودروهای بی‌کیفیت‌تر مبلغ بیشتری پرداخت می‌کنند. این راهی است که کشورهایی چون شوروری و چین کمونیستی دوران مائو آن را پیمودند و اثرات مخرب آن در اقتصاد باعث تغییر جهت در اقتصاد ای کشورها شد.  در کشور ما نیز تا زمانی که این نگاه کلی به اقتصاد تغییر نکند نمی‌توان به تغییر مثبت اقتصادی امیدی داشت. در حال حاضر ایران در جایگاه ۱۷۹ آزادی اقتصادی در جهان قرار گرفته است و برای تغییر باید درهای اقتصادش را به روی بازار آزاد باز کند. هر ایده‌ دیگری جز این نتایجی را به دنبال دارد که صنعت خودروی ملی به دنبال داشت

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز یکشنبه‌ ۲۵ تیر

عبور آسان از تونل مرگ

حسین فصیحی

با وجود اينكه تردد موتورسيكلت‌ها از تونل‌ها منع قانوني دارد، با اين حال راكبان موتورسيكلت به اين موضوع توجه ندارند و مانند عبور از هر مانع قانوني ديگر از اين منع قانوني هم عبور مي‌كنند. آنگونه كه پليس اعلام كرده، براساس قانون تردد موتورسيكلت از همه تونل‌هاي شهري ممنوع است و دلايلي از جمله انباشت گازهاي آلاينده داخل تونل‌ها و احتمال واژگوني ناگهاني موتورسيكلت به دليل مسموميت و بيهوشي راكب وجود دارد كه وقوع سوانح جانبي با وسايل نقليه ديگر را هم سبب مي‌شود. براساس گزارش‌هاي پليس، سال گذشته ۱۰ راكب موتورسيکلت در جريان سانحه رانندگي در تونل‌هاي پايتخت جان خود را از دست دادند. كنترل موتورسيكلت‌ها براي ممانعت از ورود به تونل‌ها عملاً امکانپذیر نیست، چراكه خيال راكبان بابت اينكه پلاك موتورهايشان توسط دوربين‌هاي كنترل و نظارت تعقيب نمي‌شود راحت است و عملاً ابزار كنترل و نظارتي ديگري هم وجود ندارد تلاش‌ پليس نیز در همه سال‌هاي گذشته اين بوده كه در غفلت نهادهاي فرهنگي براي فرهنگسازي در اين حوزه با اقدام‌هاي بازدارنده، متخلفان را مجبور به تمكين از قانون كند كه بخشي از قانون‌پذيري راكبان موتورسيکلت ناشي از همين برخوردهاي سلبي پليس است.
گزارش‌هاي رسمي نشان مي‌دهد ۳۸ درصد تخلفات ترافيكي تهران مربوط به موتورسيكلت‌سواران است. البته دردسرهاي موتورسيكلت‌هاي تهران به تخلفات رانندگي ختم نمي‌شود. طبق برآوردهاي نهادهاي رسمي بيش از ۱۰ درصد آلودگي هواي تهران ناشي از موتورسيكلت‌هاي فرسوده و كاربراتوري است كه هر كدام از آنها حدود ۱۲ برابر يك خودروي يورو ۴ آلايندگي ايجاد مي‌كنند. همچنين حدود ۹۰ درصد موتورسيكلت‌هايي كه در سطح خيابان‌ها تردد مي‌كنند، فرسوده هستند و با وجود تعيين حداكثر ۱۲ سال سن مفيد براي اين وسایل نقليه، سن برخي موتورسيكلت‌ها‌ حتي از ۳۰ سال نيز عبور كرده است. طبق قانون هواي پاك از هر ۱۰ موتورسيكلتي كه توليد مي‌شود بايد يكي برقي باشد و در ازاي هر سه موتورسيكلت توليدي بايد يك موتور اسقاط شود كه عملاً این اقدام اجرايي نشده است.
تلاش براي قانونمند كردن موتورسيكلت‌سواران همواره يكي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي پليس بوده و هست و طرح‌هايي كه براي ساماندهي و قانونمند كردن آن صورت گرفته در همين راستا اجرا مي‌شود. با اين حال آنچه در خيابان‌ها در معرض دید همگان قرار دارد با جايگاه حقيقي آن فاصله‌اي نجومي دارد. جالب است كه در همه سال‌هاي گذشته رويه‌ پليس در اجراي طرح‌هايش تغييري نكرده است و اجراي آن بدون دخالت دادن نگاه‌هاي دانشمندان علوم اجتماعي يا كارشناساني كه بتوانند در شيوه اجراي آن طرح‌هاي بهتري ارائه دهند دنبال مي‌شود.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز یکشنبه‌ ۲۵ تیر

مصاف «ایران اینترنشنال» علیه باشکوه ترین «وحدت»
 بهروز بیهقی
شرایط محنت‌افزای هموطنان بلوچ و فارسمان در استان سیستان و بلوچستان، آه تأسف و تألم از نهاد هر ایرانی پاک نهادی برمی‌آورد. هجوم سلامت‌ستان ریزگردها، کمبود شدید و گاه نبود آب در این آتشبار تابستانی، گرچه بر عواملی خارج از مرزها نیز متکی است اما سهم غفلت‌ها، تغافل‌ها و ترک فعل‌ها در ادوار مختلف آن‌چنان چشمگیر است که نمی‌توان معضلات امروز را تنها به سرمنشأ خارجی نسبت داد. از این نکته خطیر هم نباید چشم پوشید که سیستان و بلوچستان پس از انقلاب اسلامی پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای را تجربه کرده اما اینک طبیعی است که همنوا با مردمان نجیب این خطه، از مسئولان امر بخواهیم و مطالبه کنیم که علاج وقایع را  قبل از وقوع تدبیر و تمهید کنند. همزمان با این همدردی و همنوایی بایسته، ضروری است که گوشه‌چشمی به مشی رسانه‌ای و خط تبلیغاتی شبکه‌ای داشته باشیم که در مسیر مشئوم ایران‌ستیزی و تجزیه‌طلبی، بی‌رقیب و بلامنازع می‌تازد و گویی اندک شرم و آزرمی از مزدوری علیه مام میهن ندارد.
شبکه‌ای که یک روز با مریم رجوی و منافقین سفاک و فتاک نرد عشق می‌بازد و روز دیگر با فرح دیبا و فرزند ناقص‌العقلش باده‌پیمایی می‌کند. اما این سیاست رسانه‌ای «ایران اینترنشنال» چیست که باید در برابر آن هوشیارانه قد علم کرد و درباره لزوم مهجوریت‌زدایی از باشکوه‌ترین دوران تقریب اسلامی در تاریخ معاصر ایران بارها و بارها سخن گفت.  «ایران اینترنشنال» افزون بر درنوردیدن مرزهای اغراق و مبالغه درباره مشکلات سیستان و بلوچستان، می‌کوشد در قالب‌های انتشار هفتگی مواضع سیاسی برخی شخصیت‌ها، مصاحبه‌های جهت‌دار و گزارش‌های خبری مزورانه، وضعیت کنونی این منطقه را ناشی از رویکرد ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی نسبت به هم‌میهنان اهل‌سنت برشمارد. در واکنش به این ادعا، بر این نکته پای ابرام و تاکید می‌فشارم که برخلاف آن‌چه ذکرش رفت، جمهوری اسلامی طی دهه‌های اخیر توانسته است با ایجاد تحول  در دو ساحت اساسی و راهبردی، بانی درخشان‌ترین دوران «تقریب و وحدت اسلامی» در تاریخ معاصر ایران باشد که مع‌الاسف کمتر از زوایای گوناگون آن سخن می‌رود و اقتضا می‌کند در امر «تبلیغ»، بن مایه‌ها و مصادر فقهی این تحول و پیامدهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آن برای عموم مردم و به‌ویژه نخبگان تبیین شود.
 
تحول در ساحت دیپلماسی
سرآغاز این سنخ تحول گرچه از نخستین سال‌های پس از انقلاب و با ابتکاراتی مانند نام‌گذاری «هفته وحدت» قابل رصد است ولی با آغاز دوران زعامت و رهبری آیت‌ا... خامنه‌ای و تشکیل «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» در سال 1369 به دستور ایشان، شتابی روزافزون می‌گیرد. در پرتو این هدف‌گذاری کلان، گفتمان محوریت بخشیدن به موضوع فلسطین به عنوان دغدغه همه گستره عالم اسلام، بیش از پیش تثبیت و تقویت می‌شود و جمهوری اسلامی عملا و علنا به حمایت از گروه‌های  مبارز اهل‌سنت فلسطینی برمی‌خیزد. نظام اسلامی البته به این حد و میزان بسنده نمی‌کند و در پی شکل‌گیری یک جریان منسجم تکفیری، یکی از بلندآوازه‌ترین سرداران ایران و اسلام را به میدان گسیل می‌دارد. قلم در برابر عظمت شاهکارهای «حاج قاسم» و مدافعان حرم، خود را قاصرتر از آن می‌داند که شرحی مبسوط بنگارد و تنها یادآوری می‌کند که آثار رشادت‌های این رادمردان، همان‌گونه که بر شیعیان سایه گسترد، اهل سنت منطقه را نیز، متنعم و بهره‌مند ساخت.
 
تحول در ساحت معرفت دینی
در یک نظام اصالتا دینی، تحول در ساحت دیپلماسی نمی‌تواند بی‌اتکا و ابتنا بر رهیافت‌های وحیانی مجال رشد و بلوغ یابد. بر همین پایه ُپرمایه، «حرام» خواندن هرگونه اختلاف انگیزی میان شیعه و سنی، ترجیع‌بندی پُربسامد در گفتمان وحدت آفرین رهبر انقلاب است. مع‌الوصف، آن‌جا که رذیلت «ایران اینترنشنال» بر عقل و دل بسی گران می‌آید، ناظر به کتمان مواضع شجاعانه و صلابت‌آمیز آیت‌ا... خامنه‌ای در پاسداشت حرمت مقدسات اهل‌ سنت است که بی‌تردید، تحولی مبارک در فقه شیعه به‌شمار می‌آید و بدیل و نظیری در این ابعاد، حتی در دوره‌ای که دهه‌ها قبل، «عصر طلایی تقریب» خوانده می‌شد، ندارد.
در سال‌هایی که برخی گروه‌های شیعی با اتخاذ رویکردی مشکوک، اسائه ادب به مقدسات اهل سنت را وجهه همت خود قرار داده بودند، این مواضع صریح و  بی‌پرده رهبر انقلاب بود که راه را برای همیشه بر تقابل فاجعه آمیز میان پیروان مذاهب اسلامی فروبست. 
 در سال 1393 که پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، پاسخ‌های معظم‌له را به مجموعه‌های موضوعی از استفتائات، با تقریر حجت‌الاسلام فلاح‌زاده منتشر می کرد ، هنگامی که بحث از «احکام عزاداری» به میان آمد، پاسخ به یکی از سوالات، شیفتگان «تقریب اسلامی» را غرق شعف کرد: 
«لعن برخی از دشمنان اهل‌بیت علیهم‌السلام در مکان‌های عمومی یا خصوصی چه حکمی دارد؟
این هم از جمله سوال‌هایی است که بارها پاسخش را شاید همه شما از خود حضرت آقا شنیده باشید و همین اواخر بیشتر تاکید داشتند. به خاطر این فتنه‌هایی که در جهان اسلام پیش آمده است و برادرکشی و مسلمان کشی بین برخی از مسلمانان و ضرری که برای جهان اسلام دارد و سودش را استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل می‌برد. بارها شنیده‌اید که ایشان فرموده‌اند به مقدسات سایر مذاهب توهین نکنید و توهین به مقدسات سایر مذاهب را حرام دانسته‌اند. به علاوه هر عملی که موجب تفرقه بین مسلمانان شود، ایشان آن را منع کرده‌اند و حرام دانسته‌اند. بنابراین مومنین از کارهایی که به هر حال سودی ندارد، بلکه ضرر دارد و موجب اختلاف بین مسلمان‌ها می‌شود و موجب برادرکشی بین مسلمانان می‌شود یا موجب وهن مذهب هست یا به نحوی توهین به مقدسات سایر مذاهب اسلامی است ان‌شاءا... بپرهیزند که این عمل جایز نیست.
سوالی دومی که در این‌جا مطرح شده این است که در این مجالس می‌شود شرکت کرد یا نه؟ یک وقت هست شما شرکت می‌کنید آن منبری را یا آن مداح را از این کار خودش باز می‌دارید - حالا با تذکر محترمانه که از این گفته‌های تفرقه‌انگیز بپرهیزد - این گاهی وقت‌ها لازم و واجب است. اما اگر شرکت شما این اثر را ندارد، بلکه مجلس چنین افرادی که تفرقه می‌اندازند تقویت می‌شود، بله گاهی وقت‌ها شرکت در چنین مجالسی جایز نیست و باید پرهیز شود».
در موضعی صریح‌تر که به فصل‌الخطاب پهلو می‌زند، آیت‌ا... خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران همایش «صدف کوثر»، در مقام تکریم حضرت خدیجه(س)، که خرداد سال 1395 برگزار شد، تاکید کردند: 
«تعریض به سایر زوجات مطهرات پیغمبر نبایستی باشد. بالاخره زوجات پیغمبر محترمند؛ هر کسی به این‌ها اهانت کند - هر کدامشان باشد- به پیغمبر اهانت کرده؛ این را من قاطعا عرض می‌کنم... امیرالمومنین با جناب عایشه آن رفتار را کرد... با زنی که به جنگ او آمده این جور با احترام رفتار کرد. به خاطر این‌که همسر پیغمبر بود و الا امیرالمؤمنین که از کسی ملاحظه ندارد. بنابراین حتما تعریض بایستی وجود نداشته باشد.»
خواننده گرامی به تفطن و هوشمندی درمی‌یابد که برابر انگاری اهانت به جناب عایشه (به تعبیر رهبر انقلاب) با اهانت به ساحت قدسی پیامبر عظیم‌الشان اسلام(ص) چگونه مسیر وحدت اسلامی و تقریب را هموار و ریشه بسیاری از منازعات را قلع می‌کند که خود، رویدادی نادر و بی‌سابقه در تاریخ تعاملات فرق اسلامی تلقی می‌شود. با این اوصاف، آیا اقتضای دین‌داری و آزادگی این نیست که این گام‌های سترگ، ارج و قدر نهاده شود؟ آیا خرد ناب و منطق ایجاب نمی‌کند که در برابر موج بی‌انصافی‌ها در حق جمهوری اسلامی و رهبر آن، دردمندانه بپرسیم که چرا برخی مخالفان علی‌الظاهر دین‌دار، با چهره‌هایی هم‌پیمان و هم‌صدا شده‌اند که نه اسلام، نه تشیع و نه تسنن و نه جمهوری اسلامی را در خلوت و جلوت به رسمیت نمی‌شناسند؟ چگونه است که در کلام این طیف از مخالفان، هیچ اثر و نشانه‌ای از یادکرد فتاوای آکنده از فرزانگی آیت‌ا... خامنه‌ای در عرصه پرهزینه «تقریب» به چشم نمی‌آید و تنها بر کاستی‌های مدیران اجرایی تمرکز می‌شود؟ اینان در محضر خداوند متعال و در پیشگاه امت اسلام چگونه احتجاج خواهند کرد که از این فرصت تاریخی بی‌بدیل برای وحدت اسلامی بهره نگرفته و در مقابل، صلای وحدت با مخالفان دین مبین و سکولارهای سکولاریسم نخوانده، سر داده‌اند؟
عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز یکشنبه‌ ۲۵ تیر

جریان تحریف را رها نکنید!

مسعود اکبری

«با توجه به افزایش توانمندی‌های ایران در زمینه صنایع پهپادی، اکنون بسیاری از قطعات مورد نیاز برای ساخت این پهپادها تولید داخل ایران است. این موضوع تحریم صنایع پهپادی ایران را بی‌اثر می‌سازد.» 

این، اعتراف روزنامه‌ آمریکایی وال استریت ژورنال درباره یکی از توانمندی‌های جمهوری اسلامی ایران است. در حال حاضر ایران جزو ۳ کشور نخست جهان در صنعت پهپاد است و پهپادهای ایرانی به دیگر کشورها صادر می‌شود. مقام‌های آمریکایی و دیگر دشمنان ملت ایران در دوران هشت سال دفاع مقدس تقلا می‌کردند که هیچ کشوری به ایران سلاح نفروشد. و اما اکنون همین دشمن دست و پا می‌زند 
تا ایران به دیگر کشورها سلاح‌های مدرن و پیشرفته نفروشد؛ از پهپاد تا موشک‌های نقطه‌زن و...
یک سؤال؛ آیا بی‌اثر‌سازی تحریم‌ها صرفا محدود به حوزه دفاعی و نظامی است؟! پاسخ منفی است. به این نمونه توجه کنید: ایران با تلاش و مجاهدت شهریاری‌ها و فخری‌زاده‌ها و علی‌محمدی‌ها و احمدی‌روشن‌ها توانست فناوری غنی‌‌سازی ۲۰ درصد و ۶۰ درصد را در کشور بومی کرده و همین امر، منشأ خدمات گسترده‌ای برای مردم شده است. از تولید دارو برای بیماران خاص و از جمله کودکان عزیز کشورمان تا تأمین برق و به‌کارگیری صنعت هسته‌ای در کشاورزی و صنایع غذایی و...
این توانمندی افتخارآمیز و غرورآفرین در حالی است که 
در سال ۱۳۵۴ (در دوره رژیم منحوس پهلوی) قرارداد ساخت، نصب و تحویل ۲ واحد نیروگاه هسته‌ای در بوشهر بین سازمان انرژی اتمی ایران و شرکت کرافت ورک یونیون آلمان (KWU) امضاء شد. شرکت آلمانی متعهد بود سوخت هسته‌ای مورد نیاز نیروگاه را برای مدت
۱۰ سال تأمین کند. شرکت KWU تا سال ۱۳۵۷ عملیات طراحی، احداث و تأمین تجهیزات پروژه را براساس مفاد قرارداد منعقده اجرا کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی، با بی‌عملی و عهدشکنی از اجرای تعهدات خود سرپیچی کرد.
ایران تا سال ۵۷ بیش از ۷۰ درصد از مبلغ مندرج در قرارداد را به شرکت آلمانی پرداخت کرده بود اما طرف آلمانی تنها ۴۰ درصد در پروژه پیشرفت داشت. نیروگاه اتمی بوشهر در دوران جنگ تحمیلی نیز ۲ بار توسط نیروی هوای رژیم بعث و با حمایت ویژه آمریکا بمباران شد. روزها و ماه‌ها و سال‌ها گذشت. جوانان مؤمن، غیور و نخبه ایرانی آستین‌ها را بالا زده و با مجاهدت شبانه‌روزی، ایران را به پیشرفت‌های چشمگیر و خیره‌کننده در صنعت هسته‌ای رساندند. در حال حاضر همان‌طور که مقامات ارشد کشورمان تاکید کردند، با اینکه ایران دانش و توان فنی ساخت بمب اتم را دارد، ولیکن چنین برنامه‌ای در دستورکار نیست.
باز هم ماجرا به صنعت نظامی و صنعت هسته‌ای محدود نمی‌شود. در همین سال‌های گذشته و در شرایطی که همه کشورهای جهان با ویروس کرونا دست و پنجه نرم می‌کردند، دانشمندان و جوانان نخبه ایرانی توانستند به دانش بومی مقابله با ویروس کرونا دست یافته و بدین طریق ایران به باشگاه صادرکنندگان واکسن کرونا در جهان پیوست. 
بله، اینها نتیجه توکل به خدا و اعتماد به جوانان نخبه و انقلابی و دانشمندان ایرانی و بی‌اعتمادی به آمریکا و دیگر دشمنان ملت ایران است. خودکفایی در تولید بنزین و تبدیل شدن از واردکننده به صادرکننده بنزین نیز از جمله موفقیت‌های جوانان نخبه کشورمان است. مجاهدتی که موجب شد تا آمریکا با سرافکندگی، تحریم بنزین ایران را از روی میز بردارد. 
چندی پیش نشریه «نیویورکر» از قول یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا نوشت: «تحریم‌ها علیه ایران فرسوده شده‌اند، بدون آن‌که نتایج مدنظر آمریکا را محقق کرده باشند.» پایگاه تحلیلی «مدرن دیپلماسی» نیز پیش از این در گزارشی نوشته بود: «سیاست خارجی آمریکا درباره ایران منسوخ شده و تاریخ مصرف آن گذشته است.»
روز گذشته نیز چند سناتور جمهوری‌خواه آمریکا در نامه‌ای خطاب به وزیران امورخارجه و خزانه‌داری این کشور با ابراز نگرانی نسبت به ادامه صادرات نفت ایران به چین خواستار یک راهبرد برای مقابله با این همکاری شدند. این سناتورها در نامه خود آورده‌اند که چین از زمان روی کار آمدن جو بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا تقریباً
۴۷ میلیارد دلار نفت از ایران خریداری کرده و ناوگان حمل‌ونقل ایران نیز از ۶۰ کشتی به ۳۳۸ فروند کشتی افزایش یافته است. در نتیجه 
سود نفتی ایران با وجود اعمال تحریم‌های قوی در دولت قبلی به بالاترین حد خود از سال ۲۰۱۸ رسیده است.
آمریکا تمام توان اقتصادی، سیاسی، رسانه‌ای، دیپلماتیک، امنیتی و اطلاعاتی خود را به کار بست و به خیال خام دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان و تروئیکای اروپا قرار بود به‌واسطه تحریم‌ها، صادرات نفت ایران به صفر برسد و صادرات غیرنفتی نیز تعطیل شده و تعاملات بانکی و مالی نیز قفل شده و کشور فلج شود. اما هیچ‌وقت چنین اتفاقی رخ نداد.
به اعتراف رسانه‌ها و ‌اندیشکده‌های غربی، دیوار تحریم‌ها روز به روز سست‌تر و فرسوده‌تر و نهایتا کوتاه‌تر شده و توان مقابله با اراده مستحکم جوانان مومن و انقلابی کشورمان را ندارد. در جدیدترین نمونه، خبرگزاری رویترز با دستپاچگی در خبری به نقل از مقامات آمریکایی اعلام کرد: «3 مقام سابق آمریکا می‌گویند توافق تهاتر نفت عراق مقابل گاز ایران به احتمال بسیار نقض تحریم‌های آمریکاست.» همزمان، رئیس‌جمهور ایران از تهاتر محصولات پتروشیمی با کالای اساسی در جریان سفرش به آفریقا خبر داده است.
هرچند که رسانه‌های دشمن از جمله بی‌بی‌سی و اینترنشنال و صدای آمریکا و رادیو فردا و برخی رسانه‌های مدعی اصلاحات در داخل، به نیابت از  آمریکا و اسرائیل، جیغ بنفش کشیده و خشم و نگرانی خود را با به سخره گرفتن «تهاتر» نشان می‌دهند، اما این رویکرد در تعاملات خارجی دقیقا در راستای دلارزدایی و خنثی‌‌سازی تحریم‌هاست. مسئله‌ای که گویا «کاسبان تحریم» را عصبی و پریشان کرده است. 
در تهاتر، تنها تغییری که رخ می‌دهد حذف وابستگی به تراکنش بانکی دلاری برای انجام مبادلات اقتصادی است و بخشی از پروژه دلارزدایی از اقتصاد ایران محسوب می‌شود. رویکردی که دولت سیزدهم به صورت جدی آن را پی گرفته و نتایج خوبی به دست آورده است. رویکردی که منفعت آن برای مردم ایران و خسارت آن متوجه آمریکا است. سؤال اینجاست که چرا هر وقت منافع ملی ایران تأمین و منافع آمریکا در خطر قرار می‌گیرد، داد و فریاد مدعیان اصلاحات بلند می‌شود؟! آیا این همصدایی، اتفاقی و تصادفی است؟! پاسخ قطعا منفی است.
طیفی که رویکرد خنثی‌‌سازی تحریم را سانسور و دستاوردهای سیاست خارجی دولت رئیسی را انکار کرده و با سانسور و تمسخر در پی بی‌اعتبار نشان دادن آن است، همان جماعتی است که در سال‌های گذشته، ساخت نیروگاه و پالایشگاه را کاری عبث جلوه داده و خودکفایی را مزخرف می‌نامید. همان طیفی که با بی‌عملی در دوره همه‌گیری کرونا، آمار تأسف برانگیز 700 کشته در روز را در کارنامه خود ثبت کرد.
همان جریانی که با بی‌تدبیری باعث خاموشی‌های مکرر منازل و صنایع در فصل گرما و قطعی گاز در فصل سرما در استان‌های شمالی شد. در سال‌هایی که مدعیان اصلاحات و اعتدال بر سر کار بودند، دغدغه مردم این شده بود که در جدول قطعی برق روزانه، چه ساعتی مختص به آنهاست. در آن مقطع دغدغه مردم این شده بود که آیا خودشان و نزدیکانشان می‌توانند از ویروس کرونا جان سالم به در ببرند یا نه. 
اکنون با توکل به خدا و اعتماد به توان عظیم داخلی و بی‌اعتمادی به دشمن، رویکرد «خنثی‌‌سازی تحریم‌ها» روز به روز قوی‌تر و اثرگذارتر می‌شود. اما این پایان ماجرا نیست، برای شکست تحریم‌ها، باید بدون تعارف و بدون مماشات با «جریان تحریف» برخورد کرد. جریان تحریف همان «کاسبان تحریم» هستند. واقعیت این است که جریان تحریف، «حافظان منافع آمریکا و اسرائیل» در ایران هستند. همان جماعتی که نتانیاهو، آنان را بزرگ‌ترین سرمایه‌های اسرائیل در ایران نامید. باید به موازات مقابله با تحریم، به صورت جدی و مستمر با جریان تحریف نیز برخورد کرد. کاسبان تحریم را رها نکنید.
 
روزنامه شرق

مسئولیت‌ناپذیری در سفری هوایی

احسان هوشمند
به دعوت حزب اتحاد ملت ایران شاخه تبریز برای سخنرانی درباره مباحث مربوط به تیره‌ها و اقوام ایرانی عازم این شهر عزیزتر از جان ایران‌مان شدم. بلیت هواپیمای خریداری‌شده ساعت پرواز را 20:55 اعلام کرده است. پیش از ظهر شرکت هواپیمایی مربوطه با ارسال پیامکی خبر می‌دهد پرواز با دو‌ساعت‌و 30 دقیقه تأخیر یعنی در ساعت 23:25 انجام می‌شود. کل برنامه‌های شبانه حضور در تبریز به هم می‌خورد. چاره‌ای نیست و کاری نمی‌شود کرد. عازم فرودگاه می‌شوم و ساعتی قبل از پرواز کارت پرواز می‌گیرم. بنا بر اعلام ساعت جدید پرواز دوستان در تبریز منتظر ورودم در ساعت حدود 12:30 نیمه‌شب هستند؛ اما ساعت از 23:30 هم رد می‌شود؛ ولی خبری از اعلام پرواز نیست. نیم‌ساعتی تحمل می‌کنم و سپس با مسئولان اطلاعات پرواز گفت‌وگو می‌کنم که چرا دوباره تأخیر؟ مگر قرار نبود پرواز با دو‌ساعت‌و نیم تأخیر انجام شود. اعلام می‌کنند که مشکلی بروز کرده است. صبر کنیم، هواپیما در حال رسیدن به تهران است. دوباره شکیبایی می‌کنم و همراه چند ده مسافر منتظر می‌مانیم. عقربه‌های ساعت به 12:30 می‌رسد؛ سپس به یک بامداد نزدیک می‌شود؛ اما هنوز خبری نیست تا اینکه گروهی از مسافران دم درِ سوار‌شدن به اتوبوس تجمع می‌کنند، بی‌آنکه بلندگوی سالن پرواز را خبر داده باشد و به‌تدریج در حدود ساعت یک نیمه‌شب کارت پرواز مسافران بازبینی و اجازه سوار‌شدن به هواپیما صادر می‌شود. تلفنی از دوستان منتظر در تبریز پوزش می‌خواهم و قرار دیدارمان را به صبح فردا موکول می‌کنم. این دوستان ساعت‌ها منتظر بوده‌اند. همچنان خبری از اعلام بلندگوی سالن نیست. گروهی در سالن خوابیده‌اند. یکی شروع به بیدارکردن مسافران می‌کند که از پرواز جا نمانند. کسی گویا حاضر نیست به مسافران خبر دهد! پس از نیم ساعت پرواز آغاز می‌شود، بی‌آنکه کسی از مسئولان فرودگاه برای این‌همه تأخیر توضیحی دهد یا پوزشی اعلام شود. گروهی از مسافران می‌گویند چون با پرواز از جای دیگری مانند عسلویه به تهران آمده‌اند، حدود شش ساعت در فرودگاه مهرآباد منتظر مانده‌اند. برخی مسافران کسالت و بیماری دارند، گروهی نیز پا به سن گذاشته و در دوره پیری هستند؛ اما کسی برای این افراد توضیحی ارائه نمی‌دهد و خدماتی هم ارائه نمی‌شود. همچنان که کسانی دیگر در فرودگاه تبریز ساعت‌های متمادی منتظر ورود عزیزان‌شان هستند. کسی از احوال آنان خبر ندارد! پرواز آغاز می‌شود. میهماندار ضمن اعلام اطلاعات پرواز و مطالب رسمی از پیش آماده‌شده همیشگی برای حجاب بانوان نیز تذکری بیان می‌کند و پرواز آغاز و پس از حدود 50 دقیقه به سمت تبریز به مقصد یعنی فرودگاه تبریز نزدیک می‌شویم. یکباره هواپیما با تکانه‌های بسیار شدیدی روبه‌رو می‌شود. هر لحظه بر تعداد تکانه‌ها افزوده و گروه زیادی از مسافران ا‌زجمله بانوان و کودکان با وحشت با فریاد و حتی جیغ واکنش نشان می‌دهند؛ اما از توضیحات کادر پرواز خبری نیست.                                                        

 گویا کسی توجهی به نیاز به آرامش بیماران و سالخوردگان و دیگر مسافران ندارد. با توضیح کوتاهی از طرف خدمه پرواز احتمالا آرامش یا دست‌کم اعتمادی در مسافران ایجاد می‌شد. تکان‌های شدید هواپیما ادامه دارد؛ به گونه‌ای که احساس می‌شود با هر تکان شدید هواپیما به بالا و پایین می‌پرد. بغل‌دستی‌ام که گویا سابقه زیادی در پرواز دارد، ابتدا شوخی می‌کند و می‌گوید این وضع ناشی از چاله‌های هوایی است؛ اما استمرار تکان‌های هواپیما او را هم نگران می‌کند و به‌تدریج می‌گوید ترسیده است. تکان‌ها غیرعادی است. باز از توضیح خبری نیست. در هر جابه‌جایی حال مسافران هم بدتر می‌شود؛ اما باز کسی توضیحی اعلام نمی‌کند و فریاد و جیغ‌ها ادامه دارد. دقایقی می‌گذرد و به‌تدریج از تکان هواپیما کاسته می‌شود. در فرودگاه تبریز به مقصد می‌رسیم. در هنگام پیاده‌شدن ضمن تشکر از زحمات خدمه پرواز گلایه می‌کنم که چرا از طریق سیستم صوتی داخل هواپیما برای آرام‌کردن مسافران به‌ویژه کودکان و چند بیمار داخل هواپیما توضیحی داده نشد؛ اما پاسخی نمی‌شنوم. گویی سنت عدم پاسخ‌گویی بخشی از روال عادی کارهاست. مگر پاسخ‌گویی یک روال و سنت است که خدمه پرواز یا مسئولان تأخیر چندساعته پرواز پاسخ‌گو باشند.

روزنامه رسالت

مرز بین جهاد تبیین و جهاد تبلیغ

جواد شاملو
رهبر انقلاب در دیدار طلاب و روحانیون، در تبیین ضرورت و وجوب تبلیغ، از یک اصل فقهی استفاده کردند. ایشان ابتدا به وجوب حفظ نظام و کلام امام خمینی در این مورد اشاره کردند. سپس گفتند مقدمه حفظ نظام، حفظ ایمان مردم است. از آنجایی که مقدمه واجب خودش هم واجب است، پس حفظ ایمان مردم واجب می‌شود. ایمان مردم هم با تبلیغ حفظ می‌شود، پس تبلیغ واجب است و باید در اولویت اول حوزه قرار بگیرد. این استدلال در بیان وجوب تبلیغ، خود نکته مهمی در بر دارد. آن اینکه حفظ نظام، در گرو حفظ ایمان مردم است. چه رابطه‌ای میان ایمان مردم و نظام وجود دارد؟ آنچه از این سخن رهبر گرامی استفاده می‌شود این است که مردم به خاطر خدا از نظام حمایت می‌کنند و آن حمایت مردمی‌ای کارساز است که به خاطر خدا و در راه او و اولیای او باشد. مردم تنها به این دلیل می‌توانند برای خدا از نظام دفاع کنند که نظام را به راستی اسلامی و در راه خدا ببینند و حس کنند که حمایت از خداوند، در گرو حمایت از نظام اسلامی است. تا امروز نیز همین قاعده نظام جمهوری اسلامی ایران را در برابر این‌همه خطرات و فتنه‌های گوناگون داخلی و خارجی محفوظ نگه داشته است. مردم وقتی برای خدا از نظام دفاع کنند، با همه هستی خود دفاع می‌کنند و حماسه‌هایی همچون دفاع هشت‌ساله را رقم می‌زنند.

اما حمایت الهی مردم از نظام، سه پیش‌شرط دارد. شرط اول این است که نظام به راستی خدایی و در جهت پیش‌برد اهداف و آرمان‌های بلند مکتب اسلام ناب باشد و تلاش کند در جهت حکومت نبوی و علوی گام بردارد. نظام اگر خدایی نباشد، مردم ایران هم آن را خدایی نمی‌بینند. هر بخشی از نظام هم که خدایی نباشد، همین مردم مؤمن و خداپرست دست از حمایت آن می‌کشند. از همین رو حضرت امام راحل روزی که مردم باطن بخش‌های غیر الهی نظام را دریابند، یوم‌الله خواندند. شرط دوم این است که مردم متوجه الهی و اسلامی بودن نظام باشند. چراکه ممکن است حکومتی به واقع در جهت خدا و آرمان‌های انسانی مکتب حق گام بردارد اما مردم تحت تأثیر شبهه‌ها و جنگ نظری و فکری دشمن، درست خلاف این را بپندارند. شرط سوم نیز این است که مردم خود باایمان باشند.
شرط اول مربوط به ساختارها و مسئولین است. ساختارهایی که برگرفته از مکتب اسلام باشد، ساختارهایی الهی است. اما مسئولین، آن‌هایند که با عملکرد بد خود می‌توانند اسلامیت نظام را خدشه‌دار سازند.
شرط دوم، شرطی است که جهاد تبیین را می‌طلبد. جهاد تبیین یعنی نشان دادن نقاط قوت عملکرد نظام و رفع شبهات باطل در مورد نظام. جهاد تبیین مربوط به همه است. مسئولین باید با پیوست رسانه‌ای قوی، عملکرد خوب نظام را به نمایش بگذارند. مردم علم غیب ندارند و  توپخانه دشمن هم شبانه‌روز می‌کوبد. پس باید  حسن فعلی و فاعلی نظام را تبیین کرد.
شرط سوم مربوط به نهاد حوزه و دین است و جهاد تبلیغ را ایجاب می‌کند. تبلیغ در راستای دفاع از ایمان و اعتقاد و فکر مردم است. ارزش‌ها و آرمان‌ها باید در مردم زنده باشد تا مردم با دیدن آن‌ها در حکومت، به دفاع از حکومت برخیزند. 
برای ادامه پشتگرمی ویژه نظام به مردم، نظام هم خود باید در راه بماند، هم در راه بودن خود را به مردم بنمایاند و هم مردم باید در راه بمانند. محرم و صفر، بیشتر از همه سومی را تضمین می‌کند و سومی از همه‌ مهم‌تر است؛ چراکه پایه دیگر موارد است.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات