زهرا رهنورد، از سران فتنه سال 1388، در تازه ترین پیام خود به بهانه درگذشت آرمیتا گراوند ، بار دیگر تلاش کرده است در یک تصویرسازی کاذب و همیشگی، مقصر مرگ وی را نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی کرده و با ادبیاتی سخیف که صرفا در شان سران فتنه و بدخواهان نظام و ملت ایران می باشد، گامی خیالی در بازتولید اغتشاشات سال گذشته بردارد!
این اقدام رهنورد در حالی صورت می گیرد که وی در جریان قتل داریوش مهرجویی کارگردان سینما و همسرش نیز تلاش ناکام دیگری را در خصوص نسبت دادن این ماجرا به نظام جمهوری اسلامی نمود . با افشای واقعیت ماجرا و دستگیری قاتلین، بار دیگر عمق تقابل کینه توزانه وی با ملت آگاه ایران بر همگان محرز گردید.
رهنورد که حمایت از جریانات فمینیستی و جنبش های منحرف اخلاقی را یکی از کارویژه های خود جهت دیده شدن در فضای مجازی و اثبات عناد خود با اصل انقلاب و گفتمان برخاسته از آن قلمداد می کند، این بار نیز بازی مستقیم در زمین ضد انقلاب را در دستورکار قرار داده، با این تفاوت که حتی ضد انقلاب خارج نشین نیز رمقی برای حمایت از دروغ پردازی ها و توهمات وی ندارد!
حنای رهنورد دیگر رنگ ندارد!
زهرا رهنورد در بیانیه ای که نشان از سودجویی و نگاه ابزاری وی نسبت به هم وطنانش دارد، تلاش کرده است با طرح اتهاماتی هدفمند و دروغین ، مرگ آرمیتا گراوند را به دستمایه ای برای انتقام جویی خود از انقلاب اسلامی و ملت ایران تبدیل کند. این جریان سازی ناکام در حالی صورت می گیرد که حتی نزدیک ترین افراد به آرمیتا گراوند و دوستان وی نیز ادعاهای ناشیانه ضد انقلاب در خصوص مرگ وی را تکذیب کرده اند.
البته خشم رهنورد از عدم همراهی اکثریت ملت ایران با ادعای تقلب در سال 1388 و چندین فتنه پس از آن، بر همگان محرز است. بیانیه اخیر رهنورد در بحبوحه جنگ غزه ، نوعی انتقام جویی وی نسبت به فراگیری گفتمان انقلاب اسلامی در داخل و خارج از مرزهای کشورمان محسوب می شود.بدون شک این بیانیه بر خلاف آنچه رهنورد و اندک حامیان باقی مانده وی تصور می کنند، کمترین تاثیری در اذهان آگاه ، خصوصا ملتی که ماهیت سران فتنه را بیش از پیش درک کرده اند نخواهد داشت.