در سایه تداوم حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه که به شهادت بیش از ۱۰ هزار و ۵۰۰ فلسطینی و آواره شدن ۱.۵ میلیون نفر انجامیده و نیمی از منطقه با خاک یکسان شده؛ این سوال مهم فراروی ناظران قرار دارد که این کشتار تا کی ادامه خواهد داشت و آیا جامعه جهانی سرانجام موفق به مهار حملات و جنایات اسرائیل خواهد شد؟
نکته قابل توجه از ابتدای جنگ این است که اسرائیل با همراهی آمریکا در صدد اجرای یک طرح مخرب برای آینده غزه با تکیه بر نابودی جنبش حماس میباشد؛ لذا توقف جنگ به ویژه با توجه به حمایت آشکار غرب از متجاوز و استفاده از حق وتو در شورای امنیت در شرایط فعلی بعید به نظر میرسد. صهیونیستها علاوه بر بمبارانهای شدید هوایی، وارد جنگ زمینی محدود در نوار غزه شدهاند که البته با افتادن در کمین نیروهای مقاومت متحمل خسارتهای زیادی شده و در مواردی ناچار به عقبنشینی شدهاند. به گفته بسیاری از کارشناسان، هدف اسرائیل برای از بین بردن حماس امری غیرمحتمل میباشد.
با این حال بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم غاصب در گفتگو با شبکه سیبیسی نیوز آمریکا در پاسخ به این سوال که سرنوشت غزه پس از پایان جنگ چگونه رقم میخورد، ادعا کرد اسرائیل برای مدت نامعلومی مسئولیت امنیتی این منطقه را بر عهده میگیرد. صحبتهای نتانیاهو زمانی اهمیت مییابد که برخی رسانههای غربی به نقل از منابع آگاه گزارش دادهاند که یک نشست محرمانه در وین در خصوص آینده غزه در حال برگزاری است و در آن علاوه بر نمایندگان آمریکا و اروپا، هیات سیاسی تشکیلات خودگردان فلسطینی و برخی کشورهای عربی نیز حضور دارند. به همین دلیل برخی ناظران معتقدند که شاید یکی از اهداف سفر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا و ویلیام برنز، رییس سازمان سیا به منطقه خاورمیانه روی این موضوع متمرکز بوده است.
در واقع سومین سفر بلینکن به منطقه که با حضور رییس سازمان سیا همراه شده چند محور مهم دارد. از یک جهت برخی کارشناسان مدعی هستند، شکاف ایجاد شده در داخل آمریکا به واسطه حجم جنایات اسرائیل در غزه، دولت جو بایدن را به این فکر انداخته که برای رژیم صهیونیستی جهت رسیدن به اهدافش در جنگ غزه نوعی ضربالاجل تعیین کند.
سرنوشت غزه نیز مورد مناقشه طرفهای غربی قرار گرفته و این سوال مطرح است که آیا اسرائیل به دنبال اشغال دوباره غزه است؟ یا اینکه اسرائیل قصد دارد در رایزنی با تشکیلات خودگردان، کنترل این منطقه را به دست این گروه بدهد؟ جو بایدن، رییس جمهوری آمریکا بلافاصله بعد از سفرش به سرزمینهای اشغالی تاکید کرده بود که اشغال نوار غزه اشتباهی بزرگ خواهد بود. تلآویو نیز میداند که حضور و اداره نواز غزه در درازمدت برایش هزینه زیادی در برخواهد داشت. از طرفی، سوال مهم این است که تشکیلات خودگردان به واسطه مشکلاتی که دارد آیا قادر به اداره و کنترل غزه خواهد بود؟ هر چند بازیگران دخیل در جنگ غزه تمرکز خود را روی عدم گسترش آن به سایر نقاط منطقه قرار دادهاند، اما واقعیت این است که هر لحظه امکان سرایت آن به سایر جبههها وجود داشته و ممکن است بشکه باروت غرب آسیا منفجر شود.
در چنین شرایط پیچیده و خطرناکی؛ کشورهای عربی، آمریکا، چین و روسیه بر لزوم راه حل تشکیل کشور مستقل فلسطینی تاکید میکنند، اما اساساً امکان چنین موضوعی با واقعیت فاصله زیادی دارد. راه حل «دو دولت» در سرزمینهای اشغالی در حالی دوباره مطرح میشود که بنیامین نتانیاهو به عنوان باسابقهترین نخستوزیر اسرائیل با گسترش شهرکسازی و تقویت سیاست اشغال، عملاً چشمانداز تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی را از بین برده است. در واقع علاوه بر این که شهروندان صهیونیستی زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت، مانع اصلی شخص نتانیاهو است که عملا موضوع توافق اسلو را از میان برده و به عنوان مهمترین مانع طرح دو دولت در طول سالهای اخیر شناخته میشود.
در این میان حتی اگر نتانیاهو از قدرت کنار برود ـ که به احتمال زیاد بعد از خاتمه جنگ غزه چنین سرنوشتی در انتظارش خواهد بود ـ مساله مهم این است که هیچ سیاستمداری در داخل اسرائیل جرات اجرای طرح تشکیل کشور مستقل فلسطینی را ندارد؛ زیرا از یک طرف سرنوشت تلخ اسحاق رابین به عنوان امضاکننده توافق اسلو پیش رویش قرار دارد و از سوی دیگر بعید به نظر میرسد صهیونیستها به همین سادگی سرزمینهای اشغال شده به خصوص در کرانه باختری را دوباره به فلسطینیان بازگردانند.
نکته قابل توجه این است که در زمان امضای توافق اسلو حدود ۱۱۰ هزار شهرکنشین یهودی در کرانه باختری اشغالی زندگی میکردند، اما اکنون این تعداد به ۵۰۰ هزار نفر افزایش یافته و دولت نتانیاهو وعده داده که میزان شهرکنشینان را به یک میلیون نفر نیز افزایش دهد. به همین دلیل است که اگر ایالات متحده بخواهد طرح تشکیل دو کشور در سرزمینهای اشغالی را عملی کند باید رو در روی اسرائیل قرار بگیرد. حمایت واشنگتن از تجاوزات و جنایات دولت افراطی اسرائیل نیز در این راستا صورت گرفته و کار به جایی رسیده که در درون آمریکا نسبت به حمایت یک جانبه از اسرائیل و هزینههای ناشی از آن، شکاف ایجاد شده است.
در مجموع دورنمای جنگ غزه همچنان در هالهای از ابهام قرار داشته و غرب در دوراهی ادامه جنگ و توقف جنگ سردرگم مانده است. رژیم غاصب همچنان داغ شکست سنگین ۱۵ مهرماه را بر پیشانی دارد و از طرفی تداوم حملات ددمنشانه این رژیم را به هیچ گونه دستاورد قابل توجه نظامی نزدیک نکرده است. جو بایدن با فشار فزایندهای از طرف حزب متبوع خود برای اعمال فشار روی اسرائیل و توقف جنگ مواجه است. این در حالی است که وی در دو هفته نخست شروع جنگ غزه تاکید میکرد اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند. در واقع ادامه نسلکشی در غزه نه فقط اسرائیل که حامیان راهبردیاش به ویژه ایالات متحده آمریکا را زیر سوال برده است. شجاعت اعتراف به شکست و توقف جنگ از سوی اسرائیل و آمریکا حلقه مفقودهای است که تنها مقاومت فلسطین در این معرکه سخت و خونین میتواند به دشمن تحمیل نماید.