صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۷  ، 
کد خبر : ۳۵۲۸۲۹

یادداشت روزنامه‌های پنجشنبه ۱۸ آبان ماه ۱۴۰۲

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز پنجشنبه ۱۸ آبان

این موضع‌گیری‌ها جلوی محو شدن اسرائیل را نمی‌گیرد! 

جعفر بلوری
امروز جنگ غزه وارد سی و چهارمین روز خود شد و بدین ترتیب حالا با طولانی‌ترین جنگی که رژیم اسرائیل درگیر آن شده است مواجهیم. پیش از این، طولانی‌ترین جنگ این رژیم، 33 روزه و مربوط به جنگ با حزب‌الله لبنان در سال 2006 بود. علاوه‌بر مدت زمان، این جنگ با دیگر جنگ‌هایی که صهیونیست‌ها درگیر آن بوده‌اند، تفاوت‌های دیگری نیز دارد که حین تبیین آنها، سعی می‌کنیم، به این سؤال مهم و کلیدی هم پاسخ بدهیم: «سرنوشت این جنگ چه خواهد شد؟» 
یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های این جنگ با جنگ‌های قبلی، طرف‌هایی هستند که درگیر آن هستند. اگر پیش از این صهیونیست‌ها فقط با جبهه حزب‌الله لبنان یا مثلا جهاد اسلامی وارد جنگ می‌شدند، این بار با تمام جبهه‌های مقاومت در منطقه درگیرند. اکنون که در حال مطالعه این یادداشتید، حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن و مقاومت عراق نیز در کنار حماس مشغول نبرد با صهیونیست‌ها هستند. این‌ها گروه‌هایی هستند که رسما اعلام کرده‌اند وارد جنگ شده‌اند. چه بسا گروه‌های دیگری نیز در این بین حضور داشته باشند که ما بی‌اطلاعیم! همین امر کار را برای صهیونیست‌ها بسیار سخت کرده است چرا پیش از این، تنها با یکی از این گروه‌ها که وارد جنگ می‌شدند، خسارات و تلفات سنگینی دریافت می‌کردند.
آمادگی بی‌نظیر نیروهای مقاومت در این جنگ -به ویژه آمادگی حماس-، یکی دیگر از آن تفاوت‌هاست. در اثبات این ادعا کافی است رجوع شود به واکنش‌هایی که کارشناسان در سرتاسر دنیا به عملیات7 اکتبر(15 مهر) نشان داده‌اند. شکستن هیمنه اسرائیلی که خود را چهارمین ارتش قدرتمند دنیا معرفی می‌کرد طی فقط 20 دقیقه و 40 کیلومتر نفوذ به عمق رژیمی که گفته می‌شد، قوی‌ترین ساختار و سازمان‌های اطلاعتی دنیا را دارد طی فقط چند ساعت می‌تواند به خوبی تفاوت این جنگ با جنگ‌های قبلی را به نمایش بگذارد. به گفته «سرلشکر فایز الدویری»، كارشناس برجسته نظامی در برنامه تلويزيون الجزيره، نيروهاي فلسطيني در نبرد با ارتش تل‌آويو به روش خاصی می‌جنگند و «رزمندگان القسام در غزه در نبرد زمینی بهتر از سربازانی که از معتبرترین مؤسسات نخبگان جهان فارغ‌التحصیل شده‌اند عمل می‌کنند.»
تفاوت بعدی این جنگ با جنگ‌های قبلی، در میزان توحشی است که صهیونیست‌ها از خود نشان داده‌اند و ضربه سنگینی که در 7 اکتبر از حماس خوردند می‌تواند، یکی از  دلایل آشکار شدن ماهیت  وحشی آنها  باشد. تعداد بالای شهدای غیر نظامی در میان فلسطینی‌ها، مهم‌ترین سند این ادعاست. طبق آخرین گزارش‌های رسمی، چیزی بالغ بر 10 هزار و 600 فلسطینی فقط در غزه به شهادت رسیده‌اند که نزدیک به 4200نفر آنها کودک و نوزاد و حدود 5000 نفرشان نیز زن هستند. یک بار دیگر به اعداد نگاه کنید. داعش با آن میزان توحش طی سال‌هایی که در عراق و سوریه یکه تازی می‌کرد، این قدر که صهیونیست‌ها طی سی و چهار روز گذشته زن و کودک کشتند، زن و کودک نکشت! این که چرا صهیونیست‌ها وقتی زورشان به نیروهای مسلح مقاومت نمی‌رسد، زنان و کودکان را می‌کشند نیز موضوعی است که پیش از این در همین ستون با عنوان «صهیونیست‌ها به این دلایل کودکان را می‌کشند» به طور مفصل آن پرداخته‌ایم.
«واکنش غرب به ویژه آمریکا هیچ گاه این طور رسوا نبوده است» تفاوت بعدی موجود در این جنگ و جنگ‌های قبلی است. این بار می‌بینیم رهبران غرب به ویژه آمریکا صراحتا می‌گویند، مخالف آتش‌بس و ارسال کمک‌های بشر دوستانه‌اند. آنها وقتی با موضوع «کودک‌کشی» صهیونیست‌ها مواجه می‌شوند نیز بدون اشاره به 35 هزار تن مواد منفجره‌ای که به صهیونیست‌ها داده‌اند می‌گویند: «معتقد نیستیم که در غزه نسل‌کشی در جریان باشد...به اسرائیل توصیه می‌کنیم مراقب غیر نظامیان باشد.»
(جان کربی، هماهنگ‌کننده ارتباطات راهبردی در شورای امنیت ملی آمریکا). به جرات می‌توام گفت، غربی‌ها در هیچ دوره‌ای مثل این بار، این این‌قدر «رو» و «صریح» از نسل‌کشی دفاع نکرده‌اند. به عنوان فقط یک مثال، به نوع واکنش غرب به آمارهایی که کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان درباره کشته‌شدگان در اوکراین و غزه منتشر کرده رجوع کنید و این رسوایی را به چشم خود ببینید. تعداد تلفات غیر نظامی اوکراین طی 623 روز جنگ با روسیه با تعداد شهدای فلسطینی طی این 34 روز، اصلا قابل مقایسه نیست. اما غرب به همین بهانه، سنگین‌ترین و بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها را در هر حوزه‌ای که تصور کنید - از ورزشی و اقتصادی تا رسانه‌ای و سیاسی- علیه روسیه وضع و با بدترین و شدیدترین ادبیات علیه مسکو موضع گرفت.
محکومیت‌های جهانی و فشارهایی که افکار عمومی در جهان و حتی در سرزمین‌های اشغالی علیه صهیونیست‌ها وارد می‌کنند نیز به نوعی بی‌سابقه است. طی این سی و چهار روزی که از آغاز جنگ می‌گذرد، از غرب تا شرق عالم علیه صهیونیست‌ها تظاهرات برگزار شده است. در برخی از این کشورها مثل آلمان، فرانسه و انگلیس حتی قوانینی علیه تظاهرات ضد صهیونیستی وضع و معترضان را به جریمه‌های نقدی و حبس محکوم می‌کنند با این حال، مردم همچنان به خیابان‌ها می‌آیند. بسیاری از هنرپیشه‌های در سطح‌ هالیوود و غیر‌هالیوود، ورزشکاران و قهرمانان، خوانندگان و هنرمندان در سرتاسر دنیا، آثار یا مدال‌هایشان را تقدیم کودکان غزه می‌کنند، یا به شکلی موضع ضد صهیونیستی خود را به نمایش می‌گذارند. ترکیه 50 درصد از میزان تجارتش با صهیونیست‌ها را کاهش داده، بولیوی روابط خود را با این رژیم به طور کامل قطع کرده، بحرین، چاد، شیلی، کلمبیا، هندوراس، اردن، آفریقای جنوبی و ترکیه نیز تمام دیپلمات‌هایشان را از این سرزمین اشغال شده خارج کرده‌اند. هزاران متخصص، سرمایه‌گذار، پزشک و...سرزمین‌های اشغالی را ترک کرده‌اند و مهاجرت معکوس، شتاب حیرت‌انگیزی به خود گرفته است و....
اما پاسخ این سؤال مهم که «سرنوشت این جنگ چه خواهد شد؟» ارتباط مستقیمی دارد با همین تفاوت‌هایی که ما این‌جا به برخی از آنها اشاره کردیم. صهیونیست‌ها در این جنگ در همه حوزه‌ها-چه نظامی و سیاسی و چه اطلاعاتی و حیثیتی و اجتماعی- ضربه سختی خورده‌اند و جنایات جنون‌آمیزشان می‌تواند با هدف تسکین درد و سوزش همین ضربات هم باشد. این که رهبران کشورهای غربی بلافاصله پس از ضربه 7 اکتبر به اسرائیل سرازیر شدند نیز نشان داد، آنها هم عمق این ضربات را درک کرده‌اند. امروز دیگر مسئله، مسئله «بودن یا نبودن» است. صهیونیست‌ها که اکنون اداره تمام امورشان را دربست به آمریکایی‌ها سپرده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند که، یک بار برای همیشه باید تکلیف غزه و حماس روشن شود چون، حماسی که بتواند چنین ضرباتی را وارد کند، از این به بعد، ضربات دردناکتری را هم می‌تواند وارد کند. فلسطینی‌ها هم دیگر نمی‌توانند، محاصره، اهانت به مسجدالاقصی، ترور و به طور کلی، روندی را که دهه‌هاست بر آنها تحمیل شده، تحمل کنند. آنها هم می‌خواهند یک بار برای همیشه، قال قضیه را بکنند. وقتی طرفین یک جنگ به نتیجه‌ای جز «برد یا باخت» فکر نکنند، می‌توان پیش‌بینی کرد، این جنگ طولانی، سخت و سرنوشت ساز خواهد بود. هم میدان نبرد و هم میدان افکار عمومی، به نفع فلسطینی‌هاست و صهیونیست‌ها طی این سی و چهار روز، هیچ دستاوردی که نشان دهد، پیروز میدانند، نداشته‌اند. تنها هنر آنها در این مدت، کشتن زنان و کودکان بوده و همین که تهدید به انجام حمله اتمی می‌کنند، نشان می‌دهد، در هر دو میدان، قافیه را باخته‌اند. جبهه‌ای که در حال پیروزی باشد، این طور با تهدیدات اتمی، خودزنی نمی‌کند.
این جنگ احتمالا طولانی خواهد بود، صهیونیست‌ها هم به کودک‌کشی خود ادامه خواهند داد اما با دو دو تا چهارتای زمینی هم اگر محاسبه کنیم، در برابر این همه فشار، این همه خسارت و این همه تلفات که سعی می‌کنند پنهانش کنند، بیش از این دوام نخواهند آورد. فراموش نکنید که برای نخستین بار تمام جبهه‌ها از یمن و لبنان تا عراق و غزه و...به روی صهیونیست‌ها باز شده است. صهیونیست‌هایی که سال 2006 حریف یک حزب‌الله لبنان نشدند چطور می‌توانند حریف تمام این جبهه باشند؟ نگارنده معتقد است همین «مهاجرت معکوس» به تنهائی می‌تواند اسرائیل را محو کند. تلفات سنگین و مهاجرت معکوس اگر جدی نبود، صهیونیست‌ها به اجیر کردن مزدور از سراسر اروپا با حقوق ماهی حدود یک میلیارد تومان، اقدام نمی‌کردند.(روزنامه اسپانیایی اِل موندو همین دو روز پیش) شاید هزینه و سلاح‌های این جنگ را آمریکا، آلمان و چند کشور مرتجع عربی تامین کنند اما، زمان به هیچ وجه به نفع صهیونیست‌ها نیست و جنگ طولانی با شرایطی که بالا به گوشه‌ای از آنها اشاره کردیم، صهیونیست‌ها را رفته رفته محو خواهد کرد و موضع‌گیری‌های سخیف برخی در کشور که معتقدند، آمریکا با یک دکمه می‌تواند بزرگ‌ترین قدرت منطقه یعنی ایران را نابود کند، شاید باعث به درد آمدن دل ساکنان مظلوم غزه شود، ولی نمی‌تواند جلوی محو شدن اسرائیل را بگیرد!
عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز پنجشنبه ۱۸ آبان
تغییر رویکرد مثبت در زمینه یارانه
مهدی حسن زاده 
چند رو ز قبل رئیس موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی گفت: در بحث سند جامع کاهش فقر رویکرد از حمایت‌های نقدی به حمایت‌های خدمات محور تغییر پیدا خواهد کرد. محمدهادی زاهدی وفا در سومین جلسه کارگروه تدوین سند جامع کاهش فقر اظهار کرد: درخصوص اطلاعات خانواده‌ها و شناسایی افراد، دستگاه‌های مختلف فعالیت‌هایی داشته‌اند، اما این دستگاه‌ها باید کمک کنند تا یک سامانه کامل از تجمیع این اطلاعات تشکیل شود. مشاور رئیس‌جمهور با بیان این که برای کاهش فقر باید از شیوه کمک‌های نقدی عبور کنیم، افزود: بعد از اجرای سیاست حمایت مستقیم و پرداخت نقدی یارانه‌ها چند بار تلاش شد از طریق دهک بندی این پرداخت‌ها هدفمندتر شود، اما سامانه‌های اطلاعاتی دقت لازم را نداشتند. زاهدی وفا اضافه کرد: در بحث کاهش فقر به‌جای پرداخت یارانه بر اساس دهک بندی باید به سراغ ارائه خدمات محور حرکت کنیم؛ چون شیوه قبلی اگرچه در سیاست‌های رفاهی اثرگذار است، اما در بحث کاهش فقر کارآمدی لازم را ندارد.
به اعتقاد نگارنده، این رویکرد را باید به فال نیک گرفت. از زمان اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها در سال 1389 و پرداخت یارانه نقدی و سپس یارانه بنزینی سال 98 و یارانه نقدی جایگزین ارز 4200 همواره یکی از نقدهای جدی به نوع حمایت یارانه‌ای دولت، معطوف به پرداخت نقدی بود. پرداخت نقدی دو آسیب مهم دارد. نخست، افت ارزش یارانه نقدی در طول زمان به دلیل تورم و دوم، انحراف مبالغ پرداختی در خانوارهای دچار آسیب های اجتماعی. با این حال راحت بودن اجرای این روش موجب شد تا در سه دولت متفاوت و با سه رئیس جمهور متفاوت از لحاظ بسیاری از رویکردها، نحوه پرداخت یارانه ثابت بماند و پرداخت نقدی اولویت اول برای جبران واقعی سازی قیمت انرژی و ارز باشد. شاید در این میان مجلس یازدهم با تصویب قانون کالابرگ الکترونیک رویکرد متفاوتی داشت که البته دولت با تاخیر سرانجام به سمت اجرای نصفه و نیمه آن رفته است. لذا در شرایطی که رئیس موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی به عنوان یکی از اتاق فکرهای اصلی دولت از لزوم تغییر رویکردهای حمایتی در مقابله با فقر از پرداخت نقدی به حمایت های خدمات محور سخن می‌گوید، حرف مهمی است و باید آن را به فال نیک گرفت.
در حقیقت حمایت های خدمات محور را باید گام مکمل کالابرگ الکترونیک دانست. حمایت‌های یارانه ای در جهان معطوف به دو بخش غذا و سایر کالاها و خدمات است. کالابرگ الکترونیک به شرط اجرای کامل برای اقشار هدف، رویکرد مناسبی است که حدی از مواد غذایی را برای جامعه هدف تضمین می کند، اما در موضوعاتی نظیر بهداشت و آموزش نیز انتظار است که برنامه‌های حمایتی کارآمدی تدوین و اجرا شود. اگرچه بیمه همگانی برای طیف وسیعی از جامعه فراهم است و بخش اعظم مردم تحت پوشش بیمه‌های پایه درمان هستند اما این بیمه‌ها، بخش کمی از هزینه‌ها را پوشش می‌دهند و به ویژه در بیماری های سخت و پرهزینه، حمایت‌های بیمه ای در دل هزینه های کمرشکن درمان گم می شود. در موضوع آموزش نیز با توسعه مدارس غیرانتفاعی و شیفت خدمات با کیفیت از مدارس دولتی بعضا فاقد معلم و حداقل امکانات به مدارس غیرانتفاعی هوشمند و دارای انواع امکانات، یک شکاف علمی بزرگ در جامعه ایجاد شده و ضرورت سوق دادن بخشی از یارانه‌های موجود به حوزه آموزش و تضمین سطح قابل قبولی از آموزش برای اقشار نیازمند ضروری است.در هر حال حرکت به سمت یارانه‌های غیرنقدی و حمایت های هدفمند به جای یارانه نقدی ضرورتی است که دیر یا زود باید به آن تن داد. امید است که مراکز پژوهشی و اتاق فکرهای دولتی در این زمینه طرحی مدون و تصمیمی کاربردی تدارک ببینند
عناوین اخبار روزنامه جوان در روز پنجشنبه ۱۸ آبان
 
شکست تمدنی غرب در فلسطین
حمیدرضا شاه‌نظری

منازعه فلسطین را صرفاً نمی‌توان نزاع بر سر سرزمین و اشغالگری دانست. آنچه در حال رخ دادن است در تحلیل کلان یک نزاع تمدنی است که در یک طرف آن، تمدن اسلامی و مستضعفین جهان هستند که حالا بعد از سال‌ها انزوا، استثمار و استعمار برخاسته و در سوی دیگر جبهه استکبار و نظام سلطه است که خود را تحت عنوان تمدن غرب آراسته و هدف نهایی‌اش به انقیاد درآوردن ملل جهان و جهانی کردن سلطه یک اقلیت سرمایه‌دار ضددین است.
غرب طی سه قرن اخیر تلاش زیادی کرد که با تفرقه‌افکنی بر اساس ایجاد گسل‌های مختلف مذهبی، قومی و ملی، قدرت‌های مسلمان را دچار فروپاشی کند که نتیجه آن، فروپاشی دولت بزرگ عثمانی و تضعیف و تجزیه ایران بزرگ بود. اشغال فلسطین و تشکیل رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیستی نیز بر اساس همین نگاه ضدتمدنی غرب برای ایجاد تنش دایمی در منطقه اسلامی غرب آسیا و تشکیل یک پادگان نظامی قدرتمند وابسته به غرب برای ایجاد شکاف در میان دولت‌های منطقه و جلوگیری از خیزش تمدنی مجدد اسلام بود.
پیروزی انقلاب اسلامی که سرآغاز بیداری اسلامی بود توانست محور قدرتمند مقاومت را شکل دهد و روند توسعه رژیم صهیونیستی در منطقه را متوقف کند. همین موضوع باعث طراحی انواع توطئه‌ها برای نابودی این محور و دور کردن ملت‌های منطقه از پیوستن به آن از جمله تحمیل جنگ هشت ساله علیه ایران و بعد‌ها آغاز جنگ نیابتی غرب از طریق گروه‌های تکفیری علیه محور مقاومت شد.
غربی‌ها با تکیه بر برتری علمی و فنی و نیز غارت ثروت‌های ملل مستضعف جهان توانستند طی چند قرن اخیر به قدرت برتر جهانی تبدیل شوند. آن‌ها کاملاً حساب‌شده به روایت خود پرداختند و با نادیده گرفتن و پنهان کردن چند قرن غارت منابع، استثمار انسان‌ها و جنایت‌های دهشتناک در حق ملت‌های محروم جهان، این برتری را ناشی از برتری تمدنی خود و پیشرفت در امر اخلاقی دانستند و تلاش کردند با توسعه ارزش‌های اخلاقی مدنظر خود در جهان، که در بطن خود استثمار انسان‌ها و پیشبرد اهداف سلطه‌جویانه را دارد، به اهداف استکباری خود برسند.
امروز در صحنه فلسطین و غزه، شاهد آغاز شکست قدرت سخت غرب در عرصه نظامی و شکست غرب در عرصه قدرت نرم و فروپاشی انگاره‌های اخلاقی دروغین آن هستیم. شکست هیمنه نظامی و امنیتی رژیمی تا بن دندان مسلح که مورد حمایت بزرگ‌ترین قدرت‌های نظامی غربی است به دست گروهی کوچک با کم‌ترین امکانات، سبب شکسته شدن اسطوره‌های دروغین این رژیم شده و از طرفی حملات متعدد و دایمی گروه‌های مقاومت در منطقه به امریکا به عنوان پشتیبان این رژیم، به روشنی نشان می‌دهد که قدرت سخت غرب، ترک برداشته و دیگر آن هیمنه سابق را ندارد. عملیات طوفان‌الاقصی و مقاومت شهادت‌طلبانه مردم قهرمان غزه در برابر جنایات رژیم صهیونیستی، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات انسانی و سرآغاز مغلوبه شدن قدرت غرب و آغاز شکست‌های آتی آنان است.
از طرفی مهم‌ترین مستمسک و مدعای اخلاقی غرب طی ده‌ها سال، تأکید بر ارزش‌های جهانشمول و البته با قرائت غربی همچون آزادی و برابری است که در بیانیه حقوق بشر منعکس شده است. جنایاتی که امروز در غزه در حال رخ دادن است به روشنی به همه جهانیان نشان داد که حقوق بشر صرفاً یک دستاویز برای سلطه بیشتر بر بشریت و ابزاری برای استثمار و سلطه بر ملت‌هاست. سال‌ها غرب ریاکارانه دم از توجه به کرامت انسانی، حق زندگی، آزادی انسانی، برابری، حق انتخاب سرنوشت و دروغ‌هایی از این دست زد ولی امروز به روشنی در صحنه غزه، واقعیت این‌ها را نشان داد. غرب تاریخی مملو از خونریزی و استثمار و سیاهه بزرگی از جنایت علیه بشریت در نقاط مختلف جهان دارد و بنای آن بر دریایی از خون انسان‌های بی‌گناه تشکیل شده است و همین واقعیت‌ها نشان می‌دهد که حمایت آن‌ها از رژیم جنایتکار صهیونیست پدیده غریبی نیست. با این حال، حمایت تمام قد غرب از رژیمی اشغالگر و جنایتکار و ایجاد فضای حقوقی و بین‌المللی مناسب برای کشتار هزاران زن و کودک، باطن حقوق بشر مورد ادعای غرب را در برابر چشمان ناآگاهان یا خوش‌بینان به غرب نمایان کرد و همین باعث شد که بسیاری از آزادیخواهان جهان برای اولین بار به خیابان‌ها بیایند و با تسخیر خیابان‌ها، بر سر این حمایت فریاد بکشند.
جوانان فلسطینی وقتی به دل دشمن صهیونیست زدند، در واقع علاوه بر دفاع از مقدسات اسلامی و تلاش برای مقابله با دشمن اشغالگر، در حال روشن کردن آتشی بودند که تمدن سلطه‌جوی غرب به عنوان مادر صهیونیسم را در خود خواهد سوزاند. خون‌های پاک کودکان مظلوم غزه نیز از یک سو، باطن و حقیقت تمدن غرب را در برابر چشمان جهانیان قرار داده و باعث بیداری ملل مستضعف جهان شده تا خود را از یوغ تمدن ضدانسانی و جنایتکار غرب نجات دهند و از سوی دیگر سبب تقویت دست انتقام الهی و فراهم شدن اسباب معنوی مجازات رژیم جنایتکار صهیونیستی و حامیان غربی آن و فروپاشی نظام سلطه خواهد گردید. صحنه امروز فلسطین، صحنه فروپاشی اخلاقی و مقدمه صف‌بندی‌های جهانی جدید برای مقابله با این تمدن سلطه‌جو، وحشی، ویرانگر و ضدبشری خواهد شد

عناوین اخبار روزنامه شرق در روز پنجشنبه ۱۸ آبان

اندر باب قیمت دارو

سید علی ارم  

یک: به داروخانه می‌روم و تقاضای آمپول دگزامتازون و سرنگ می‌کنم. بماند که بدون هیچ سؤالی داروی نسخه‌ای را برایم (بدون نسخه) می‌آورند. به پای صندوق می‌روم. قیمت را که می‌شنوم برای هزارمین بار تعجب می‌کنم. یک آمپول، به همراه یک سرنگ و یک پد الکلی همراهش روی هم می‌شود 14 هزار تومان. برای من که سال‌‌‌هاست در صنعت داروسازی فعالیت می‌کنم و بیشتر طول عمر کاری‌ام را به خرید ملزومات مورد نیاز برای تولید داروها پرداخته‌ام ناخودآگاه مصائب و مشکلات عدیده تولید یک دارو به ذهن می‌آید.

دو: برای تولید یک داروی ساده (فرض کنیم قرص آسپرین)، بدیهی‌‌ترین نیاز، داشتن یک کارخانه داروسازی است. کارخانه‌های داروسازی، با توجه به حساسیت و ظرافت کارکردشان، جزء پیچیده‌‌ترین کارخانه‌های دنیا از لحاظ استانداردها هستند. ساخت یک کارخانه داروسازی که بتواند تأییدیه سازمان غذا و دارو را برای شروع و ادامه کار بگیرد امروزه ده‌ها تا صدها میلیارد تومان هزینه دارد. در کنار آن نیاز به نیروی فنی بسیار خبره، هزینه‌های تولید را نسبت به صنایع دیگر بسیار بالا می‌برد. مواد اولیه‌ای که عمدتا با مشقت زیاد از خارج وارد می‌شود و کیست که از تأثیر وحشتناک نرخ ارز بر صنایع اطلاع نداشته باشد.

سه: به ضرورت زندگی کارمندی، سال‌هاست که قیمت مایحتاج زندگی را به طور دقیق رصد می‌کنم و چه کسی است که این روزها این کار را نکند؟ قیمت شیر از ابتدای امسال تا امروز بیش از سه بار افزایش یافته و از قیمت گوشت و مرغ و نان هم که دیگر واضح و مبرهن است حرفی نمی‌زنیم. بعضی کالاها به سرعت از سبد کالای بسیاری از مردم، خارج شده است. درست است که این گران‌شدن‌های پی‌درپی، خوشایند مذاق هیچ‌کدام از ما نیست ولی آن را به عنوان نتیجه طبیعی وضعیت موجود پذیرفته‌ایم. قبول کرده‌ایم که وقتی قیمت نهاده‌های تولید افزایش می‌یابد، طبیعتا برای اینکه تولیدکننده از بین نرود چاره‌ای جز افزایش قیمت محصول نهایی ندارد.

چهار: از وقتی که ربع قرن پیش، درسم را به عنوان یک دانشجوی داروسازی شروع کردم همیشه شنیده‌ام دارو یک کالای استراتژیک است. هرچند در درستی همین جمله به ظاهر معمولی اختلاف نظر وجود دارد اما یک چیز همیشه مسلم فرض شده: قیمت دارو باید توسط دولت کنترل (بخوانید سرکوب) شود. شاید سال‌ها پیش و در بحبوحه جنگ و محدودیت‌های فراوان آن دوران، اگر نظارت مستمر دولت بر قیمت دارو نبود، خیلی از بیماران جان خود را از دست می‌دادند اما سال‌ها از آن زمان می‌گذرد و امروز صنعت داروسازی ایران با بیش از صدها کارخانه و شرکت داروسازی و نزدیک به سه هزار قلم داروی تولیدی، بسیار از آن زمان‌ها فاصله گرفته است. درست است که دولت می‌تواند به صورت دستوری، فقط و فقط قیمت دارو را تا مدتی حتی به ظاهر طولانی سرکوب کند و تا حد زیادی غیرواقع‌بینانه پایین نگه دارد ولی این زنجیر تا ابد پایدار نخواهد ماند. شاید بگویید قیمت دارو به‌ویژه در این دو سال اخیر افزایش یافته ولی واقعیت این است که این افزایش قیمت (آن‌هم نه به‌طور واقع‌بینانه) تنها شامل تعدادی از داروها شده و هنوز فاصله زیادی با واقعیت‌های تولید دارو در کشور دارد.

پنج: علم اقتصاد می‌گوید انگیزه شروع و ادامه فعالیت هر واحد اقتصادی، منافع مالی است. هیچ بنگاه اقتصادی «برای رضای خدا و خلق خدا» تولید نمی‌کند (هرچقدر هم که این شعار را تکرار کنیم خودمان بیشتر به توخالی‌بودن آن آگاهیم). بنگاه اقتصادی می‌کوشد با خلق یک محصول یا ارزش، یک یا چند نهاده تولیدی را به چیزی تبدیل کند که بتواند از سود فروش آن برای ادامه فعالیت و توسعه کسب‌و‌کار استفاده کند. در شرایطی که یک صنعت، مجبور شود با قیمت‌گذاری دستوری، کالایی را ارزان‌‌تر از آنچه ارزش دارد به جامعه ارائه کند دو اتفاق و تنها دو اتفاق متصور خواهد بود: به مرور از سودآوری بازمی‌ماند و حذف می‌شود یا به‌ناچار، از کیفیت کالای خود خواهد کاست تا بتواند مدت بیشتری (باز هم نه برای همیشه) به فعالیت ادامه دهد.

شش: امروز، هنوز می‌توان یک آمپول دگزامتازون را به همراه سرنگ آن (که احتمالا از خود دارو گران‌‌تر است) به قیمت نازلی تهیه و استفاده کرد. فردا که با ادامه این وضعیت، چرخ اقتصاد شرکت نچرخد، بیماران برای خرید ابتدایی‌‌ترین نیازها، مستأصل خواهند شد. مدت زیادی از بحران آنتی‌بیوتیک در کشور نگذشته. بحرانی که تنها و تنها علت وقوع آن، عدم قیمت‌‌گذاری واقعی و صحیح بوده است. تا دیر نشده باید فکری کرد.

سر چشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز پنجشنبه ۱۸ آبان

تدابیر ویژه برای انتخابات حداکثری در کلانشهرها

احمد بخشایش

بهترین راه برای مردم شرکت در انتخابات است، زیرا افرادی را انتخاب می‌کنند که حرف دلشان را بزنند.

این راه درستی است و تردیدی هم در آن است اما مادامی که تلاش کنیم، انتخابات را به عنوان رفراندوم معرفی کنیم، همه به زحمت می‌افتند و شاید به نتیجه لازم هم نرسیم.

انتخابات باید کارویژه انتخابات داشته باشد و در ادامه بتواند مجلسی در خور ملت را معرفی کند.

باتوجه به این توضیح کوتاه باید به هر پدیده‌ای به اندازه خودش نگاه کرد. در مورد هر انتخابات باید وزن خودش را در نظر گرفت.

مشکل این است که چون از ابتدای انقلاب انتخابات پرشوری داشتیم همواره انتظار داریم در هر دوره‌ای تعداد شرکت‌ کننده بسیار بالاتز از دور قبل داشته باشد.

طبق آخرین برآورده‌ها و نظرسنجی‌هاف میزان مشارکت در انتخابات در شهرهای تک‌کرسی از هفتاد تا نود درصد هم فراتر می‌رود اما در شهرهای بزرگ مانند تهران و سایر کلانشهرها این رقم کمتر می‌شود و احتمالا انتخابات در برخی حوزه‌ها به دور دوم کشیده خواهد شد.

موضوع این است که نباید تصور کنیم مشارکت پایین دهن‌کجی به نظام است و همچنین نباید تصور کنیم، نظام با این مسائل تضعیف می‌شود. روح انتخابات یعنی رقابت و مسابقه و همین شرایط مردم را در شهرهای کوچک به صحنه می‌آورد اما در شهرهای بزرگ باید شرایط ویژه‌ای به وجود آید.

مسئله مردم این است که آنها می‌گویند افرادی که داخل مجلس می‌شوند حرف ما را نمی‌زنند.

برخی می‌گویند شرکت در انتخابات باید از ۵۰درصد بالاتر باشد تا نظام مشروعیت داشته باشد. وقتی مجلسی ضعیف شکل می‌گیرد و بخشی از نمایندگان به جای فکر کردن به منافع ملی در اندیشه منافع خودشان هستند، طبیعی است که مردم ناراضی باشند و در انتخابات کمتر شرکت کنند.

کار ویژه رویداد ۱۱ اسفند را باید به انتخابات محدود کنیم و انتظار فرای واقع نداشته باشیم ولی با این حال هر انتخاباتی می‌تواند ترجمه خواسته‌های جامعه باشد.

از این روی اگر می‌خواهیم انتخاباتی با مشارکت بالا داشته باشیم باید همه جریان‌ها و طیف‌های سیاسی در این رویداد شرکت کنند.

روزنامه رسالت

پیامدشناسی جنگ غزه

محمدكاظم انبارلویی

۱- جمعه گذشته حادثه مهمی در تاریخ منبر ، موعظه و نصیحت روی داد. یک روحانی یک سید از سلاله رسول‌الله و زهرای اطهر (س) به منبر رفت درحالی‌که جمعیت بی‌نظیری مستمع در پای منبر  ایستاده و برخی نشسته بودند.
«حجت»‌اسلام و «حجت» مسلمین سیدحسن نصرالله ، دبیرکل حزب‌الله لبنان پس از شکستن یک ماه سکوت در یک سخن گاه جهانی به منبر رفت تا به پرسش‌های بی‌پاسخ فلسفه وجودی عملیات محیرالعقول «طوفان‌الاقصی» پاسخ دهد.
او از منبر پایداری و مقاومت با استبداد جهانی اتمام «حجت» کرد. گونه‌شناسی مخاطبین او در پای این منبر الهی جالب است.
الف- ملت‌های عربی، مسلمانان جهان و آزادگان جهان که براساس یک فطرت الهی و انسانی با یک اندوه وجدانی پای منبر او نشسته بودند تا ببینند عاقبت نسل‌کشی، جنایات جنگی صهیونیست‌ها در حملات موشکی و بمباران‌های جنون‌آمیز چه می‌شود؟ آیا حزب‌الله به‌عنوان خط مقدم نبرد با صهیونیست‌ها دست به قبضه شمشیر در این فضای طوفانی خواهد برد؟
ب- اندیشمندان، فیلسوفان سیاسی، جامعه‌شناسان و روشنفکران جهان آمده بودند تا بشنوند سید چه می‌گوید؟ آیا او قادر است پرده‌های حیرت و ابهام را کنار زند و در این مرحله یک تئوری برای تبیین ماجرا ارائه دهد یا حداقل خبر، نه تحلیل از اوضاع «غیب» و«شهود» ماجرا دهد؟
ج- استراتژیست‌های‌ نظامی جهان و در صف اول آن استراتژیست‌های پنتاگون و لشکر تحصیل‌کرده‌های حوزه سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی در اندیشکده‌های اروپایی و آمریکایی نشسته بودند تا هم‌زمان و برخط ببینند و بشنوند سید چه می‌گوید؛ تا تکلیف خود را در نگرش به آینده نبرد طوفان‌الاقصی بفهمند.
د- نیروهای مقاومت در کل خطوط نبرد، در عراق، سوریه، لبنان، غزه، کرانه باختری و رزمندگان دست به خنجر موشکی و پهپادی یمن هم آمده بودند ببینند «سید مقاومت» قهرمان جنگ
۳۳ روزه و جنگ‌های مقدس رزمندگان حزب‌الله علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی آرایش صحنه را چگونه گزارش می‌کند و تحلیل او از اوضاع و آینده نبرد چیست؟
این نکات از نظرگاه پیامدشناسی جنگ غزه فوق‌العاده مهم است.
۲- در طول تاریخ اسلام و تشیع حتی در طول تاریخ بشر مورخان سراغ ندارند یک رهبر سیاسی یا نظامی در یک میتینگ یا گردهمایی به سخن‌گاهی بیاید که گستره مخاطبین او مردم ۵ قاره جهان را دربرگیرد.
علت اصلی این رویداد بزرگ تاریخی چه بود؟ واقعیت این است که مسئله فلسطین مسئله اول جهان اسلام است! اما امروز مسئله فلسطین با طوفان‌الاقصی و واکنش دیوانه‌وار و جنون‌آمیز رژیم صهیونیستی با ارتکاب نسل‌کشی و جنایات جنگی مسئله تمام جهان درآمده است. محور «شرافت» در برابر محور «شرارت» در جهان شکل گرفته است شکل‌گیری این معادله از پیامدهای عجیب جنگ غزه است.
همان‌طور که مقام معظم رهبری در دیدار ۱۳ آبان خود با دانش‌آموزان و دانشجویان فرمودند: «میدان غزه و اسرائیل، میدان حق و باطل است.»
امروز تمامی حق در برابر تمامی باطل در جهان صف‌آرایی کرده‌اند. نظم مستبدانه جهانی به‌هم‌خورده است. آرایش صحنه را آزادی‌خواهان و عدالت‌خواهان و مؤمنان الهی با عبور از سد پولادین رسانه‌های اهریمنی غرب به دست گرفته‌اند.
۳- سید مقاومت روز جمعه چه گفت؟ او بیش از یک ساعت بدون لکنت زبان در کمال فصاحت و بلاغت و صراحت سخن گفت! تحلیل محتوای سخنان او فوق‌العاده مهم است! جهان عرب طی یک صد سال اخیر سراغ ندارد یک سیاستمدار و یک مبارز انقلابی این‌چنین محکم و استوار و متین در برابر استبداد و استکبار جهانی سخن گفته باشد!
مخاطبان اصلی او در اتاق جنگ رژیم صهیونیستی در «قلعه صهیون» و اندیشکده‌های آمریکایی و اروپایی، نظامیان و استراتژیست‌های نظامی به ۱۵ نکته کلیدی در تحلیل محتوای سخنرانی سید مقاومت رسیدند. در این مقال فرصت فهرست‌برداری این ۱۵ نکته نیست فقط به دو نکته اشاره می‌کنم.
۴- سید مقاومت آمده بود دو کلمه حرف حساب با قصابان غاصب و غاصبان قصاب بگوید؛
کلمه اول: حماس و جهاد اسلامی درغزه حساب همه چیز را کرده‌اند. این عملیات محصول ماه‌ها و روزها فکر و اندیشه رهایی در ابعاد نظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.
مقاومت در غزه خودش حریف رژیم صهیونیستی است. حزب‌الله و دیگر خطوط مقاومت خود را برای مبارزه با آمریکا و پایان دادن به سلطه غرب در منطقه آماده کرده‌اند لذا حریف اصلی مقاومت به‌ویژه حزب‌الله، آمریکا است. پنتاگون باید تصمیم بگیرد آیا می‌خواهد در یک باتلاقی همانند ویتنام، افغانستان و عراق فرو رود، بسم‌الله!
در اولین گام موشک‌ها و پهپادهای ما آماده‌اند ناوهای آمریکا را به قعر آب‌های غرب آسیا بفرستند. او گفت؛ شگفتانه‌های زیادی برای این نبرد آماده کردیم. همه گزینه‌های ما روی میز است.
کلمه دوم: به خونریزی و کشتار خاتمه بدهید و شرایط شرافتمندانه آتش‌بس را بپذیرید. جلوی هزینه‌های شکست غیرقابل‌ترمیم را از هرکجا بگیرید به نفع شماست.
راه‌حل جبران شکست، تشدید جنایات جنگی و نسل‌کشی آن‌هم در جهانی که بوق‌های تبلیغاتی شما جهان را پر از کلمات پرتکرار «حقوق بشر»، «آزادی» و «دموکراسی» کرده‌اند نیست. جامعه جهانی تاب‌ این‌همه جنایت و خونریزی و کشتار زنان و کودکان و بی‌پناهان را ندارد. شما باید در برابر افکار عمومی برافروخته وغضب‌آلود جهان زانو بزنید.
رژیم صهیونیستی باید یاد بگیرد دستی را که نمی‌تواند ببُرد باید ببوسد!
سید مقاومت، آمریکا و سه کشور شرور اروپایی را در برابر این دو گزینه خسارت‌بار قرارداد آن‌ها باید در تشخیص گزینه خسارت کمتر، عقل نظامی و سیاسی خود را به‌کار ببرند و از قمارکردن بپرهیزند.
آن‌ها باید بدانند هر بمبی که در غزه فرود می‌آید یک پل را برای بازگشت به تصمیم درست ویران می‌کند

روزنامه وطن امروز
 
چرا آمریکا مسؤول عملیات کشتار غیرنظامیان در غزه است
ثمانه اکوان
از زمان آغاز عملیات توفان الاقصی و جنگی که پس از آن رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه به راه انداخت، دولت ایالات متحده با قاطعیت تمام از رژیم صهیونیستی دفاع کرده، به ارائه انواع و اقسام تجهیزات دفاعی و نظامی به این رژیم پرداخته و دست سران این رژیم را در کشتار غیرنظامیان کاملا باز گذاشته ‌است. مساله حمایت بی‌قید و شرط ایالات متحده از رژیم صهیونیستی با وجود این همه جنایت علیه بشریت و زیر سوال رفتن حقوق بشر و قوانین حقوق بین‌الملل، تعجب و سوالات زیادی را برای افکار عمومی در سراسر جهان به‌ جا گذاشته ‌است. رسانه‌های آمریکایی حالا مجبور شده‌اند پس از 75 سال از دلایل ایالات متحده برای حمایت بی‌قید و شرط از رژیم صهیونیستی بگویند. برخی از این رسانه‌ها به صحبت‌های قدیمی جو بایدن، رئیس‌جمهور فعلی ایالات متحده در دهه 90 میلادی اشاره می‌کنند که به ‌عنوان عضوی از مجلس سنای آمریکا اشاره کرده بود برای منافع ملی آمریکا هم که شده اگر اسرائیلی در منطقه خاورمیانه وجود نداشت، باید آمریکا یک اسرائیل در این منطقه ایجاد می‌کرد. بایدن معتقد است حمایت از اسرائیل، یک نوع سرمایه‌گذاری برای امنیت ایالات متحده است که اتفاقا بازگشت سرمایه خوبی را نیز به ‌همراه دارد. با این حال نگاهی به سرمایه‌گذاری‌های تسلیحاتی و امنیتی ایالات متحده در سرزمین‌های اشغالی نشان ‌می‌دهد این سرمایه‌گذاری جز هزینه، چیز دیگری برای ایالات متحده نداشته ‌است و آمریکا غیر از توجیه حضور نظامی خود در منطقه و تأثیرگذاری بر کشورهای عرب منطقه در جهت پروژه‌های ایران‌هراسی، حماس‌هراسی یا حزب‌الله‌هراسی و فروش تسلیحات نظامی بیشتر به این کشورها، سود چندانی از حمایت بی‌قید و شرط از موجودیت اسرائیل نبرده‌ است. بر همین اساس رادیو صدای آمریکا اخیرا در گزارشی گفته است حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی در جنگ با غزه و کشتار غیرنظامیان باعث انزوای آمریکا در جهان و بالا رفتن احساسات ضد آمریکایی در دنیا شده‌ است. 
* تقلید از نسل‌کشی به سبک آمریکایی
حمایت‌های بی‌قید و شرط آمریکا از صهیونیست‌ها باعث شده مسؤولان دولت نتانیاهو حالا تلاش کنند برای توجیه کشتار گسترده مردم غزه نیز از تجربیات آمریکایی‌ها استفاده ‌کنند. آنها با مثال زدن از جنگ‌های آمریکا در فلوجه، موصل و حتی هیروشیما و ناگازاکی، علنا عنوان می‌کنند کشتار غیر نظامیان را از رهبر معنوی خود یعنی ارتش آمریکا فراگرفته‌اند. رژیم صهیونیستی در برابر انتقادات بین‌المللی نسبت به کشتار وحشیانه‌ای که در غزه به راه‌ انداخته، بارها تلاش کرده از تاریخ برای توجیه این جنایات استفاده کند. سخنگویان و سران رژیم صهیونیستی یک‌ بار حماس را با نیروهای بعث عراق مقایسه کرده و خواستار به راه افتادن جنگی مانند نبرد دوم فلوجه یا موصل برای از بین بردن حماس می‌شوند و بار دیگر حمله اتمی به هیروشیما و ناگازاکی را مثال می‌زنند تا بیان کنند ریختن هزاران تن بمب روی سر مردم غزه که با ۲ بمب اتم هیروشیما و ناگازاکی برابری می‌کند، چیز عجیبی نیست. اخیرا حتی برای توجیه محاصره غزه و قطع آب و برق و نرساندن مواد غذایی به این منطقه، سران رژیم صهیونیستی از محاصره استالینگراد در جنگ دوم جهانی نیز سخن گفته‌اند. آنها در عین حال حمله حماس در روز 7 اکتبر را با حادثه 11 سپتامبر آمریکا مقایسه می‌کنند تا خونریزی‌های بعدی در غزه را مانند کشتار بزرگی که آمریکا بعد از 11 سپتامبر در افغانستان و عراق به راه انداخت، توجیه کنند. با این حال اما تنها نکته‌ای که در این میان به آن اشاره نمی‌شود، این است که خونریزی‌ها و کشتارهای وسیع آمریکا در کشورهای منطقه بویژه افغانستان، عراق یا حتی جنگ‌های قدیمی‌تر مانند ویتنام و حملات اتمی به شهرهای ژاپن، هیچ‌کدام با توضیح مناسبی از سوی آمریکایی‌ها همراه نشد و تمام دنیا بعد از مدتی فهمیدند آمریکا تنها به ارائه دروغ‌های مختلف برای توجیه جنایات خود در دنیا رو آورده ‌است. با این حال حمایت‌های آمریکا از رژیم صهیونیستی، تنها در حمایت‌های گفتمانی برای توجیه کشتار غیرنظامیان و جنایت جنگی خلاصه نمی‌شود و دولت ایالات متحده در ارسال سلاح‌های سنگین برای کشتار جمعی به سرزمین‌های اشغالی نیز مانعی برای خود نمی‌بیند.
* آمریکا چه سلاح‌هایی به صهیونیست‌ها داده است؟
بر اساس گزارش نشریه تایم، از ابتدای درگیری‌ها در روز هفتم اکتبر سال جاری میلادی، ایالات متحده به سرعت به همکاری‌های نظامی خود با رژیم صهیونیستی افزوده ‌است. بنا به گفته «کلارک کوپر» دستیار سابق وزارت دفاع این کشور در امور نظامی - سیاسی که کار بررسی و نظارت بر فروش سلاح به کشورهای خارجی را بر عهده دارد، ایالات متحده در نخستین گام، موشک‌های دفاعی برای گنبد آهنین را به ‌سرعت به رژیم صهیونیستی اعطا کرد. 
سلاح‌های بعدی عبارت بودند از بمب‌های با قطر کوچک و کیت‌های JDAM که بمب‌های غیر هدایت شونده را به سلاح‌های هدایت‌شونده با جی‌پی‌اس تبدیل می‌کند. طبق گزارش‌ها، بوئینگ در حال تسریع در تحویل 1800 دستگاه یا کیت JDAM است که در این شرکت در سنت چارلز میسویر تولید می‌شود. تسلیحات ارائه شده البته جدا از تسلیحاتی است که پیش از آغاز این جنگ به اسرائیل داده شده بود که شامل جت‌های جنگنده اف 35، بالگردهای سنگین CH-53 و تانکرهای سوخت‌گیری هوایی KC-46 بوده است. دولت بایدن همچنین از کنگره خواستار یک میلیارد دلار بودجه برای ارائه کمک‌های تسلیحاتی به رژیم صهیونیستی شده که با وجود موافقت نمایندگان جمهوری‌خواه و دموکرات با این بودجه، به ‌دلیل همراه شدن آن با بودجه مد نظر برای کمک به اوکراین در پیچ و تاب رقابت‌های سیاسی- انتخاباتی قرار گرفته و احتمالا بزودی تنها بخش بودجه‌های مورد نظر برای رژیم صهیونیستی تصویب و باعث ارائه سلاح‌های پیشرفته‌تر دیگر به این رژیم خواهد شد. بایدن البته برای همین تعلیق نیز برنامه دارد و هم اکنون به ‌صورت اضطراری درخواست کرده است 320 میلیون دلار تا زمان تصویب نهایی بودجه مورد نظر 14 میلیارد دلاری‌اش در اختیار صهیونیست‌ها قرار گیرد که به ‌احتمال ‌زیاد این بودجه نیز به ‌صورت کمک‌های تسلیحاتی با کشتی‌های جنگی آمریکایی به صهیونیست‌ها ارائه می‌شود. آنطور که رسانه‌های آمریکایی بیان کرده‌اند، از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 تاکنون ایالات متحده به ‌صورت رسمی حدود 130 میلیارد دلار به این رژیم کمک‌های امنیتی کرده که بیشترین میزان کمک‌های امنیتی و تسلیحاتی آمریکا به یک متحد است. ایالات متحده پا را فراتر از این گذاشته و در بودجه‌های سالانه خود نیز مبلغ 3.8 میلیارد دلار هر سال برای این رژیم در نظر گرفته است. بر همین اساس برخی تحلیلگران بین‌المللی، رژیم صهیونیستی را نه موجودیتی فراتر از آمریکا، بلکه یکی از ایالت‌های این کشور در منطقه غرب آسیا می‌دانند. در تمام طول سال‌های گذشته، توجیه اصلی ایالات متحده برای این کمک‌های نظامی، ایجاد موازنه قدرت بین رژیم صهیونیستی و همسایگانش از منظر تسلیحات نظامی و اطمینان حاصل کردن از این مساله بوده که این رژیم بسیار بیشتر از همسایگان عربش تجهیزات و سلاح‌های مدرن دارد. نتیجه این اقدامات، این بوده که اسرائیل خود با تکیه‌ بر این بودجه‌ها، تمام توان نظامی و بودجه‌ای خود را بر گسترش تسلیحات متمرکز کرده و کمک‌های آمریکا تنها 16 درصد تمام هزینه‌های نظامی رژیم صهیونیستی در یک سال را شامل می‌شود. آمریکایی‌ها با وجود تمام این کمک‌های تسلیحاتی، باز هم در طول یک ماه گذشته که این رژیم بالاترین میزان کشتار کودکان و غیرنظامیان را داشته، بیان می‌کنند باید مسائل حقوق بشری در این کمک‌های نظامی دیده شود. از همین رو سران ایالات متحده از مسؤولان صهیونیستی خواسته‌اند در هدف قرار دادن مردم غزه، از بمب‌های کوچک‌تری استفاده ‌کنند! اما ارسال بمب‌های سنگرشکن قوی برای از بین بردن تونل‌های حماس که باعث فرو ریختن ساختمان‌های بلند و از بین رفتن جان انسان‌های بی‌گناه زیادی می‌شود، معمولا در این آمار به ‌حساب نمی‌آید. سکوت آمریکا در قبال استفاده این رژیم از بمب‌های ممنوعه‌ای مانند فسفر سفید نیز در گزارش‌های مرتبط با کمک‌های مالی و نظامی آمریکا به این رژیم به‌ حساب نمی‌آید. برخی رسانه‌ها در آمریکا از دولت این کشور خواسته‌اند محدودیت‌هایی برای اسرائیل در استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی آمریکایی ایجاد کند اما هفته قبل، سخنگوی پنتاگون اعلام‌ کرد دولت آمریکا هیچ ممنوعیت یا محدودیتی برای رژیم صهیونیستی در این باره قائل نشده و این رژیم می‌تواند از تمام تسلیحاتی که آمریکا در اختیارش گذاشته، در غزه استفاده کند. در بین سلاح‌هایی که به رژیم صهیونیستی داده شده، گلوله‌های توپخانه‌ای 155 میلیمتری که آسیب‌های اجتناب‌ناپذیر زیادی برای مناطق پرجمعیت شهری دارد، باعث ایجاد نگرانی در بین طرفداران حقوق بشر در ایالات متحده شده ‌است. این گلوله‌ها می‌تواند تا شعاع 300 متری به مردم و غیرنظامیان آسیب برساند و از آن معمولا در جنگ‌های شهری استفاده نمی‌شود. ایالات متحده با وجود اینکه این گلوله‌ها را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده اما از ابتدای جنگ بین روسیه و اوکراین بارها روسیه را به ‌دلیل استفاده از همین گلوله‌ها مورد انتقاد قرار داده و با استفاده از مساله حقوق بشر، این کشور را تحریم کرده است. 
همه این اقدامات اما در مقایسه با حضور نیروهای نظامی ایالات متحده در اتاق جنگ رژیم صهیونیستی، اهمیت چندانی ندارند. در واقع این ایالات متحده است که هم در بحث گفتمانی و هم رسانه‌ای و جنگی، مسؤول اصلی کشتار غیر نظامیان در غزه است و آنطور که روزنامه نیویورک‌تایمز نیز بیان کرده، به ‌هیچ‌‌وجه نه خود از ادبیات نسل‌کشی و جنایت استفاده می‌کند و نه اجازه می‌دهد متحدانش در دنیا با چنین واژه‌هایی از جنایت‌های صهیونیست‌ها در غزه یاد کنند. تمام این اقدامات، یادآور اقدامات ایالات متحده برای توجیه جنایاتش در افغانستان و عراق و بسیاری دیگر از کشورهای دنیاست. دنیا هنوز فراموش نکرده ایالات متحده برای جلوگیری از تحقیقات دیوان بین‌المللی کیفری درباره جنایات جنگی سربازانش در افغانستان و عراق، قاضی این دیوان و کارمندانش را تحریم کرد و این بار به نظر می‌رسد همین اقدامات را برای صهیونیست‌ها در پیش گرفته است.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات