پیامبران الهی برای هدایت بشر مبعوث میشوند؛ ولی وظیفه مهم و بزرگ دیگری نیز از سوی خداوند بر دوش دارند. آنها میان مردم داوری کرده و حق را برای آنها نمایان میکنند و در مسیری که صحیح است و خداوند دستور داده، قرار میدهند. البته هستند انسانهایی که این هدایت، داوری، حکم یا دستور را برنمیتابند و آن را قبول نمیکنند. خداوند در قرآن میفرماید: «و زمانیکه آنان را بهسوی خدا و پیامبرش میخوانند تا [نسبت به اختلافاتی که دارند]میانشان داوری کند، ناگهان گروهی از آنان روی گردان میشوند.» (نور/۴۸)، اما بلافاصله خداوند پس از ذکر این نکته میفرماید: «وَإِنْ یَکُنْ لَهُمُ الْحَقُّ یَأْتُوا إِلَیْهِ مُذْعِنِینَ»؛ ولی اگر [بفهمند که]داوری حق به سود آنان است، مطیعانه بهسوی آن آیند. (همان/۴۹)
برخی از انسانها وقتی حق را میپذیرند که به نفعشان باشد و سود دنیایی برایشان داشته باشد. خداوند این رفتار را منافقانه و آن را ناشی از عدم اعتماد و باور به علم و حکمت خداوند میداند. این بیاعتمادی و ضعف اعتقاد به خداوند است که انسانها را عقب میاندازد تا جاییکه نمیتوانند در میدانهای گوناگون و امتحانات الهی حاضر و سربلند از آن خارج شوند. اینکه چرا برخی انسانها از حق فرار میکنند، دلایل متعددی دارد. میتواند طبق بیان قرآن عدم خشوع و تکبر در برابر خداوند باشد و فقدان تقوای الهی که انسان را در بدترین درجات قرار میدهد. این نپذیرفتن حق اول به خود انسانها ضربه میزند و بعد به جامعهای که انسانهای زیادی در آن زندگی میکنند و امکان دارد زندگیشان دچار مشکلات زیادی شود. بسیاری از انسانها به دلیل لجاجت برخی افراد زندگیشان نابود شد و جوامع متعددی به دلیل این لجاجتها سرنوشت شومی پیدا کردند.
تکبر نیز یکی از عوامل عدم پذیرش حق است. انسانهایی هستند که خود را بالاتر از دیگران میدانند و بههمین دلیل در برابر حق تسلیم نمیشوند.
افرادی که به لجاجت دچار هستند نیز در برابر پذیرش حق مقاومت میکنند و به جای تسلیمشدن در برابر حقایق، به مخالفت و مقاومت ادامه میدهند. این ویژگی میتواند به انحراف از حقیقت و ماندن در باطل منجر شود. نمونهای از این لجاجت را میتوان در رفتار فرعونیان در برابر معجزات حضرت موسی (ع) مشاهده کرد که به دلیل پیروی از نیاکان خود، حق را نپذیرفتند. گناه نیز میتواند چشم دل انسان را بر حقیقت ببندد و او را از درک واقعیتها محروم کند. امام باقر (ع) در این زمینه میفرماید: «هیچ چیز بیشتر از گناه دل را تباه نمیکند.» (الکافی، ج۲، ص ۲۶۸) این تباهی میتواند به نپذیرفتن حق و حقیقت منجر شود.
از دیگر عوامل ایستادگی در برابر حق دنیاپرستی است. علاقه شدید به مادیات و دنیا میتواند انسان را از پذیرش حق باز دارد. دنیاپرستی موجب میشود انسان به هر انحراف و گناهی کشیده شود و درنتیجه از پذیرش حق سر باز زند. امام علی (ع) نیز در اینباره میفرماید: «دنیا دوستى عقل را تباه میکند و دل را از شنیدن حکمت کر میسازد.»
ترس از تغییر نیز انسان را در مسیری قرار میدهد که حتی اگر بفهمد مسیری غلط است هم رویه خود را تغییر نمیدهد و سعی میکند حق را زیر سؤال ببرد تا از تغییر طفره رود.