«سید یحیی رحیم صفوی» ماجرای بمبگذاری ضد انقلاب در جمع نیروهای پاسدار را برای همسرش «مهرشاد شهابی» اینگونه تعریف کرده است: «ضد انقلاب بود. با لباس کُردی آمد، دو جعبه شیرینی جلوی پاسدارهایی که کنار تانکها، جلوی بانک پست میدادند، گرفت. با خنده بهشان تبریک گفت و جعبه شیرینی اول را باز کرد. بچهها باز کردند و خوردند، بعد جعبه دوم را باز کردند و ناگهان جعبه منفجر شد. توی جعبه شیرینی دوم پر از مواد منفجره بود، همه شش پاسدار و بسیجی شهید شدند. رفتیم جنازه بچهها را جمع کنیم که لباسهایم خونی شد.»