صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۷:۳۹  ، 
شناسه خبر : ۳۱۱۲۰۹

روزنامه کیهان **

همه این اتفاقات طی3 روز رخ داد! / جعفر بلوری

دو اتفاق عجیب در دو نقطه از جهان جریان دارد که از قضا، شباهت‌های عجیبی هم با هم دارند؛ تحولات «غزه» و «الحدیده» یمن. در هر دو نقطه مسلمانان مظلومی ساکنند که اشغالگران موی دماغشان شده‌اند. در هر دو تربیت‌یافتگان مکتب امام در حال نبرد با اشغالگرانند، هر دو نقطه از هوا و زمین و دریا محاصره شده آن هم از سوی رژیم‌هایی که ریشه تشکیل هر دویشان به یک نقطه می‌رسد. هم خاندان سعودی و هم رژیم جعلی اسرائیل ساخته و پرداخته انگلیس‌اند!

نحوه مبارزه در این دو جبهه نیز بی‌شباهت با یکدیگر نیست. در هر دو جبهه دست‌های خالی در برابر ارتش‌های مجهز به سلاح‌های مدرن قرار دارند. حمایت‌های سازمان ملل و ابزارهای فریبکارانه دیپلماتیک را هم به سلاح‌های مدرن جبهه اشغالگر در این دو نقطه اضافه کنید. همینطور حضور استراتژیست‌های زبده نظامی، حمایت‌های ویژه تسلیحاتی، نیروهای وارداتی و اجاره‌ای و ...

اسرائیل اگر با جمع‌آوری سیاه‌پوستان اتیوپیایی‌تبار و یهودیان از سراسر دنیا برای تشکیل ارتش و کشور در حال جنایت علیه فلسطینیان است، سعودی‌ها با جمع‌آوری نیروهایی از کشورهای فقیر آسیایی و آفریقایی در حال جنایت در یمن هستند. غرب هم در هر دو جبهه تمام ‌قد حضور دارد.

با دو دو تا چهارتای زمینی اگر محاسبه کنی، امروز نباید از جبهه مظلوم چیزی باقی مانده باشد. فلسطینی‌ها امروز در غزه با بادبادک به جنگ جنگنده‌ها، پهپادها و تک تیراندازان صهیونیست می‌روند و نتیجه هم می‌گیرند. تمام مناطق مسکونی و مزارع نزدیک به مرزهای غزه در سرزمین‌های اشغالی با همین بادبادک‌های آتش‌زا، به جهنم تبدیل شده است. وقوع 24 آتش‌سوزی بزرگ و کوچک طی یک روز(شنبه گذشته) در این سرزمین‌ها از سوی منابع رسمی صهیونیست تایید شده است. یعنی هر یک ساعت یک آتش‌سوزی. نتانیاهو، گفته ادامه این وضع غیر قابل تحمل است و آن را «کابوس واقعی برای اسرائیل» دانسته و «لیبرمن» وزیر جنگ این رژیم هم گفته، اگر این بادبادک‌ها جمع نشود، جوخه‌های ترور را در غزه به کار می‌برد!

اما الحدیده. هنوز یک هفته از حملات بی‌سابقه و گسترده ائتلاف سعودی، فرانسه، انگلیس، رژیم صهیونیستی و امارات به این شهر بندری نگذشته که خبر می‌رسد، الحوثی‌ها با پای برهنه و ابتدایی‌ترین سلاح‌ها پوزه جبهه سعودی, عبری و غربی را به خاک مالیدند. تا همین سه روز گذشته می‌گفتند، الحدیده به محاصره ائتلاف سعودی درآمده و به زودی جشن پیروزی علیه انقلابیون را می‌گیرند. برخی مثل العربیه، بی‌بی‌سی و آسوشیتدپرس حتی تیتر زدند، الحدیده و فرودگاه مهمش به دست ائتلاف عربی افتاد! یعنی، علاوه بر حملات زمینی، دریایی، هوایی به انقلابیون، جنگ رسانه‌ای تمام‌عیاری هم علیه انقلابیون به راه افتاده بود. اما سه روزه ورق به نفع انقلابیون برگشت و جبهه ظلم از این «جنگ سرنوشت‌ساز» هم جز رسوایی، خسارات و تلفات سنگین هیچ طرفی نبست.

«سرنوشت‌ساز» از این جهت که، در صورت شکست انقلابیون، کار برای ادامه مبارزه برای آنها خیلی سخت می‌شد. بندر الحدیده تنها نقطه ارتباطی انقلابیون یمن با خارج از این کشور است. ائتلاف سعودی برای حفظ روحیه مرده متحدانش هم که شده، به یک پیروزی ولو موقت در این بندر نیاز دارد. راز مشارکت مستقیم و عیان این همه کشور ریز و درشت در این نبرد، همین است. اما اوضاع امروز در این بندر کاملا تغییر کرده. اکنون که در حال مطالعه این وجیزه‌اید، جانشین رئیس‌ستاد مشترک ارتش امارات در الحدیده کشته شده، نیروهای ویژه فرانسوی با قایقشان به اسارت انقلابیون در آمده، 100 نظامی آمریکایی، اسرائیلی، اماراتی و انگلیسی کشته شده، 163 نظامی ائتلاف اسیر و 153 نظامی این ائتلاف عربی هم کشته شده‌اند. چندین گردان تا دندان مسلح در اطراف شهر بندری الحدیده زمین‌گیر شده و لحظه به لحظه در حال دادن تلفاتند، محاصره شهر توسط همین انقلابیون و پابرهنگان شکسته شده، سازمان ملل وارد میدان شده تا طبق روال همیشه، با سوء استفاده از «حقوق بشر» مانع از تکمیل رسوایی بزرگ «جبهه ظالم» شود. به طور کلی وعده‌ای که انصارالله در شروع این جنگ داده بود لااقل تا این لحظه، تحقق یافته است. انقلابیون وعده داده بودند الحدیده را به باتلاق ائتلاف غربی، عبری و عربی تبدیل کنند. همه این اتفاقات طی همین سه روز گذشته رخ داده است!

سعودی‌ها قرار بود ظرف یک یا حداکثر دو هفته، نهضت انصارالله و انقلابیون یمن را جمع کنند اما این جنگ 4 سال به طول انجامیده و جبهه عظیم دشمن را به سخره گرفته است. اسرائیلی‌ها هم

70 سالی می‌شود که به دنبال شکست مقاومت و فلسطینی‌ها و تامین ابتدایی‌ترین نیاز تشکیل یک کشور یعنی «امنیت» هستند. اگر نبود خیانت ارتجاع عرب شاید این رژیم جعلی سال‌ها پیش با همان سرعتی که ساخته شد، از روی زمین محو می‌شد.

راز این پیروزی‌ها در چیست؟ چگونه می‌شود با بادبادک و بالن، با سنگ و چاقو، با این سلاح‌های ساده و ابتدایی، پوزه آمریکا و فرانسه و انگلیس و اسرائیل و آل‌سعود و امارات و .... را با هم به خاک مالید؟

اینکه انصارالله و قبایل یمنی در جنگ‌های چریکی و زمینی تبحر دارند و فلسطینی‌ها به دلیل 70 سال مقاومت، مقاومت را خوب آموخته‌اند قبول. اینکه یک یا حداکثر دو کشور یا یکی دو جنبش از مقاومت حمایت می‌کنند هم قبول. اما قطعا اینها، دلایل اصلی پیروزی انقلابیون پابرهنه نیست. یک دنیا در حال حمایت پنهان و آشکار از جبهه ظلم است اما این جبهه نتیجه نمی‌گیرد. می‌گیرد؟! پس دلیل اصلی کجاست؟

گفتیم این دو جبهه تربیت‌یافتگان مکتب نورانی خمینی کبیر هستند پس قطعا به پیروزی خویش در سایه نصرت الهی و وعده او که فرموده «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَه يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم» ایمان دارند. هیچ صاحب اعتقادی نمی‌تواند وجود نصرت الهی را در این پیروزی‌ها انکار کند. اگر نصرت الهی باشد، اسرائیل و آل‌سعود که هیچ، می‌توان «دنیا» را به دست گرفت.

«معتقدين به اصول انقلاب اسلامي ما در سراسر جهان رو به فزوني نهاده است و ما اينها را از سرمايه‌هاي بالقوه انقلاب خود تلقي مي‌كنيم و هم آنهايي كه با مركب خون طومار حمايت از ما را امضاء مي‌كنند و با سر و جان دعوت انقلاب را لبيك مي‌گويند و به ياري خداوند كنترل همه جهان را به دست خواهند گرفت. امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استكبار و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهين بي‌درد شروع شده است.» (صحیفه امام، ج 21، ص 85)

امام «نقشه راه» را نشان داده و هر کس با این نقشه حرکت کرده، نتیجه گرفته. فقط یمنی‌ها و فلسطینی‌ها نیستند که با این «نقشه راه» حرکت می‌کنند و نتیجه می‌گیرند. عراق، لبنان، سوریه، نیجریه و... هم با چنین نقشه راهی طعم شیرین پیروزی را یا چشیده‌اند یا به زودی خواهند چشید. مگر شکستن کمر داعش با آن عقبه عظیم و پیچیده، کار همین حشد‌الشعبی، پابرهنگان، مدافعان حرم و تربیت یافتگان مکتب امام نبود؟!

امروز بسیج پابرهنگان و هسته‌های مقاومت همانطور که

امام راحل می‌خواست، در بسیاری از کشورهای دنیا به وجود آمده است: «بايد بسيجيان جهان اسلام در فكر ايجاد حكومت بزرگ اسلامي باشند و اين شدني است. چرا كه بسيج تنها منحصر به ايران اسلامي نيست. بايد هسته‌هاي مقاومت را در تمامي جهان بوجود آورد و در مقابل شرق و غرب ايستاد.» (صحيفه امام، ج 21، ص 195)

این پیروزی‌های شیرین با وجود تمام سختی‌ها و موانع در همه حوزه‌های سیاسی، نظامی، اجتماعی و حتی اقتصادی حاصل می‌شود اگر، با این نقشه حرکت کنیم. ان‌شاءالله.

***************************************

روزنامه رسالت **

در مورد نامه ديوانگان سياسي!/محمد كاظم انبارلويي

بيش از صد نفر از مدعيان

اصلاح طلبي خواستار مذاكره مستقيم و بدون قيد و شرط جمهوري اسلامي با ترامپ شده اند!

سازه اين امضاها نشان مي‌دهد بهائيان در كنار كمونيست‌ها، كمونيست‌ها در كنار برخي اصلاح‌طلبان وطن‌فروش حاضر در خيمه فتنه‌گري، مفسدان اقتصادي و برخي ورشكستگان سياسي اصرار دارند براي چنين پيشنهادي در كنار هم ديده شوند.

گونه‌شناسي امضاها نشان مي‌دهد فتنه‌گران سبز و بنفش چه كساني هستند و چگونه بي‌پروا منافع دشمنان قسم‌خورده ملت را در ايران نمايندگي مي‌كنند.

ملت ايران فراموش نمي‌كند در اوج فتنه 88 نمايندگان جنبش سبز به اتحاديه اروپا و كنگره آمريكا رفتند و تقاضا كردند تحريم‌ها را تشديد كنند تا دولت به زانو درآيد. حال برخي از همان‌ها در فتنه‌اي ديگر پس از تقض عهد و بدعهدي آمريكا به جمهوري اسلامي پيشنهاد مي‌كنند باز به مذاكره بپردازد و اقتدار و امنيت ملي را كه در برجام مورد تحديد و تهديد دشمن قرار گرفت، به ثمن بخس بفروشد.

آبان 96 رئيس جمهور كه براي دفاع از وزيران پيشنهادي علوم و نيرو به مجلس رفته بود، در واكنش به تقاضاي آمريكا مبني بر گفتگو با رهبر كره شمالي گفت: مگر كره شمالي ديوانه است با شما مذاكره كند؟! وي گفت: «آمريكا مي‌گويد ما اهل مذاكره نيستيم، ما اهل پيمان و تعهد نيستيم و اصول اخلاقي و بين‌المللي را نمي‌شناسيم، حالا به يك كشور شرق آسيا مي‌گويند بيا با ما مذاكره كن، مگر ديوانه شده‌اند با شما مذاكره كنند؟» وي آب پاكي عدم مذاكره را روي دست آمريكايي‌ها ريخت و گفت: «موشك را ساخته‌ايم، مي سازيم و خواهيم ساخت.»

اگر تحليل عبرت‌آموز رئيس جمهور را از مذاكرات برجام بپذيريم، گفتگوي مجدد با آمريكا هم ديوانگي است و هم پيشنهاد دهندگان آن را مي توان در شمار ديوانگان سياسي به شمار آورد. حالا چرا اين پيشنهاد در اين مقطع زماني مطرح شده است سرّ آن را در اظهارات اخير ترامپ بايد جستجو كرد كه گفت: «معتقدم ايراني‌ها دوباره به مذاكره باز‌مي‌گردند و مي‌گويند كه مي‌خواهند براي يك توافق ديگر مذاكره كنند.» از اين بيان ترامپ مي‌شود ايراني‌هاي مورد نظر او كه كمي بيشتر از يكصد نفرند، چه كساني هستند، چه سوابقي دارند، وزن سياسي آنها چقدر است و موضع آنها چيست؟

ترامپ از آن سوي دنيا رفت به سنگاپور بدون هيچ دستاوردي در مذاكره با «اون» رهبر کره شمالي به واشنگتن برگشت، در حالي كه تنها حرف جدي او در مذاكرات اين بود كه؛ پس از 70 سال خصومت با كره شمالي، سربازان خود را از منطقه مي‌بريم و مانورهاي نظامي را متوقف مي‌كنيم.

تنها دستاورد ترامپ در اين سفر همين جمله‌اي بود كه گفته؛ «ايراني‌ها به مذاكره بر‌مي‌گردند»! اين سخن وي بايد يك رفرنس داشته باشد، رفرنس آن را جمعي از ديوانگان سياسي كه دستي در فتنه دو دهه اخير داشته اند با چنين نامه اي بايد تأمين مي كردند.

تحليل اين ديوانه‌بازي‌ها را مي‌شود در روزگار فلاكت بار وضعيت كنوني رژيم صهيونيستي، هم در درون و هم در بيرون آن به درستي فهميد. حكام فاسد ايالت پنجاهم آمريكا يعني اسرائيل غاصب در زير ضربات خرد كننده مقاومت دست و پا مي‌زند. انتفاضه بازگشت چون كابوسي خواب خوش را از آنها گرفته است. رژيم صهيونيستي در خطوط مرزي خود در غزه، لبنان و سوريه به شدت احساس خطر مي‌كند. در كرانه باختري رود اردن با انفجار عظيم يك انبار باروت روبه رو است. رؤياي امنيت طلايي آنها بر باد رفته است. از اميدواري به گنبد آهنين چيزي باقي نمانده است. از مشروعيت سياسي آنها در جامعه جهاني خبري نيست. همين چند روز پيش بود كه مجمع عمومي سازمان ملل با 120 رأي موافق، 35 رأي ممتنع و تنها 8 رأي مخالف، جنايات رژيم اشغالگر قدس در كشتار فلسطينيان را محكوم كرد. گفتمان سازش افول كرده و پرچم گفتمان مقاومت روز به روز برافراشته تر

شده است. در اين اوضاع و احوال چه كسي بهتر از ديوانگان سياسي در ايران مي‌تواند به صهيونيست ها يك نفس مصنوعي بدهد؟!

كافي است همين ديوانگان سياسي به گزارش «سرويس تحقيق كنگره آمريكا» در مورد زرادخانه موشكي ايران تحت عنوان «سياست خارجي و دفاعي ايران» نگاهي بيندازند و ببينند آمريكايي‌ها از چه مي‌ترسند و ‌آنها قرار است چه نگراني اي را از حكام كاخ سفيد و صهيونيست ها رفع كنند.

افكار عمومي آمريكا و رژيم صهيونيستي تحمل يك جنگ نظامي جديد را ندارند. بودجه دولت آمريكا كشش لازم براي تأمين هزينه هاي يك جنگ بي‌پايان را ندارد. شكست‌هاي پي در پي رژيم صهيونيستي و نيز ارتش آمريكا در منطقه در لشکركشي به عراق و افغانستان، روحيه‌ اي براي سربازان آنها باقي نگذاشته است. ضمن اينكه اين لشکركشي ها اصلاً ارزش راهبردي ندارد. تنها سلاحي كه آنها دارند مذاكره براي تحكيم تحريم است. سؤال اين است؛ چرا يك مشت ديوانه بايد خود را براي مذاكره مجدد و تحکيم تحريم ها هزينه كنند؟

مذاكره به خودي خود نه خوب است نه بد، بستگي به نحوه گفتگو، توافق و نتايج آن دارد، به شرطي كه قدرت و توانايي‌هاي خود را هنگام مذاكره روي ميز بگذاريم. كره شمالي در حالي با ترامپ گفتگو كرد كه موشك‌هاي بالستيك با قابليت حمل كلاهك هاي هسته‌اي را روي ميز گذاشت، نه زير ميز. نتيجه مذاكرات هم روشن بود؛ خروج سربازان آمريكا از شرق آسيا و توقف مانورهاي نظامي واشنگتن در شبه جزيره كره!

امروز يك مشت احمق سياسي مي‌گويند در مذاكره برجامي بخشي از توانايي هسته‌اي را داديد، بياييد در مذاكره پسابرجامي توانايي موشكي و بخشي از قدرت دفاعي كشور را هم بدهيد، شايد دشمن دلش رحم بيايد و از خر شيطنت پياده شود! نام اين اقدام، نمايندگي منافع بيگانگان در داخل است. مردم به موقع در برابر اين موضع ذلت‌ بار، حرف خود را خواهند زد.

***************************************

روزنامه جمهوری اسلامی**

ناکامی در انتظار طرح‌های ترامپ

بسم‌الله الرحمن الرحیم

تحرکات سیاسی – نظامی آمریکا و متحدانش با محوریت تلاش برای امنیت رژیم اشغالگر صهیونیستی ابعاد تازه‌ای به خود گرفته است.

1- جنگنده بمب افکن‌های ائتلاف آمریکا با بمباران مقر نظامیان سوری در منطقه «الهری» در حاشیه شهر البوکمال شمار زیادی از نیروهای ارتش سوریه و نیروهای مقاومت را هدف قرار دادند و تلفات سنگینی را بر آنها وارد ساختند. علاوه بر این، بمب افکن‌های آمریکایی با حمله به محل تجمع نیروهای حشدالشعبی عراق حداقل 20 تن را شهید و ده‌ها تن را مجروح ساختند. این عملیات با هدف تقویت مواضع تروریست‌ها و تضعیف نیروهای ضد تروریستی صورت گرفته و مشخصاً برای جلوگیری از اعزام نیروهای کمکی به سمت جنوب سوریه در نزدیکی مرز با رژیم صهیونیستی انجام شده تا زمینه‌های تضعیف محور عملیاتی جنوب سوریه فراهم شود. منابع ائتلاف آمریکا همچنین ارتش سوریه را از هرگونه عملیات نظامی علیه تروریست‌ها در حاشیه جولان و مرزهای رژیم صهیونیستی برحذر داشته‌اند و در این باره به دمشق هشدار داده‌اند.

2- عملیات مشترک نظامی نیروهای متجاوز چند ملیتی مردم مظلوم یمن در منطقه ساحلی در حاشیه بندر الحدیده با ورود نیروهای ویژه انگلیسی، آمریکائی، فرانسوی، اسرائیلی و مزدوران منصور هادی در پنجمین روز خود، اگرچه با شدت و دامنه بیشتری نسبت به روزهای گذشته ادامه یافت ولی این کشورها هرگونه حضور در حملات نظامی را رد کرده‌اند. فرانسه در یک موضع فریبکارانه مدعی شد نظامیانش صرفاً با هدف مین روبی از سواحل بندر الحدیده در منطقه حضور دارد لکن منابع ارتش و نیروهای مقاومت یمن را حملات بازدارنده و شلیک موشک به سمت کشتی‌های جنگی نیروهای متجاوز چند ملیتی خبر می‌دهند که به هلاکت گروه زیادی از نظامیان متجاوز منجر شده است. حوثی‌ها همچنین از اسارت برخی نظامیان فرانسوی خبر داده‌اند که در جریان عملیات نظامی در اطراف فرودگاه الحدیده بازداشت شده‌اند.

اهداف اصلی عملیات نظامی در الحدیده، به اعمال فشار بیشتر علیه ارتش، نیروهای مقاومت و مردم یمن و همچنین قطع کمک‌های غذائی و داروئی ارسالی به یمن مربوط می‌شود که با انگیزه تقویت محاصره یمن و به امید شورش مردم یمن علیه ارتش و نیروهای مقاومت صورت گرفته است.

3- به موازات عملیات وحشیانه در ابعاد نظامی در سوریه، عراق و یمن، تلاش‌های سیاسی محور شرارت غربی، عبری، عربی شدت گرفته است. از یکطرف رژیم‌های ارتجاعی عرب سعی دارند اوضاع منطقه را متشنج سازند تا بلکه باعث شورش و اعتراض مردم علیه نیروهای مقاومت شود و از سوی دیگر ارتباطات فشرده‌ای در پایتخت‌های عربی در جریان است که مانع ثبات و آرامش منطقه و همچنین شکل گیری و قوام مجلس و دولت در عراق و لبنان شوند.

4- تلاش برای رسمیت دادن به طرح خیانتکارانه دونالد ترامپ در منطقه، سرفصل اصلی تحرکات سیاسی – نظامی را تشکیل می‌دهد. مثلث شوم آمریکا اسرائیل و عربستان قصد دارد با امنیتی کردن اوضاع منطقه و ایجاد تشنج و نابسامانی بیشتر، نظرها را به سمت و سوی مسائل روزمره منحرف کند تا در پشت پرده زمینه‌های به رسمیت شناختن کامل اسرائیل و تحمیل طرح خیانتکارانه ترامپ به اعراب و به ویژه فلسطینی‌ها، مسئله فلسطین را برای همیشه به نفع اشغالگران صهیونیست، به فراموشی بسپارد.

ترامپ ادعا کرده طرح صلح وی از آن به عنوان «توافق قرن» یاد می‌کند، مسئله فلسطین را برای همیشه به بایگانی تاریخ می‌سپارد و از این پس اعراب و اسرائیل را در یک جبهه خواهید دید. این، همان طرحی است که ترامپ در نخستین سفر خارجی خود به ریاض از آن به عنوان اجماع 54 کشور عربی و اسلامی علیه ایران و محور مقاومت سخن به میان آورد. البته آن طرح در نطفه عقیم ماند و شکست خورد ولی مثلث شوم آمریکا اسرائیل و عربستان با پیگیری آن تدریجاً سعی کرد برخی رژیم‌های فاسد عربی را با خود همراه سازد.

مقامات ارشد رژیم اشغالگر صهیونیستی در این زمینه به شدت امیدوارند که با تلاش مشترک عربستان و امارات بتوانند نظر مساعد مصر، اردن، مراکش و برخی رژیم‌های کم اهمیت‌تر عربی را جلب کنند و حتی حمایت اتحادیه عرب را نیز با ریخت و پاش‌های عربستان و امارات کسب نمایند.

رسانه‌های صهیونیستی گستاخ‌تر از مقامات اسرائیل به وضوح خاطرنشان می‌سازند که اصرار و تعجیل رژیم‌های ارتجاعی عرب در جهت تسریع در انجام «توافق قرن» بیش از آمریکا و صهیونیست‌ها است و آنها نگرانند مبادا تاخیر در این زمینه مانع تحقق آن شود. با این حال، کانال 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی با خرسندی گزارش داد تماس‌های فشرده کاخ سفید با رژیم تل آویو و دربار سعودی برای تکمیل طرح توافق بزرگ قرن، مراحل نهائی خود را طی می‌کند. ولی کشورهای اروپائی نگرانند مبادا در این زمینه هم آمریکا آنها را به عنوان سیاهی لشگر به دنبال خود بکشاند و نهایتاً مقابل عمل انجام شده قرار بگیرند درحالی که نمی‌دانند واقعیت امر چیست. در عین حال گزارش‌ها نشان می‌دهند که اساس طرح توافق بزرگ قرن از ذهن علیل بوریس جانسون وزیر خارجه انگلیس تراوش و آنرا ماه گذشته به طرف‌های آمریکائی و اسرائیلی منعکس کرده است. رئوس اصلی این طرح، همان نکاتی است که بن سلمان ولیعهد عربستان با احضار محمود عباس به ریاض تلاش کرد آنرا به وی دیکته کند ولی وقتی پاسخ منفی محمود عباس را شنید، با رفتاری تحکم آمیز به وی گفت یا با این طرح موافقت کند و یا استعفا دهد. محمود عباس نه تنها استعفا نداد بلکه محور سیاسی – تبلیغاتی جدیدی با نزدیک شدن مواضع فتح، حماس و جهاد اسلامی شکل گرفت که فصل مشترک آن مقابله و مخالفت با سیاست‌های ترامپ در حمایت یکجانبه و گستاخانه از رژیم صهیونیستی است.

ترامپ، ضمن به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم اشغالگر صهیونیستی عملاً به دنیا دهن کجی کرد و اکنون امیدوار است با همدستی سلمان و فرزندش بتواند منافع حداکثری رژیم صهیونیستی در منطقه و حتی فرامنطقه را تثبیت نماید. شگرد اصلی ترامپ و دستیارانش این است که علیرغم شکست در تمامی طرح‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با عنوان کردن طرح‌های جدید وانمود کنند که گویا ابتکار عمل را در مقیاس جهانی در اختیار دارند ولی کارنامه سیاه محور شرارت غربی، عبری، عربی به ویژه در قلمرو حمایت از تروریسم و شکست سنگین تروریست‌ها در سوریه، عراق و لبنان و همچنین شکست آمریکا و عربستان در تاثیرگذاری در انتخابات عراق و لبنان و ناکامی ائتلاف سعودی در یمن، چشم انداز روشنی را در پیش روی آمریکا و متحدانش در طرح جدید به تصویر نمی‌کشد. این بدان معنی است که ترامپ و متحدانش در این صحنه نیز همانند موارد گذشته، دستاوردی به جز شکست و ناکامی و بی‌اعتباری نخواهند داشت و نمی‌توانند بر شکست‌های گذشته نیز سرپوش بگذارند و ناکامی‌های خود را جبران کنند.

***************************************

روزنامه خراسان**

برای ریزگردها در مشهد برنامه داشته باشید آقای کلانتری!/وحید تفریحی

«فعلا برنامه نداریم»؛ این پاسخ آقای کلانتری معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به دغدغه مردم مشهد درباره هجوم گاه و بی گاه ریزگردهای خارجی به داخل شهر است، ریزگردهایی که همین چند هفته پیش و در اوایل خرداد هوای مشهد را چنان آلوده کرد که رکورد آلودگی هوای مشهد زده شد و با شاخص 298، بحران را به هوای مشهد کشاند. کانون های صحرای «قره قوم» در ترکمنستان و هرات در افغانستان دو کانون مهم هجوم گرد و غبار و ریزگردها به هوای مشهد اعلام شد که حالا متولی اصلی مقابله با آن اعلام می کند فعلا برنامه ای برای مقابله با آن در مشهد ندارد.

بیابان های قره قوم یکی از بزرگ ترین کویرهای شنی جهان است و حدود 70 درصد از مساحت کشور ترکمنستان را به خود اختصاص می دهد. براساس اعلام کارشناسان محیط زیستی، بیشتر آثار زیان بار صحرای قره قوم ترکمنستان متوجه استان های خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان است و پیش از این بارها ورود گرد و غبار این منطقه از سوی کارشناسان محیط زیست گزارش شده است که آخرین نمونه آن در آلودگی شدید هوای مشهد در خرداد امسال نمود پیدا کرد. این بیابان که نواحی غربی، مرکزی و شمالی کشور ترکمنستان را دربر می گیرد از دریاچه آرال در شمال تا کوهستان های کپه داغ در جنوب و از رودخانه آمودریا در شمال شرق تا دریای خزر در غرب گسترش دارد. موضوع تاثیر ریزگردهای کانون گرد وغبار قره قوم ترکمنستان در آسمان استان های ایران به خصوص خراسان رضوی و مشهد، سال هاست که نگرانی هایی جدی ایجاد کرده است، هر چند ایجاد کانال بزرگ آب در این بیابان توسط دولت ترکمنستان از سال های بسیار دور برای مقابله با بلند شدن ریزگردها انجام شد ولی این اقدام آن طور که باید و شاید نتوانسته است در مقابله با ریزگردهای این بیابان و همچنین بر استان های شمالی و شرقی کشور تاثیر بگذارد.

با این توضیحات و با وجود تاثیر شدید این کانون گرد و غبار بر آسمان شهرهای مختلف کشور از جمله مشهدکه سالانه پذیرای حدود 30 میلیون زائر بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) است، این سوال وجود دارد که چطور سازمان محیط زیست کشور به عنوان متولی اصلی در پاسخ به دغدغه های مردم و افکار عمومی هیچ برنامه ای برای مقابله با این ریزگردهای خارجی که بیشتر در نیمه نخست هر سال آسمان مشهد و استان خراسان رضوی را غبارآلود و مشکلاتی را برای مردم و زائران و مسافران ایجاد می کند، ندارد؟ آیا حداقلی ترین اقدام یعنی مذاکره با کشور ترکمنستان برای رسیدن به راه حلی دوطرفه به منظور مقابله با کانون ریزگرد قره قوم و کاهش تاثیرات آن در آسمان شهرهای ایران، توقع زیادی است؟ آن هم در شرایطی که هر سال تاثیر گرد وغبار ناشی از وجود این صحرای عظیم در کشور همسایه بیشتر و بیشتر در آسمان شهرهای شمالی و شرقی ایران و به خصوص مشهد مشاهده می شود و بحرانی شدن این وضع را گوشزد می کند.

درست است که پیگیری دیپلماتیک موضوع، می تواند گام اول در زمینه مهار ریزگردهای خارجی در مشهد باشد اما می توان در گام های بعد، اقداماتی نظیر ایجاد کمربند سبز در مناطق داخلی مجاور صحرای قره قوم ترکمنستان و همچنین تقویت پوشش گیاهی این مناطق را در دستور کار قرار داد. برای این اقدام که اتفاقا به همکاری کشور همسایه هم نیاز ندارد می توان از مناطق شمال و شمال شرق کشور که در مجاورت این صحرا قرار دارد، شروع کرد تا هم اثرات آلودگی ناشی از گرد وغبار را کاهش داد و هم از وقوع بحران دیگری جلوگیری کرد. موضوعی که اتفاقا سازمان جنگل ها و مراتع کشور نیز به آن اذعان دارد و اعلام کرده است که در صورت تقویت نکردن پوشش گیاهی مناطق در مجاورت صحرای قره قوم از جمله مناطقی در استان گلستان، حصار طبیعی در برابر ریزگردها و گرد وغبار قره قوم از بین می رود و این استان سرسبز کشور را نیز در معرض بیابانی شدن قرار می دهد.

آقای رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، مردم از شما انتظار دارند برای مشکلاتی که راه حل وجود دارد، دست روی دست نگذارید و حداقل برنامه ای برای مقابله با ریزگردهای خارجی تهدیدکننده شهر مشهد داشته باشید نه این که خیلی آسوده در پاسخ به افکار عمومی از بی برنامگی خود بگویید! و این که فعلا نمی توانید برای این ریزگردها کاری بکنید.

آقای کلانتری معاون رئیس جمهور، قطعا شما بیشتر از ضرورت توجه به مشکلات شهر مشهد که سالانه از حدود یک سوم جمعیت کشور پذیرایی می کند آگاه هستید، آن هم مشهدی که خود در اطرافش حدود 17 کانون بحرانی گرد و غبار دارد و سایه ریزگردهای داخلی و خارجی در آسمانش سنگینی می کند. جالب آن که در موارد دیگری مانند دریاچه ارومیه یا ریزگردهای جنوب کشور حضرات به ضرورت اقدامات از مدت ها قبل از رسیدن به وضعیت فعلی در این مناطق اشاره می کنند حال چگونه است که وضعیت مقابله با ریزگردها در خراسان را به آینده حواله می دهند. آیا با این نگرش نباید چند وقت دیگر منتظر شنیدن این پاسخ باشیم که «اکنون دیگر دیر شده و باید از مدت ها قبل در این باره اقدامی می شد»!

***************************************

روزنامه ایران**

دولت از دریافت‌کنندگان ارز 4200 تومانی تعهد بگیرد/مهدی تقوی

کنترل قیمت ارز به شیوه بانک مرکزی یکی از کارهای مثبتی بود که دولت انجام داد. هر چند که انجام این امر قبل از تحت فشار قرار گرفتن دولت در مسأله ارزی ضروری بود اما تصمیم برای ارز 4 هزار و 200 تومانی توانست تا حدودی به وضعیت نابسامان این بخش کمک کند. زمانی که یک کشور با مشکلات ارزی روبه‌رو می‌شود، مهم‌ترین کاری که باید انجام دهد مدیریت ارزهای مورد تقاضاست. با سیاستی که دولت در پیش گرفته است ارز مصوب شده به تمام گروه‌های متقاضی ارز داده نمی‌شود و بنا به نوع فعالیت و نیازهای مالی ارزی تحقق ارز صورت می‌گیرد.

یکی از گروه‌هایی که در لیست ارز 4 هزار و 200 تومانی هستند کالاهای اساسی است. واردکنندگان و تولید‌کنندگانی که محصولات آنها در زمره کالاهای اولویت اول است با فرآیند تعریف شده دریافت ارز می‌توانند نیازهای ارزی خود را بدون مشکل و معطلی تأمین کنند. بدین جهت این افراد موظف هستند کالاهای عرضه شده در بازار را با سود معقول و ارزی که دریافت کردند به فروش برسانند. در غیر این صورت تخلف کرده‌اند و دولت باید با آنها برخورد کند.

بهترین راهکار برای رسیدن به چنین امری گرفتن تعهد از واردکنندگان کالاهایی است که سهمیه ارزی 4 هزار و 200 تومانی دارند.هنگام تخصیص ارز، بانک مرکزی باید از تمام واردکنندگان تعهد بگیرد که مبنای قیمت‌گذاری کالا با سود 10 الی 15 درصد و با ارزی که دریافت کردند باشد.

اگر تولید‌کننده‌ای این امر را رعایت نکند در حق مردم و حتی دولت اجحاف کرده است. چرا که دولت منابع ارزی خود را در اختیار تولیدکننده و وارد‌کننده قرار می‌دهد و توقع دارد که قیمت‌گذاری‌ها با ارز آزاد نباشد. مردم نیز از دولت توقع ثبات قیمت‌ها را دارند و هر گونه نوسان به مردم صدمه می‌زند. از این‌رو برای جلوگیری از آسیب‌پذیری مردم، بانک مرکزی و نهادهای نظارتی باید وضعیت بازار و کارنامه کاری تولیدکنندگان و واردکنندگان را بررسی کنند.

اگر شبهه‌ای در فعالیت تولید‌کنندگان و واردکنندگان کالاهای اساسی دیده شد، پرداخت ارز سهمیه‌ای اشتباه است ، چرا که این افراد عاملی برای برهم زدن بازار هستند و مردم دیگر نمی‌توانند به دولت اعتماد کنند، زیرا تصور می‌کنند دولت در پرداخت ارز سهل‌انگاری می‌کند و افزایش قیمت‌ها خواسته دولت است. در صورتی که دولت برای ثبات قیمت‌ها و کاهش نوسان بازار، پرداخت ارز با قیمت مناسب را در اولویت کاری خود قرار داده است و نمی‌خواهد از آن عدول کند.

همانگونه که رئیس جمهوری در جلسه ساماندهی بازار و بررسی نوسانات اخیر در قیمت برخی کالاهای مورد نیاز مردم عنوان کرده است مردم مطمئن باشند که تولید یا تأمین کالاهای مورد نیاز جامعه و حل هرگونه مشکل بخش‌های تولیدی در این عرصه، اولویت دولت است و پذیرفتنی نیست که افرادی از دولت ارز 4200 تومانی بگیرند و با سودجویی در بازار با قیمت بالا و اجحاف به مردم بفروشند.

این گفته نشان می‌دهد که دولت و مردم از فعالیت برخی سودجویان به ستوه آمده‌اند و دولت می‌خواهد تمام قد جلوی این افراد را بگیرد. بر این اساس ضرورت دارد که نهادهای نظارتی به صورت واقعی و همه‌جانبه بازار را کنترل کنند. باید پذیرفت که دولت با بازوهای نظارتی خود می‌تواند مشکلات به وجود آمده را حل کند و این امر مستلزم آن است که بازرسان رصد دقیق بازار را شروع کنند.

به هر ترتیب برخی از واردکنندگان می‌خواهند در وضعیت موجود بیشترین بهره را ببرند. بدین جهت راهکارهای عنوان شده کمک می‌کند تا این افراد نتوانند به سودجویی خود ادامه دهند. متأسفانه این روزها قیمت کالاها از هیچ قانون و فرآیند درستی تبعیت نمی‌کند. اکنون کشور به آرامش اقتصادی نیاز دارد و این امر زمانی محقق می‌شود که واسطه‌ها و سودجویان از چرخه خرید و فروش کالا حذف شوند.

***************************************

روزنامه جام جم**

بازار نابسامان خودروهای وارداتی / ابوالفضل خلخالی

سوءمدیریت در بازار خودروهای خارجی آنچنان گسترده است که از کیفیت تا قیمت و نحوه واردات این خودروها را شامل می‌شود. موضوع واردات غیرقانونی چند‌هزار خودروی لوکس در دوره 6 ماهه ممنوعیت ثبت سفارش در سال گذشته، از مدتی پیش مطرح شده بود اما اکنون با توضیحات رئیس سازمان بازرسی کل کشور، به طور رسمی تایید شده و نشان از وضع تاسف‌بار بازار خودروهای خارجی در کشور دارد.

بازار خودرو مثل هر صنعت دیگری باید از لحاظ هزینه-فایده اقتصادی فعالیت کند و هرگونه خدشه در این روند، موجب اخلال در آن می‌شود و قطعا کیفیت، قیمت و خدمات آن را دچار مشکل می‌کند. اکنون در بازار خودروی ایران این مشکل وجود دارد و در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار کیفیت و قیمت مناسب را از خودروهای خارجی داشت؛ بنابراین باید نهادهای نظارتی به طور جدی به موضوع واردات خودرو ورود کنند.

متاسفانه به علت نابسامانی در بازار خودروی کشور و فقدان مدیریت هدفمند سیاستگذاران، هیچ ابزار مدیریتی غیر از تعرفه، در بازار خودروهای وارداتی وجود ندارد و خود تعرفه هم مسائل و مشکلات جدی دارد و سیاست منطقی و دقیقی در زمینه تعرفه‌گذاری خودروهای خارجی وجود ندارد.

اکنون اوضاع واردات خودرو به گونه‌ای است که هر نوع تخلفی در آن به چشم می‌خورد، از دور زدن مجاری و مقررات قانونی برای واردات تا کیفیت خودروهای خارجی؛ به طوری که حتی برخی خودروهای وارداتی به کشور فاقد استانداردهای لازم هستند اما در داخل کشور، تغییرات ظاهری روی آنها اعمال می‌شود تا تاییدیه استاندارد را اخذ کنند. برخی خودروها هم از کشورهای عربی به طور دست دوم وارد می‌شوند اما با دستکاری در آنها، در داخل کشور به عنوان خودروهای نو به مردم عرضه می‌شوند.

مشکل دیگر در قیمتگذاری خودروهای وارداتی است که فعلا هیچ حساب و کتابی ندارد، جز منفعت واردکننده و دلال. در حوزه واردات قاچاق و بدون ثبت سفارش نیز واردکننده‌های بزرگ دست دارند که موجب نابسامانی بازار خودرو شده‌اند.

نتیجه تمامی این اوضاع، به زیان خریداران ایرانی و مشتریان شده که اصلاح آن نیازمند حضور جدی و نظارت دستگاه‌هایی چون سازمان بازرسی کل کشور است. برای رفع این معضلات و ساماندهی بازار خودروهای وارداتی همچنین پیشنهاد می‌کنم سازمان‌هایی متشکل از زیرمجموعه‌های دانشگاهی و سازمان استاندارد شکل بگیرند و برای صنعت خودروی کشور و چگونگی واردات، تصمیم‌گیری علمی کنند.

***************************************

روزنامه وطن امروز**

جنوب سوریه شروع جولان/سیدهادی سیدافقهی*

این روزها شاهد انتشار اخبار ضد و نقیض از احتمال شروع قریب‌الوقوع عملیات ارتش سوریه در جنوب این کشور هستیم که به موازات آن مقامات آمریکا و اسرائیل علاوه بر برقراری تماس‌های دوجانبه اقدام به رایزنی‌های گسترده با روسیه درباره ابعاد این مساله کرده‌اند که این تحرکات برآمده از نگرانی تل‌آویو و واشنگتن درباره مناطق جنوبی سوریه و جولان است. این نگرانی‌ها به این دلیل است که آنها مایل نیستند پیروزی‌های محور مقاومت را بپذیرند، به گونه‌ای که در زمان پاکسازی تروریست‌ها توسط ارتش سوریه در حلب، دیرالزور و غوطه شرقی آنها همواره اقدام به سمپاشی رسانه‌ای و کارشکنی‌های سیاسی و میدانی می‌کردند و در حالت کنونی تکرار این رفتار درباره مناطق جنوبی سوریه قابل مشاهده است. طرح ائتلاف غربی، عربی و عبری از زمان آغاز بحران سوریه تاکنون بر این پایه بوده که اولا بتوانند حکومت دمشق را سرنگون کنند و اگر چنین نشد، بحث تجزیه این کشور را مطرح و در نهایت بشار اسد را وادار به مذاکره و حضور بر سر میز چانه‌زنی‌های دیپلماتیک کنند. در این میان عربستان و امارات هم هزینه‌های سنگینی را متقبل شدند و اسرائیل امید داشت بتواند با همراهی شرکای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای خود سناریوی سوریه و بویژه جنوب این کشور را به صورتی هدایت کند که مرزهای سرزمین‌های اشغالی را دور از دسترس نگه دارد. آنها در این راه با راهبری تروریست‌ها و استقرار آنها در مرزهای مشترک خود با سوریه یک دیوار حائل انسانی را بنا کردند تا بتوانند به ادعای خود امنیت جولان و مرزهای مذکور را تامین کنند اما واقعیت‌های میدانی دقیقا عکس برآورد آنها را به تصویر کشید. از این منظر وحشت اسرائیل و در امتداد آن ایالات متحده کاملا مشخص و ملموس است.

اتفاقی که در چند روز اخیر افتاد، مصاحبه «بشار اسد» با برخی رسانه‌ها بود که به نوعی آب پاکی را روی دست ایالات متحده و اسرائیل و همپیمانان منطقه‌ای‌شان ریخت. رئیس‌جمهوری سوریه رسما اعلام کرد در قضیه ادامه حضور همپیمانان دمشق، دولت سوریه حرف اول و آخر را خواهد زد و ما می‌گوییم چه کسی بماند یا برود. این در حالی است که ستون‌های ارتش سوریه با همان ترکیب و آرایش سابق متشکل از نیروهای مقاومت در حال پیشروی به سوی منطقه «سویدا» و مماس با «درعا» هستند که برای پاکسازی تا مرز اردن پیش خواهند رفت. این در حالی است که آمریکا و اسرائیل اقدام به مذاکره با مسکو کرده بودند و در یک موضع منفعلانه اعلام کردند اگر ارتش سوریه بخواهد به سوی درعا پیشروی کند نیروهای حزب‌الله همراه آنها نباشند. نکته اینجاست که آنها به دنبال واکنش‌گیری از تهران پس از انتشار این پیام برآمدند که بشار اسد در 2 نوبت مصاحبه جداگانه با روسیاالیوم و العالم، اعلام کرد نظر دولت دمشق در این باره فصل‌الخطاب است.

«ولید معلم» وزیر خارجه سوریه هم با اعلام مواضع خود صراحتا حرف بشار اسد را تکرار و اعلام کرد دولت سوریه خواهان بیرون راندن نیروهای مداخله‌گر خارجی از کشورش است. این در حالی است که ایالات متحده در روزهای اخیر، نسبت به خبر آغاز قریب‌الوقوع عملیات در جنوب سوریه واکنش نشان داده و حتی تهدیدهایی از سوی مقامات این کشور مخابره شده است. اما باید توجه داشت ورود آمریکایی‌ها به پرونده جنوب سوریه قطعاً به صورت کلان و مستقیم نخواهد بود اما این دلیل نمی‌شود فکر کنیم ایالات متحده از این معادلات به صورت کامل عقبگرد می‌کند. ممکن است قواعد بازی تغییر کند اما به هیچ‌وجه نباید فکر کرد که ایالات متحده از این موضوع صرف نظر می‌کند.

آمریکا حتی‌المقدور به دنبال اخذ تضمین از روس‌ها خواهد بود تا نیروهای سوری به منطقه صفر مرزی نرسند. به نظرم ارتش سوریه با پیشروی در جنوب کشورش احتمالا مساله جولان را هم مدنظر قرار خواهد داد، چرا که این منطقه بر اساس اسناد سازمان ملل توسط اسرائیل اشغال شده و ممکن است کار در آنجا یکسره شود. با این تفاسیر، واشنگتن آرام نخواهد نشست و در سطح میدانی و سایر محافل سیاسی اعم از سازمان ملل، اتحادیه عرب و شورای امنیت اقدام به شیطنت دیپلماتیک خواهد کرد تا بتواند اهرم‌های فشار متنوعی را علیه سوریه به کار گیرد. اما در دایره تحلیل این پرونده، جناح مقابل آنها (محور مقاومت) هم باید مورد نظر باشد. آن زمانی که 70 درصد خاک سوریه در اختیار تروریست‌ها و متحدان آنها بود کاری از پیش نرفت و در حالت فعلی هم به نظر نمی‌آید بتوانند بیش از حد توان و خارج از دایره واقعیات میدانی کاری از پیش ببرند. لذا ارتش سوریه عزم جدی برای شروع عملیات در جنوب سوریه دارد که روس‌ها هم در نهایت بر این روند نظارت خواهند کرد و در وهله آخر بحث لابی‌گری اسرائیل و آمریکا با مسکو درباره برخی مسائل مانند عدم تحویل یا تعویق در تحویل اس300 و موارد دیگر مطرح خواهد شد.

*تحلیلگر مسائل غرب‌آسیا

***************************************

نام:
ایمیل:
نظر: