1ـ حضرتی در سودای پاستور!روزنامه
آفتاب یزد در مطلبی تفصیلی با اشاره به اقدامات اخیر الیاس حضرتی نوشت:
مخالفت با دولت، استعفای موقتی از فراکسیون امید و در مجموع بیان جملات و
اظهاراتی علیه وزرا و حمایت از مردم که برد رسانهای به خود میگیرند، در
کنار پست و سمتی به نام قائممقامیحزب اعتماد ملی، نشان میدهد که الیاس
مجلس پس از چهار دوره حضورش در پارلمان، میخواهد بیش از همیشه جایگاه و
وزن شخصی خود را به منصه ظهور بگذارد. این روزنامه افزوده است: حضرتی
میخواهد ثابت کند که میتواند تعیینکننده باشد، جریانآفرینی کند و به
جای آنکه فراکسیونی بیندیشد، حزبی تصمیم بگیرد و چه بسا به جای حمایت از یک
نفر اصلاحطلب، کسی باشد که اصلاحطلبان از او حمایت کنند. همین مسائل است
که شائبه قصد و نیتهای انتخاباتی حضرتی، البته نه برای انتخابات 98 مجلس،
بلکه برای 1400 ریاستجمهوری را نیز پیش میکشد. او فعلاً بیصدا و با
چراغ خاموش گام برمیدارد؛ متفاوتتر از همیشه تا بشود نماینده اعتماد ملی
در ریاستجمهوری سیزدهم.
2ـ نعل وارونه زدن اصلاحطلبان ادامه دارد
«داریوش
قنبری»، فعال اصلاحطلب طی یادداشتی در روزنامه آرمان با اشاره به استیضاح
وزیر اقتصاد نوشت: «در شرایط فعلی تغییر و تحول مدیران راهکار بحرانهای
فعلی نیست و ریشه بحران اقتصادی فعلی کشور هم با مدیریت عرصه اقتصاد
حلشدنی نیست. در واقع ریشه این مسائل اقتصادی نیست که بخواهیم با پیچیدن
نسخه اقتصادی آن را درمان کنیم، به گونهای که حتی اگر آدام اسمیت هم زنده
شود با نسخههای اقتصادیاش نمیتواند اوضاع اقتصادی کشور را بهبود بخشد،
چون ریشه این مشکلات نه در اقتصاد، که در عرصه سیاست و سیاست خارجی است و
تا آن عرصه مدیریت نشود، قطعاً و یقیناً وضعیت اقتصادی هم بهتر نخواهد شد.»
گفتنی است، این سخنان در حالی مطرح میشود که به گواه تمامی کارشناسان
مشکل اصلی اقتصاد ریشه در سیاستگذاریها و مدیریتهای داخلی دارد و نتیجه
تلاش برای حل مشکلات سیاسی نیز تجربه برجام است که اکنون پیش روی مردم قرار
دارد.
3ـ همه مردم ایران قانع نشدند
پایگاه
اصلاحطلب عصر ایران نوشت: اگر به جای 272 نماینده در جلسه سؤال، همه مردم
ایران نیز در مجلس بودند، از توضیحات رئیسجمهور قانع نمیشدند؛ چرا که
حرف زدن و شعار دادن و کلیگویی، برای مردم، نه کار روز میشود و نه نان
شب. در اینکه واقعاً عدهای صاحب قدرت در کار دولت کارشکنی میکنند، تردیدی
نیست، اما دولت نیز دست و پا بسته نیست؛ همه وزارتخانهها و تصمیمات کلان
اقتصادی در اختیار دولت است. مگر تصمیمات خلقالساعهای که در چند ماه اخیر
درباره قیمت ارز و نحوه تخصیص آن گرفته شد، از جایی خارج از دولت تحمیل
شده بود؟ همهاش محصول تصمیمات غلط همین دولت بود و همین دولت هم باید
پاسخگو باشد. مگر کسی دست و پای دولت را برای حذف نظام مجوزها برای
کسبوکارها بسته است؟ درست است که دولت در بسیاری از موارد واقعاً
مسلوبالاختیار است، اما در عرصههایی که مبسوطالید است نیز کارکرد
چشمگیری نداشته است.
4ـ فهم دیرهنگام انتقاداتروزنامه
اعتماد در یادداشتی به قلم «علی تاجرنیا» نوشت: «یکی از اشتباهات دولت این
است که در ارتباط با مشکلات اداره جامعه به شدت نگاه به بیرون دارد.
اینکه تحولات خارجی چه میشود، اینکه مناسبات بین مثلاً کنگره و
ریاستجمهوری آمریکا چطور است و... نباید تمام جهتگیریهای دولت را تحت
تأثیر قرار دهد.» گویا اصلاحطلبان تازه به حرف منتقدان رسیدهاند. تا پیش
از این هرگاه منتقدان دولت تأکید میکردند که به جای چیدن همه تخممرغها
در سبد مذاکره و برجام باید به ظرفیتهای عظیم داخلی توجه شود و اجرای دقیق
اقتصاد مقاومتی مورد توجه ویژه دولت قرار گیرد، اصلاحطلبان به خط شده و
فریاد وامصیبتا سر میدادند که ای مردم، منتقدان دولت میخواهند به دور
کشور دیوار بکشند و کشور را به قهقرا ببرند. اما فرجام برجام نشان داد که
رویکرد نگاه به بیرون بدون توجه به فعالسازی ظرفیتهای داخلی، غلط و
بیفایده است.