بیش از یک سال از خروج یک جانبه ایالات متحده از برجام و امال تحریم ها علیه ایران می گذرد و توافق هسته ای در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. در حال حاضر تنها مسیر آشکار و موجود برای ایران و آمریکا در جلوگیری از مواجهه مستقیم، ابتکار امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، برای میانجیگری و ایجاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری برای ایران برای تامین نیازهای اساسی آن است. با این حال، به نظر می رسد اعتراض های مردمی در ایران، واشنگتن را از تلاش برای شروع مجدد دیپلماسی با تهران سرد کرده است...
نویسنده: الدار ممدف
دیپلماسی ایرانی: اعتراضات مردمی اخیر در ایران در یک برهه زمانی حساس برای توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی رخ داد. بیش از یک سال از خروج یک جانبه ایالات متحده از برجام و امال تحریمها علیه ایران میگذرد و توافق هستهای در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. در حال حاضر تنها مسیر آشکار و موجود برای ایران و آمریکا در جلوگیری از مواجهه مستقیم، ابتکار امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، برای میانجیگری و ایجاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری برای ایران برای تامین نیازهای اساسی آن است. با این حال، به نظر میرسد اعتراضهای مردمی در ایران، واشنگتن را از تلاش برای شروع مجدد دیپلماسی با تهران سرد کرده است. کاخ سفید و مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، آشکارا طرف معترضان را گرفتند و تظاهرات مردمی را اثباتی بر تاثیرگذاری کمپین «اعمال فشار حداکثری» علیه ایران دانستند. از دیدگاه آنها، دیگر نیازی به مذاکره با «نظام تئوکرات» که به زودی قدرت خود را از دست میدهد، وجود ندارد!
اما چنین رویکردی احتمالا یک اشتباه محاسباتی است. ایران همواره خلاف انتظارات عمل و بارها کارشناسان را خجالت زده کرده است؛ از این رو، جای تعجب ندارد اگر بار دیگر خوانشها از تحولات داخلی ایران اشتباه باشند. قطعی اینترنت هم به ادراک نادرست از شرایط دامن زده، اما به هر حال به نظر نمیرسد که برداشتهای مبتنی بر تغییر نظام چندان درست باشند.
جمهوری اسلامی از ابتدای امر بحرانهای مختلفی را پشت سر گذاشته است. عامل اغتشاشهای فعلی افزایش ۵۰ درصدی قیمت سوخت است و جالب اینجاست که دولت روحانی در این اقدام از توصیه صندوق بین المللی پول، پایه اصلی نظم مالی بین المللی تحت رهبری آمریکا، پیروی کرده است. اسفندیار بتمنقلیچ، کارشناس اقتصادی، معتقد است که این اقدام از نظر مالی منطقی بوده چراکه قیمت بنزین در ایران به طور غیرمنطقی ارزان بوده است. طبق گزارش صندوق بین المللی پول، کمک هزینه دولتی برای پایین نگه داشتن قیمت بنزین برابر با ۱.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور بود.
تظاهرات اخیر اساسا ماهیتی ضد ریاضتی و به تظاهرات در سایر کشورها از جمله مصر و شیلی شباهت داشتند که هیچ یک از آنها هدف تحریمهای ایالات متحده نبوده اند و هیچ انگیزهای برای تغییر نظام در ناآرامیها وجود نداشته است. اما این بدان معنی نیست که هیچ تلاشی برای تبدیل اعتراض اقتصادی مشروع به تلاشها برای تغییر نظام صورت نگرفته است. دستگاه خبری جعلی که توسط سلطنت طلبها و گروهک تروریستی مجاهدین خلق فعالیت میکرد، سعی داشت حال و هوای انقلابی ایجاد کند. اظهارات بی محابای مقاماتی همچون ریچارد گرنل، سفیر آمریکا در آلمان، و برایان هوک، نماینده ویژه ایران در وزارت خارجه آمریکا، به فرضیه دسیسه چینی بیرونی دامن زدند.
با این حال، به سه دلیل عمده بعید است که تلاشهای خارجی برای تغییر نظام در ایران موفق شوند: اول اینکه ایرانیها هر اندازه هم که با نظام حاکم مشکل داشته باشند، اما تجربه به آنها نشان داده که هزینه انقلاب خشونت آمیز بسیار بالا خواهد بود؛ دوم اینکه نگرانی از تبدیل به ایران به صحنه خونین و خشونت آمیز در عراق و سوریه به شدت در میان مردم ریشه دوانده است؛ سوم اینکه دستگاه امنیتی ایران کاملا آماده است تا هر قیامی را در نطفه خفه کند.این مساله سبب میشود که ساعت هستهای درست پیش از اعتراضهای داخلی در ایران، حرکت کند. ایران در نبود مذاکره و تسهیل تحریمها احتمالا عقب نشینی از برجام را تسریع خواهد کرد. گام بعدی ممکن است غنی سازی ۲۰ درصدی باشد که میتواند به اعمال مجدد تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل بینجامد. ایرانیها هم به وضوح اعلام کردند در صورت وقوع چنین اتفاقی از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای خارج خواهند شد و بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را از کشور اخراج خواهند کرد. این به خودی خود به معنای پیشروی ناگزیر ایران به سمت سلاح هستهای نیست. ناصر هادیان، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه تهران، معتقد است که ایران سعی دارد از ابهام استراتژیک به عنوان ابزاری برای ایجاد شک و تردید جهانی درباره اهدافش استفاده کند.اگر وخامت شرایط به چنین سطحی برسد، آنگاه تنها دو مسیر وجود خواهد داشت: انزوای بیشتر ایران تحت ماده ۷ منشور سازمان ملل یا مذاکرات جدید پسابرجامی. با توجه به تاکتیک ایران در ماههای گذشته، اعمال فشار بیشتر علیه ایران به مقاومت بیشتر آن خواهد انجامید. به علاوه، انتظار میرود که اصول گرایان در ایران که با هر گونه مصالحهای با غرب مخالفند، در انتخابات مجلس در ماه فوریه قدرت بگیرند که این یعنی جنگ برای از بین بردن بن بست کنونی به تنها گزینه موجود تبدیل میشود. از سوی دیگر، دونالد ترامپ بارها نشان داده که هیچ تمایلی به یک جنگ پر هزینه دیگر در خاورمیانه که میتواند به قیمت شکست او در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ تبدیل شود، ندارد. بدین ترتیب، مسیر دیپلماسی به هر حال در یک مقطع زمانی اجتناب ناپذیر میشود. از این رو، هرچه دیپلماسی زودتر اتخاذ شود، هزینهها و مخاطرات آن برای همه طرفین درگیر کمتر خواهد بود.اروپا باید برای جلوگیری از بروز یک بحران هستهای قدم پیش بگذارد و خط اعتباری پیشنهادی ماکرون را به عنوان راهکاری برای نجات برجام راه اندازی کند. اتحادیه اروپا در شرایط بحرانی امنیتی توانایی اقدام را دارد و برای نمونه، میتواند همانند توافق عملی مدیریت مهاجرت با ترکیه، عمل کند. واکنش ایالات متحده به اعتراضهای اخیر در ایران هیچ شکی باقی نگذاشته که اروپا دیگر زمانی برای انتظار کشیدن پایان ریاست جمهوری ترامپ ندارد و باید هر چه سریعتر در صدد اجرای طرح ماکرون برآید و در غیر این صورت، یا با جنگی مواجه میشود که امنیتش را به خطر خواهد انداخت یا در یک بازه زمانی مذاکرات بین ایران و ایالات متحده بدون حضور اروپاییها را پیش رو خواهد داشت. اما اگر اروپا همین حالا اقدام کند، میتواند به یک بازیکن مطرح ژئوپولتیک تبدیل شود. بدین ترتیب، میتوان گفت که بحران اعتراضی در ایران به نفع اروپا تمام خواهد شد.منبع: لوبه لوگ / مترجم: طلا تسلیمی