صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۵  ، 
شناسه خبر : ۳۳۵۹۵۲
انقلاب بحران مشارکت سیاسی را براحتی حل کرده و امروز دیگر مردم مشتی رعیت که باید مطیع چشم و گوش بسته شاهنشاه باشند، نیستند، بلکه با رأی و اراده‌ی آنهاست که مقدورات کشور تعیین می‌شود.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / مصطفی قربانی

چکیده
1. ایجاد نظام ولایی(مردم‌سالاری دینی)، حل بحران مشارکت سیاسی، گسترش معنویت و اخلاق، از بین بردن ماهیت طبقاتی دولت در ایران، ایجاد نسبی برابری فرصت‌ها، قطع نفوذ خارجی و تأمین استقلال ملی، پاسداشت آزادی بیان و انجمن و دستیابی به دانش‌های راهبردی از مهمترین دستاوردهای بنیادین و معنوی انقلاب اسلامی است که به هیچ‌وجه کمتر از دستاوردهای مادی و ملموس آن نیست. مجموع این دستاوردها از یک سو به انسانی‌تر شدن شرایط زندگی در کشور کمک کرده و از سوی دیگر، درجه‌ی اعتماد به نفس، خودباوری و حتی خودشکوفایی ملی در ایران را ارتقا داده است. براین اساس، اگر امروز در حوزه‌های دفاعی و علمی، جوانان این مرزوبوم، مرزهای دانش را جابجا کرده‌اند، این در سایه‌ی خودباوری و اعتماد به نفسی است که موتورمحرکه آن انقلاب اسلامی است. 
2. طی سال‌های بعد از انقلاب افزایش قابل‌توجهی در دسترسی به خدمات اساسی و لوازم خانگی رخ داده، به طوریکه باوجود گسترش شهرنشینی که اغلب به افزایش اجاره‌نشینی منجر می‌شود، مالکیت مسکن همچنان بالا باقی مانده و مساحت سرانه خانه‌ها افزایش یافته است(به استثنای سه سال اخیر)، شکاف شهری – روستایی در دسترسی به خدمات اساسی مانند آب، برق، گاز، تلفن، راه، بهداشت و درمان و... به طور چشم‌گیری کمتر شده است و در نهایت، شکاف نهایی میان مناطق روستایی و شهری نیز کمتر شده است.
3. نمره ایران در شاخص توسعه انسانی، از 577/0 در سال 1990 به 783/0 در سال 2020 رسیده است؛ یعنی نمره ایران در این شاخص، 206 واحد رشد داشته است. متوسط رشد شاخص توسعه‌ی انسانی در ایران، در مقایسه با متوسط رشد جهانی از 1990 تا 2017، بالاتر از متوسط رشد جهانی بوده است. در مقایسه با کشورهای عربی ثروتمند منطقه نیز میزان رشد شاخص توسعه‌ی انسانی در ایران بسی بالاتر بوده است.
4. در حوزه صنعتی، تولید فلزات سنگین رشد چشم‌گیری داشته است. به عنوان مثال، تولید آلومینیوم نسبت به قبل از انقلاب، رشد حدود هفت برابری داشته است. ایران هم‌اکنون دومین تولیدکننده فولاد در سطح منطقه است و از این جهت، فاصله‌ی معناداری با سایر کشورهای منطقه دارد. ظرفیت تولید سیمان کشور نیز  156 درصد رشد کرده است. یعنی تولید محصولات پتروشیمی نیز بیش از 30 برابر شده است. جالب آنکه در این حوزه، به خودکفایی بالای 90 درصدی رسیده‌ایم. در همین راستا، تولیدات محصولات کشاورزی ایران در سال 1396 به ۱۱۸ میلیون تن رسیده است. به این ترتیب، ۸۰ درصد از نیاز کشور از طریق تولید داخلی تأمین شده و خودکفایی ۸۰ درصدی در بخش کشاورزی ایجاد شده است.
5. در حوزه فرهنگی می‌توان گفت که بررسي تنوع و حجم انتشارات در موضوعات مختلف، تقویت و توسعه‌ی حوزه‌های علمیه، مساجد، موقوفات، توسعه و افزايش شبكه‌هاي تلويزيوني و راديويي جمهوري اسلامي در داخل كشور و آن‌سوي مرزها، احداث و توسعه فرهنگسراها و مراكز فرهنگي و هنري، برگزاري ده‌ها و بلكه صدها نمايشگاه داخلي و بين المللي كتاب، افزايش كمي و كيفي آثار نمايشي بويژه در بخش فيلم و كسب موفقيت‌هاي جهاني در اين زمينه و مهمتر از همه، ارتقاء بينش و آگاهي‌هاي عمومی و اجتماعی در سطح جامعه، از مهمترين فعالیت‌های قابل‌ذکر در کارنامه فرهنگي انقلاب اسلامي است. علاوه بر این، امروزه به برکت انقلاب و نظام اسلامی، هیچ هموطنی به دلیل هویت قومی و مذهبی، در دستیابی به حقوق شهروندی‌اش با هیچ مشکل و مانعی روبرو نیست.
6. براساس آخرین رتبه‌بندی پایگاه Global Fire Power ایران در میان 140 کشور، (بدون احتساب قدرت سپاه)در رتبه‌ی 14 قرار دارد و بعد از ترکیه، مهمترین قدرت دفاعی منطقه غرب آسیا می‌باشد. کسب این رتبه در حالی است که جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای منطقه، کمترین میزان از تولید ناخالص داخلی(GDP) سالانه خود را به هزینه‌های دفاعی – نظامی اختصاص داده است. آنچه شگفتی و عظمت توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران را بالا می‌برد این است که جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تاکنون با تحریم دست و پنجه نرم کرده و تحت این شرایط، هیچ سلاحی از آمریکا خریداری نکرده است، اما کشورهای منطقه همگی با برقراری روابط نظامی با آمریکا، مقادیر زیادی سلاح و مهمات از این کشور خریداری کرده‌اند. با این وجود، همچنان در مقایسه با کشورمان، میزان قدرت دفاعی – نظامی آنها بسیار محدود است.
 
روایت دستاوردهای انقلاب اسلامی


بخش اول: دستاوردهای بنیادین و معنوی انقلاب اسلامی
هرچند دستاوردهای مادی انقلاب اسلامی نیز قابل‌توجه و دفاع می‌باشد که در ادامه به آنها می‌پردازیم، اما چنانچه در تبیین دستاوردهای انقلاب فقط به دستاوردهای مادی اکتفا شود، نه تنها تصویر و درک کاملی از آنچه انقلاب انجام داده است، بویژه برای نسل جوان ایجاد نمی‌شود، بلکه این شیوه بازگویی اساساً جفا در حق انقلابی است که دلیل اساسی رخداد و پیروزی آن، ماهیت معنوی دارد. براین اساس، بازگویی و تبیین دستاوردهای معنوی انقلاب اسلامی، درواقع، دفاع از فلسفه‌ و دلیل رخداد انقلاب اسلامی است. ضمن اینکه باید توجه داشت که توجه به دستاوردهای معنوی انقلاب اسلامی سبب می‌شود تا با نگاهی منصفانه‌تر و معتدل‌تر به ارزیابی نواقص کارآمدی و دستاوردهای مادی انقلاب اسلامی بپردازیم. منظور از دستاوردهای معنوی نیز فقط دستاوردهای معطوف به ترویج معنویت نیست، بلکه آن دسته دستاوردهایی است که مانند دستاوردهای اقتصادی، ملموس نیست، بلکه ماهیت فرهنگی – معرفتی – هویتی دارد، اما قطعاً در ارزیابی کارنامه انقلاب اسلامی تأثیر تعیین‌کننده دارند. نکته مهم درباره این قبیل دستاوردها آن است که اتفاقاً وجه ممیز انقلاب اسلامی در مقایسه با سایر انقلاب‌ها بیشتر معطوف به همین دستاوردها بوده و اگر هم در حوزه‌های مادی، علمی و... دستاورهایی خلق شده، به دلیل موفقیت انقلاب در حصول این قبیل دستاوردها می‌باشد. مهمترین دستاوردهای بنیادین و معنوی انقلاب اسلامی عبارت‌اند از:
1. ایجاد نظام ولایی(مردم‌سالاری دینی): تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران؛ اولاً نقشی سیاسی اجتماعی برای دین قائل نبودند و ثانیاً متأثر از ایدئولوژی لیبرالیسم، لازمه مردم‌سالار بودن را حذف خداوند و دین از عرصه زندگی  و بویژه حوزه سیاست، می‌دانستند. امام خمینی(ره)  نهضت خود را درست در نقطه مقابل این دو تصور رایج شروع کردند. به گونه‌ای که ایشان در اولین بیانیه مبارزاتی شان در 15 ارديبهشت 1323 با شروع بیانیه خود با آیه شریفه «قُلْ انَّما اعِظُكُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنى‏ وَ فُرادى»  مردم را به قیام برای خدا فراخواندند. قیام برای خدا، قیامی که مبتنی بر حضور مردم در صحنه باشد، دو نکته و گزاره اصلی در این آیه شریفه است که دقیقاً در نقطه مقابل آن دو باور رایج قرار دارند و مورد تأکید امام(ره) بودند.
در 22‏‎‎‏ مهر ‏‎‏‎1357 نیز ایشان در پاریس در مصاحبه با فیگارو برای اولین بار در خصوص نوع نظام سیاسی آینده از «جمهوری اسلامی» نام بردند و در توضیح خصوصیات آن فرمودند که "حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر ضوابط اسلام، متکی به آرای ملت" خواهد بود. جمهوریت نماد مردم‌سالاری و اسلامیت نماد خدامحوری. موفقیت در استقرار این الگو، به معنای رد ادعای معتقدان به جدایی دین از سیاست و اثبات این مسأله مهم است که خدامحور بودن با مردم سالار بودن منافاتی ندارد.
خلق این دستاورد در جامعه‌ای که اکثریت آنها واجد باورهای مذهبی هستند و خواهان حاکمیت دین در تعیین مقدورات خود هستند، بسیار حائزاهمیت است. اگر تصور کنیم که حکومتی در ایران باشد که ولو بتواند توسعه و رفاه ایجاد کند، اما نسبت به باورهای مذهبی مردم بی‌توجه باشد، باز توسط مردم موردپذیرش قرار نخواهد گرفت، اهمیت این دستاورد بیشتر روشن می‌شود. علاوه بر این، این نظام ولایی، پایه‌ی استحکام، بالندگی، شکوفایی و اقتدار کشور بوده و ضمن دفع تهدیدات مختلف، در حوزه‌های مختلف با رهنمودهای ولی فقیه، دستاوردهای مهمی ایجاد کرده است.


2.حل بحران مشارکت سیاسی: متأثر از ایجاد نظام مردم‌سالاری دینی با کیفیت و مختصات مذکور، بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، نقش‌آفرینی مردم در تعیین مقدورات خود از بالاترین سطوح مانند انتخاب رهبری و رئیس‌جمهور تا سطوح محلی مانند انتخاب شوراهای اسلامی شهر و روستا آغاز شد که پیش از این فاقد سابقه بوده است. رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نیز به این نکته تصریح دارند. بنابراین، انقلاب بحران مشارکت سیاسی را براحتی حل کرده و امروز دیگر مردم مشتی رعیت که باید مطیع چشم و گوش بسته شاهنشاه باشند، نیستند، بلکه با رأی و اراده‌ی آنهاست که مقدورات کشور تعیین می‌شود.

3. گسترش معنویت و اخلاق: رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره ترویج برخی از مهمترین مصادیق معنویت و اخلاق در جامعه در بیانیه گام دوم می‌فرمایند:
«... رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دل‌های مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدت‌های جوانان در میدان‌های سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیه‌ی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفه‌ی دینی از عزیزان خود که به جبهه‌های گوناگون جهاد می‌شتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خون‌آلود یا جسم آسیب‌دیده‌ی آنان روبه‌رو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بی‌سابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزه‌داری و پیاده‌روی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه‌جا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبه‌روز بیشتر و باکیفیّت‌تر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجن‌زارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخش‌های عمده‌ی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزه‌ای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.»
مبتنی بر همین معنویت بود که هم انقلاب اسلامی توانست در شرایط خفقان حاکم بر کشور، پرده‌‌های افکنده شده بر دل‌ها را کنار بزند و تحولی ایجاد کند که تا پیش از این کسی نتوانسته بود مانند آن را رقم بزند. علاوه بر این، همین عنصر معنویت به مثابه یک عنصر موازنه‌ساز در برابر تهاجم‌های متعدد دشمن، ازجمله در هشت سال دفاع مقدس، توانسته است درجه‌ی استقامت و پایداری ملی را به سطحی فراتر از توانایی‌های مادی ارتقا دهد.

 4. از بین بردن ماهیت طبقاتی دولت در ایران: جمهوری اسلامی ماهیت طبقاتی دولت در ایران را از بین برد و به جای اتکا به طبقه‌ای خاص، به عموم مردم تکیه کرد. درواقع، جمهوری اسلامی عرصه سیاست و قدرت را به روی همه مردم گشود. در اثر این تحول، هم سیاست خصلت توده‌ای یافت و هم زمینه‌های لازم برای تحول در صورت‌بندی اجتماعی ایران فراهم شد. به این ترتیب که طبقات پائین، طبقه متوسط سنتی و برخی گروه‌های شأنی و منزلتی مانند روحانیت، نه تنها فرصت بروز و ظهور بیشتری پیدا کردند، بلکه در سلسه‌مراتب سیاسی اجتماعی کشور در زمره‌ی سروران قرار گرفتند. به طور دقیق‌تر، اینان از یک سو، متأثر از شرایط دهه اول انقلاب بویژه دفاع مقدس و نقش مسلطی که این طبقات و گروه‌ها در دوران جنگ داشتند و از سوی دیگر، به دلیل کناره‌گیری و حذف گروه‌های چپ و ملی‌گرا، به منزلت هژمونیک رسیدند. دستاورد این مهم، دمیدن روح خودباوری و اعتماد به نفس در مردم، بویژه در طبقات پائین و مستضعف بود.

5. ایجاد برابری نسبی فرصت‌ها: انقلاب اسلامی با براندازی نظام کاست‌گونه‌ی سابق و ایجاد نظامی مبتنی بر برابری فرصت‌ها و امتیازات برای شهروندان، در زمینه‌سازی برای رشد و شکوفایی استعدادهای مردمی و ایجاد تحرک اجتماعی نقش‌آفرین بوده است. اگرچه بحران توزیع به طور کامل حل نشده است و هنوز هم در داخل کشور نقاط محرومی وجود دارد، اما متأثر از این عوامل، امروزه کسی نمی‌تواند جمهوری اسلامی را متهم کند که به وضعیت اقتصادی مردم خود توجه نداشته است. متأثر از این دستاورد، به تعبیر رهبری معظم انقلاب، انقلاب دیوارهایی را که رژیم شاه میان مردم ایجاد کرده بود را برداشت و برای همه‌، فرصت تحرک و خودشکوفایی ایجاد کرد. این دستاورد ممکن است در شرایط امروزی که نسل جوان با یک وضعیت بالنسبه تثبیت شده در این زمینه مواجه است، قابل‌درک نباشد، اما وقتی به تجربه‌ها و خاطرات پیشینیان دقت کنیم، متوجه می‌شویم که در رژیم سابق، توده‌های مردم از حداقل امتیاز و منزلت برخوردار بودند و در عوض، طبقه متوسط شهری، حلقه اطراف شاه و درباریان و سرمایه‌داران بیشتر امتیازات انحصاری را در اختیار داشتند. حتی بسیاری از امور چون تحصیل که امروز در سایه‌ی برکات انقلاب عمومی شده، در دوره‌ی پیش از انقلاب برای طبقات پائین به سهولت امکان‌پذیر نبود.

6. قطع نفوذ خارجی و تأمین استقلال ملی: یک ویژگی پایدار در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی معاصر ایران دخالت، نفوذ و تهاجم خارجی بوده است که نقض تمامیت ارضی و هویت سرزمینی ایران را در پی داشته است. شکست ایران در جنگ‌های اول و دوم ایران و روس در عهد قاجار، سرآغازی برای نفوذ و دخالت بیگانگان در تعیین مقدورات ملت ایران بود.
انقلاب مشروطه نقطه عطفی در بسط نفوذ روس و انگلیس در ایران بود. این انقلاب منجر به قدرت‌گیری روشنفکرانِ فراماسونِ سکولارِ وابسته به انگلیس شد و این به معنای کاهش قدرت دربار در حیات سیاسی ایران و به تبع آن، کاهش نفوذ روس‌ها در ایران بود. بنابراین، روس‌ها به مخالفت با انقلاب مشروطه در ایران پرداختند، به گونه‌ای که مجلس اول مشروطه را به توپ بستند. روس‌ها در اقدام بعدی خود با اولتیماتوم به دولت ایران برای اخراج مستشار آمریکایی، مورگان شوستر از ایران، دولت ایران را تحت فشار قرار دادند و عملاً موجب تعطیلی مجلس دوم مشروطه شدند. روس و انگلیس در اقدام بعدی خود، با انعقاد قرارداد 1907 ایران را به سه منطقه تقسیم کردند و سپس با انعقاد قرارداد 1915، نیروهای قزاق تحت رهبری روسیه و پلیس جنوب تحت رهبری انگلیس برای حفاظت از منافع خود در ایران تشکیل دادند.
در مقطع بعدی، دخالت بیگانگان موجب روی کارآمدن حکومت دیکتاتوری رضاخان پهلوی شد که درواقع، تمامی دستاوردهای انقلاب مشروطه را به طور کامل از بین برد و آنگاه که در جریان جنگ جهانی دوم، رضا شاه اندکی از خود استقلال عمل نشان داد، وی را برکنار و پسرش را به جای وی به سلطنت نشاندند و حتی خاک ایران را اشغال کردند. جالب آنکه در همان زمان، کنفرانس تهران با حضور رهبران آمریکا، شوروی و انگلیس؛ یعنی روزولت، استالین و چرچیل برای تعیین خروج از ایران و همچنین تعیین ترتیبات حاکم بر جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم تشکیل شد و در شرایطی که طبیعتاً می‌بایست دولت ایران در این کنفرانس یک طرف مذاکره می‌بود، آنها حتی اجازه ندادند که شاه ایران در این مذاکرات شرکت و در جریان روند مذاکرات قرار بگیرد. با این وجود، متفقین نیروهای خود را حتی پس از پایان جنگ تا مدت‌ها در خاک ایران نگه داشتند.  در دوره ملی شدن صنعت نفت هم آنگاه که دکتر مصدق می‌رفت تا ضربه کاری خود را بر پیکر امپراتوری انگلیس وارد آورد، با تحریم نفتی غربی‌ها و شوروی مواجه شد و سرانجام با کودتایی که از سوی عوامل سازمان سیا و با هماهنگی‌های صورت گرفته میان امریکا و انگلیس صورت گرفت، حکومت مردمی دکتر مصدق سرنگون شد.
از این زمان به بعد، نفوذ آمریکا در ایران به طور بی‌سابقه‌ای افزایش می‌یابد، به گونه‌ای که ایران به عضویت پیمان سنتو درآمده و پس از آن، قرارداد دوجانبه دفاعی میان ایران و امریکا منعقد می‌شود. از این به بعد، ‌در چارچوب دکترین دوستونی نیکسون - کیسینجر، نقش ژاندارمی منطقه از سوی امریکا به ایران و اگذار می‌شود و درواقع، ایران به عاملی جهت تأمین منافع آمریکا در منطقه تبدیل می‌شود که حاصل این امر برای ایران، ‌جدایی بحرین و ادعاهای امارات در خصوص جزایر سه گانه و... است.
آمریکا پس از این و در شرایطی که حوادث انقلاب اسلامی در ایران اوج گرفته بود، از اقدامات وحشیانه دژخیمان رژیم شاه حمایت می کرد، به گونه ای که کارتر، رئیس جمهور امریکا از اقدامات سرکوبگرانه رژیم شاه در به خاک و خون کشیدن قیام 17 شهریور مردم تهران حمایت به عمل آورد. کارتر در اقدام بعدی خود از نخست وزیری بختیار حمایت کرد و حتی از سوی امریکا ژنرال هایزر نیز روانه تهران شد تا برای حفظ ساختار ارتش و نهاد سلطنت در ایران، کودتایی در ایران انجام دهد که موفق نمی‌شود. بنابراین، مشخص است که قبل از انقلاب اسلامی، ایران براحتی مورد تاخت و تاز قرار می‌گیرد و حالت حیات خلوتی داشته که قدرت‌های خارجی هرگاه که می‌خواستند، تحولات موردنظر خود را در آن شکل می‌دادند.
اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛
بلافاصله عضویت ایران در پیمان سنتو ملغی اعلام و پیمان دوجانبه دفاعی با امریکا نیز باطل اعلام شد، پایگاه‌های استراق سمع امریکا در داخل خاک ایران در مجاورت شوروی برچیده شد و در ارتباط با شوروی نیز انقلابیون مواد 5 و 6 قرار داد مودت را ملغی اعلام کردند. قرارداد 1921(قرارداد مودت) میان ایران و شوروی بود که مواد 5 و 6 آن مقرر می‌داشت که چنانچه در داخل خاک ایران تهدیدی متوجه شوروی شود، این کشور می‌تواند خود رأساً برای رفع تهدید دست به کار شود. همین مواد، ابزار بسیار مستحکمی برای فشار شوروی بر دولت ایران بود؛ رضاشاه و پسرش کوشش کردند تا این مواد را لغو کنند که نتوانستند، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این مواد با قاطعیت ملغی اعلام شد.
با وجود آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه نظام نوپای اسلامی و علی‌رغم شروع حرکت‌های تجزیه‌طلبانه‌ی متعدد در داخل کشور، از جمله در کردستان، گنبد، سیستان و خوزستان، نیز نه تنها وجبی ازخاک ایران جدا و به تصرف دشمن در نیامد، بلکه به واسطه‌ی الطاف خداوند و حضور مردم در صحنه، بویژه جانفشانی پاسداران سپاه اسلام، نه تنها همه آن توطئه‌ها دفع شد، بلکه جمهوری اسلامی ایران در یک جنگ نابرابر به پیروزی هم نایل شد.
در شرایط کنونی نیز، با عنایات پروردگار، جمهوری اسلامی ایران به حدی از اقتدار و توان رسیده است که هیچ قلدری فکر تجاوز و خدشه‌دار ساختن ثبات، استقلال و تمامیت ارضی کشور را به سر خود راه نمی‌دهد و این همه حاصل تشعشع امواج نورانی و حیات‌بخش انقلاب اسلامی ایران است که در داخل کشور تابیدن گرفته و اینگونه مایه‌ی عزت برای اسلام و ایران شده است. اهمیت این برکت بیش از هر عاملی بدان سبب است که درست در شرایط ناپایدار و ناامن محیط منطقه‌ای و وجود خصومت‌های متعدد بین‌المللی، انقلاب اسلامی با اتکا به توان و ظرفیت‌های داخلی توانسته است با قطع نفوذ خارجی، ثبات، امنیت و تمامیت ارضی مستحکم خود را تأمین کند.

7. پاسداشت آزادی بیان و انجمن: در حوزه پاسداشت آزادی بیان و انجمن باید گفت که آزادی تشکیل احزاب و انجمن‌های مختلف، آزادی منتقدین، آزادی فعالیت رسانه‌ها و مطبوعات منتقد، تنوع رسانه‌ها در کشور و... همگی گویای پذیرش و احترام به آزادی بیان و انجمن در کشور است که پیش از انقلاب، فاقد سابقه بوده است. ضمن اینکه امروزه به سبب گسترش فضای مجازی در کشور، آزادی بیان عجیبی در کشور ایجاد شده و هرکسی براحتی می‌تواند دیدگاه‌های خود را در این فضا نتشر کند و حتی انواع و اقسام انتقاد را مطرح کند. اهمیت این موضوع وقتی بیشتر درک می‌شود که بدانیم رضا شاه پهلوی حتی به نزدیک‌ترین افراد خود که کوچک‌ترین انتقاداتی از برنامه‌های وی داشتند، رحم نکرد و همگی آنها را یا عزل یا اعدام کرد. جالب آنکه عمده‌ی آنها از مهمترین طرفداران رضا شاه بودند. به عنوان مثال، علی اکبر داور، وزیر عدلیه و کسی بود که نظام قضایی ایران را در دوره رضا شاه تغییر داد و پایه‌گذار دادگستری نوین ایران است، اما چون در قضیه‌ای مغضوب رضا شاه واقع شد، عزل و از شدت ترس از برخورد رضا شاه با وی، خودکشی کرد.

8. دستیابی به دانش‌های راهبردی: در اقتصاد بین‌الملل، کشورها را به سه دسته تقسیم می‌کنند؛ کارآفرینان(کشورهایی که می‌توانند مزیت بیافرینند)،  کارخانه‌داران و تولید کنندگان مواد اولیه. نکته مهم در این میان این است که بیشترین ارزش افزوده‌ای که در نتیجه فعالیت‌های اقتصادی در سراسر دنیا حاصل می‌شود، نصیب کشورهای کارآفرین می‌شود؛ یعنی عملاً بخش اعظم ثروت دنیا در اختیار کشورهای کارآفرین قرار می‌گیرد و آنها عبارتند از کشورهای گروه 7 که اکنون در ترکیب با کارخانه‌داران، گروه بیست را تشکیل داده‌اند.
بنابراین اگر در سابق با لشکرکشی و حضور مستقیم در کشورها به استثمار کشورها می‌پرداختند، اکنون از طریق ترتیبات حاکم بر اقتصاد جهانی، به استثمار کشورها می‌پردازند و تداوم حیات آنها نیز به این است که این سیستم همچنان بدین روال به کار خود ادامه دهد. حال سؤال این است که اگر کشوری بخواهد در زمره‌ی کشورهای کارآفرین قرار بگیرد، باید چه کند؟ کارآفرینی مسأله‌ای است که در حوزه فنی مهندسی متبلور می‌شود مانند فناوری هسته‌ای، فناوری نانو، صنعت هوافضا و ... . بنابراین، کشورهایی که از ترتیبات حاکم بر نظم کنونی حاکم بر نظام بین الملل سود می برند، در مسیر حرکت سایر کشورهایی که از یک سو در جرگه آنان قرار ندارند و از سوی دیگر برای دستیابی به این فناوری ها تلاش می کنند، مانع ایجاد می‌کنند؛ زیرا در صورتی که کشورهای دیگر بتوانند به جرگه کشورهای کارآفرین بپیوندند، از توان لازم برای بهره‌برداری از منابع اولیه خود و تبدیل آنها به کالاهای مورد نیاز برخوردار می‌شوند، ضمن اینکه همین امر سبب می‌شود که این کشورها بتوانند نیازهای بازار داخلی خود را نیز تأمین کنند. بنابراین، با پیشرفت سایر کشورها در حوزه‌های فنی مهندسی، از دو جهت منافع کشورهای استعمارگر تهدید می‌شود:
1- دیگر نمی‌توانند مانند سابق براحتی و با قیمت ارزان به مواد اولیه لازم برای تولید کالا دست یابند؛
2- نمی‌توانند بازار مصرف کشورها را در اختیار بگیرند.
از این جهت دستیابی کشورهای مستقل به فناوری‌های نوین بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، این فناوری‌ها برای جمهوری اسلامی ایران یک ظرفیت درون‌زا است و می‌توانند در تقویت ساخت درونی قدرت برای جمهوری اسلامی ایران موثر باشند. بنابراین می‌توانند موجبات تحکیم هرچه بیشتر استقلال نظام اسلامی، در تمامی ابعاد، شوند. به این نکته هم باید توجه کرد که جمهوری اسلامی با خیز برداشتن در دستیابی به این دانش‌ها عملاً به حیطه‌ای واردشده است که تا پیش از این در انحصار تعداد معدودی از کشورها قرار داشت. اهمیت این فناوری‌ها به گونه‌ای است که چنانچه در سال‌های آتی در مقیاس کارخانه‌ای به کارگیری شوند، می‌توانند کشور را از وابستگی به درآمدهای نفتی نجات دهند.
اهمیت دستاوردهای بنیادین و معنوی انقلاب اسلامی به هیچ‌وجه کمتر از دستاوردهای مادی و ملموس آن نیست. مجموع این دستاوردها از یک سو به انسانی‌تر شدن شرایط زندگی در کشور کمک کرده و از سوی دیگر، درجه‌ی اعتماد به نفس، خودباوری و حتی خودشکوفایی ملی در ایران را ارتقا داده است. براین اساس، اگر امروز در حوزه‌های دفاعی و علمی، جوانان این مرزوبوم، مرزهای دانش را جابجا کرده‌اند، این در سایه‌ی خودباوری و اعتماد به نفسی است که موتورمحرکه آن انقلاب اسلامی است. 


بخش دوم: خدمات عمومی و رفاهی
 انقلاب اسلامی در تلاش برای بهبود نسبی شاخص‌های رفاهی موفق بوده است. درواقع، طی سال‌های بعد از انقلاب افزایش قابل‌توجهی در دسترسی به خدمات اساسی و لوازم خانگی رخ داده، به طوریکه باوجود گسترش شهرنشینی که اغلب به افزایش اجاره‌نشینی منجر می‌شود، مالکیت مسکن همچنان بالا باقی مانده و مساحت سرانه خانه‌ها افزایش یافته است(به استثنای سه سال اخیر)، شکاف شهری – روستایی در دسترسی به خدمات اساسی مانند آب، برق، گاز، تلفن، راه، بهداشت و درمان و... به طور چشم‌گیری کمتر شده است و در نهایت، شکاف نهایی میان مناطق روستایی و شهری نیز کمتر شده است. در این زمینه، سياست‌هاي حمايت از طبقه فقير، مانند برق‌رساني به روستاها و سهميه‌بنديِ طيف وسيعي از كالاهاي مصرفي، در دهه اول انقلاب دنبال شد. مساعدت مستقيم به فقرا از طريق شبكه‌اي از مؤسسات خيريه نيمه‌دولتي كه بزرگ‌ترينِ آن‌ها كميته امداد است، نيز بر كاهش فقر تأثير داشته است. در اینجا صرفاً به بخشی از خدمات عمومی و رفاهی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رخ داده است، اشاره می‌شود.
1. برق‌رسانی: پیش از پيروزي انقلاب اسلامي و در اوج فعاليت‌هاي رژيم طاغوت، تنها 1/3 ميليون مشترك برق، اعم از خانگي، عمومي، صنعتي و كشاورزي، وجود داشت؛ این در حالي است كه براساس سالنامه‌ی آماری کشور در سال 1395،  این رقم از مرز 33 میلیون مشترک گذشته و تا آن زمان، 33 میلیون و 824 هزار مشترک برق، اعم از خانگي، عمومي، صنعتي و كشاورزي، از نعمت برق برخودارند. از این رقم، 27 میلیون و 354 هزار اشتراک مربوط به مشترکان خانگی می‌باشد.  لازم به ذکر است که هم اکنون تمام روستاهاي كشور از نعمت برق برخوردارند. این در حالی است که در سال‌های دهه ۱۳۵۰، ۹۶ درصد روستا‌ها برق نداشتند.
2. آب‌رسانی: در سال ۱۳۵۷ ميزان توليد آب ۵/۱ ميليارد مترمكعب و تعداد انشعاب ۷/۲ ميليون بوده است، اما تا سال 1395، تعداد شهرهاي تحت پوشش آب شهري از ۴۵ شهر به 1113 شهر در حال حاضر افزايش يافته است؛ آبرساني به روستاها از ۱۲۰۰۰ روستا در سال ۱۳۵۷ به ۳۳۲۹۷ روستا در سال 1391 رسيده است. بر اساس آمارهاي مركز آمار ايران، در سال 1355، از حدود 9/2 ميليون واحد مسكوني روستايي، در حدود 3/2 ميليون يا به عبارتي، 79 درصد از جمعيت روستايي فاقد تأسيسات لوله كشي لازم بوده‎اند.
اين وضعيت در دوران پس از انقلاب به صورت اساسی تغيير كرده است و اكنون ايران بالاترين درصد دستيابي به آب آشاميدني سالم را در غرب آسیا دارد؛ به گونه‌ای كه ۹۲ درصد از جمعيت به آب آشاميدني سالم دسترسي دارند(نزديك به ۱۰۰ درصد در مناطق شهري و ۸۰ درصد در مناطق روستايي). به طور دقیق‌تر باید گفت که براساس اطلاعات منتشر شده در سالنامه‌ی آماری سال 1395 کشور، بیش از 21 میلیون و 220 هزار فقره انشعاب آب شهری و روستایی در کشور وجود دارد که از این تعداد، 15 میلیون و 827 هزار فقره انشعاب، مربوط به نقاط شهری است.
3. مخابرات و تلفن: آمار دقيق تلفن‌هاي كشور در سال 1357، 850 هزار شماره بود؛ در حالي كه براساس سرشماری سال 1395، تعداد کل تلفن‌های ثابت منصوبه، 35 میلیون و 594 هزار خط می‌باشد. در همین راستا، آمار اخذ شده در سرشماری مذکور گویای آن است که تعداد کل خطوط واگذار شده موبایلی بیش از 150 میلیون نفر(153 میلیون و 749 خط) می‌باشد. تعداد خطوط پرسرعت اینترنت کشور در همان سال، بالغ بر 94 میلیون خط بوده است.
4. راه و ترابری: در سال 57 مجموع راه‌هاي اصلي و فرعي كشور حدود 36 هزار كيلومتر بود، حال آنکه اکنون، مجموع راه‌هاي اصلي و فرعي كشور از مرز یک میلیون كيلومتر عبور کرده است. در حوزه روستایی، طول محور‌های موجود از ۸ هزار و ۲۰۰ کیلومتر، به ۲۰۵ هزار کیلومتر رشد یافته که این میزان از پیشرفت حاکی از توجه ویژه به محرومیت‌زدایی مناطق روستایی است.
 از سال 1291 هجری شمسی که اولین سوت قطار در ایران به صدا درآمد تا سال 1357 حدود 4565 کیلومتر خطوط ریلی در ایران ساخته شد. این رقم تا سال 1395 به 13437 کیلومتر رسیده و براساس سند چشم‌انداز باید به 15000 کیلومتر برسد. به عبارتی، متوسط سالانه احداث راه‌آهن در ایران قبل از انقلاب 80 کیلومتر بوده و این عدد بعد از انقلاب به 233 کیلومتر افزایش یافته است. ساخت اولین مترو در کشور (شهر تهران) و توسعه و تعمیم آن به سایر شهر‌های بزرگ، از دیگر توفیقات نظام است که امروزه سهم قابل‌توجهی از جابجایی مردم با حداقل هزینه ممکن را به خود اختصاص داده است.
5. سوادآموزی: میزان باسواد جمعيت 6 ساله و بالاتر كشور، از 2/47 درصد در سال 1355 به 5/79 درصد سال 1375 و به بيش از 80% در سال 1380 رسيده است. براساس نتايج سرشماري سال 1395، نرخ باسوادی جمعيت 6 ساله و بالاتر كشور، به 6/87 درصد رسیده است.  قابل ذکر است که در دوران قبل از انقلاب اسلامی، تعداد 154 هزار دانشجو در تعداد محدودی دانشگاه یا مراکز آموزش عالی و آن هم در چند کلان‌شهر کشور تحصیل می‌کردند. براساس آمار سال 1392، تعداد 119 دانشگاه و مرکز آموزش عالی دولتی، 28 مرکز آموزش عالی وابسته به دستگاه‌های اجرایی، 295 دانشگاه غیرانتفاعی، 550 دانشگاه پیام نور، 385 دانشگاه آزاد اسلامی، 739 مرکز آموزش عالی علمی و کاربردی، 274 مرکز آموزش فنی حرفه‌ای و تربیت معلم در کشور فعال بوده و در این دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی، بیش از 4 میلیون دانشجو به تحصیل اشتغال دارند. همچنین طي 50 سال حكومت پهلوي در مجموع 47047 باب مدرسه ساخته شده است، در حالي كه تنها 12 سال پس از انقلاب با ساخته شدن بيش از 30 هزار مدرسه تعداد مدارس تا سال 1369 به 78192 باب رسيد.
6. بهداشت و سلامت: طي سال‌هاي اخير سازمان بهداشت جهاني دو بار ايران را به عنوان موفقترين كشور جهان در كاهش نرخ مرگ و مير كودكان مورد تقدير قرار داده است. همچنين سازمان بهداشت جهاني، ايران را در سال 2004 به عنوان موفق‌ترين كشور آسيايي در كنترل و مقابله با ايدز معرفي كرد. توجه به برخی از آمارها در زمینه سلامت، دستاوردهای انقلاب در این حوزه را بیشتر به ما می‌نمایاند:
* قبل از انقلاب، 30 درصد پزشکان ایران وارداتی از بنگلادش، فیلیپین و هند و پاکستان بودند، اما امروز از 53 کشور جهان برای درمان به ایران می‌آیند.
* در 19.739 روستای کشور 35 هزار بهورز به عنوان پیشگامان نظام سلامت فعالیت می‌کنند. قبل از انقلاب، خانه‌های بهداشت فقط در 1500 روستا بوده وجود داشته است.
* با اجرای طرح واکسیناسیون ملی فلج اطفال به همت بسیجیان و پوشش 95 درصدی این واکسیناسیون، تاکنون فلج اطفال از کشور ریشه کن شده و این در حالی که کشورهای همسایه هیچ کدام نتوانسته‌اند این بیماری را ریشه‌کن کنند.
* بیمارهای عفونی مالاریا، سل، وبا در ایران کنترل شده است.
* برنامه گسترش ایمن سازی واکسیناسیون در ایران بالای 97 درصد است.
* در سال 57 صرفاً با 7 دانشکده پزشکی، 700 دانشجو داشتیم، اما در حال حاضر در 47 دانشگاه، 180 هزار دانشجوی گروه پزشکی مشغول تحصیل هستند.
*پوشش 100 درصدی بیمه روستاییان افتخار جمهوری اسلامی ایران در بعد عدالت اجتماعی در حوزه سلامت است.
* امروز ایران جزو کشورهای برتر جراحی قلب در دنیاست و جزو معدود کشورهایی است که عمل پیوند قلب در آن صورت می‌گیرد.
* بانک قرنیه در جمهوری اسلامی یکی از بهترین بانک‌های قرنیه دنیا است و ظرف 24 ساعت، قرنیه موردنظر بیمار آماده می‌شود.
* آمار رشد 10 برابری پزشکان متخصص، عمومی و دندان پزشک در مقابل رشد 5/ 2 برابری جمعیت ایران در چهل سال گذشته، مثال‌زدنی است. قابل‌ذکر است که تعداد کل پزشکان قبل از انقلاب حدود 15 هزار نفر بوده است که اکنون بالغ بر 150000 نفر می‌باشد. تعداد پزشکان متخصص نیز قبل از انقلاب 7000 نفر بوده که در چهل سال گذشته به به 72 هزار نفر رسیده است.
* ایران در تولید بیش از 95 درصد از داروهای مصرفی خودکفا شده و از صادرکنندگان دارو است. قبل از انقلاب فقط 25 درصد داروها آن هم داروهای ساده و دم‌دستی در داخل تولید می‌شد و همانگونه که در فصل اول گفته شد، شرکت‌های دارویی در سال 1357، 85 تا 100 درصد به واردات اتکا داشتند.
* جمهوری اسلامی ایران با راه‌اندازی مجتمع ملی تولید فرآورده‌های دارویی نوترکیب در مقیاس صنعتی در کل منطقه آسیای جنوب غربی، تولیدکننده انحصاری داروهای نوترکیب محسوب می‌شود.
* به گزارش سازمان بهداشت جهانی بین 80 تا 94 درصد جمعیت ایران دسترسی به داروهای ضروری را دارند.
* قبل از انقلاب، تنها 37 درصد شهرهای کشور دارای بیمارستان بوده که اکنون با وجود افزایش شهرها به میزان 3 برابر، 97 درصد شهرها بیمارستان دارند. براساس اطلاعات منتشر شده در سالنامه آماری کشور در سال 1395، 954 بیمارستان در کشور وجود دارد که از این تعداد، 763 بیمارستان به بخش دولتی و 191 بیمارستان به بخش خصوصی تعلق دارد. 
* در ایران آنقدر مرگ و میر مادران بر اثر زایمان کاهش یافته است که این اتفاق نادر یک پدیده و زبانزد عام و خاص می‌باشد. آمار قبل از انقلاب بالای 200 مورد در 100 هزار زایمان و در سال 2015 کمتر از 20 مورد در 100 هزار زایمان می‌باشد. قابل‌ذکر است که این رقم، قبل از انقلاب برای مرگ‌ومیر کودکان، 111 مورد بوده که تا سال 1380، به حدود 28 مورد کاهش یافته است.
* ایران در زمره سه کشور پیشرو در پیوند مغز استخوان در جهان قرار دارد. همچنین، ایران در درمان ناباروری رتبه سوم جهان و در ارتوپدی و پیوند اعضا رتبه چهارم را دارد.
* ایران رتبه هفتم دنیا در تولید دارو‌های موردنیاز بیماری‌های خاص را دارد و رتبه چهارم در درمان ژنتیک. همچنین، ایران جزو پنج کشور برتر جهان در کاشت حلزون شنوایی است.

قبل از انقلاب تنها در یک رشته فوق تخصص تربیت می‌کردیم، اما اینک در 27 رشته. 
 
بخش سوم: بهبود شاخص توسعه انسانی
پژوهشگران توسعه در سال‌های جنگ سرد، عمدتاً توسعه را با معیارهای اقتصادی می‌سنجیدند و بنابراین، درآمد سرانه را شاخص توسعه‌یافتگی می‌دانستند. با این حال، با طرح انتقاداتی نسبت به این شاخص، بتدریج، شاخص سنجش توسعه، تغییر کرد و بحث توسعه‌ی انسانی مطرح شد. منتقدان معتقد بودند که شاخص درآمد سرانه و دیگر شاخص‌های اقتصادی، معیارهای ناقصی برای سنجش توسعه‌یافتگی یک کشور هستند. برای مثال درآمد سرانه می‏گوید که به طور متوسط هر کدام از افراد یک کشور، در طول یکسال چقدر درآمد کسب می‏کنند، اما درباره‌ی چگونگی توزیع درآمد در این کشور اطلاعاتی ارائه نمی‌دهد. همچنین مشخص نیست که این درآمد چگونه خرج می‏شود. به علاوه اگرچه می‏توان گفت که درآمد بالاتر به سطح زندگی بهتر و رفاه بیشتر می‏انجامد، اما آیا افراد در کشورهایی که درآمد سرانه یکسانی دارند، زندگی مشابهی دارند؟ پاسخ منفی است.
بنابراین، اندیشمندان به فکر یافتن شاخص دیگری افتادند که علاوه بر وضعیت اقتصادی، نمایانگر وضعیت اجتماعی کشورها نیز باشد. توسعه‌ی انسانی در این راستا و توسط اقتصاددانی پاکستانی به نام «محبوب الحق» و با همکاری «آمارتیا سن»، از برندگان جایزه نوبل مطرح شد و در نخستین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد در سال 1990 به کار گرفته شد. شاخص توسعه انسانی  چکیده اندازه‌گیری‌های توسعه انسانی است. این شاخص میانگین موفقیت‌های بدست آمده در یک کشور در سه بعد اصلی توسعه انسانی یعنی «زندگی طولانی و سالم»، «دستیابی به دانش» و «استانداردهای زندگی آبرومندانه» را اندازه می‌گیرد.
به طور دقیق‌تر باید گفت که شاخص توسعه انسانی براساس سه پارامتر سنجیده می‌شود: درآمد سرانه واقعی (براساس روش شاخص برابری خرید)، امید به زندگی (در بدو تولد)، و دسترسی به آموزش (که تابعی از نرخ باسوادی بزرگسالان و میانگین سال‌های به مدرسه‌رفتن افراد است). درواقع، برخلاف معیارهای گذشته که شاخص‌هایی از فرایندها و ابزار توسعه را معیار ارزیابی وضعیت توسعه جوامع بشری قرار می‌دادند، در توسعه‌ انسانی بر اینکه هدف واقعی برنامه‌های توسعه باید ایجاد شرایطی برای زندگی سالم، خلاقانه و شاد برای انسان‌ها باشد، تأکید می‌شود. به عبارتی، مفهوم توسعه‌ی انسانی به جای تمرکز بر ابزار، به اهداف پیشرفت و توسعه تأکید دارد و هدف واقعی توسعه را خلق محیطی برای افراد می‌داند که در آن بتوانند از زندگی طولانی، سالم و خلاق لذت ببرند. توسعه‌ انسانی به مفهوم فرایند گسترش حیطه انتخاب افراد و بهبود رفاه آنها است. بنابراین، توسعه انسانی یک مفهوم کلی و جامع است که افراد را در مرکز تمام جنبه‌های فرایند توسعه قرار می‌دهد.
توسعه انساني دو وجه دارد: يكی ارتقای قابليت‌هاي انساني مانند بهبود در سلامت، دانش و مهارت و ديگری، استفاده افراد از قابليت‌هاي كسب‌شده براي ايجاد فرصت مانند فعال بودن در عرصه سياسي، اجتماعي و فرهنگي. درواقع، مفروض اساسی توسعه انسانی این است که قابليت‌هاي انساني نقش مهمي در خروج از ركود و رفتن به سمت رشد اقتصادي دارند و توسعه اقتصادي نمي‌تواند بدون توسعه منابع انساني به مسيری مطلوب برسد. به عبارتی، توسعه انساني، پيش نياز رشد پايدار بلندمدت است. رشد اقتصادي، بدون بهبود در توسعه انساني استمرار نمي‌يابد و هر كشوری براي حركت در مسير توسعه اقتصادی به يك آستانه توسعه انساني نياز دارد. جمله آغازین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد در سال 1990 را می‌توان تز محوری توسعه انسانی دانست: «مردم ثروت واقعی یک کشورند.»
1-وضعیت توسعه انسانی در ایران: در بررسی وضعیت ایران در این شاخص، مشخص می‌شود که سرعت رشد این شاخص در ایران، بسیار بالا بوده است؛ به گونه‌ای که نه تنها در سطح منطقه، بیشترین سرعت رشد را داشته است، بلکه در مقیاس جهانی نیز، بنا به اعلام برنامه توسعه‌ سازمان ملل(UNDP)  متوسط رشد شاخص توسعه‌ی انسانی در ایران، بالاتر از متوسط رشد جهانی از سال 1990 تا 2017 میلادی بوده است.  در نمودار زیر، رشد شاخص توسعه‌ی انسانی در ایران نمایش داده شده است.
 
بررسی وضعیت کشورمان در این شاخص و میزان تغییرات آن نیز در جدول زیر آمده است. آنگونه که در جدول مشاهده می‌کنیم، نمره ایران در این شاخص، از 577/0 در سال 1990 به 783/0 در سال 2020 رسیده است؛ یعنی نمره ایران در این شاخص، 206 واحد رشد داشته است. در نمودار زیر نیز می‌توان مشاهده کرد که متوسط رشد شاخص توسعه‌ی انسانی در ایران، در مقایسه با متوسط رشد جهانی از 1990 تا 2017، بالاتر از متوسط رشد جهانی بوده است.
 
 
2- مقایسه وضعیت شاخص توسعه انسانی در ایران با کشورهای عربی ثروتمند: در مقایسه با کشورهای عربی ثروتمند منطقه نیز میزان رشد شاخص توسعه‌ی انسانی در ایران بسی بالاتر بوده است. آنچه که اهمیت این رشد را در مقایسه با کشورهای عربی بیشتر حائز اهمیت می‌کند، این است که سرانه‌ی درآمد ناخالص داخلی همه‌ی این کشورها، از ایران بالاتر است، اما با این وجود، میزان رشد شاخص توسعه‌ی انسانی در ایران، از همه‌ی این کشورها بالاتر بوده است؛ یعنی اگرچه سرانه‌ی تولید ناخالص داخلی در ایران پائین‌تر از کشورهای مذکور است، اما سرعت رشد در سایر مؤلفه‌های توسعه‌ی انسانی در ایران، آنقدر بالا بوده است که نه تنها پائین بودن رتبه‌ی ایران در مقایسه با کشورهای عربی در مؤلفه‌ی سرانه‌ی تولید ناخالص داخلی را جبران کرده، بلکه در مقیاس کلی، سبب شده تا رشد ایران در این شاخص، بالاتر از کشورهای عربی منطقه باشد.  .
هر چند که اندازه‌گیری شاخص توسعه انسانی از سال 1990 شروع شده است، اما برخی منابع، وضعیت این شاخص در ایران قبل از انقلاب را اعلام کرده‌اند. بنا به اعلام این منابع، ایران در سال 1356، از نظر شاخص توسعه انسانی در بین 180 کشور جهان در رده 130، اما اکنون این رتبه به 70 رسیده است. این در حالی است که حکومت پهلوی روزانه شش میلیون بشکه نفت تولید می کرد و قیمت نفت از سال 1352 به چهار برابر افزایش یافته بود و جمعیت کشور نیز نصف جمعیت امروز بود.  در همین راستا، باید گفت که امید به زندگی در قبل از انقلاب، 55 سال بوده و اکنون به 7/76 سال رسیده است.


بخش چهارم: دستاوردهای صنعتی و کشاورزی

1. حوزه صنعت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تحولات حوزه صنعت نیز دچار تحول شد که در اینجا به عنوان نمونه به چند صنعت پایه در کشور اشاره می‌شود.
1-1. تولید فلزات اساسی: فلزات اساسی ازجمله مهمترین بخش‌های مهم صنعتی هستند که در اینجا به عنوان نمونه به تحول در تولید دو مورد از اساسی‌ترین و زیربنایی‌ترین این فلزات اشاره می‌شود.
1-1-1. آلومینیوم: «شرکت آلومینیوم ایران» در سال 1346 توسط سه شرکت ایرانی، پاکستانی و آمریکایی در اراک تأسیس شد. عملیات اجرایی و نصب تأسیسات در سال 1348 شروع و در 23 اردیبهشت ماه 1351 با دو خط تولید و ظرفیت 45 هزار تن در سال به بهره‌برداری رسید. با احداث این کارخانه، ایرالکو به اولین تولیدکننده انواع شمش آلومینیوم در ایران و منطقه خاورمیانه تبدیل گردید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و خروج کارشناسان آمریکایی و افزایش مصرف آلومینیوم در ایران، خطوط تولید کارگاه بدست متخصصان ایرالکو احیا و از دو خط به پنج خط در سال 1370 افزایش یافت و ظرفیت تولید آلومینیوم به 120 هزار تن در سال رسید.  براساس آمار سال 1396، عملکرد تولید آلومینیوم در سه واحد بزرگ ایرالکو، المهدی و هرمزال 305 هزار و 501 تن بود ؛ یعنی نسبت به قبل از انقلاب، رشد حدود هفت برابری داشته است.
1-1-2. فولاد: براساس اطلاعات منتشرشده در سالنامه‌ی آماری 2020 انجمن جهانی فولاد(World Steel Association)، ایران با تولید حدود 6/25 میلیون تن فولاد در سال 2019، دومین تولیدکننده فولاد در سطح منطقه است و از این جهت، فاصله‌ی معناداری با سایر کشورهای منطقه دارد.  نزدیک‌ترین آمار تولید سالانه‌ی‌ فولاد در منطقه به رقم تولیدی کشورمان، مربوط به عربستان است؛ با رقم حدود 5/5 میلیون تن.
1-2. سیمان: توسعه کارخانه‌های سیمان یکی از اولویت‌های برنامه‌های اول تا پنجم عمرانی قبل از انقلاب بوده است، به گونه‌ای که در پایان سال 1357، 12 شرکت سیمانی، 15 کارخانه سیمان وجود داشت و ظرفیت اسمی کوره‌ها به 7/7 میلیون تن در سال و ظرفیت پروژه‌های در دست اقدام به 9 میلیون تن در سال رسیده بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ظرفیت تولید سیمان در کشور بتدریج سیر صعودی به خود گرفت؛ در سال 1365، کل ظرفیت تولید سیمان کشور به نزدیک 17 میلیون تن رسید. در برهه‌ها‌ی بعدی ، مصرف بالای سیمان در کشور به دلایلی چون بازسازی خرابه‌های ناشی از جنگ، رشد جمعیت، افزایش ساخت و سازها و...، همواره کمبود عرضه‌ی سیمان در کشور وجود داشت تا اینکه در سال 1378، تولید سیمان، ظرفیت و توانایی پاسخگویی به نیاز و مصرف داخلی را پیدا کرد. پس از سال 1382 نیز صنعت سیمان در کشور به میزان چشم‌گیری رشد کرد، به طوری که از 1383 تا 1395، ظرفیت سیمان کشور با 156 درصد رشد، از 6/32 میلیون تن به 5/83 میلیون تن در سال رسید. در سند چشم‌انداز کشور در افق 1404 نیز کسب جایگاه سوم جهانی با ظرفیت تولید سالانه 120 میلیون تن و رتبه اول در صادرات جهانی برای صنعت سیمان کشور تعیین شده است که باتوجه به ظرفیت‌سازی‌های صورت گرفته در این حوزه، تحقق آن دور از انتظار نیست.
جالب آنکه در مقیاس جهانی، بنا به آمار سال 2015، ایران هفتمین تولیدکننده‌ی سیمان در سطح جهان می‌باشد؛ در سطح منطقه، تنها ترکیه، آنهم با اختلاف جزئی، رتبه‌ی بهتری در تولید سیمان، نسبت به ایران دارد. عربستان در این رتبه‌بندی، در جایگاه 12 و مصر در جایگاه 13 قرار دارند. سایر کشورهای منطقه نیز جایگاه قابل‌ذکری ندارند. 
1-3. کاشی و سرامیک:  قبل از هر چیز، توجه به دو نکته مهم درباره‌ی وضعیت تولید کاشی و سرامیک در زمان رژیم شاه ضروری است؛ اول اینکه میزان استفاده از کاشی و سرامیک در آن برهه، کم بوده و به هیچ وجه قابل‌مقایسه با شرایط کنونی نیست و دوم اینکه بخشی از مصرف داخلی کاشی و سرامیک کشور؛ یعنی سالانه حدود 5/1 میلیون متر مربع، از کشورهای ایتالیا و اسپانیا وارد می‌شد. با این حال، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، توسعه‌ی این صنعت، روند رو به رشدی به خود گرفت، به گونه‌ای که تا سال 1379، ظرفیت تولید کاشی و سرامیک کشور، به حدود 20 میلیون متر مربع در سال رسید. در برنامه سوم توسعه به ارتقای توان تولیدی صنعت کاشی و سرامیک توجه جدی شد، به گونه‌ای که فقط در دو سال اول اجرای این برنامه(1381 و 1382) برای تولید بیش از 500 میلیون متر مربع کاشی و سرامیک، مجوز صادر شد که بیش از 220 میلیون متر مربع آن، وارد فاز اجرایی شد. طبق آمار سال 2015، ایران در تولید کاشی و سرامیک، با تولید سالانه 320 میلیون متر مربع، در زمره‌ی 10 کشور برتر در تولید کاشی و سرامیک قرار دارد.  ظرفیت تولید در این بخش، اکنون بالغ بر 400 میلیون متر مربع است.
1-4. محصولات پتروشیمی: تولید محصولات پتروشیمی از یک میلیون و ۶۰۴ هزار و ۱۰۰ تن در سال ۱۳۵۷  به بیش از 53 میلیون و 630 هزار تن محصول پتروشیمی و فرآورده پلیمری در سال 1396 رسیده است؛  یعنی تولید محصولات پتروشیمی در کشور بیش از 30 برابر شده است. جالب آنکه در این حوزه، به خودکفایی بالای 90 درصدی رسیده‌ایم و این در حالی است که عربستان سعودی، به خودکفایی پنج درصدی هم نرسیده است.
در مجموع، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سهم صنعت در تولید ناخالص ملی از 18 درصد به 4۰ درصد رسیده و صادرات غیر نفتی ایران از ۵۴ میلیون دلار به ۳۱ میلیارد دلار؛ یعنی ۵۷ برابر افزایش یافته است.  در همین زمینه باید از رشد تولید ناخالص داخلی نیز یاد کرد. براساس اطلاعات منتشر شده توسط بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی ایران از رقم زیر 100 میلیارد دلار در سال 1357، به حدود 440 میلیارد دلار در سال 1396 رسیده است. این رقم در سال 1357، 90 میلیارد دلار بوده است.  البته در سال‌های اخیر با افت و خیزهایی مواجه بوده است، به گونه‌ای که در سال 1390، این رقم به 600 میلیارد دلار هم نزدیک شده بود.
ممکن است اکنون سؤال شود که چرا اکنون اثرات این پیشرفت‌ها را به طور ملموس در زندگی خود احساس نمی‌کنیم؟ اتفاقاً باید گفت که این پیشرفت‌ها به طور ملموس و محسوسی در زندگی آحاد جامعه نمایان است؛ به شرطی که وضعیت کنونی را با گذشته مقایسه کنیم. به عنوان مثال، ساخت و ساز مسکن در مقایسه با گذشته(قبل از انقلاب و حتی دو دهه اول انقلاب) رشد نمایانی داشته است و اگر پیشرفت‌ها در حوزه‌هایی چون تولید مصالح ساختمانی نبود، نیازهای فزاینده به مصالح ساختمانی براحتی تأمین نمی‌شد یا اینکه در حوزه‌ی محصولات غذایی و کشاورزی باید گفت که از ابتدای انقلاب تاکنون علی‌غم حدود دو نیم برابر شدن جمعیت کشور، اما هم‌اکنون انواع و اقسام مواد غذایی از قبیل میوه و سبزی و... در کشور به وفور یافت می‌شود.
2. کشاورزی: کشاورزی از جمله بخش‌های اقتصادی است که پس از انقلاب اسلامی احیا شد؛ قبل از انقلاب بخش کشاورزی ایران تقریباً نابود و ایران به واردکننده بزرگ محصولات کشاورزی تبدیل شد، اما پس از انقلاب اسلامی، با توجه ویژه نظام به توسعه بخش کشاورزی، ایران به سمت خودکفایی در کالا‌های استراتژیک مثل گندم حرکت کرد. بر اساس اعلام وزارت جهاد کشاورزی، تولیدات محصولات کشاورزی ایران در سال 1396 به ۱۱۸ میلیون تن رسیده است. به این ترتیب، ۸۰ درصد از نیاز کشور از طریق تولید داخلی تأمین شده و خودکفایی ۸۰ درصدی در بخش کشاورزی ایجاد شده است. 
بررسی جزئیات تولید کالاها حکایت از آن دارد که در سال‌های اخیر نیز تولید گندم همواره رقمی میان ۱۰ تا ۱۴.۵ میلیون تن بوده است. امسال نیز تا پایان آبان ماه و پایان سال زراعی، ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تن گندم خرید تضمینی شده است. تولید سایر کالاهای اساسی نیز از وضعیت خوبی برخوردار بوده است. بر اساس اعلام معاونت بازرگانی وزارت جهاد کشاورزی، در سال ۹۶ رکورد تولید شکر در ۱۲۰ سال گذشته زده شد. براین اساس، دو میلیون و ۱۵ هزار تن شکر تولید شد، در حالی که نیاز کشور به این محصول ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تن است. 
در مجموع، ایران به لحاظ جمعیتی در رتبه ۱۸ جهان قرار دارد، اما در تولید ۲۱ محصول کشاورزی رتبه‌های تک رقمی را بین کشورهای جهان به خود اختصاص داده است. بر اساس گزارش فائو، ایران در زمینه تولید ۳۰ محصول مهم کشاورزی جزو ۲۰ کشور نخست دنیا قرار گرفته که نشان دهنده ضریب بالای امنیت غذایی و خوداتکایی این کشور در تأمین نیازهای غذایی ساکنان خود است. ایران در زمینه تولید دو محصول مهم خرما و پسته رتبه ۲ جهان را داراست. رتبه سوم جهان در زمینه تولید گیلاس، خربزه، هندوانه، گردو، بادام و زردآلو نیز به ایران اختصاص دارد. در زمینه تولید خیار، انجیر و کیوی نیز ایران در رتبه چهارم جهان قرار گرفته است. رتبه پنجم بزرگ‌ترین تولید کننده هلو، پیاز و بادمجان نیز به ایران اختصاص دارد. در حوزه تولید سیب درختی و اسفناج رتبه ششم جهان، در زمینه تولید قارچ و گوجه فرنگی رتبه هفتم، در زمینه تولید انگور، لیمو و پرتقال نیز رتبه نهم در دنیا به ایران اختصاص دارد. همچنین رتبه ایران در زمینه تولید چغندر قند و چای ۱۱، سیب زمینی ۱۳، جو و گندم ۱۵، کنجد ۱۶، سبزیجات ۱۹ و زیتون و توت فرنگی ۲۰ اعلام شده است.
این در حالی است که نسبت جمعیت شهرنشین به جمعیت روستایی کشور، بنا به سرشماری سال 1395، سه برابر است و در برهه‌ی قبل از انقلاب، حدود 53 درصد جمعیت کشور در روستاها ساکن بوده‌اند؛ یعنی افزایش تولید محصولات کشاورزی در حالی در ایران رخ داده است که به مرور زمان، از جمعیت‌ تولیدکننده محصولات کشاورزی در روستاها کاسته شده و در مقابل، بر جمعیت مصرف‌کننده در شهرها افزوده شده است.


بخش پنجم: کارنامه و اقدامات فرهنگی – هویتی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه به مسائل فرهنگی و هویتی کشور دگرگون شد. درواقع، بیگانه‌محوری سابق طرد و نفی شد و برای تقویت بومی‌گرایی، اتکا به ظرفیت‌های داخلی و شکوفایی زیربناهای فرهنگ و هویت اسلامی ایرانی تلاش شد. این تغییر نگاه، از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون، دستاوردهای متعددی به همراه داشته است که در ادامه، در چند محور به بررسی و بازگویی این دستاوردها پرداخته می‌شود.
1. پاسداشت حقوق زنان:  یکی از دستاوردهای فرهنگی انقلاب، مشخص شدن جایگاه واقعی زن مسلمان در خانه و اجتماع بود. با توجه به خودباختگی فرهنگی و رواج ارزش‌های غربی در عصر پهلوی، هویت اسلامی زن مسلمان ایرانی مورد تهدید واقع شده بود؛ در جامعه به تدریج فرهنگ برهنگی و بی‌عفتی رواج می‌یافت و از فعالیت‌های اجتماعی و مفید زنان کاسته می‌شد. پس از انقلاب اسلامی جایگاه زن در جامعه اسلامی تبیین شد و همانگونه که زنان در جریان پیروزی انقلاب فعالیت داشتند، پس از انقلاب، به جایگاه واقعی که مسئولیت در برابر مصالح اجتماعی و سیاسی جامعه و حضور فعال در صحنه‌های مختلف بود، دست یافتند. در این زمینه توجه به چند آمار جالب‌توجه است:
* در حوزه آموزش و پرورش، نرخ باسوادی زنان در 40 سال اخیر، 5/2 برابر شده است؛ یعنی از 35 درصد در سال 1355، به 2/84 درصد در سال 1395 رسیده است. در همین زمینه بایستی به کاهش نرخ بازماندگی از تحصیل در میان دختران اشاره کرد؛ در سال 1355، این نرخ برای دختران، 6/38 درصد بوده که در سال 1395، به سه درصد رسیده است.
* نسبت زنان عضو هیات علمی و دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در سال تحصیلی 59-1358، 14درصد در سال 66-1365، 15درصد در سال 76-1375 16 درصد و در سال 86-85، 20 درصد بوده است. این در حالی است که تعداد زنان عضو هیئت علمی از سال تحصیلی 76-1375 تا سال تحصیلی 96-1395، از 3508 نفر به 20298 نفر رسیده؛ یعنی شش برابر افزایش داشته است و به 7/24 درصد رسیده است. 
* درصد مدیران، قانونگذاران و کارکنان عالی رتبه از کل شاغلان برای زنان از 3/3 درصد در سال 1355، به 3/17 درصد در سال 1395 رسیده است؛ یعنی حدود شش برابر افزایش داشته است. در همین راستا قابل‌ذکر است که میزان زنان شاغل دارای تحصیلات عالی 2/5 درصد در سال 1355 به 9/46 درصد در سال 1395 رسیده است. همچنین، ضریب نفوذ بیمه تأمین اجتماعی در میان زنان شاغل، از 5/12 درصد در سال 1355 به 4/77 درصد در سال 1395 رسیده است.
* در حوزه‌ی ورزشی نیز تعداد رشته ورزشی بانوان از هفت رشته از سال ۵۷ به ۳۸ رشته در سال 1397 توسعه یافته است. تعداد مربیان ورزشی رشد نجومی داشته و از ۹ نفر به ۳۵ هزار مربی زن افزایش داشته است؛ تعداد داور زن نیز از هفت نفر به ۱۶ هزار نفر رسیده است. همچنین تعداد ورزشگاه‌های اختصاصی بانوان پس از انقلاب ۳۰ برابر شده است و حضور زنان در مسابقات خارجی قبل از انقلاب تنها شش مورد بوده که بعد از انقلاب به ۱۲ هزار نفر افزایش یافته است. فراتر از این، دستاوردهای معنوی زنان در حوزه ورزش است؛ به گونه‌ای که امروز تمامی زنان ورزشکار کشورمان در میادین مختلف، با حفظ حجاب بومی خود حاضر می‌شوند و از این جهت، به الگویی برای جهانیان تبدیل شده‌اند. جالب آنکه در سال ۲۰۰۹ تنها زنان ورزشکار کشورمان در مسابقات آسیایی با حجاب شرکت کردند که در سال ۲۰۱۱ ترکیه و پس از آن در سال ۲۰۱۷ سوریه، عراق، ترکیه، اندونزی و سایر کشور‌ها با پوشش اسلامی در مسابقات حضور پیدا کردند.

2. دستاوردها در حوزه رسانه(مطبوعات و کتاب) به برکت انقلاب اسلامی، وضعیت رسانه‌ای کشور، با رشد چشم‌گیری مواجه شده است که در اینجا فقط به صورت موردی، به گوشه‌ای از این دستاوردها اشاره می‌شود.
* در فاصله سال‌های 97-1394، در حوزه انتشار کتاب، تعداد ۱۳۱ هزار و ۱۸۳ عنوان کتاب چاپ اول و تعداد ۹۱ هزار و ۳۰۶ عنوان کتاب تجدید چاپی مجوز گرفته و منتشر شده‌اند.
* وجود بیش از ۹۳۰۰ پایگاه خبری و ۴۲ خبرگزاری، به گونه‌ای که همه ذائقه‌های سیاسی و فرهنگی خبرگزاری دارند.
* افزایش تبدیل تعداد انگشت شمار روزنامه صد درصد تحت کنترل دولت در قبل از انقلاب، به ۳۴۱ روزنامه با سلائق مختلف در حال حاضر.
* ۳۵۰۰ عنوان تخصصی از نشریات. در همین زمینه قابل‌ذکر است که تعداد عناوین نشریات علمی کشور به ۱۲۷۲ نشریه رسیده است.
* فعالیت ۱۶۵۰ رسانه استانی و شهرستانی و ۴۷۳ رسانه منطقه‌ای(محلی)
* پیش از انقلاب اسلامی هیچ رسانه تأثیرگذار بین‌المللی نداشتیم و امروز رسانه‌های نافذ منطقه‌ای و بین‌المللی را داریم مانند پرس تی وی، خبرگزاری العالم و... .
* فعالیت ۱۵۰۸ رسانه با مدیرمسئولی بانوان، پس از انقلاب، یک جهش استثنائی و رشد نجومی از حضور زنان در حوزه رسانه است. 
به طور خلاصه در حوزه فرهنگی می‌توان گفت که بررسي تنوع و حجم انتشارات در موضوعات مختلف، تقویت و توسعه‌ی حوزه‌های علمیه، مساجد، موقوفات، توسعه و افزايش شبكه‌هاي تلويزيوني و راديويي جمهوري اسلامي در داخل كشور و آن‌سوي مرزها، احداث و توسعه فرهنگسراها و مراكز فرهنگي و هنري، برگزاري ده‌ها و بلكه صدها نمايشگاه داخلي و بين المللي كتاب، افزايش كمي و كيفي آثار نمايشي بويژه در بخش فيلم و كسب موفقيت‌هاي جهاني در اين زمينه و مهمتر از همه، ارتقاء بينش و آگاهي‌هاي عمومی و اجتماعی در سطح جامعه، از مهمترين فعالیت‌های قابل‌ذکر در کارنامه فرهنگي انقلاب اسلامي است.
3. پاسداشت حقوق اهل سنت: با وقوع انقلاب اسلامی گام‌های مهمی در جهت احقاق حقوق مختلف ملت، اعم از زن و مرد و شیعه و سنی برداشته شد و نگاهی متوازن و متعادل به حقوق آحاد ملت حاکم شد. در این میان، کارنامه‌ی انقلاب در زمینه‌ی توجه به حقوق مختلف هم‌وطنان اهل سنت، کارنامه‌ی درخشانی است که در اینجا تلاش می‌شود به طور مختصر بدان اشاره شود.
شاید بتوان گفت که آنچه در اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران درباره‌ی اهل سنت آمده است، به خوبی بیانگر نگاه منطقی و دقیق جمهوری اسلامی به اهل سنت است. در این اصل تصریح شده است: «دين رسمي ايران، اسلام و مذهب جعفري اثني عشري است و اين اصل الي الابد غير قابل تغيير است و مذاهب ديگر اسلامي اعم از حنفي، شافعي، مالكي، حنبلي و زيدي داراي احترام مي‌‌باشند و پيروان اين مذاهب در انجام مراسم مذهبي، طبق فقه خودشان آزادند و در تعليم و تربيت ديني و احوال شخصيه (ازدواج، طلاق، ارث و وصيت) و دعاوي مربوط به آن در دادگاه‌ها رسميت دارند و در هر منطقه‌اي كه پيروان هر يك از مذاهب اكثريت را داشته باشند، مقررات محلي در حدود اختيارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پيرامون ساير مذاهب.»
اصل فوق و عملکرد جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با پیروان سایر مذاهب اسلامی به خوبی نشان دهنده اهتمام نظام به رعایت حقوق پیروان این مذاهب است. بر این اساس حقوقی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای مسلمانان مورد نظر مقرر داشته عبارتند از:
احترام، آزادی انجام مراسم مذهبی، رسمیت تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه، رسمیت قانونگذاری محلی، حقوق سیاسی و اداری شامل؛ الف) آزادی تشکیل احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی، براساس اصل 26 قانون اساسی. ب) نمایندگی مجلس شورای اسلامی براساس اصل 64 قانون اساسی. ج) تساوی با همه ملت ایران، در همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی، براساس اصل نوزدهم و بیستم قانون اساسی. برهمین اساس، علمای اهل تسنن در مجلس خبرگان رهبری که وظیفه نظارت بر عالی‌ترین مقام کشور را دارد، سه نماینده دارند. در مجلس شورای اسلامی نیز حدود 20 نماینده دارند. از لحاظ استخدام در نهادها و ادارات دولتی و حکومتی نیز محدودیتی بر سر راه اهل سنت نیست. همچنانکه بسیاری از مسئولان شهری و استانی در مناطق سنی‌نشین در اختیار برادران اهل تسنن است. علاوه بر آن امکان حضور برادران اهل تسنن در نهادهای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی نیز قابل‌توجه است و تنها بیش از ۵۰۰۰ نفر از برادران اهل سنت در سپاه کردستان عضو هستند.  طبق برخی آمارها، بیش از 60% بخشداران در استان سیستان و بلوچستان و قریب به 98% اعضای شوراهای شهر و روستا در این استان از اهل سنت می‌باشند.  همچنین، تعداد قابل‌توجهی از شهرداران سنی مذهب هستند. تمامی دهیاران از میان فعالان اهل سنت منصوب شده‌اند و برخی فرمانداران، برخی مدیران کل و حتی معاونین استاندار از برادران اهل سنت می‌باشند.حدود 90% اعضای شوراهای حل اختلاف از معتمدین اهل سنت در مناطق سنی‌نشین انتخاب و توسط دادگستری استان‌ها برای آنها حکم صادر شده است. فارغ التحصیلان حقوق اهل سنت به تعداد مورد نیاز توسط قوه قضائیه انتخاب شده و در محاکم بعنوان دادیار، بازپرس، و قاضی به خدمت اشتغال دارند و... .
4. پاسداشت حقوق اقلیت‌ها و قومیت‌ها: حقوق شهروندی دارای چهار بعد مهم است که براساس این ابعاد، بایستی به ارزیابی کارنامه جمهوری اسلامی در پاسداشت حقوق اقلیت‌ها و قومیت‌ها به عنوان شهروندان نظام پرداخت. حقوق شهروندی عبارت‌اند از: 
4.1. حقوق مدنی: مربوط به ذات انسان بوده و همه‌ی افراد را شامل می‌شود مانند حق امنیت، مصون بودن حیثیت، جان، مال و مسکن، انواع آزادی‌ها و ایفای احوال شخصیه. جمهوری اسلامی همه‌ی انواع حقوق مدنی را برای تمامی شهروندانش، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، فارس یا غیرفارس، به رسمیت شناخته است. به عنوان مثال، هیچ‌یک از هموطنان اقلیت یا قوم خاصی، در زمره‌ی شهروندان درجه دوم، چه در قانون و چه در عمل، قرار ندارد. این در حالی است که در برهه‌ی قبل از انقلاب، خشن‌ترین سیاست‌ها مانند تخته‌قاپو کردن عشایر و قانون متحدالشکل کردن لباس درباره‌ی اقوام اعمال شد که آشکارا نقض حقوق مدنی آنها محسوب می‌شد.
4.2. حقوق سیاسی: حقوقی که برای مشارکت فعال فرد در فرایندهای حکومت ضروری است و به موجب آن، فرد می‌تواند در حاکمیت ملی خود ایفای نقش کند. در این زمینه نیز حقوق اقلیت‌ها و قومیت‌ها با تمام و کمال رعایت می‌شود. در این راستا، قانون اساسی برای قومیت‌ها شأن محلی قائل نیست، اما برای اقلیت‌های مذهبی در برخی حوزه‌ها ازجمله داشتن کاندیداهای مستقل در مجلس شورای اسلامی، حقوق متمایز برخوردار است که اتفاقاً این موضوع، به احقاق حقوق اقلیت‌های مذهبی بیشتر کمک می‌کند، اما در نظر گرفتن چنین حقی برای قومیت‌ها، به سبب تنوع قومی در کشور، با اصل حاکمیت ملی در تعارض است و می‌تواند پیامدهای مضر داشته باشد. ضمن اینکه باید توجه داشت که ممانعت از فعالیت سیاسی بهائیان به دلیل ماهیت انحرافی و فرقه‌ای آن است؛ زیرا بهائیت در زمره‌ی ادیان الهی نیست. از این‌رو، در زمره‌ی اقلیت‌های مذهبی قرار نمی‌گیرد.
4.3. حقوق اجتماعی – اقتصادی: شامل تمام حقوق و مزایای اجتماعی، اقتصادی و رفاهی است. این مورد واضح و مبرهن است و نیازی به توضیح ندارد. به عنوان مثال، همانگونه که هموطنان شیعی از حقوقی چون تحت پوشش بیمه‌های تأمین اجتماعی قرار گرفتن، گرفتن یارانه و... برخوردار هستند، سایر هموطنان، اعم از اقلیت‌های مذهبی و قومیت‌ها، بالسویه از این حقوق برخودارند.
4.4. حقوق فرهنگی: شامل مواردی چون به رسمیت شناختن و حفاظت از فرهنگ، زبان، سنن و شیوه‌های زندگی متفاوت است. در پاسداشت این حقوق نیز کارنامه جمهوری اسلامی درخشان است؛ به رسمیت شناختن و تداوم فعالیت کلیساها و کنیسه‌ها در برهه‌ی بعد از انقلاب بخوبی گویای توجه به این موضوع است. ضمن اینکه در حوزه‌ی زبان باید گفت که در اصل 15 قانون اساسی به آموزش زبان‌های قومی و محلی در کنار آموزش زبان فارسی تأکید شده است، اما این به معنای جایگزینی زبان‌های قومی و محلی با زبان فارسی در آموزش‌های رسمی نیست. دقت در حفظ زبان فارسی در آموزش‌های رسمی به نفع خود قومیت‌ها نیز می‌باشد. در حوزه‌ی پاسداشت فرهنگ، سنن و شیوه‌های محلی نیز فقط به عنوان یک مثال ساده می‌توان به راه‌اندازی شبکه‌های محلی و استانی در صداوسیما و تبلیغ سنت‌های قومیت‌های مختلف در صداوسیما اشاره کرد. این در حالی است که در سیاست‌های فرهنگی پیش از انقلاب، بر یکسان‌سازی قومی تأکید می‌شد و حتی با ترویج زبان‌های قومی مانند زبان ترکی و مظاهر فرهنگ ترکی در زمان رضا شاه، به طور جدی مبارزه می‌شد. 
به عنوان جمع‌بندی باید گفت که امروزه به برکت انقلاب و نظام اسلامی، هیچ هموطنی به دلیل هویت قومی و مذهبی، در دستیابی به حقوق شهروندی‌اش با هیچ مشکل و مانعی روبرو نیست. در مواردی مانند اعدام برخی ضدانقلاب‌ها در کردستان نیز باید گفت که برخورد با این قبیل افراد، ربطی به هویت قومی یا مذهبی آنها ندارد، بلکه به سبب جرمی که انجام داده‌اند، مجازات شده‌اند. حال، اگر فردی با هویت شیعی نیز به جرمی مرتکب شود، بدون توجه به هویت مذهبی وی، با او برخورد می‌شود.
در مورد حقوق اقلیت‌ها در برهه‌ی قبل از انقلاب باید گفت که قانون اساسی مشروطه، در مجموع، بسیاری از حقوقی که قانون اساسی جمهوری اسلامی برای اقلیت‌های مذهبی به رسمیت شناخته، به رسمیت شناخته بود. با این وجود، در زمان رضا شاه، محدودیت‌هایی علیه این اقلیت‌های اعمال شد. به عنوان مثال، شاهرخ ارباب کیخسرو نماینده زرتشتیان که از سال ۱۳۰۰ طرفدار سرسخت رضاشاه بود به دلیل اینکه پسرش در آلمان بر خلاف خواست پدر به طرفداری از نازی‌ها سخنرانی کرده بود به ضرب گلوله پلیس کشته شد. در مورد مدارس ارامنه نخست کلاس‌های تدریس زبان‌های اروپایی تعطیل شد و سپس در سال ۱۳۱۷ اجازه‌نامه فعالیت این‌گونه مدارس باطل شد. در همان سال روزنامه نیمه رسمی اطلاعات با چاپ مقالاتی درباره‌ی «جنایات خطرناک» که همگی با نام‌های ارمنی و آسوری بود، مبارزه شدیدی علیه اقلیت مسیحی به راه انداخت.  آنچه در این دوره، بیشتر موردتوجه بود، زرتشتیان و بهائیان بودند که در دوره‌ی بعدی(زمان محمدرضا شاه)، نیز حمایت از آنها تداوم داشت.
5. احیای هویت شیعیان در سطح منطقه و جهان: ازجمله دستاوردهای فرهنگی – هویتی مهم و غیرقابل‌تردید انقلاب اسلامی، در سطح فراسرزمینی، هویت‌یابی شیعیان در اقصی نقاط منطقه و بلکه در سطح جهان است.  درواقع، متأثر از نگاه خاص انقلاب اسلامی به مقوله‌ی هویت، امروزه علاوه بر دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی در داخل کشور، این دستاوردها، ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی نیز یافته است.
در سطح منطقه می‌توان از جنبش‌هایی چون حزب‌الله لبنان، جنبش النجباء در عراق، کتائب حزب‌الله و چندین جنبش دیگر و همچنین حشدالشعبی در همین کشور، انصارالله در یمن، لشکر فاطمیون(رزمندگان شیعه افغانستانی)، لشکر زینبیون(رزمندگان شیعه پاکستانی) و... نام برد. در خارج از منطقه نیز انقلاب اسلامی بر جنبش‌های مختلف اسلامی و آزادی‌بخش در کشورهای اسلامی و غیراسلامی تأثیر گذاشته است که اخیرترین مورد آن را می‌توان در نیجریه و جنبشِ اسلامیِ شیعیان این کشور دید. بنابراین، متأثر از انقلاب اسلامی، هویت‌یابی اسلامی صرفاً محدود به ایران نمانده، بلکه ابعاد و دامنه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی نیز پیدا کرده است و این فرصتی است که در رژیم شاه هیچ‌گونه امکانی برای تحقق آن وجود نداشت.


بخش ششم: توان دفاعی راهبردی و بازدارنده
وضعیت برون‌گرا، وابسته و غیرکارکردی توان دفاعی کشور در برهه‌ی قبل از انقلاب که به جای خلق دستاورد برای کشور، به ایجاد تبعات وخیمی منجر شده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی، دچار دگرگونی اساسی شد. درواقع، با تهاجم نظامی صدام به کشور، اگرچه کشورمان در دفع تجاوزات آن کاملاً موفق بود و حتی تا مرحله‌ی تنبیه متجاوز هم پیش رفتیم، اما در مجموع، باتوجه به اینکه عمده‌ی نگاه معطوف به مدیریت جنگ بود، فرصت چندانی برای پیاده‌سازی مدل مطلوب تقویت بنیه‌ی دفاعی کشور فراهم نبود تا اینکه بلافاصله بعد از پایان جنگ تحمیلی، سیاست‌های مستحکمی مبنی بر تقویت بنیه‌ی دفاعی کشور در پیش گرفته شد، به گونه‌ای که امروز با گذشت بیش از سه دهه از آن زمان، ایران به لحاظ داشتن پتانسیل‌های لازم و نه ظرفیت‌های عملی و میدانی، قدرت دوم دفاعی منطقه را دارد می‌باشد و در رتبه‌بندی بین‌المللی نیز جزو کشورهای برتر محسوب می‌شود.


1- رتبه دفاعی ایران: براساس آخرین رتبه‌بندی پایگاه Global Fire Power ایران در میان 140 کشور، در رتبه‌ی 14 قرار دارد.  قابل‌ذکر است که در محاسبات این پایگاه برای تخمین قدرت دفاعی ایران، قدرت دفاعی سپاه لحاظ نشده است. نکته مهم آنکه، ایران براساس شاخص‌های اندازه‌گیری شده توسط این پایگاه، بعد از ترکیه، مهمترین قدرت دفاعی منطقه غرب آسیا می‌باشد. براساس شاخص‌های این پایگاه، در سطح منطقه، رژیم صهیونیستی بعد از کشورمان، با قرار گرفتن در رتبه 18، سومین قدرت نظامی منطقه غرب آسیا محسوب می‌شود. چهارمین قدرت نظامی منطقه، براساس محاسبات این پایگاه، عربستان سعودی است که در رتبه‌ی 20 جهان قرار دارد. این در حالی است که هزینه‌های دفاعی آنها چندین برابر ایران است.
کسب رتبه دوم منطقه در حوزه‌ی توان دفاعی برای کشورمان، در حالی است که جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای منطقه، کمترین میزان از تولید ناخالص داخلی(GDP) سالانه خود را به هزینه‌های دفاعی – نظامی اختصاص داده است. آمار منتشر شده حکایت از رقمی بین سه تا چهار درصد از اختصاص تولید ناخالص داخلی به هزینه‌های دفاعی توسط کشورمان دارد.  این در حالی است که عربستان سعودی رقمی بین 7 تا 12 درصد از تولید ناخالص داخلی خود که حدود 13 برابر بیشتر از بودجه‌ ایران برای امور دفاعی خود است، اختصاص داده و علی‌رغم بهره‌مندی از کمک‌ها و خریدهای خارجی، اما نتوانسته است، رتبه‌ای همانند کشورمان در حوزه‌ی توان دفاعی کسب کند. در نمودار زیر نیز هزینه‌های نظامی ایران با کشورهای عربی منطقه براساس میزان تولید ناخالص داخلی که هر یک از این کشورها به هزینه‌های نظامی اختصاص می‌دهند، مقایسه شده است. براساس اطلاعات منتشرشده در این نمودار که از داده‌های منتشر شده توسط مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک(IISS)  و IHS markit اخذ شده است، ایران در میان کشورهای منطقه، به استثنای قطر، کمترین میزان از تولید ناخالص داخلی(GDP) سالانه خود را به هزینه‌های دفاعی – نظامی اختصاص داده است.
 
آنچه شگفتی و عظمت توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران را بالا می‌برد این است که جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تاکنون با تحریم دست و پنجه نرم کرده و تحت این شرایط، هیچ سلاحی از آمریکا خریداری نکرده است، اما کشورهای منطقه همگی با برقراری روابط نظامی با آمریکا، مقادیر زیادی سلاح و مهمات از این کشور خریداری کرده‌اند. با این وجود، همچنان در مقایسه با کشورمان، میزان قدرت دفاعی – نظامی آنها بسیار محدود است. براساس آماری که کردزمن و هرینگتون در مقاله‌ی مقایسه‌ی هزینه‌های نظامی ایران و کشورهای عربی منطقه، به نقل از وزارت خارجه آمریکا آورده‌اند، فقط در فاصله‌ی سال‌های 2010 تا 2017، شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس، حدود 33 میلیارد دلار تسلیحات از آمریکا خریداری کرده‌اند که از این میان، فقط حدود 22 میلیارد از سوی عربستان سعودی خریداری شده است.
2- توان موشکی و پهپادی؛ توان راهبردی: در کنار دیگر ظرفیت‌های مهم کشور در حوزه‌ی دفاعی، توان موشکی یکی از مهمترین پارامترهایی است که هم در تقویت قدرت بازدارندگی کشورمان بشدت مؤثر است و هم به میزان زیادی در کاهش فاصله‌ی اقتدار دفاعی کشورمان با کشورهای توسعه‌یافته جهان مؤثر بوده است. درواقع، جمهوری اسلامی ایران با دست‌یابی به توانایی راهبردی ساخت و آزمایش موفق موشک‌های بالستیک و نقطه‌زن، در حیطه‌ای موفق به کسب دستاورد شده است که تا پیش از این، انحصاری چند کشور معدود بود. در همین راستا، تأسیسات موشکی زیرزمینی جمهوری اسلامی ایران، یکی از ابعاد قدرت دفاعی این کشور است که در کسب مزیت دفاعی در سطح بین‌المللی برای آن مؤثر بوده است؛ زیرا تا پیش از رونمایی کشورمان از سیلوهای پرتاب موشک بالستیک، تنها سه کشور آمریکا، روسیه و چین به عنوان تنها دارندگان رسمی تأسیسات موشک زیرزمینی شناخته می‌شدند تا اینکه در سال 1390 شمسی این باشگاه کوچک یک عضو جدید را در خود دید. در سال 1390 خورشیدی و در جریان رزمایش «پیامبر اعظم 6» نیروی هوافضای سپاه پاسداران از سیلوهای پرتاب موشک بالستیک خود رونمایی کرد.
نکته مهم در این زمینه آن است که توانایی بومی و راهبردی موشکی کشورمان بحدی است که مورد اذعان دوست و دشمن است. در این زمینه، یوزی رابین، رئیس سابق سازمان موشکی رژیم صهیونیستی و ملقب به پدر صنعت موشکی اسرائیل در سمینار بازدارندگی هسته‌ای، موشکی، کنترل تسلیحات و سیاست دفاعی که در سال 2015  برگزار شد و اعضای کنگره آمریکا نیز در آن حضور داشتند، اعتراف کرد که از نظر فنی ایرانی‌ها برای ما دشمن مهلکی هستند ولی من یک مهندس هستم و نمی‌توانم یک کار مهندس خوب را تحسین نکنم. دوباره می‌گویم که یک مهندسی بسیار هوشمندانه‌ای است، به نظر من بهترین موشک ایرانی‌ها یک موشک کروز زمینی(سومار) است که از ده سال پیش منتظر آن بودیم. این یک دستاورد بوده است و نمی‌توان این موشک را یک کپی تلقی کرد. دوباره می‌گویم که کلاهم را به احترام آدم‌هایی که از نظر فنی این کار را انجام داده‌اند، از سرم برمی‌دارم. ساخت موتور جت‌های کوچک بسیار کار فنی سطح بالا و هوشمندانه‌ای است و ما در آمریکا فقط یک شرکت داریم که می‌تواند این موتورها را تولید کند.
قابل‌ذکر است که جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه غرب آسیا، با داشتن هزاران موشک کوتاه‌برد و میان‌برد بالستیک و موشک‌های کروز، بزرگترین و متنو‌ع‌ترین زرادخانه موشکی منطقه را دارا می‌باشد. شهاب 1 با برد 300 کیلومتر، فاتح 110 با برد 300 کیلومتر، شهاب 2 با برد 500 کیلومتر، ذوالفقار با برد 700 کیلومتر، قیام 1 با برد 800 کیلومتر، شهاب 3، عماد و قدر با برد 2000 کیلومتر، سجیل با برد 2000 کیلومتر و موشک بالستیک سومار با برد 2500 کیلومتر، از انواع موشک‌های ایران می‌باشند. در شکل زیر، موشک‌های بالستیک ایران نمایش داده شده است. 
 
علاوه بر دستاوردهای بی‌شمار در حوزه‌ی تقویت توان موشکی، جمهوری اسلامی ایران در سایر حوزه‌های دفاع هوایی همچون پهپاد و پدافند نیز پیشرفت‌های قابل‌توجهی داشته است. در حوزه فناوری پهپادی، ایران موفق به ساخت انواع پهپادهای رادارگریز و با مداومت پروازی بالا، مسلح به بمب‌ها و موشک‌های نقطه‌زن شده است به طوری که امروز جزو پنج کشور مطرح در حوزه پهپادی است. در حوزه‌ی ساخت پهپادهای فوق‌پیشرفته مدرن، نیز ایران رتبه‌ی نخست جهانی را دارد.
 در حوزه پدافند هوایی هم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی امروز قادرند انواع سامانه‌های راداری و موشکی را طراحی و تولید کنند و تمامی مراحل آموزش و به کارگیری این سامانه‌ها نیز در داخل کشور صورت می‌گیرد. در سایر حوزه‌ها نیز قدرت بازدارندگی کشورمان بی‌نظیر است. به عنوان مثال، در حوزه رزم دریایی، نیروهای دریایی ارتش و سپاه ضمن تأمین امنیت آب‌های سرزمینی ایران در خلیج فارس و دریایی عمان و دریایی خزر، با حضور در آب‌های آزاد توانسته‌اند امنیت کاروان‌های تجاری جمهوری اسلامی را در نقاط مختلف جهان تأمین کنند. در همین زمینه، نیروهای مسلح کشورمان موفق به ساخت انواع موشک‌های کروز و بالستیک ضدکشتی مانند موشک‌های کروز قادر و قدیر و نور و همچنین موشک‌های بالستیک ضدکشتی خلیج فارس و هرمز شده‌اند. علاوه بر این، صنایع دفاعی کشورمان موفق به طراحی و ساخت انواع شناورهای مورد نیاز نیروهای مسلح مانند ناوشکن‌ها، زیردریایی‌ها و شناورهای تندرو موشک‌انداز نیز گام‌های موثری برداشته شده است.
3- توان دفاع سایبری؛ گرانیگاهی در نبرد نامتقارن: در کنار توان موشکی، توانایی دفاع سایبری نیز ازجمله ظرفیت‌های نوظهور دفاعی کشور است که در سال‌های اخیر، نقشی حیاتی در حفاظت از حریم کشور ایفا کرده است. درواقع، اهمیت فزاینده‌ی فضای سایبری به عنوان پنجمین عرصه‌ی نبردهای جهانی، پس از زمین، دریا، هوا و فضا از یک‌ سو و تهدیداتی که از این طریق متوجه کشور بود، که نقطه‌ی آغاز آن با حمله‌ی سایبری به سانتریفیوژهای نسل اول تأسیسات هسته‌ای نطنز توسط ویروس استاکس نت در سال 2010 رونمایی شد، اهمیت دفاع سایبری را بیش از پیش در دستورکار سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان دفاعی کشور قرار داد، به گونه‌ای که در اسناد بالادستی کشور ازجمله برنامه ششم توسعه، به این مهم هم توجه جدی شده است. 
با این حال، امروز در سایه‌ی درک مناسب تهدیدات کشور، هوشمندی در راه‌اندازی سریع و کارآمد ارتش سایبری در داخل کشور و اتکا به توان مهندسان وطنی، کشورمان در زمره‌ی قدرت‌های برتر سایبری جهان قرار دارد. در این راستا، پایگاه «AXIOS» طی مطلبی در آگوست 2017، ایران را در زمره‌ی هفت کشور برتر در حوزه‌ی توان سایبری قرار داده است.  جالب آنکه در گزارش شاخص قدرت نظامی آمریکا در سال 2016، از توان سایبری ایران به عنوان یکی از تهدیدات عمده‌ی پیش‌روی آمریکا نام برده شده است. «بنیاد هریتیج» در این زمینه، با اذعان به قدرت سایبری ایران، ایران را چهارمین قدرت سایبری دنیا دانسته است.
بنابراین، توان دفاعی سخت‌افزاری و نرم‌افزای کشورمان اکنون سبب شده که جمهوری اسلامی نه تنها در دفع تهدیدات موفق عمل کند، بلکه در یک نبرد همه‌جانبه و نامتقارن، توانایی پاسخگویی به تهدیدات دشمنان را نیز داشته باشد. درواقع، مزیت راهبردی ایران در حوزه‌ی دفاعی آن است که علاوه بر دقت در تأمین و تقویت قدرت دفاعی کشور در حوزه‌های عمومی مانند تعداد نیروهای نظامی، حجم تجهیزات نظامی و...، در حوزه‌های تخصصی و انحصاری دفاعی مانند توانایی موشکی، پهپادی، سایبری و... نیز دستاوردهای فوق‌العاده‌ای کسب کرده است. نوع نگاه و جهت‌گیری‌های حاکم بر این حوزه به گونه‌ای بوده که علاوه بر آنکه خوداتکایی تردیدناپذیر ایجاد کرده و به لحاظ اقتصادی نیز سبب جلوگیری از خروج ارز از کشور، کاهش هزینه‌ی دفاعی، اشتغال‌زایی و... شده است، بلکه در پیچیده‌ترین و دشوارترین شرایط منطقه و جهان، ارمغان‌آور استقلال و عزت ملی و تأمین‌کننده‌ی قدرت بازدارندگی در حد اعلای آن برای کشور شده است. 

نام:
ایمیل:
نظر: