بحران زیست محیطی و در نتیجه آلودگی هوا که بر اثر ریزگردها و کمبود بارش در مناطق غربی، مرکزی، دامنههای البرز و بخشهایی از استانهای گیلان، گلستان و مازندران بوجود آمده است و شاخص آلودگی هوای تهران، به حدود 500 واحد رسیده بود، باعث شد که جامعه دنبال علل بروز چنین رخداد زیست محیطی باشند. از این رو به اعتقاد بسیاری از کارشناسان دلیل آلودگی اخیر هوای ایران، چشمههای تولید گرد و خاک در شمال عراق و سوریه می باشد که در اثر وجود خشکسالی و کمبود منابع آبی بوجود آمده است.بررسی ها نشون می دهد علت اصلی شکلگیری این چشمههای تولید گردوغبار در کشورهای همسایه عراق و سوریه را میتوان به موضوع سدسازیهای کشور ترکیه مرتبط دانست.
ترکیه با آگاهی نسبت به تحولات آتی منابع آب و درگیریهای سیاسی احتمالی بر سر آن، از سال 1970 اقدام به اجرای پروژه عظیم سدسازی کرده است که بر اساس برآوردها، پنجمین طرح بزرگ سدسازی جهان به شمار میآید. اجرای این پروژه تأثیرات سوئی بر اکوسیستم کشورهای همسایه ترکیه از جمله جمهوری اسلامی ایران، عراق و سوریه دارد و بدون در نظر گرفتن حقوق آبی دیگر کشورها و کنوانسیونهای بینالمللی انجام شده است.
ترکیه بهرهبرداری از دو سد «آتاتورک»و «ایلیسو» را در سالهای 1992 و 2018 آغاز کرد و توانست بهوسیله سد آتاتورک 50 میلیارد مترمکعب آب ذخیره کند و پیشبینی میشود با بهرهبرداری از سد ایلیسو که 1.810 متر طول و 135 متر ارتفاع دارد 10.4 میلیارد مترمکعب آب دجله را ذخیره نماید که نتیجه مستقیم آن کاهش ورود آب به کشورهای همسایه ایران بوده است. در حال حاضر، ورود آب از ترکیه به عراق را بهشدت کاهش داده و از 51 میلیارد به 11 میلیارد مترمربع رسانده است. در نتیجه دشتها و تالابهای سوریه و عراق بهویژه تالاب هورالعظیم عراق خشک شده است. با خشک شدن مراتع و دشتهای مرکزی این دو کشور بهویژه عراق، سرچشمههای ریزگردهایی که مقصدشان استانهای غربی ایران است، چندین برابر شده و معضلات زیستمحیطی زیادی برای شهروندان و دولت ایران ایجاد کرده است که به موضعگیری مقامات سیاسی کشور منجر شده است.
پیشبینیشده بود که آبگیری کامل سد ایلیسو که برخی کارشناسان، حجم آن را 35 میلیارد تا 45 میلیارد مترمکعب تخمین میزنند که معادل سه برابر بزرگترین سد ایران یعنی سد کرخه است و از ورود ۵۶ درصد منابع آب دجله به خاک عراق جلوگیری میکند، تبعات زیستمحیطی فراوانی داشته و یک فاجعه محیط زیستی از جمله تهدیدی جدی درزمینه کمآبی، از بین رفتن تنوع زیستی و بحران ریز گردها را برای ایران و عراق و سوریه رقم بزند. همچنین پیشتر نیز در مورد تأثیر سدسازیهای ترکیه و بهویژه سد ایلیسو بر اقلیم ایران هشدار داده شده بود که با افتتاح این سد، 670 هزار هکتار زمین در عراق خشک خواهد شد که بعد از خشک شدن زمینهای کشاورزی عراق، ریز گردها در ایران بهصورت چشمگیری افزایش پیدا میکند.
با توجه به وضعیت کنونی، میتوان گفت که با ادامه کار این سد که چندین برابر ظرفیت سدهای ساختهشده تا امروز، ظرفیت نگهداری آب را دارد، در سالهای آینده، خشکسالیهای بزرگ، افزایش ریزگردها در مناطق جنوب غربی، غرب و حتی شرق ایران یکی از مشکلاتی زیستمحیطی ماندگار خواهد بود.
تخریب محیطزیست ناشی از پروژه سدسازیهای ترکیه بهاندازهای است که محافل زیستمحیطی داخل ترکیه هم اعتراض کردهاند. این پروژه منجر به مشکلات زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری برای کشورهای منطقه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم میشود
تاکنون سدسازیهای کشور ترکیه، عامل اصلی خشکسالی مقطعی تالاب هورالعظیم بوده است. در مورد تالاب هورالعظیم که یکسوم آن در ایران واقعشده، گفته میشود که با ادامه کار سد ایلیسو، این تالاب بهطور کامل خشک میشود و درنتیجه آبزیان این تالاب از بین خواهند رفت و بهتبع آن، تعداد زیادی از صیادان بیکار میشوند و نیمی از آب تجدید پذیر ایران از بین خواهد رفت و بیش از 23 استان در ایران بعد از احداث سد ایلیسو دچار پدیده ریز گردها خواهند شد.
بنابراین خشک شدن تالابها، مرگومیر بسیاری از گونههای دریایی، سیل مهاجرتهای داخلی و کشورهای عراق و سوریه به سمت ایران و تشدید پدیده حاشیهنشینی، تنها بخشی از خطراتی است که به دلیل ساخت سدسازیهای ترکیه، مشخصاً گریبان گیر محیطزیست منطقه میگردد.
پروژه سدسازی گاپ راهی جدید برای نوعثمانی گری ترکیه
با توجه به پیش بینی ها درخصوص آینده شرایط اقلیمی در غرب آسیا و سرمایه گذاری عظیم ترکیه در پروژه سدسازی گاپ، دور از انتظار نیست که آنکار مبتنی بر رویکرد نوعثمانی گری به دنبال قبضه کلید جریان آب، در آینده بی آب غرب آسیا باشد تا اهداف توسعه طلبانه منطقه ای خود را دنبال نماید. برای مثال در سال ۱۹۹۲ نخستوزیر وقت ترکیه سلیمان دمیرل گفت: «تا زمانی که کشورهای عراق و سوریه با «پکک» همکاری میکنند بر سر میز مذاکره درباره آب نخواهد نشست. بدین ترتیب، ترکیه به دنبال استفاده از این منبع حیاتی به عنوان ابزاری است تا بتواند با تغییر نقشه هیدروپلیتیک این مناطق بر شرایط ژئواستراتژیک مناطق مزبور تاثیر گذار بوده و با مطرح نمودن خود در منطقه به عنوان یک هیدروهژمون، در جستجوی برپا نمودن مجدد پایه های امپراطوری عثمانی باشد.
مسئولیت بینالمللی ترکیه
در حال حاضر معاهدات و قواعد بینالمللی كه بهطور مستقیم مربوط به احداث سد و مسدودسازی مسیر آبهای فرامرزی كه بتوان بهطور مستقیم مسئولیت دولت تركیه را در قبال سدسازیهای غیراصولی و مخرب احراز و اثبات نمود، وجود ندارد. بلكه این مسئولیت بهصورت غیرمستقیم از اصول بنیادین حقوق بینالملل محیطزیست، مندرج در کنوانسیونهای بینالمللی، طرح مسئولیت بینالمللی دولت ناشی از اعمال منع نشده و رویه قضایی قابلاستخراج است. علیرغم اصرار و ادعای دولت تركیه مبنی بر اینكه رودخانههای دجله و فرات رودخانههای بینالمللی نیستند و آنها نباید تحت قوانین بینالمللی قرار گیرند، با توجه به تعریفی كه از رودخانه بینالمللی بر اساس بند اول - ماده یك كنوانسیون هلسینكی ١٩٩٢ و كنوانسیون مربوط به حقوق استفادههای غیر کشتیرانی از آبراههای بینالمللی نیویورك ١٩٩٧، در زمره رودخانههای بینالمللی و تحت حاكمیت مشترك كشورهای این حوزه قرار میگیرد و بنابراین طبق تعاریف حقوقی موجود رودهای دجله و فرات در زمره رودخانههای بینالمللی قرار میگیرند و دولت تركیه نمیتواند بهصورت یکجانبه و بدون مشورت و جلب رضایت كشورهای پاییندست نسبت به تغییرات زیانبار زیاد در جریان این رودها اقدام كند و هرگونه اقدامی كه در این رابطه موجب خسارت شدید به این كشورها شود، بر اساس اصل الزام به مراقبت و پیشگیری از وقوع خسارت زیستمحیطی، ارزیابی آثار زیستمحیطی، استفاده منصفانه و معقول از آبراه، عدم آسیبرسانی جدی و اطلاعرسانی قبلی، مسئولیت بینالمللی دولت تركیه را در پی خواهد داشت.
راهکار موجود چیست؟
ازآنجاکه ازنظر موقعیت هیدروپلیتیکی، جمهوری اسلامی ایران، در موقعیت پاییندستی در سرچشمه رودخانههای مشترك با ترکیه قرارگرفته است، لذا بر دستگاههای مرتبط لازم است تا به موضوع سدسازیهای ترکیه در بالادست این رودخانهها و تأثیرات و تبعات ممکن و محتمل آن بر زیست محیط پاییندست، ورود نمایند.
اکنون دیگر لازم و ضروری است که با بهرهگیری از واقعیتهای توسعهی خودخواهانه و البته مخرب تركیه در حوزه منابع آبی رودخانههای مشترک و تأثیرگذاری آن بر زیست و حیات پاییندست منطقه، بدون تعلل و فوت وقت تبعات زیستمحیطی سدسازیهای ترکیه، توسط دستگاههای مرتبط ازجمله سازمان حفاظت محیطزیست، وزارت خارجه و وزارت نیرو، پیگیری گردیده و مواجهه فعالانهای با سدسازیهای ترکیه در رودخانههای بالادستی، در پیشگرفته شود.
در این میان ایران میتواند علاوه بر مذاكره و دیپلماسی فعال با طرف ترکیهای، با بسیج تمام ظرفیتهای حقوقی ازجمله انجام مطالعات تخصصی همهجانبه در حوزه مسئولیت بینالمللی و حقوق بینالملل محیطزیست، راهی را در جهت دستیابی به یك برنامه راهبردی برای مقابله با معضلات ناشی از توسعه یکجانبه گرانه ترکیه، ایجاد نماید تا بتواند با تکیهبر آن، رفتار و اقدامات توسعه گرایانه ترکیه در بهرهبرداری از منابع آبی مشترک را اصلاح نماید.
نتیجه گیری
و زمینه را برای احیای سلطه منطقهای دولت ترکیه فراهم میسازد. در نتیجه گفتمان نوعثمانی گری در سیاست خارجی ترکیه شکل اساس تری خواهد گرفت، بنابراین میتوان پیشبینی کرد که با توجه به شرایط اقلیمی پیش رو غرب آسیا، در آینده نزدیک منطقه با بی آبی شدید و با یک بحران زیست محیطی شدیدی روبرو خواهد شد که ترکیه علت اصلی پدیدآیی این موضوع است. بنابراین باید از امروز به فکر شرایط تغییر بود تا اجازه زخ داد یک فاجعه بین المللی را در منطقه را نداد.