طبق آن چه که از سوی مقامات سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران بیان شده است، رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به زودی برای گفتگو درباره برخی مسائل به تهران سفر خواهد کرد. برخی منابع زمان این سفر را روز جمعه اعلام کردهاند که مدیر کل آژانس در روزهای جمعه و شنبه با مسئولان سازمان انرژی اتمی و احتمالا برخی مقامات عالی کشورمان دیدار و گفتگو خواهد کرد.
سفری در پایان پروژه آشوب
سفر گروسی نه اولین سفر مسئول آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران است و نه آخرین آن خواهد بود. اما آن چه این سفر را از سایر دیدارهای گذشته متمایز کرده و آن را دارای اهمیت ساخته، زمانهایی است که این سفر در آن صورت میپذیرد. دشمنان ملت ایران در طی چند ماهه گذشته با طراحی پیچیده و به راه انداختن جنگ ترکیبی بیسابقه در تلاش بودند تا به گمان خود ایران را به نقطه فروپاشی برسانند؛ سناریوی تجزیه و فروپاشی ایران در پاییز، که مدنظر برخی قدرتهای غربی بود، چیزی نبود که صرفا در اتاقهای فکر و طراحیهای مخفیانه آنها باقی بماند، بلکه به رسانههای وابسته به آنها نیز کشانده شد.
البته دولتهای غربی که به شکل آشکار از پروژه آشوب در ایران حمایت کردند، به موضوع دیگری نیز میاندیشیدند و آن این بود که حتی اگر سناریوی فروپاشی عملیاتی نشد، در «نقشه جایگزین» با اعمال جنگ ترکیبی و تمرکز بر ابعاد سیاسی و اقتصادی، حاکمیت در ایران را دچار ضعف و ناتوانی کنند؛ با این تصور که «دولت ضعیف» بیشتر در معرض واگذاری «امتیازات بزرگ» قرار خواهد گرفت! با همین طرز تلقی، کشورهای غربی در مناسبات سیاسی خود با ایران تجدیدنظر کردند. مذاکرات هستهای از موضوعاتی بود که توسط دولتهای غربی که تا پیش از آن در اولویت برنامههای سیاست خارجی آنان قرار داشت، به یکباره از دستور کار آنها خارج شد. در ادامه همین موضوع، مقامات غربی در نظر داشتند در نشست آتی شورای حکام آژانس که ماه مارس (نیمه اسفند) برگزار میشود قطعنامهای شدیداللحن علیه کشورمان صادر کنند. اما ظهور برخی اتفاقات در ایران سبب شد که این بار نیز غرب دچار اشتباه در محاسبه شود.
خلق واقعهای شگفتانگیز
این یک قضاوت حقیقی است که ۲۲ بهمن سال ۱۴۰۱ را مهمترین و تاثیرگذارترین واقعه سال در نظر بیاوریم. نکته اساسی در اینباره نیز آن است که این رخداد در شرایط اعمال جنگ ترکیبی دشمنان علیه ملت ایران، همه معادلات و برنامههای شرورانه آنان را از حیز انتفاع ساقط کرد. ۲۲ بهمن آن رویدادی بود که دولتهای غربی را با واقعیتهای درونی ایران آشناتر ساخت. آثار این رخداد تاریخی منحصر به آگاه شدن کشورهای غربی نشد؛ بلکه برخی در داخل که در زمینه انتهای جنگ ترکیبی پرشدت و گسترده دشمن دچار تردید و اضطراب شده بودند را نیز از تزلزل و تصورات یاسآلود خارج ساخت. ۲۲ بهمن سبب شد تا فضای منفی شکل گرفته و برخاسته از تبلیغات امپراتوری غرب به کنار رفته و ماهیت واقعی و درونی ملت ایران برای همگان آشکار شود.
اخبار رسیده نشان میدهد که سفر مدیر کل آژانس هر چند برای پیشبرد مباحث فنی صورت میپذیرد، اما از آنسو لازم است برای این سفر کارکرد سیاسی نیز تعریف کرد؛ به این معنا که او به عنوان نماینده برخی دولتهای غربی نیز راهی سفر شده است. چه اینکه این سفر به درخواست و یا دستکم با موافقت سران کشورهای غربی انجام شده است. به هر ترتیب ۲۲ بهمن سال ۱۴۰۱ نه تنها در داخل برای کشور انسجام ملی و سرمایه اجتماعی تولید کرد، بلکه مسیر تعاملات بینالمللی برای ایران را نیز هموارتر ساخت و سناریوی منزویسازی ایران را که برخی دولتها با طراحی خاص بدنبال آن بودند را به طور کامل به شکست کشانید. سفر مهم و موفق ریاست جمهوری اسلامی ایران به چین، شرکت موثر و عزتمندانه وزیر امور خارجه ایران در ۵۲ امین نشست شورای حقوق بشر در ژنو و سفر رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران در روزهای آینده را بایستی در این چارچوب تحلیل و ارزیابی کرد.
مسائل سفر
اخبار رسیده گویای آن است که در سفر پیشروی گروسی به تهران، اولا درباره فرآیند بازرسی از مکانهای سهگانه-که در سفر اخیر آپارو معاون پادمانی آژانس به ایران جزئیات آن مورد بحث و بررسی قرار گرفت- تصمیم نهایی به صورت رسمی اعلام خواهد شد. همچنین در همین دیدار مسئله ذرات پیدا شده در سایت فردو نیز به بحث گذاشته خواهد شد. این موضوع اخیر در روزهای گذشته در حجم گسترده در رسانههای برخی دولتهای غربی و خاصه رژیم صهیونیستی بازتاب پیدا کرده است. توضیحات فنی این اتفاق همان است که آقای کمالوندی به آن پرداخته است. سخنگوی سازمان انرژی اتمی اعلام کرد که این موضوع دلایل فنی دارد و در ارتباط با ذرات ۸۴ درصد رسانههای بینالمللی سعی در تحریف موضوع و فضاسازی رسانهای دارند؛ وی این را هم اضافه کرده، در حالیکه تنها دو، سه ذره دیده شده بود که در غنیسازی این موضوع یک مساله عادی محسوب میشود؛ در گذشته نیز هنگامی که غنیسازی ۵ درصد انجام میدادیم، ذره ۱۷ درصدی یا بالاتر دیده میشد و این موضوع عجیبی نیست. هنگام غنیسازی ۶۰ درصد، وجود ذرات بالاتر از ۶۰ درصد، برای مثال ۸۴ درصد طبیعی است و در حقیقت، محصول نهایی اندازهگیری میشود و ایران در چارچوب اعلامی کارش را دنبال میکند.
اما از حیث سیاسی لازم است از مقامات و رسانههای غربی این پرسش را مطرح کرد که جمهوری اسلامی ایران از ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ که در سالگرد خروج آمریکا از برجام و در پی بیعملی اروپا به طور گام به گام از تعهدات هستهای خود کاست و به غنیسازی ۶۰ درصد رسید و در ابعاد فنی گامهای مهم و اساسی برداشت، در کدام موضوع و در چه زمانی روش مخفیانه را در پیش گرفت و آژانس را در جریان تصمیمات و اقدامات خود نگذاشته است؟ درباره غنیسازی بالاتر از ۶۰ درصد نیز چنانچه منافع ملی اقتضاء کند، جمهوری اسلامی ایران هم اقدامات لازم را به طور قاطعانه ترتیب خواهد داد و هم شجاعانه آژانس و جامعه جهانی را از قبل آگاه میکند.
دیپلماسی یکی از گزینهها یا تنها گزینه؟
تجربه دورههای مختلف مواجهه برخی کشورهای غربی با ایران و خاصه آمریکا نشان میدهد که طرح این عبارت که «همه گزینهها بر روی میز است!» دیگر به یک سناریویی نخنما تبدیل شده است. هیچ فرد آگاهی اقدامات خرابکارانه و بزدلانه عوامل وابسته به رژیم جعلی صهیونیستی در گوشهای از مراکز هستهای و یا نقاط دیگر را واجد اهمیت و دارای ارزش نمیداند. چه اگر اینگونه بود صنعت هستهای کشور بدینسان توسعه پیدا نمیکرد که برخی رسانهها و مسئولان غربی ادعا کنند ایران اگر اراده کند ظرف مدت بسیار کوتاهی میتواند به غنیسازی ۹۰ درصد دست یابد. واقعیت آن است که دیپلماسی در برابر «ایران بزرگ و متحد» نه یکی از گزینهها، بلکه «مذاکره و دیپلماسی تنها را مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است». ایران از به سرانجام رسیدن احیای توافق هستهای مشروط بر آنکه منافع اقتصادی ملت ایران را و رفع تحریمهای ظالمانه را تامین نماید استقبال میکند و از منظر جمهوری اسلامی چنانچه اراده سیاسی در کشورهای غربی پدید آید فاصله با اعلام احیای برجام طولانی نیست؛ اما از آن سو به تجربه آموخته که باید به تنوع شرکا در روابط و تجارت خارجی نیز بیندیشد و به همین دلیل مجموعهای از اقدامات اساسی و زیربنایی را برای تحقق این ایده در دستور کار قرار داده است.
توصیه به مدیرکل
فرآیند همکاری جمهوری اسلامی ایران با آژانس انرژی اتمی گویای آن است، که بیشترین میزان همکاری و انجام بازرسیهای دورهای و خاص، از مراکز هستهای ایران صورت گرفته است. معنای این اقدام سازنده آن است که جمهوری اسلامی ایران مایل است آژانس بینالمللی در قامت یک نهاد حرفهای و بیطرف باقی بماند. بسیار طبیعی است که بیش و پیش از همه، مدیر کل آژانس بایستی شئونات فنی و حرفهای آژانس را مد نظر قرار دهد. تجربه نشان داده که اثرپذیری مدیر کل آژانس از درخواستهای سیاسی و حتی استکباری قدرتهای بزرگ هیچ کمکی به حل مسئله هستهای ایران نکرده است. خوب است گروسی این سئوال کلیدی را از خود بپرسد که اعمال فشار سیاسی آژانس و برخی قدرتهای زورگو بر جمهوری اسلامی ایران تاکنون در کدام بخش صنعت هستهای ایران و روند پیشرفت آن را دچار تعطیلی و یا حتی وقفه کرده است؟ جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد، سفر روز جمعه رافائل گروسی به تهران آغازی به سمت رهاشدن آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مدیر کل آن از فشار تحمیلها و خواستههای غیرقانونی و سیاسی برخی کشورهای زورگو باشد.