صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۶  ، 
کد خبر : ۳۴۴۸۸۱

یادداشت روزنامه‌های سه‌شنبه ۹ اسفندماه

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز سه‌شنبه ۹ اسفند

پادو‌های داخلی سربازان اتاق جنگ آمریکا
سیدعبدالله متولیان
 میلتون فریدمن اقتصاددان بزرگ امریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصادی گفته: «تورم توسط دولت‌ها ایجاد می‌شود، چون انحصار چاپ پول فقط در دست دولت است و نسبت دادن تورم به گروه‌های دیگر اشتباه است، مصرف‌کننده هرگز تورم ایجاد نمی‌کند، تولیدکنندگان هم تورم ایجاد نمی‌کنند، اتحادیه‌ها و سندیکا‌ها تورم ایجاد نمی‌کنند، تورم یک بیماری بسیار خطرناک و گاهی سم مهلک و کشنده برای جامعه و مردم است که اگر این بیماری درمان نشود، قطعاً جامعه را نابود می‌کند.»، اما نگفته که بعد از قانون برتون وودز عمده تورم کشور‌ها توسط امریکا تولید می‌شود و در حقیقت امریکا بزرگ‌ترین دزد جهان است که با صادرات تورم به کشور‌ها از طریق معاملات دلاری و گره زدن زلف اقتصاد کشور‌ها به اجبار معامله با دلار، تورم را در کشور خودش مهار می‌کند. امریکا دلار بدون پشتوانه چاپ می‌کند و تورم صد‌ها درصدی خود را به کشور‌های جهان صادر می‌کند. جالب آنجاست که ما بیشترین جنگ و تضاد ایدئولوژی را با امریکا داریم، ولی با وجود فریاد‌های دلسوزان و تأکید رهبری بر ر‌هایی اقتصاد کشور از سلطه دلار، همچنان از وابسته‌ترین کشور‌ها به دلار هستیم. بخش دیگری از تورم نیز ناشی از تحریم‌ها و جنگ‌های ارزی است؛ و اینک امریکا از حربه قانون برتون وودز در پی به زانو درآوردن جمهوری اسلامی است. 
بعد از شکست سنگین و مفتضحانه ائتلاف غربی، عبری، عربی در بزرگ‌ترین جنگ ترکیبی در ماه‌های اخیر، آنچه که این روز‌ها در سطح کشور شاهدیم، طرح مشترک سرویس‌های جاسوسی ائتلاف است که با مشارکت تمام عیار شبکه نفوذ، سودجویان، فرصت طلبان، غربگرایان، دلالان، احزاب ملون و همسو با دشمن و... است که با شدت تمام و با عوام‌فریبی و دادن آدرس غلط، تحت عنوان «پروژه شورش گرسنگان» در حال اجرا است. 
مهم‌ترین رکن این پروژه انجام عملیات روانی سنگین علیه دولت سیزدهم و معرفی رئیس دولت به‌عنوان مسبب و مقصر اصلی است. بر اساس این طرح که متأسفانه با بمباران سنگین توپخانه رسانه‌ای جبهه اصلاحات همراه است، دقیقاً مانند همان الگوی نامه نگاری‌های پیشین (از عهد دولت سازندگی تا مجلس ششم و...) با سیاه نمایی و بن‌بست نمایی «زیر پروژه ضرورت استعفای دولت» را پی گرفته‌اند تا به این ترتیب بتوانند، مردم را در این پروژه به تقابل با دولت و نظام فرابخوانند. مروری بر وقایع این روز‌ها در ایران پرده از ابعاد گسترده پروژه جدید ائتلاف علیه انقلاب ملت ایران برمی‌دارد:
۱- قیمت ارز، طلا، خودرو، گوشت و ارزاق عمومی طی مدت دو هفته اخیر به شکل غیرمنطقی و برخلاف آموز‌های اقتصادی بالا می‌رود.
۲- شکی نیست که بدون همکاری و همراهی شبکه نفوذ داخلی زلزله و سونامی قیمت‌ها تحقق پیدا نمی‌کند و چیزی جز سرافکندگی مفتضحانه (درست مانند همان جریان مروج بی بند و باری و تجزیه‌طلبی) برای ائتلاف در پی نخواهدداشت. 
۳- پیشبرد و اثربخشی برنامه زلزله مصنوعی و مهندسی شده قیمت‌ها (که تمام هزینه اش را مستقیماً مردم می‌پردازند)، توسط شبکه نفوذ داخلی، صاحبان دهکده‌های مجازی و اصلاح‌طلبان، قابل تضمین است. بر اساس این پروژه:
۱- با جنگ تبلیغاتی و اقدامات زیرزمینی و خاص و با شبکه‌سازی به‌ویژه در دنیای مجازی قیمت ارز، طلا، خودرو، گوشت و مایحتاج عمومی را به صورت لحظه‌ای بالا و بالاتر می‌برند. 
۲- قیمت‌های جدید توسط رسانه‌های همسو با دشمن به‌ویژه بر بستر ظرفیت‌های عظیم دنیای مجازی به شدت تبلیغ می‌شود و جوی از بدبینی و ناامیدی را در جامعه ایجاد می‌کند. 
۳- بر اساس قیمت‌های جدید، توپخانه رسانه‌های هم‌سو با دشمن در داخل درکنار شبکه رسانه‌ای ائتلاف (اینترنشنال، بی‌بی‌سی، صدای امریکا و...) شروع به سمپاشی می‌کنند، مقاله می‌نویسند، سیاه نمایی می‌کنند، بن‌بست نمایی می‌کنند، باور‌ها را تخریب می‌کنند، شایعه‌سازی می‌کنند، ابهام آفرینی می‌کنند و جامعه را غبارآلود و فتنه گون می‌کنند. 
٤- به موازات پروژه سونامی قیمت‌ها، اروپا سپاه را تهدید به قرار دادن در فهرست تروریسم می‌کند، با بزرگنمایی دلقک‌های اپوزیسیون خارج نشین و برگزاری نمایش‌های کمدی در دانشگاه جرج تاون، پاریس و... سعی در ابهام‌افزایی و ایجاد رعب و وحشت در دل مردم ایران و تأثیر‌گذاری بر تصمیم‌گیری مسئولان ایران (تصمیم‌سازی) می‌کنند. 
۵- ائتلاف غربی، عبری، عربی، با هدف ایجاد وحشت و تحریک مردم ایران و تشدید فشار بر نظام، به صورت آشکار و عیان جمهوری اسلامی را به حمله اتمی تهدید می‌کنند. 
۶- به صورت پنهانی و با واسطه به جمهوری اسلامی پیغام می‌دهند که در صورت قبول مذاکره بر سر توانمندی‌های موشکی و منطقه (بخوانید قبول مدل تسلیم‌سازی لیبی) حاضرند در کنترل قیمت ارز! کمک کنند. 
تردیدی نیست که دشمن جبهه گسترده‌ای از جنگ اقتصادی (به‌عنوان فاز دوم جنگ ترکیبی) را علیه ایران اسلامی و مردم شریف آن گشوده و در این جنگ، از صدر تا ذیل هیئت حاکمه امریکا به صورت هماهنگ وارد میدان شده اند، از وزارت خزانه‌داری امریکا که اتاق جنگ رسمی شیطان بزرگ است تا جنت بلن وزیر خزانه‌داری امریکا، رابرت مالی مسئول مقابله با ایران اسلامی، کاملیا هریس، معاون بایدن، آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا و تا لویس آستین وزیر دفاع امریکا و... همه و همه نظرات همسو و هماهنگ شده را علیه ایران بر زبان آورده و مسیر مشترکی را طی می‌کنند. 
اما در این سوی میدان «اتاق جنگ ما کجاست»، «چه برآوردی از ابعاد این جنگ داریم»، «از قدرت نفوذ و برنامه‌های رسانه‌ای عوامل داخلی دشمن چه برآوردی داریم»، «ستاد داخله دشمن در این جنگ ارزی به دست چه کسی و یا چه کسانی (حقیقی و یا حقوقی) اداره می‌شود و کجاست» و... این در حالی است که همه مسئولان و حتی عمده مردم به این باور رسیده‌اند و همه قرائن و شواهد نیز حکایت از آن دارند که اختلال در بازار ارز طبیعی نیست بلکه توطئه‌ای حساب شده و تدارک دیده از سوی دشمنان است. در چنین شرایطی سخنان رئیس قوه قضائیه در خصوص آمادگی این قوه برای حضور هماهنگ با سایر قوا و دستگاه‌های مسئول در تمامی حوزه‌های اطلاعاتی، امنیتی، نظارتی، انتظامی و... به منظور مقابله با سونامی قیمت‌ها و در هم شکستن اراده شیطان بزرگ نوید بخش ایجاد و تشکیل فوری ستاد مشترک جنگ اقتصادی است. مقابله با جنگ اقتصادی تمام عیار ائتلاف و لازمه ورود به این جنگ نابرابر «تشکیل ستاد مشترک جنگ اقتصادی با اختیارات لازم»، «ایجاد اشراف اطلاعاتی نسبت به ابعاد ناشناخته (داخلی و خارجی) آن»، «تهیه برآورد دقیق اطلاعاتی (استراتژیکی و تاکتیکی)»، «تهیه برنامه عملیاتی دقیق و همه‌جانبه برای برخورد را این سونامی» است. در صورت تشکیل ستاد مشترک جنگ اقتصادی و پیدا شدن آثار آن، تردیدی نیست که مردم بزرگ ایران مثل همیشه با بصیرت و شور انقلابی به میدان آمده و دشمن را در تحقق اهداف و شیطانی خود ناکام خواهند گذاشت.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز سه‌شنبه ۹ اسفند

مذاکرات هسته‌ای وارد فضای مثبت می‌شود؟

دکتر هادی محمدی

روز گذشته سرانجام پس از چند هفته گمانه زنی و اظهار تمایل رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی برای سفر به ایران ،  به طوررسمی اعلام شد که تهران با این سفر موافقت کرده و او در روزهای آینده که نزدیک به نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی هم هست، به کشورمان خواهد آمد تا شاید بتواند گره کور ایجاد شده برای رسیدن به توافق نهایی را باز کند . همچنین آخر هفته گذشته بود که آپارو معاون پادمانی گروسی به تهران آمد تا در سفری غیررسانه ای به زمینه سازی سفر مدیرکل بپردازد . پیش از این هم برخی منابع آگاه به خراسان گفته بودند ایران برای آمدن گروسی به تهران شروطی دارد که در صورت قبول کردن از سوی گروسی ، او می تواند به تهران سفر کند.

حالا و با اعلام رسمی کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی مبنی بر انجام این سفر و سفرهفته قبل آیا می توان امیدوار بود که موضوعات مورد علاقه تهران در سفر گروسی تا حدی مورد قبول واقع شده تا برای انجام این سفر چراغ سبز به وین نشان دهد ؟ از سوی دیگر روز یک شنبه و در آستانه سفر مهم حسین امیرعبداللهیان وزیرخارجه کشورمان به ژنو سوییس، مصاحبه وی با شبکه ایرانی عرب زبان العالم منتشر شد که در آن امیرعبداللهیان با اشاره به پیامی که فواد حسین وزیرخارجه عراق از آمریکایی ها آورده، تصریح کرد:این آمادگی را داریم در چارچوب مذاکراتی که تاکنون در وین انجام شده و پیام هایی که بین ما و طرف آمریکایی از طریق واسطه تبادل شده و «متضمن رعایت منافع همه طرف‌ها و البته خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران است» برای جمع بندی توافق و بازگشت همه طرف ها به تعهدات شان ذیل برجام عمل کنیم. این اظهارات در کنار اعلام آمادگی ایران برای سفر رافائل گروسی که اگر بخواهد می تواند مهم ترین مانع این روزها بر سر توافق یعنی ادعاهای آژانس در باره سه مکان مشکوک را رفع کند ، این تصور را ایجاد کرده که مذاکرات هسته ای در آستانه تحول مهمی است که می تواند نتیجه اش توافق نهایی و احیای برجام باشد، تحولی که در ماه های اخیر اثری از آن دیده نمی شد.

حتی اگر به طرف مقابل هم نگاه کنیم می توان اظهارات روز یک شنبه ویلیام برنز رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) را بار دیگر خواند که در کنار ادعاهای همیشگی و این که برنامه هسته ای ایران سرعت زیادی داشته، تصریح کرده:«ارزیابی اطلاعاتی آمریکا نشان می‌دهد که ایران هنوز تصمیمی برای ازسرگیری برنامه ساخت سلاح اتمی نگرفته است.» حتی «نورنیوز» رسانه شورای عالی امنیت ملی نیز روز گذشته  نوشت : «با توجه به تداوم روند مذاکرات غیر مستقیم میان ایران و آمریکا درباره مبادله زندانیان دو طرف و همچنین آزادسازی منابع ارزی مسدود شده ایران در یکی از کشورهای عربی، این پرونده در آستانه بسته شدن قرار دارد.»این فضا اگرچه در حرف و سخن مثبت و قابل توجه برای ترسیم افق روشن تری نسبت به گذشته در زمینه مذاکرات احیای برجام  و حتی دیگر پرونده های مطرح است اما به اقداماتی به ویژه از سوی طرف آمریکایی نیاز دارد تا روی زمین نیز عملیاتی شود.  

همان طور که امیرعبداللهیان در ادامه همین مصاحبه خود گفت:« تصور می کنم اگر طرف آمریکایی در چارچوب پیامی که ارسال کرده واقع بینانه برخورد کند و اظهارات رسانه ای ریاکارانه قبلی را تکرار نکند، ما فاصله زیادی با توافق نخواهیم داشت.»  این اظهار امیدواری در باره فاصله کم با توافق در کنار توصیه به آمریکایی ها در باره فاصله گرفتن از اظهارات ریاکارانه ریشه در سخنان چند ماه اخیر آمریکایی ها و به ویژه در زمان نا آرامی های داخلی ایران دارد که واشنگتن ضمن حمایت و امید بستن به تحولات داخلی ایران برای فشار بر سر میز مذاکره ، مدام بر این طبل می کوبید که مذاکرات برجامی از دستور کارش خارج شده و به نوعی بی علاقگی خود به مذاکرات را نمایش می داد در حالی که همه می دانستند ایالات متحده حتی بیش از زمان های قبل از اعتراضات به ارسال پیام های غیر مستقیم اقدام می کند و به نوعی دنبال بازی ریاکارانه خود است. به نظر نگارنده فضای آینده مذاکرات برجامی روشن خواهد بود اگر سفر گروسی به تهران و این حرکت مثبت ایران درپذیرفتن مدیرکلی که به غرب گرا بودن و گزارش های گمراه کننده دادن معروف است،از سوی طرف مقابل درک شود و اراده ای سیاسی برای حل مشکل سه مکان ادعایی شکل بگیرد .

اقدامی که راه هایی برای حل آن از گذشته روی میز بوده و همچنان می توان به آن ها رجوع کرد. اگر چنین درکی صورت بگیرد می تواند یک فضاسازی مثبت برای کسانی باشد که اراده رسیدن به توافق را دارند. همچنین برای تکمیل و تعمیق این حرکت مثبت آمریکایی ها می توانند از زیاده خواهی دست بردارند و پس از حدود یک سال با اجرایی کردن توافق مارس بر سر تبادل زندانیان ، گام دوم را بردارند . شنیده های ما حاکی است توافق مارس کاملا قابلیت عملیاتی شدن دارد و تنها مانع آن مشکلات فنی و بانکی است که واشنگتن درگیر آن است و نه ایران.  موضوع سوم تصویب نشدن قطعنامه جدید در نشست چند روز آینده شورای حکام آژانس است به این معنی که کشورهای غربی در فضای مناسب ایجاد شده روش‌های فشار به ایران از جمله صدور قطعنامه را کنار بگذارند.این سه  اقدام در 10 روز آینده کاملا این قابلیت را دارد که فضای مثبت ایجاد شده را روی زمین به واقعیت بدل سازد و عملا راه را برای رسیدن به توافق نهایی که به نظر وزیرخارجه ایران نزدیک و در دسترس است، باز کند.  

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز سه‌شنبه ۹ اسفند

رسانه، دلار و سندروم کوری

جعفر بلوری
روانشناسان می‌گویند، تمرکز بیش از حد روی یک «موضوع» یا یک «نقطه»، باعث کوری و دیده نشدن موضوعات و نقاط دیگر می‌شود. (رجوع شود به نظریه گوریل نامرئی) این نکته روانشناسی، در مبحث رسانه نیز به‌شدت مطرح است. وقتی رویدادی رخ می‌دهد که برای افراد یک جامعه «مهم» است، و رسانه‌ها روی آن متمرکز می‌شوند، رویدادهای دیگر که چه‌بسا اهمیت بیشتری هم داشته‌اند دیده نمی‌شوند چرا که، رسانه‌ها روی آنها تمرکز لازم را نداشته‌اند. تحولات و رویدادهای مهمی طی هفته‌ها و ماه‌های گذشته در کشور رخ داده که فقط یکی از بد‌ترین آنها، به‌دلیل تمرکز شدید برخی رسانه‌ها، بیش از سایر موضوعات دیده شده و بسیاری نیز که آرام‌بخش، غرورانگیز و امیدآفرین بوده، به‌دلیل عدم توجه کافی رسانه‌ها دیده نشده‌اند. به عبارتی اتفاقات مهمی طی ماه‌های گذشته در کشور رخ داده که اهمیت آنها، کم از خبر «نوسانات ارزی» نبوده ولی چون برخی رسانه‌های داخلی و دوستان خارجی‌شان یا از اساس سانسورش کرده‌اند یا روی آن مانور کمتری داده‌اند، یا حتی به تحریف آن پرداخته و وارونه روایتشان کرده‌اند، آن‌طور که باید دیده یا شنیده نشده‌اند.
یکی از این اتفاقات مهم، اجرای فاز نخست احیای دریاچه ارومیه است. موضوع خشک شدن این دریاچه، در ایامی نه‌چندان دور مهم‌ترین سوژه برخی رسانه‌های داخلی و بعضا حتی رسانه‌های خارج‌نشین بود. آن‌قدر مهم که عده‌ای آن را تبدیل به مسئله اول کشور می‌کردند. برخی از گردانندگان این رسانه‌ها با همین سوژه، چندین انتخابات برگزار کردند! آن‌قدر روی این موضوع در رسانه‌هایشان مانور داده شد که، اهمیت احیای این دریاچه، نقل محافل عمومی و مردم کوچه و بازار شد و در میهمانی‌های خانوادگی نیز از اهمیت آن گفته می‌شد. این دریاچه الان احیا شده است. برای راه‌اندازی فاز اول احیای این دریاچه، حدود 38 کیلومتر تونل و 11 کیلومتر کانال زده شده است. یعنی بزرگ‌ترین طرح زیست‌محیطی خاورمیانه! سؤال این است: اگر خشک شدن دریاچه ارومیه آنقدر اهمیت داشت، احیای آن طی روزهای گذشته چرا دیده نشد؟ همین حالا سری به آرشیو این روزنامه‌ها بزنید و صفحه نخست روز شنبه، ششم اسفندماه را ببینید. ببینید جریاناتی که خشک شدن این دریاچه را مسئله اول کشور کرده بودند، رساندن آب به این دریاچه را چقدر پوشش داده‌اند!
در حوزه نظامی نیز طی هفته‌های اخیر اخبار غرورانگیزی منتشر شد که بیرون از ایران بیش از داخل کشور دیده شد. این موفقیت نظامی آن‌قدر مهم است که، مقامات و کارشناسان غربی را به واکنش توام با غافلگیری واداشت: تولید موشک‌ هایپرسونیک. کارشناسان نظامی می‌گویند این جدید‌ترین تکنولوژی جنگ‌افزار در دنیاست که «شاید» به‌صورت عملیاتی فقط روسیه در جنگ اوکراین استفاده کرده است. موشک‌هایی که به‌دلیل سرعت بالای حرکت و پرواز در بالای جو زمین فرصت ردیابی را از هر پدافندی می‌گیرند. این موشک از یک قابلیت علمی بزرگ بهره‌مند است و در حال حاضر کشورهایی چون روسیه‌، چین و آمریکا نمونه‌هایی از آن را دارند و ایران هم چند ماهی است که ساخت این موشک را به پایان رسانده است. این خبر چقدر دیده شد؟!
رویداد غرورآفرین بعدی راجع به یک پیشرفت حیرت‌انگیز دیگر در رصدخانه ملی ایران بود. کارشناسان این حوزه طی همین چند ماه گذشته اعلام کردند تلسکوپ رصدخانه ملی ایران با قابلیت رصد اجسام پر نور با فاصله 7 میلیارد سال، نورگیری شد و قدرت محققان و دانشمندان تحت تحریم ایران را به رخ جهانیان کشاند. «پیشرفت ایران در اوج تحریم‌ها شگفت‌انگیز است.» این بخشی از گزارش مجله علمی ساینس در واکنش به رصد موفق اولین نور از تلسکوپ رصدخانه ملی ایران بود. تلسکوپی در کلاس جهانی که با ثبت دو تصویر از کهکشان آرپ ۳۸۲ در فاصله ۳۲۰ میلیون سال نوری و کهکشان NGC۲۳ در فاصله ۱۷۳.۵ میلیون سال نوری علاقه‌مندان به نجوم را شگفت‌زده کرد. چند درصد از مردم این خبر را دیدند؟ چند درصد از میزان اهمیت این پیشرفت آگاهی یافتند؟ این خبر مهم، چگونه دفن شد و به افکار عمومی نرسید؟!
خبر بعدی، در حوزه صنعت نفت و پتروشیمی بود. مهندسان و محققان صنعت نفت تحت تحریم ایران اولین پالایشگاه فراسرزمینی به نام ال‌پالیتو را در ونزوئلا با ظرفیت پالایش روزانه ۱۰۰هزار بشکه نفت خام میدان‌های کشور راه‌اندازی کردند. این پالایشگاه مشتری نفت ایران نیز هست و در دیگر پالایشگاه‌ها نیز فروش نفت ایران با کمک صدور خدمات فنی و مهندسی مهندسان ایرانی افزایش خواهد یافت.
طی هفته‌ها و روزهای گذشته، در حوزه سیاست خارجی نیز، جمهوری اسلامی ایران، چند دستاورد بزرگ و بعضا بی‌نظیر داشت: سفر آقای رئیسی به چین برای عملیاتی شدن سند جامع مشارکت راهبردی و عقب‌نشینی کشورهای عربی- بخوانید غرب- در مقابل یکی از محورهای اصلی مقاومت یعنی سوریه. خبر اول یعنی سفر آقای رئیس‌جمهور از سوی این جریان به‌شدت پوشش داده شد منتها، به‌عنوان یک اشتباه و شکست! آنها تا توانستند علیه این سفر جو‌سازی کردند و لابه‌لای این جو‌سازی‌ها، آدرس آویزان شدن به غرب را دادند. راجع به خبر دوم نیز، فعلا سکوت و سانسور را برگزیده‌اند. سفر رؤسای مجلس کشورهای عربی و برخی وزرای خارجه این کشورها به دمشق، و دعوت رسمی از سوریه برای بازگشتن به «خانه عربی» اتفاق کمی نیست. تقریبا همان کشورهایی که به قول نویسنده مجله اکونومیست، ده‌ها میلیارد دلار برای براندازی بشار اسد هزینه کرده بودند، نمایندگان‌شان به دمشق رفتند و از این کشور خواستند به اتحادیه عرب بازگردد! این خبر، چقدر در رسانه‌ها پوشش داده شد؟!
به این اخبار، خبرهای رونمایی از موشک کروز پاوه با برد دو هزار کیلومتر، پهپاد شاهد 149 پهپاد پهن‌پیکر با ۲۱ متر طول بال و ۳۵ ساعت مداوم پرواز، تأسیس 230 شرکت دانش‌بنیان توسط متخصصان ایرانی که به کشور بازگشته‌اند، بازگشت 2500 نفر از نخبگان به کشور و....را هم اضافه کنید.
حالا بازگردیم به موضوع اصلی خودمان. با استناد به یک نکته و نظریه روانشناسی گفتیم، تمرکز شدید روی یک نقطه، باعث دیده نشدن نقاط دیگر می‌شود. عرض کردیم برای مطالعه مبسوط در این حوزه رجوع کنید به نظریه «گوریل نامرئی» در کتاب «تفکر کند و تفکر سریع» نوشته پروفسور دانیل کانمن. معتقدیم کسانی که به‌دنبال آنند، همه توجهات روی یک خبر «بد» متمرکز شود در واقع به‌دنبال دیده نشدن اخبار و تحولات خوبند. چرا که اخبار و تحولات خوب برای این طیف، تهوع‌آفرین است! چون همان تمرکز شدیدی که به آن اشاره کردیم، باعث کوری خودشان هم می‌شود. عقل، اخلاق و اصول حرفه‌ای رسانه‌ای ایجاب می‌کند همه این اخبار را کنار هم دید، بعد قضاوت کرد. آدم کور نمی‌تواند تحلیل کند. آن جریان سیاسی بدنام، بدسابقه و تمام شده‌ای که، با نیم نگاهی به انتخابات پیش‌رو، نوسانات ارزی را «فرصتی برای احیای خود» می‌بیند و با ابزار رسانه و دروغ و شایعه، بر این نوسانات دامن می‌زند، آن‌قدر کور شده که متوجه نیست خود نیز در این جامعه زندگی می‌کند و نباید به تورم و نوسانات ارزی دامن بزند. 
مطالعه تاریخِ بحران‌های بزرگ اقتصادی جهان به‌ویژه بحران‌های دهه 30 و 40 میلادی غرب نشان می‌دهد، «اتحادِ» جریان‌های مختلف تاثیرگذار- از سلبریتی بگیر تا روزنامه‌نگار و سیاستمدار و فیلمساز و نخبگان- از جمله دلایل مهم عبور از بحران بوده است. «شرایط بحرانی»، زمان «انتقاد» و «ارائه راه‌حل‌های کارشناسی» است نه «عقده‌گشایی» و «تسویه حساب‌های سیاسی» آن‌هم از سوی جریان‌هایی که جزو متهمان ردیف اول بروز چنین بحران‌هایی‌اند. شما بفرمایید! کسانی که بحران را فرصتی برای بازگشت به قدرت دیده‌اند و با قدرت جادویی رسانه، بد را خوب و خوب را بد «جا» می‌زنند، به بحران اقتصادی دامن می‌زنند، در حالی که هیچ چیز قابل افتخاری در کارنامه‌شان دیده نمی‌شود، به‌جای پاسخگویی به یک دهه ویرانی، در شکل و شمایل یک کارشناس خبره ظاهر شده و «تئوری توسعه پایدار» می‌بافند، کذب بودن ده‌ها خبرشان طی همین دو هفته گذشته اثبات شده و بعضا وادار به عذرخواهی و اصلاح شده‌اند، بویی از اخلاق و انسانیت برده‌اند؟ 
مخاطب نکته پایانی این یادداشت، دولت محترم است که طی یک سال و نیم گذشته، بیش از 8 سالِ برخی‌ها تلاش کرده و در برخی حوزه‌ها، به نتایج خوبی هم رسیده است. دولتی که فقط در یک فقره، تلفات روزانه 800 نفر از کرونا را به صفر رسانده است و کشورمان را در این حوزه، جزو پرافتخار‌ترین کشورهای دنیا قرار داده است. ظرفیت عظیمی در کشور وجود دارد که می‌توان با استفاده از آنها، از این «فتنه اقتصادی» هم عبور کرد و آن چیزی نیست جز، کارشناسان خبره، مومن و غیرلیبرال... چقدر از مدیران دولت‌های سابق در بدنه دولتی باقی مانده است؟ وضعیت سفرای کشورمان در برخی کشورهای مهم چگونه است؟ آیا این مدیران و سُفرا با سیاست‌های دولت همراهند یا ساز خود را می‌زنند؟ چندبار از اساتید متعهد دانشگاه‌ها و کارشناسان خبره دعوت به عمل آمده تا برای عبور از این وضع، کمک حال دولت و ملت باشند؟ قطعا بخشی از وضعیت اقتصادی که در آنیم، حاصل تحریم‌ها و توطئه‌هاست اما این تحریم‌ها و توطئه‌ها، بیش از چهل سال است که وجود دارند. آن زمینه‌های داخلی که باعث می‌شوند، این توطئه‌ها موثر واقع شوند، آیا شناسایی شده‌اند؟ اتاق جنگ اقتصادی آمریکا، وزارت خزانه‌داری است. اتاق جنگ اقتصادی ما کجاست؟ 
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات