پس از تأخیر یکساله سرانجام محمد بن زاید آلنهیان، رئیس دولت امارات در دستوری ولیعهد آینده ابوظبی را مشخص و پسرش، خالد بن محمد بن زاید آلنهیان را به عنوان ولیعهد جدید این امارتنشین انتخاب کرد.
بن زاید همچنین در دستوراتی هزاع بن زائد و طحنون بن زاید را بهعنوان معاونان رئیس دولت و منصور بن زاید آلنهیان را بهعنوان معاون رئیس شورای وزیران انتخاب کرد.
کارشناسان مسائل حوزه خلیج فارس معتقدند با توجه به سنت قالب در این شیخنشین در زمینه انتقال قدرت به برادر، به نظر میآید حاکم فعلی امارات با سنتشکنی، پسر را به عنوان ولیعهد آتی امارات انتخاب کرده است. به نظر میآید محمد بن زاید همانند سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان به دنبال تغییر سنت انتقال قدرت در منطقه خلیج فارس است.
ولیعهد جدید ابوظبی کیست؟
خالد بن محمد بن زاید آل نهیان، بزرگ فرزند رئیس امارات هشت ژانویه 1982 دیده به جهان گشود. وی نیز همانند پدر خود در آکادمی نظامی سلطنتی سندهرست انگلیس تحصیل و جذب دستگاه امنیت حکومتی شد. ولیعهد کنونی ابوظبی در سال 2008 با فاطمه بنت سرور آلنهیان ازدواج کرد و دارای یک پسر و یک دختر است.
خالد بن محمد از سال 2016 ریاست این دستگاه را برعهده دارد. وی در همان سال به عنوان معاون مشاور شورای عالی امنیت ملی امارات انتخاب شد. خالد در 21 ژانویه 2019 به عضویت شورای اجرایی ابوظبی برگزیده و تنها به فاصله 9 ماه، رئیس دفتر اجرایی ابوظبی شد. این پست مسئولیت همه برنامهها و درخواستها در شورای اجرایی ابوظبی را برعهده دارد.
وی همچنین عضو هیئت مدیره هلدینگ سرمایهگذاری ابوظبی، شرکت ادنوک و رئیس چندین شورا ازجمله شورای تحقیقات فناوری پیشرفته است. از سال 2022 خالد بن محمد حضور بسیار چشمگیرتری در توافقات یا رخدادهای مهم خارجی همچون امضای توافقنامه راهبردی میان امارات و ژاپن داشت.
خالد بن محمد در جریان زلزله اخیر ترکیه و سوریه رهبری عملیات ویژه برای امدادرسانی به آسیبدیدگان را برعهده گرفت. با آنکه سنت در دستگاه حکمرانی امارات انتقال قدرت به شخص برادر است، اما بسیاری از تحلیلگران بر این اعتقاد بودند حضور پررنگ ارشد محمد بن زاید در مناصب دولتی و پروندهای مهم خارجی نشان دهنده زمینهسازی برای سنتشکنی و انتقال قدرت به پسر ارشد حاکم است.
به حاشیه رفتن «مرد سایهها»
پس از اعلام خبر انتخاب ولیعهد جدید ابوظبی، بسیاری از رسانهها طحنون بن زاید را بازنده بزرگ این کارزار خانوادگی میدانند. طحنون در مقام مشاور امنیت ملی امارات مسئول پروندههای مهمی همچون جنگ یمن، صلح ابراهیم، بحران قطر، ترکیه و ایران بوده است. وی شبکه گستردهای از شرکتهای خصوصی و بخشهای امنیتی را مدیریت میکند.
وی در عین حال رئیس کانونهای ثروت و فناوری همچون هلدینگ دولتی ADQ»، «First Abu Dhabi Bank» و «Group- 24» است. حال، این راهبردنویس و سیاستمدار عملگرا به نظر میآید در نوعی «کودتای نرم» به حاشیه بازی قدرت رانده شد و در بدعتی تازه قرار نیست دیگر به عنوان کاندیدای ریاست بر امارات عربی متحده شناخته شود.
به عبارت دیگر با انتخاب خالد بن محمد، «مرد سایهها» در سایه پسر بزرگ محمد بن زاید قرار خواهد گرفت. این موضوع سبب میشود به تدریج وی به نفع ولیعهد جدید در حاشیه مناسبات قدرت و روابط خارجی قرار بگیرد.
در نظم جدید منطقه خلیج فارس امارات دولت اسپارتی شناخته میشود که دیگر صرفاً متحد آمریکا و غرب نیست. با افزایش روزافزون سرعت انتقال قدرت از غرب به شرق، این امارتنشین نیز روابط جدید با قدرتهای نوظهور جهانی همچون چین، هند، روسیه، کره جنوبی و ... تعریف کرده است تا به این وسیله با متنوع کردن سبد شرکای خارجی، به نوعی موازنه در روابط با قدرتهای جهانی دست یابد.
خالد بن محمد قرار است (احتمالاً) میراثدار دولتی باشد که در نظم در حال شرقی شدن و سیال منطقه به دنبال ارتقای جایگاه خود به عنوان مرکز تجارت جهانی است. شاید اصطکاک میان قدرتهای جهانی و متحدان منطقهای آنها در زمینه کریدورهای ارتباطی و شریان انتقال انرژی آتش بحرانی را روشن کند که تمام رؤیاهای شیخنشینهای منطقه را بر باد دهد. در چنین شرایطی خالد باید آماده مواجه با فرصتها و تهدیدهای دنیای جدید برای امارات عربی متحده باشد.
بهره سخن
نظم و ساختار قدرت در شیخنشینهای حوزه خلیج فارس مبتنی بر اصل وراثت و اجماع میان اعضای خاندان پادشاهی است. انتخاب خالد بن محمد علاوه بر آنکه نوعی سنت شکنی در جریان انتخاب شخص ولیعهد ابوظبی بهشمار میرود، در عین حال نشاندهنده نوعی اجماع برادران بر سر فرزند ارشد محمد بن زاید است.
وی در این رقابت سخت موفق به کنار زدن افرادی همچون هزاع بن زاید و طحنون بن زائد، برادران ارشد پدرش شد. حال باید منتظر افزایش وزن و جایگاه ولیعهد جوان در ساختار قدرت بود.
ذکر این نکته لازم است، تهران برای تأمین حداکثری منافع خود باید علاوه بر برقراری رابطه مستقیم و مثبت با ولیعهد جدید این شیخنشین، با درک شرایط انتقال قدرت در کشورهای اقتدارگرا، نگاهی ویژه به رقبای احتمالی خالد به محمد، یعنی عموهایش داشته باشد.
به عبارت دیگر، فهم و درک مناسبات داخلی امارات این بصیرت را برای دستگاه سیاست خارجی کشورمان ایجاد میکند تا با تحلیل درست وضعیت حال، پیشبینی نسبتاً دقیقی نسبت تحولات آتی این امارتنشین داشته باشد.