رژیم صهیونیستی در تمام دهههای گذشته همه قوانین بینالمللی و مؤسسات بینالمللی را پایمال نموده و به سخره گرفته است و تمام این جنایات را در سایه حمایتهای امریکا و غرب و سکوت سازمانهای بینالمللی به اجرا گذاشته است. طی کمتر از دو هفته از آغاز عملیات طوفانالاقصی که توسط مقاومت در غزه، شاهد اقدامات جنایتکارانه و ضدبشری این رژیم علیه مردم عادی غزه بودیم و بهجز مردم، مؤسسات بینالمللی، امدادگران، مراکز پزشکی و هرآنچه را میتوانست حیات عادی مردم غزه را با تهدید مواجه کند، به اجرا گذاشت. بازتاب این رفتار غیرعادی که همواره از مواجهه با مقاومت فلسطینی یا مقاومت لبنانی و منطقه در هراس آشکار بهسر میبرد و فرار کرده، افکار عمومی جهانی و حتی سازشکاران دستنشانده عربی و اسلامی یا دولتها و کشورها را برانگیخت و به اعتراض گسترده و بیسابقه کشاند. امریکا و بایدن از همان روز اول با ارسال ناو و تسلیحات گسترده و ویرانگر در کنار اسرائیل و حکومت نتانیاهو و شکست دیپلماسی وزیر خارجهاش بلینکن ایستاد که برای رایزنی یک طرح خطرناک به منطقه آمده بود تا با تخلیه مردم غزه به صحرای سینا، پیروزی نتانیاهو در عملیات زمینی را مقدمهسازی کند. بایدن که در کارنامه سیاست خارجیاش هیچ دستاوردی برای انتخابات ریاستی امریکا ندارد، نمیتوانست، در کنار شکست موجودیتی اسرائیل در مقابل مقاومت غزه که لابیهای صهیونیستها را به تحرک وا داشته ساکت بماند و نقش ژاندارم جهانی خود را از دست بدهد؛ لذا با تمامی درخواستهای بینالمللی و پیشنویس ارائهشده ازسوی روسیه و دیگر کشورها به شورای امنیت سازمان ملل مخالفت کرد تا از ظرفیتهای آن به نفع کاخ سفید استفاده کند. در چنین شرایطی که رژیم صهیونیستی به اعتراف مقامات اسرائیلی یا مراکز معتبر غربی، شکست بیسابقهای از مقاومت دریافت کرده، بایدن به تلآویو آمده که سؤال اساسی این است که با کدام هدف، این سفر را دنبال میکند؟
از شواهد و قرائن گوناگون دو گمانه و هدف میتواند در دستور کار سفر باشد. اینکه در استقبال بایدن فجیعترین جنایت نتانیاهو در بیمارستان معمدانی و کلیسای معمدانی در جنب آن موجب شهادت صدها زن و کودک و مجروح شدن مردم عادی میشود، در فرهنگ تلمودی و صهیونیستی کاملاً معنادار است و میتواند با اهداف سفر بایدن مرتبط باشد. گمانه اول اینگونه است که رژیم صهیونیستی که از عملیات زمینی در غزه به دلایل زیادی هراسناک و ناتوان است، وسیعترین و وحشیانهترین جنایت ضدبشری را به اجرا بگذارد و بایدن بهعنوان ناجی به منطقه وارد شود و مدل و قواره پایان درگیری و توقف جنگ را دیکته کند. یعنی ضمن اعلام حمایت رسمی و علنی و تکرار آن از اسرائیل، با همراهی چند کشور و دولت دستنشانده، راهبرد صفر کردن پیروزی مقاومت را از طریق معادله آزادی تمامی اسرای صهیونیست در ازای توقف جنگ و ارسال کمک بشردوستانه به غزه را به اجرا بگذارد. بدین گونه امتیاز نقشآفرینی را در کارنامه انتخاباتی و جلب نظر لابی صهیونیسم بینالملل را حاصل و سرافکندگی شکست نتانیاهو را جبران میکند و ناجی منطقهای هم خواهد بود.
در گمانه دوم، که برخی قرائن در برنامهریزی نتانیاهو و استمرار بمبارانهای تعمدی برای کشتار مردم در غزه آشکار است، بایدن نیز برای تأکید بر حمایت جدیتر به اسرائیل آمده تا بر گامهای جنایتکارانه و شدیدتر وی صحه بگذارد و خط و نشان بیشتری برای جلوگیری از مداخله مقاومت منطقهای در درگیری رژیم صهیونیستی با مقاومت غزه، از خود نشان دهد. تا بدینگونه، رضایت لابی صهیونیستی در انتخابات را کسب نماید و مجوز جنایت وسیعتر در غزه را به نتانیاهو بدهد.
پارامترهای زیادی در عرصه جهانی مانند افکار عمومی، بیتابی مقاومت منطقهای و مردم جهان برای مقابله با رژیم صهیونیستی و اعتراض کشورهای جهان و حتی اروپایی و سازمان ملل به فجایع بیمارستان معمدانی و دیگر صحنههای دلخراش در غزه علیه مردم، گمانه دوم را ضعیف میکند و گمانه اول که هزینه کمتر و امتیاز بیشتری برای رژیم صهیونیستی و بایدن در بر دارد، قوی نشان میدهد. اگرچه بایدن برای سناریوی اول نیز با مشکل سران عربی سازشکار روبهرو است، ولی در هر ساعت و روزهای آینده، غافلگیریهای دیگری میتواند آمال بایدن و نتانیاهو را نقش بر آب کند.
صابر گل عنبری
بمباران بیمارستان کلیسای معمدانی در نوار غزه و قربانی شدن بیش از ۵۰۰ نفر که بیشتر آنها زن و کودک هستند، هولوکاست و قتل جمعی است که در برابر دیدگان مردم جهان در عصر فرارسانه رخ داد. تصاویر اجساد تکه تکه شده کودکان خردسال و بیماران و مجروحان و مردم پناه گرفته در محوطه بیمارستان و نالههای کودکان مجروح واقعا تکان دهنده و هولناک است. این واقعه دلخراش که به صورت زنده در شبکههای پرمخاطب همچون الجزیره پوشش داده شد، شبانه دهها هزار نفر را در کرانه باختری و قدس و پایتختهای عربی و اسلامی به خیابانها کشاند.
نتانیاهو پس از واکنشهای تند و سریع دولتها و ملتها نسبت به این واقعه برای گریز از پاسخگویی و این رسوایی حتی نزد متحدان خود، مدعی شده که اسراییل دست نداشته است اما اخطارهای متعدد به این بیمارستان و ۵ بیمارستان دیگر در غزه برای تخلیه طی چند روز اخیر خود گواهی بر تصمیم تل آویو برای بمباران بیمارستان دارد. کما این که سخنگوی ارتش اسرائیل هم دقایقی بعد از بمباران گفته است که ما هشدار دادیم که بیمارستان تخلیه شود. اما واقعیت این است که این تخلیه هم با توجه به شرایط ناگوار انسانی منطقه غزه امکانپذیر نبوده است و همه مراکز درمانی و بیمارستانها مملو از مجروحان و بیماران است و امکان جابجایی حدود هزار مجروح و بیمار در این بیمارستان عملا وجود نداشته است.
در واقع آن تصویر مظلومانهای را که اسرائیل بعد از حمله حماس در جهان درباره خود برای همراه کردن غرب و افکار عمومی جهان در جنگ ترویج میکرد، با حادثه هولناک بمباران بیمارستان معمدانی و وقایع تلخ این روزهای غزه در نتیجه بمباران بیسابقه و بیامان این منطقه خنثی شده و رنگ باخته است. در مقابل هم اسرائیل را در معرض محاکمه افکار عمومی جهان و آمریکا و اروپا را در تنگنای بیشتری قرار خواهد داد. بمباران بیمارستان غزه در شب نشست چهارجانبه امان با مشارکت سران اردن، آمریکا، مصر و فلسطین اقدامی نیست که بیحساب و کتاب و کورکورانه صورت گرفته باشد.
بعید نیست که یک هدف احیای معادله نامتوازن یک کشته اسرائیلی در مقابل ۵ الی ۱۰ فلسطینی و حتی بیشتر باشد و در این خصوص هم، احتمالا نتانیاهو تصور کرده است که با توجه به بالا گرفتن انتقادات بینالمللی از روند تصاعدی بیسابقه قربانیان فلسطینی در روزهای اخیر (۳۰۰ نفر در روز) و شاید پس از سفر جو بایدن به منطقه (فردا چهارشنبه) دیگر چنین فرصتی برای قتل یکجای این تعداد فلسطینی برای تحقق هدف پیشگفته فراهم نشود. البته ناگفته هم نماند که بعید نیست اتفاق امشب دولت اردن را با توجه به خشم گسترده مردم این کشور در معذوریت شدیدی قرار دهد و سفر بایدن و این نشست لغو شود.
در کنار آن هم، به نظر میرسد که بمباران بیمارستان معمدانی تکه دیگری از پازل وحشتی است که اسرائیل درصدد تکمیل آن در نوار غزه با هدف وادار کردن دو میلیون نفر ساکن آن برای فرار به مصر و تخلیه این منطقه برای تحقق غایت جنگ یعنی نابودی حماس است؛ آنهم پس از مخالفت گسترده قاهره و امان و دیگر پایتختهای عربی با طرح کوچ اجباری و پذیرش آوارگان غزه. در واقع این هم سیاست کهنهای است که سازمانهای تندروی هاگانا و اشتیرن قبل از تشکیل اسرائیل در پیش گرفتند و موفقیت آمیز هم بود. اما امروز در عصر انفجار اطلاعات و سوشیال میدیا و همچنین عبرتی که خود فلسطینیها از گذشته گرفتهاند، دیگر امکانپذیر به نظر نمیرسد؛ هر چند تعداد قربانیان معمدانی از حیث عدد بیش از دو برابر قتل عام روستای دیر یاسین در سال ۱۹۴۸ است.
اما فاجعه بیمارستان معمدانی با توجه بازتاب منطقهای و جهانی گسترده آن در صورت تداوم خشم عمومی در منطقه، هم میتواند احتمال شعله ور شدن کل منطقه و گسترش جنگ را بالا ببرد و هم به تبع آن، نگرانی فزاینده نسبت به خروج اوضاع از کنترل میتواند مراکز تصمیمگیری در آمریکا و اروپا و منطقه و غرب را به این جمعبندی برساند که تا دیر نشده به دنبال راهحلی برای پایان این جنگ و توقف حملات اسرائیل باشند تا از وقوع این انفجار در منطقه پیشگیری شود
به هر حال، پیادهراه شدن میدان شهرداری رشت و بخشهایی از خیابانهای اطراف آن، در آن سالها خالی از گفتوگو و بحث و جدل نبود. بعضی افراد شبکه معابر غیراصلی مرکز شهر را بسیار پرپیچوخم میدیدند و ترک عادت روزانه، یعنی ترددنکردن با ماشین در آن قسمت مرکزی شهر برایشان خوشایند نبود؛ بنابراین مقاومت میکردند... اما بعد از پیادهراه و سنگفرششدن میدان، همه چیز بهتدریج مورد پسند مغازهداران و شهروندان قرار گرفت. و در اصل، رشت برای بسیاری از شهرهای دیگر کشورمان الگو نیز قرار گرفت.
امروز نیز ما در شهرهای بزرگمان مانند اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و البته تهران، خیابانها و میدانهایی با اولویت پیاده داریم که فضای بعضی از آنها مانند میدان نقش جهان اصفهان یا میدان اصلی شهر همدان آنقدر زیباست که میتوان آنها را یگانه و «جهانی» نامید و همه جا تبلیغ کرد. حس و حالتی که در این میدانها به انسان دست میدهد، واقعا نادر و ویژه است و بدونشک نشانی از مدنیت و شهرنشینی شایسته را با خود دارد. گردش در این فضاهای زیبای شهری، هم برای شهروندان مطلوب است و هم برای گردشگران ایدئال. آخرین سهشنبه ماه مهر، در میدان نقش جهان به دعوت دوستان میراث فرهنگیمان به تماشای بازی چوگان نشستیم.
دوستداران میراث این بازی را بهعنوان یک میراث ناملموس ثبتشده به نام ایران و ایرانی در فهرست میراث جهانی یونسکو به رخ میهمانان خارجی کشورمان در حوزه میراث ناملموس کشیدند و در تلویزیون هم نشان دادند تا همه بدانند که ما ایرانیان میراث قدیم و آداب و سنن خودمان را عزیز میداریم و حفظ میکنیم و به فضاهای شهری و خاطرات جمعی مردممان در این فضاهای عمومی زیبا اهمیت میدهیم. هر بار گوی چوگانبازان به دروازه وارد میشد، صدای ساز و دهل به هوا برمیخاست و جمعیت کف میزد. مردم شرکت در رویدادها در فضاهای عمومی شهری را دوست دارند.
باید گفت که در دنیای امروز سالهای سال است که پیادهراه کردن بخشهایی از شهر قدیم در تمام شهرها به رسمی جاافتاده و جاری تبدیل شده و جای تعجب است اگر شهری دارای چنین فضای پیادهای برای گشت و گذار مردم شهرش نباشد. اغلب این میدانهای مهم، مانند میدان نقش جهان اصفهان -که خود به یکی از زیباترین میدانهای جهان معروف است- یا میدان ارگ کریمخانی در شیراز یا همان میدان همدان، اکنون روی خیابانها و کاربریهای تجاری و تفریحی-پذیرایی اطراف خودشان هم تأثیر گذاشتهاند و هتلها، رستورانها و کافههای متعددی در اطرافشان بهتدریج شکل گرفته است.
امید است که همه شهرهای کشورمان چنین فضاهای پیاده و به زیبایی آراستهای را در دل خود جای دهند و مانند بسیاری شهرهای دنیا بتوانیم با سربلندی شهرهایمان را به رخ گردشگران ایرانی و خارجی بکشیم و به آنها افتخار کنیم.
اروپا در حد این بازی نیست
حنیف غفاری
درست در بحبوحه جنگ غزه و وقوع جنایت وقیحانه بمباران بیمارستان معمدانی غزه توسط رژیم کودک کش و اشغالگر صهیونیستی، شاهد طرح ادعای اروپائیان مبنی بر باقی ماندن تحریمهای موشکی ایران ( وفق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد) و عدم انقضای آنها هستیم. اگرچه اروپائیان تلاش میکنند با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و رسانهای خود، فرا متن تحریفشده جنگ غزه که ساختهوپرداخته دست خود میباشد را با رفع تحریمهای موشکی ایران در ۲۶ مهرماه امسال ( دیروز) گره بزنند، اما بروکسل در حد و اندازه اداره این بازی پیچیده نیست!
کشورهای عضو اتحادیه اروپا در بیانیهای مدعی شدهاند که تحریمهای پیشین سازمان ملل متحد علیه برنامه هستهای و موشکی جمهوری اسلامی همچنان باقی خواهند ماند. بر اساس آنچه اروپائیان سعی در القای آن دارد، این تحریمها که تا ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ اعتبار داشتند، تداوم مییابند و اقدامهای لازم برای حفظ آنها انجام میشود!
در این بیانیه آمده است که شورای اروپا اقدامهای تحریمی علیه افراد و نهادهایی را که قبلا مشمول تحریمهای اتحادیه اروپا شده بودند، حفظ میکند. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز جمعه ششم اکتبر (۱۴ مهر) در بیانیهای خبر داد که اختلافها بر سر اجرای برجام کماکان باقی است و وزرای خارجه تروئیکای اروپایی در نامهای مشترک، اعلام کردهاند که قصد ندارند مطابق با آنچه قبلا اعلامشده بود، در جهت لغو تحریمها علیه جمهوری اسلامی در روز ۱۸ اکتبر گام بردارند.در خصوص ادعای اروپائیان، نکاتی وجود دارد که لازم است موردتوجه قرار گیرد:
چنانچه استراتژیستها و حقوقدانان غربی صراحتا اذعان کردهاند، اتحادیه اروپا اساسا در مسند و جایگاهی قرار ندارد که اصل لغو تحریمهای موشکی ایران را زیر سؤال برده یا آنها را نفی کند، زیرا اصل توافق هستهای ( برجام ) به قوت خود باقی است و صرفا در یک صورت ( ابطال مطلق و حقوقی برجام ) چنین ادعایی اصالت دارد .به عبارت بهتر، تا زمانی که اصل برجام به قوت خود باقی است، سخن گفتن از ابطال یا حتی تغییر زمانبندیهای مربوط به لغو تحریمها در دامنه اختیار اروپای واحد نیست.
در اینجا بازیگران اروپایی صرفا میتوانند ازآنچه در سند قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که حول برجام منعقدشده است و مشخصشده، پیروی نکنند و حق زیر سؤال بردن اصالت آن را ندارند.
دومین نکته ، مربوط به نقض صریح برجام توسط اتحادیه اروپاست. حتی عدم پیروی اروپائیان نسبت به لغو تحریمهای موشکی ایران، مصداق عینی نقض توافق هستهای توسط آنهاست. به عبارت بهتر، اروپائیان اکنون رسما توافقی که خود در سال ۲۰۱۵ آن را امضا کردهاند، زیر سؤال بردهاند. قطعا حق پاسخ و واکنش متقابل جمهوری اسلامی ایران وفق مفاد مندرج در توافق هستهای به قوت خود باقی است. در اینجا ایران میتواند در واکنش به نقض رسمی تعهدات برجامی اروپا، بخشی یا همه تعهدات خود را به حالت تعلیق درآورد. قطعا در این صورت، اروپائیان حق هیچگونه شکایت یا گلایهای را نخواهند داشت.
سومین موضوع، مربوط به تفسیر ایران و کشورهایی مانند روسیه و چین نسبت به لغو تحریمهای موشکی ( وفق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت) میباشد. بدیهی است که اصالت ادعای حقوقی اروپا در اینجا موردقبول کشورمان و شرکای تهران نخواهد بود و تفسیر حقوقی متقن و مطلق در قبال قطعنامه مذکور و سند برجام، به قوت خود باقی است. بدیهی است که تکلیف قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را بیانیههای تبلیغاتی و ادعایی اتحادیه اروپا مشخص نخواهد کرد! جمهوری اسلامی ایران و شرکای آن بدون توجه به شانتاژهای سیاسی و غیرحقوقی اتحادیه اروپا و آمریکا، بر اساس همان تفسیر حقوقی مطلق و متقن نسبت به سند قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت عمل نموده و تحریمها و محدودیتهای موشکی مندرج در این قطعنامه را از روز ۲۶ مهرماه امسال کان لم یکن تلقی کرده است.