حسین شریعتمداری
۱- «گیدئونلوی» خبرنگار و ستوننویس مشهور روزنامه «هاآرتص» طی سخنانی که در فضای مجازی بازتاب گستردهای داشته و هنوز هم بر تعداد چند میلیونی بازدیدکنندگان آن افزوده میشود، به نکات مهم و بنیادینی درباره هویت واقعی صهیونیستها اشاره کرده است. گیدئونلوی، میگوید؛ «من میخواهم به سه اصل اشاره کنم که باعث میشوند ما اسرائیلیها بتوانیم علیرغم واقعیتهای وحشیانه موجود در آرامش زندگی کنیم». او سپس، سه اصل یاد شده را اینگونه توضیح میدهد، بخوانید!
اصل اول:«اکثر ما اسرائیلیها - اگر نه همه ما- از عمق جان باور داریم که قوم برگزیده هستیم، پس حق داریم هر کاری را که دلمان میخواهد، انجام بدهیم»!
اصل دوم: «ما در اشغالگری رکورد زدهایم. اما هرگز در طول تاریخ هیچ اشغالگری وجود نداشته که خود را قربانی معرفی کند! نه فقط قربانی، بلکه تنها قربانی موجود در صحنه! این هم باعث میشود ما اسرائیلیها علیرغم جنایات هر روزه، بتوانیم در آرامش زندگی کنیم. زیرا باور داریم که قربانی هستیم»!
اصل سوم: « اصل سوم که شاید مهمترین و بدترین هم باشد، انسانزدایی سازمانیافته از غیریهودیان است. غیریهودیان را انسان و بشر نمیدانیم که حقوق بشر داشته باشند(!). اگر پوست اسرائیلیها را خراش بدهیم،این سه اصل را میتوانیم ببینیم»!
۲- آنچه گیدئون لوی درباره این اصول از باور صهیونیستها میگوید، «تحلیل» یا برداشت شخصی او نیست، بلکه واقعیتی است که تاریخ چند هزار ساله قوم یهود نیز گواه خالی از ابهامی بر صحت آن است و در کلام خدا نیز بر این واقعیت تلخ تاکید شده است. توضیح آن که، یهودیان (اجداد صهیونیستهای کنونی) ادعا میکردند که قوم برگزیده خدا هستند(!) و در پاسخ به این سؤال که خداوند متعال پس از شما اقوام و انسانهای فراوان دیگری نیز آفریده است.چرا باید از میان تمامی آنها، قوم یهود را برگزیده باشد؟! یهودیان در پاسخ به این پرسش میگفتند؛ خدا بعد از آفرینش ما، خلع ید(!) شده و قدرت تغییر آنچه را که پیش از آن اراده کرده بود ندارد(!)
« وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ... و یهودیان گفتند؛ دستهای خدا بسته است(!) و به علت آنچه گفتهاند لعنت شدهاند، بلکه دستهای خدا [ید به معنای قدرت است] گشاده است». (۶۴ مائده)
۳- جهان اسلام و به بیان واقع بینانهتر، پیروان تمامی ادیان و مذاهب غیریهود (بخوانید غیرصهیونیست) با چنین انساننماهای درندهخویی روبهرو هستند که خود را نژاد برتر تلقی میکنند! و فساد و تباهی و قتل عام دیگران را نه فقط مجاز، بلکه «تکلیف دینی»! خود میدانند! موجوداتی با این مشخصات،- با پوزش از همه سگها حتی سگهای هار!- به سگهای هار شبیهاند که الزاماً باید در محوطهای حصار کشیده و بیرون از جوامع انسانی نگاهداری شوند! و سلامت جوامع بشری ایجاب میکند که در میان مردم نباشند! بیحساب نبود که حضرت امام -رضوانالله تعالی علیه- اسرائیل را یک غده سرطانی میدانستند و تاکید داشتند که «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود». و یا به گفته رهبر معظم انقلاب، سگهای هاری هستند که به جان مردم مظلوم فلسطین افتادهاند...
۴- دیروز رهبر معظم انقلاب با اشاره به جنایات رژیم صهیونیستی در قتلعام زنان و کودکان مظلوم غزه، فرمودند: «اگر چنانچه این جنایت ادامه پیدا کند، مسلمانها بیتاب میشوند نیروهای مقاومت بیتاب میشوند، کسی جلوی اینها را دیگر نمیتواند بگیرد. این را بدانند. توقع نکنند از کسانی که نگذارید فلان گروه فلان کار را بکند. کسی نمیتواند جلوی اینها را بگیرد وقتی بیتاب شدند». پیش از این نیز حضرت امام تاکید فرموده بودند: «بر هر مسلمانی لازم است که خود را علیه اسرائیل مجهز کند».
۵- دوشنبه شب هفته جاری آقای امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان که این روزها در اقدامی انقلابی بیشترین وقت خود را به حضور در منطقه و رایزنی با سران مقاومت اختصاص داده است در مصاحبه با شبکه افق سیما گفت: «امروز در گفتوگو با برخی وزرای خارجه کشورهای اسلامی به این جمعبندی نزدیک شدیم که اگر از فرصتهای محدود و فشردهای که نزد سازمان ملل است استفاده نشود امکان گشایش جبهههای جدید علیه رژیم صهیونیستی اجتنابناپذیر است». وی تاکید کرد: «امروز وقتی از مقاومت صحبت میکنیم از مقاومتی میگوییم که جنگهایی را پشت سر گذاشتند اما نکته مهم این است که بدترین شیوه برای برخورد را صهیونیستها انتخاب کردند و آن نسلکشی کودکان و زنان است. در آمار آمده که بیش از 740 کودک تاکنون به شهادت رسیدند در حالی که در اوکراین 593 کودک کشته شدند. ما به صراحت به طرفهای آمریکایی گفتیم و اعلام میکنیم که آنان نمیتوانند همه را به خویشتنداری دعوت کنند اما به طور تمامقد در کنار جنایتکاران اسرائیلی قرار بگیرند. زمان برای این پیامهای آمریکا رو به پایان است. من هشدار میدهم تا دیر نشده به جای ارسال پیامهای ریاکارانه کشتار کودکان و زنان را متوقف کنید». وزیر امور خارجه در پاسخ به این سؤال که: آیا ایران وارد جنگ میشود؟ گفت: «هر احتمالی متصور است. تاکید میکنم که هیچ طرفی نمیتواند نسبت به تداوم این وضعیت بیتفاوت باشد».
۶- این روزها، دنیا شاهد حضور سردمداران و مقامات آمریکایی و اروپایی در فلسطین اشغالی و اعلام حمایت آنان از نسلکشی صهیونیستهاست. تا آنجا که دیروز «جنت یلن» وزیر خزانهداری آمریکا اعلام کرد که علاوهبر کمک به اوکراین میتوانیم در جنگ اخیر به اسرائیل هم کمک کنیم»! و اسپوتنیک، به نقل از یک منبع در پنتاگون اعلام کرد؛ «ایالات متحده یک تیم واکنش سریع متشکل از 2000 تفنگدار دریایی را به سواحل اسرائیل میفرستد». بنابراین آمریکا و متحدان اروپایی آن در حالی که دیگران را به خویشتنداری(!) و خودداری از ورود به دفاع از مردم غزه دعوت میکنند، خود بهگونه تمامقد در کنار رژیم صهیونیستی ایستادهاند! از سوی دیگر، ارتش رژیم صهیونیستی که در مقابله با نیروهای مقاومت شکست سنگینی خورده است و تاب مبارزه با آنان را ندارد، به قتل عام مردم بیدفاع در غزه روی آورده است و همه روزه تعداد فراوانی از مردم عادی و زنان و کودکان بیپناه را به خاک و خون میکشد. بنابراین به وضوح میتوان دید که صهیونیستهای خونخوار و کودککش از جنایات خود دست نکشیدهاند. به بیان دیگر، شرایطی را که برای خودداری از گشودن جبهه تازه علیه اسرائیل در نظر گرفته شده بود، زیر پا گذاشتهاند با این حال آیا مجوز قانونی و منطقی برای ورود کشورهای اسلامی به حمایت از مردم مظلوم فلسطین فراهم نشده است؟!
۷- این کلام از امیرالمؤمنین علیهالسلام است که در خطبه ۲۷ نهجالبلاغه آمده است «ما غُزِیَ قَومٌ قَطُّ فی عُقرِ دارِهِم اِلّا ذَلّوا... به خدا سوگند هيچ مردمى در دل سرزمينشان با دشمن نجنگیدند، مگر آن كه به خوارى و شكست افتادند». اگر رزمندگان اسلام در مقابل بیش از ۳۰ قدرت ریز و درشت دنیا که در پوشش صدام به مقابله با ایران اسلامی آمده بودند، ایستادگی نمیکردند، امروز از ایران اسلامی آزاد و مقتدر نامی در میان نبود. اگر رزمندگان مدافع حرم در سوریه و عراق به مقابله با تکفیریهای داعش که ساخته و پرداخته آمریکا و اسرائیل بود نمیرفتند، باید در داخل کشورمان به مصاف آنان میرفتیم. اگر در سوریه با ائتلاف غربی، عبری و عربی مبارزه نکرده بودیم، امروز ایران اسلامی نیز در معرض دستدرازی دشمنان بود. امروز هم نیروهای مقاومت در مقابل دشمنان غربی و عبری و عربی از تمامی جهان اسلام به دفاع برخاستهاند و انتظار آن است که جهان اسلام نیز به یاری آنان برخیزد...
۸- یکی از ابتکارات بسیار برجسته و تعیینکننده در عملیات«طوفان الاقصی»، فیلمبرداری همزمان رزمندگان مقاومت از موفقیتهای خود در عرصههای مختلف عملیات و به تصویر کشیدن حالتهای ذلتبار نظامیان صهیونیست در مقابل حملات برقآسای نیروهای مقاومت بود. رزمندگان مقاومت فیلمها و عکسهایی که از این صحنهها تهیه کرده بودند را بلافاصله در رسانههایی که در اختیار داشتند و مخصوصاً در فضای مجازی منتشر میکردند و از این طریق افکار عمومی جهانیان را از عظمت عملیات طوفان الاقصی و شکست سنگین و ذلتبار صهیونیستها با خبر میکردند. همین رخداد در ماجرای جنایتهای هولناک صهیونیستها در بمبارانهای پیدرپی غزه و قتلعام فجیع زنان و کودکان نیز تکرار شده است و در نتیجه، به امپراطوری رسانهای غرب اجازه ندادهاند مانند دفعات قبل، از این نبرد بزرگ تصویری وارونه و گزارشی معکوس به افکار عمومی جهانیان ارائه کند و بر جنایات وحشیانه صهیونیستها سرپوش بگذارد. اینگونه است که این روزها علاوهبر ملتهای مسلمان، شاهد تظاهرات گسترده و در مواردی صدها هزار نفری ملتهای غیرمسلمان در آمریکا و اروپا علیه جنایات صهیونیستها هستیم. به بیان دیگر افکار عمومی جهانیان هم برای مقابله جانانه با صهیونیستهای وحشی آماده شده است... و بالاخره همه شواهد حاکی از آن است که روز انتقام نزدیک است. « إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا، وَنَرَاهُ قَرِيبًا... آنها [دشمنان] آن روز را دور میبینند و ما آن را نزدیک میبینیم». (آیات ۶ و ۷ سوره معراج)
محسن پاکآیین
رهبرمعظم انقلاب اسلامی در بیانات مهمی که دیروز درجمع نخبگان داشتند حد تابآوری مسلمانان جهان و نیروهای مقاومت را تبیین کرده و فرمودند که اگر وحشیگریهای اسرائیل ادامه یابد مسلمانان و نیروهای مقاومت، بیتاب خواهند شد و دیگر کسی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد. یعنی لازمه خویشتنداری مسلمانان و آزادگان و بخصوص محور مقاومت این است که جنایات رژیم صهیونیستی متوقف شود.
امروز مردم جهان و بهخصوص مسلمانان از کودککشی و حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه که مصداق بارز نقض حقوق بشر و مخالف قوانین بینالمللی است واقعا منزجر هستند و زمینه برای یک اقدام عملی علیه اسرائیل برای توقف جنایات این رژیم جعلی آماده است و اگر صهیونیستها ضربه دیگری بخورند که به زوال این رژیم کمک کند، مردم جهان و مسلمانان خوشحال خواهند شد. شواهد و اطلاعات نشان میدهد نیروهای محور مقاومت که سالهاست در نبرد با رژیم صهیونیستی هستند از تجهیزات و امکانات خوبی برخوردارند و این اراده را دارند تا در صورت تداوم جنایات صهیونیستها دست به اقداماتی بزنند که در این صورت جنگ توسعه خواهد یافت، پس به نفع رژیم صهیونیستی است که دست از ادامه کودککشی و جنایت بردارد.
رسول منتجبنیا
آرمان امروز
ابراهیم رییسی، رییس جمهوری در شعارهای انتخاباتیاش یکدست شدن قوا را مطرح میکرد اما یک اشکال در مورد یکدست شدن قوا وجود دارد.
ممکن است کسی تصور کند که این حسن و مزیت خوبی برای نظام است که همه یکدست شوند و قوای سهگانه همه از یک جناح و فکر باشند در حالی که این یک عیب و اشکال برای نظام سیاسی است که قوای سهگانه در اختیار یک جناح باشد و جناحهای دیگر همگی کنار زده و به حاشیه رانده شوند و از آنها در حاکمیت استفاده نشود.
نتیجهاش این میشود که طرفداران یک جناح باقی میمانند و بقیه جناحها، سلایق و گرایشها خودشان را بیتفاوت جلوه میدهند و کنارهگیری میکنند. این اشکال عمدهای است که به یکدست شدن قوا وارد است و الان هم همگی شاهد این مسئله هستیم. در حال حاضر همه گروههای حاضر در جناح اصولگرا که رییس دولت نمایندگی آنها را برعهده دارد پشت دولت نیستند. رئیسی نتوانست از جناح اصولگرا وحدت و اجماعی درست کند.
در حال حاضر مجموعه خاصی از اصولگرایان در دولت وجود دارند و مجموعه خاصی از دولت حمایت میکنند اما بعضی از چهرههای شاخص اصولگرا و صاحب نظر منتقد دولت هستند و چه بسا انتقادهای تندی هم دارند.
برخی از افراد که جزو چهرههای سرشناس اصولگرا محسوب میشود با برخی از برنامههای دولت مخالفت خود را شفاف کردهاند و در بسیاری از مواقع مشاهده میکنیم که مطالب بسیار تند و مستدل و مستندی مینویسند و به شدت به سیاستهای دولت نقد وارد میکنند.
با این روند و در سالی که به انتخابات ختم خواهد شد. باید دقت داشته باشید که اصل تفکیک قوا و استقلال آنها برای مردم سالاری، یک رکن اساسی و نبود آن مانعی برای همکاری آنها محسوب میشود.
در این مورد میتوانی به آرمانهای انقلاب اسلامی هم توجه ویژهای داشته باشیم.
برخی خوشبینانه قضاوت کرده و تهاجم اخیر را بیسابقه و تأثیرگذار میدانند؛ اما با توجه به فضای جهانی، حمایتهای بیدریغ جهان غرب، سکوت کشورهای مسلمان، پایبند نبودن اسرائیل به اصول اخلاقی و انسانی و قواعد بینالمللی و در نهایت نابرابری توان نظامی طرفین، شاید با کمال اندوه و تأسف و تلخی و اندوه شاهد کشتار جمعی یک ملت باشیم. بهویژه آنکه با توجه به خطر موجودیت اسرائیل، جناحهای سیاسی در این کشور در این زمان اختلافات خود را کنار گذاشته و یکپارچه برای نابودی حماس و مردم غزه همصدا خواهند شد و اقتدار را به افراطیهای صهیونیست خواهند داد و آنان در این جنگ نابرابر گستاختر از همیشه عمل خواهند کرد؛ بهویژه آنکه این بار حماس پیشدستی کرده است؛ بنابراین با توجه به نکات یادشده، به نظر میرسد خشونت و جنگ نمیتواند راهحل نهایی مسئله فلسطین باشد؛ زیرا نتیجه آن کشتار بیگناهان بسیار و آوارهشدن یک ملت برای بار چندم است. پرسش این است که اگر از راهحل نظامی چشمپوشی شود، آیا راهحلهای سیاسی میتواند به حل بحران کمک کند؟ واقعیت این است که این راه نیز بسیار سخت است. کشورهای غربی که رژیم جعلی اسرائیل را در منطقه ایجاد کردند، با انواع حمایتهای خود پشتیبان سیاستهای اسرائیل بوده و از طرفی لابیهای بسیار قوی اسرائیل نیز موجب تداوم این حمایتها شده و میشود. دولتهای عرب نیز فقط بهظاهر از فلسطین حمایت کرده و برخی از آنان در عمل در حال عادیسازی روابط خود با این کشور هستند. این دولتها اکنون نیز حتی در شرایط بحرانی کنونی نیز از حمایت جدی و عملی خودداری کردهاند. در این شرایط حساس که برخی کشورها انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه گرفتهاند و خوشبختانه نظام موضع مناسبی در این زمینه گرفته و هرگونه مشارکت را نفی کرده است. نباید اجازه داد تا برخی از افراد و گروههای تندرو، با بیانات و رفتارهای سطحی و سخیف خود، این حمله را دستمایه خویش کرده، از کشتهشدن انسانها استقبال کرده و به دنبال ماجراجویی باشند؛ زیرا ممکن است با اقدامات نادرست برای کشور بحران ایجاد کنند. چنانچه در حمله به سفارت عربستان یا سفارت انگلستان به منافع ملی کشور ضربه زدند. نتیجه چنین اقداماتی محو اسرائیل نخواهد بود؛ اما به تشدید تحریم و تحمیل هزینههای گسترده برای ملت ایران منجر خواهد شد. به نظر میرسد با توجه به جنگ نابرابر کنونی و حمایتهای جهانی از دولت غاصب، تنها راه مؤثر دیپلماسی فعال کشورهای منطقه است. اگر سیاست خارجی بتواند با مشارکت کشورهای منطقه، سازمان کنفرانس اسلامی، کشورهای حاشیه خلیج فارس و قدرتهای بزرگ منطقه به تفاهم برسد تا این کشورها از اهرم خویش برای فشار بر اسرائیل بهره ببرند، میتوان امیدوار بود که آتش جنگ فروکش کند. فراموش نباید کرد که امروزه، سرمایهگذاری گسترده کشورهای عربی مانند عربستان و قطر و امارات در کشورهای غربی که در سالهای اخیر دچار مشکلات اقتصادی شدهاند، میتواند ابزاری مؤثر باشد. چنانچه این کشورها به موقعِ بحرانی که برایشان پیش آمده، از اهرم تهدید استفاده کرده و اثرگذار نیز بوده است. به نظر میرسد ایران میتواند با طی این مسیر به حل بحران فلسطین کمک کند.
مسعود پیرهادی
سال ۱۴۰۱ فارغ از وقوع یک پروژه سیاسی و فرهنگی منسجم و بینالمللی علیه جمهوری اسلامی که هزینههای زیادی در بر داشت، در حوزه اقتصادی و خصوصا نرخ ارز نیز خاص و نقطه عطف بود. دلار از ابتدای سال که ۲۶ هزار تومان قیمت داشت به روایت برخی کانالها در اسفندماه تا ۶۱ هزار تومان جهش قیمتی پیدا کرد و برخی از اقتصاددانان، فعالان اقتصادی و پژوهشگران برای خرداد ۱۴۰۲، نرخ دلار را حداقل ۷۰ هزار تومان و این نرخ را تا پایان ۱۴۰۲ حداقل ۱۰۰ هزار تومان پیشبینی کردند.
اما سال ۱۴۰۲ دفتر ارزی کشور جور دیگری ورق خورد و مهر بطلانی بر پیشبینیها زد و حتی در کوران حوادث بزرگ، عنان نرخ ارز از دست نرفت. ولی چرایی، چگونگی و آثار این اتفاق که در برخی برههها تحسینبرانگیز و البته شاید تداومش مخاطرهانگیز است، محل تأمل و بررسی خواهد بود. شاید یکی از مهمترین علل توفیق در مهار نرخ ارز، باز گذاشتن دست بانک مرکزی بهعنوان دستگاه تخصصی بود؛ مثل جراحی که در حین عمل باید بتواند حسب صلاحدید حرفهای خودش از هر ابزاری که لازم میداند استفاده کند. بهعنوانمثال، چند روز اخیر بازار ارز با دو حادثه مهم مواجه شد؛ یک: زلزله هرات و دو: جنگ غزه
اما چرا ثبات بازار ارز به هم نخورد؟
جواب به مداخلات بهموقع بانک مرکزی در بازار ارز برمیگردد. بانک مرکزی توانست با ورود و فروش ارز بهصورت عیان و پوششی در بازارهای مختلفی چون بازار هرات، بازار دبی و بازار فردایی، ثبات بازار را حفظ کند. این اقدام بانک مرکزی قابلتحسین است. اما اگر از بانک مرکزی توقع داریم در آینده نیز بتواند در مواجهه با شوکهای بیرونی، پرقدرت و مؤثر واکنش نشان دهد سران سه قوه باید پایبندی به دو اصل زیر را تضمین نمایند:
۱. عدممداخله سیاسی و قضائی نابجا در تصمیمات کارشناسی بانک مرکزی؛ بهنحویکه به بدنه کارشناسی و مدیریتی بانک مرکزی اطمینان داد تا زمانی که تصمیمات کارشناسی، اخذ و اجرا میشوند، فارغ از نتیجه، هیچ پرونده امنیتی و قضائی برای ایشان تشکیل نمیشود. مانند اتفاقی که برای سیف و عراقچی، رئیسکل و معاون ارزی اسبق بانک مرکزی رخ داد.
۲. اطمینان از عدم فشرده شدن فنر نرخ ارز ناشی از خواستها و فشارهای سیاسی
در این چند روز حسب شنیدهها بانک مرکزی توانست با مداخلهای قریب به ۴۰۰ میلیون دلار آرامش بازار را حفظ نماید و اثر کوتاهمدت شوکهای وارده را از بین ببرد.
اما فرض کنیم قبل از بروز این شوک، بانک مرکزی به هر دلیلی قیمت دلار را در محدوده ۳۵ هزار تومان حفظ کرده بود. اگر چنین بود بانک مرکزی به بیش از یک و نیم میلیارد دلار ارز جهت تزریق به بازار نیاز داشت. علاوه بر اینکه نتیجه مطلوبی هم حاصل نمیشد.
درواقع هرچه نرخ ارز به نقطه تعادلی نزدیکتر باشد اثر شوکها سریعتر و با حداقل نیاز به مداخله از بین خواهد رفت.
فشردن مصنوعی فنر نرخ ارز، تلهای است که تقریبا تمام دولتها در آن گرفتارشدهاند. یعنی تا جایی که توان داشتهاند، (بخوانید منابع ارزی داشتهاند)، نرخ ارز را مطابق دلخواه تنظیم کردهاند اما وقتی ذخایر تمامشده، نرخ خیلی بیشتر از حد واقعی پرش داشته است؛ که البته بیشترین آسیب دراینبین به اقتصاد و آحاد جامعه واردشده است.
لذا توقع از دولت انقلابی این است که در این خصوص درایت و تدبیر ویژهای اتخاذ نماید تا به فضل خدا بتواند در این جنگ پیچیده و ترکیبی، حداقل حربه نرخ ارز را از دست دشمن بگیرد.