شهادت چه زمانی اتفاق میافتد؟ این سؤال همیشه ذهن مرا مشغول خود کرده بود تا اینکه با جمعآوری برخی مطالب به یک نتیجه رسیدم که بتوانم مفهوم شهادت را بفهمم و آن را درک کنم. البته این یافته شاید فقط برای خودم ارزشمند باشد، اما وقتی بتواند ذهن لجوج مرا قانع کند، شاید بتواند برای دیگران هم به کار بیاید. قبل از پاسخ به این پرسش ابتدا باید درباره این بنویسیم که اصلاً چرا باید مفهوم و جایگاهی، مانند شهادت داشته باشیم؟ به نظر شما چرا باید چیزی مانند شهادت داشته باشیم؟ در قرآن، شهید به معنای کسی آمده است که در راه خدا جان خود را فدا میکند. خداوند میفرماید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» (آلعمران/۱۶۹) این آیه نشان میدهد، شهیدان در واقع زندهاند و از نعمتهای الهی برخوردارند. خب چرا شهدا باید زنده باشند؟ مگر شهادت چه کاری انجام میدهد و چه آثاری دارد؟ وقتی امام حسین (ع) میفرمایند: «إنّی لا أرَى المَوتَ إلّا سَعادةً والحَیاةَ معَ الظّالمینَ إلّا بَرَماً»؛ چرا باید برای امام حسین (ع) مرگ جز سعادت و زندگی با ظالمان چیزی جز خفت نباشد؟ در متون شیعی، شهادت بالاترین مرتبه بندگی خدا و ایثار معرفی شده است. «سیدبنطاووس» در کتاب «لهوف» میگوید: «شهادت، سفری الهی است که شهید با خون خویش، سند وفاداریاش را به خداوند امضا میکند.» «علامه طباطبایی» در تفسیر «المیزان» بیان میکند: «شهادت نوعی گواهی بر حقانیت دین خدا و تسلیم مطلق انسان در برابر اراده اوست.» امام خمینی (ره) در سخنان خود میگویند: «عاشورا به ما آموخت که خون بر شمشیر پیروز است.» این جمله نشان میدهد، شهادت نهتنها یک فداکاری است؛ بلکه ابزاری برای بیداری و تحول اجتماعی است. شهادت در مکتب شیعه نهتنها یک ارزش مذهبی، بلکه مفهومی اجتماعی، اخلاقی و سیاسی است که از قرآن، سنت و وقایعی، مانند عاشورا الهام گرفته است. این مفهوم به منزله راهی برای بندگی، ایثار، بیداری اجتماعی و دستیابی به جاودانگی تبیین شده است. شهادت در تفکر شیعه، پیامی فراتر از مرگ و زندگی دارد و به معنای حضور جاودانه در تاریخ و نزد پروردگار است. مفهوم شهادت در میان شیعیان از جایگاه ویژهای برخوردار است و یکی از ارزشهای اساسی در باورهای دینی و اعتقادی آنان شناخته میشود. این مفهوم از قرآن، احادیث اهل بیت (ع) و رویدادهای تاریخی بهویژه عاشورا نشئت گرفته است. در ادامه به برخی از استدلالها و دیدگاههایی که از متون و سخنان علما و بزرگان شیعه درباره شهادت ارائه شده، اشاره میشود.
قیام امام حسین (ع) در کربلا نماد بارز شهادت در مکتب شیعه است. این واقعه، فلسفه شهادت را از صرفاً کشته شدن در راه خدا به مفهوم گستردهتری، مانند مبارزه با ظلم و احیای عدالت گسترش داد. در نگاه شیعه، شهادت نه پایان زندگی، بلکه آغاز حیات ابدی و ماندگاری در نزد خداست. در دعای کمیل، از خدا خواسته میشود: «وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَحْسَنِ عَبِیدِک نَصِیبًا عِنْدَک، وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْک، وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیْک.» شهادت یکی از راههایی است که بنده را به این جایگاه میرساند. شهادت در تفکر شیعی صرفاً جنبه عبادی ندارد؛ بلکه ابزاری برای تغییر اجتماعی و مبارزه با ظلم است. علمای شیعه، مانند شهید مطهری و علامه اقبال لاهوری به این موضوع توجه داشتهاند. شهید مطهری در کتاب «حماسه حسینی» مینویسد: «شهادت امام حسین (ع) سبب شد تا روحیه ظلمستیزی در میان مسلمانان زنده بماند و قیامهای عدالتخواهانه در طول تاریخ شکل گیرد.» در سخنان بزرگان شیعه، شهادت الگویی برای تربیت انسانهاست تا ارزشهایی، مانند شجاعت، ایثار، وفاداری و عدالتخواهی در جامعه نهادینه شود. «شهید سیدمحمدباقر صدر» میگوید: «شهادت، مدرسهای است که در آن شهید با عمل خویش به دیگران درس شجاعت و آزادگی میدهد.» همه آنچه گفته شد، برای این است که بگوییم شهادت خوب است؛ اما اینکه چرا باید شهادت و شهید باشد؟ باید پاسخ دیگری داشته باشد. در مکتب ما فلسفه شهادت احیای حق است؛ اما چه زمانی باید اتفاق بیفتد؟ شاید مهمترین دلیل شهادت این باشد که شهید بنا دارد با رفتن و فدا کردن خود علم، آگاهی و هوشیاری ایجاد کند؛ زیرا جهادگر پس از سالها جهاد و تلاش برای مبارزه با ظلم در لحظهای به این نتیجه میرسد که دیگر ماندن او نمیتواند آن نتیجه بزرگ و عظیم را رقم بزند؛ پس باید برود و با رفتن خود جهادش را ادامه دهد. زندگی اهل بیت (ع) مبنای این استدلال است؛ یعنی نگارنده دلایل خود را از زندگی اهل بیت (ع) استخراج کرده است. آنچه را که از شهادت باید بفهمیم، میتوانیم در نهضت امیرالمؤمنین (ع) و حضرت صدیقه شهیده (س) ببینیم. نهضتی که هیچ وابستگی به دنیا نمیشناسد و عمرش را با وظایف جهادی خودش هماهنگ میکند. جهاد و شهادت در یک مسیر قرار دارند و هیچگاه از یکدیگر فاصله نگرفتهاند. بنا به همین همراهی است که شهادت را باید همان جهاد ببینیم. شهید آن زمان که باید برود میرود. آن زمانی که باید بزرگترین اثرات را در هموار کردن راه حق بنیان بگذارد و بشریت را از تاریکی و جهل نجات دهد و ظالمان را گرفتار ظلم خودشان کند. شهادت محدود در این کلمات و تعابیر نیست؛ زیرا آنقدر بزرگ و عظیم است که کلاه از سر عقل میاندازد، اما در حد و اندازه خودمان باید آن را بفهمیم که بتوانیم راه را از چاه و نور را از تاریکی تشخیص دهیم.