زمانی تغییر واقعی در سیاستگذاری های کلان اروپا رخ خواهد داد که نسل فعلی رهبران آن، با نسل دیگری که واقعا خواستار استقلال از آمریکا و نقش آفرینی مستقل در نظام بین الملل است، جایگزین شود و شاید زمان زیادی تا تحقق این موضوع باقی نمانده است
اظهارات اخیر مقامات ارشد اروپایی در مراسم دریافت جایزه " شارلمانی" در آلمان از ابعاد مختلفی قابل تاملی است. «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه در اظهاراتی که به عنوان کنایه به همتای آمریکاییاش تعبیر شده، گفت: نمیتوان اجازه داد که برخی کشورها فرمان دیپلماسی کشورهای اروپا را به دست گیرند. رئیس کاخ الیزه در این خصوص گفت:
«اگر اجازه دهیم که دیگر قدرتهای بزرگ، برخی از متحدان و دوستانمان، در سختترین برهههای تاریخمان، خود را در موقعیت تصمیمگیری برای دیپلماسی ما و امنیت ما قرار داده و کاری کنند که ما در معرض خطرناکترین تهدیدات قرار گیریم، در آن صورت دیگر حاکمیتی نداریم. انتخاب ما این بود که در خاور نزدیک و خاورمیانه صلح و ثبات ایجاد کنیم. ... دیگر قدرتها، که البته از حق حاکمیتی برخوردار هستند، تصمیم گرفتند که به حرفهایی که زده بودند پایبند نمانند. بنا به دلایلی که داشتند، نباید اجازه دهیم دیگران برای ما تصمیم بگیرند. بیایید ضعیف نباشیم. ... باید با حاکمیت اروپایی، اروپا را به یک قدرت ژئوپلتیکی، تجاری، زیست محیطی، اقتصادی، غذایی و دیپلماتیک بدل کنیم.»
در همین نشست آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان هم برای دومین بار طی ماه های اخیر تأکید کرد که اروپا دیگر نمیتواند برای تأمین امنیت به ایالات متحده «متکی» باشد و باید خود برای تامین امنیت تلاش کند.
بدون شک، اظهارات امانوئل مکرون و آنگلا مرکل با رفتار عملی رئیس جمهور فرانسه و صدر اعظم آلمان در قبال ایالات متحده آمریکا کوچک ترین همخوانی و مطابقتی ندارد! شاید بهتر بود در این نشست، مقامات آلمانی و فرانسوی به نقش خود در ابطال برجام از سوی ایالات متحده آمریکا اشاره ای کنند! در تابستان سال گذشته، امانوئل مکرون رسما به دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس تعهد داد که تمامی تلاش خود را برای گنجاندن موضوع توان موشکی ایران در برجام صورت دهد.
فراتر از آن، مکرون با شروط دیگر ترامپ مبنی بر بازرسی از اماکن نظامی ایران، دائمی کردن محدودیت های هسته ای (برای پس از سال 2015) و کنترل و مهار منطقه ای ایران موافقت کرد. این قاعده در خصوص آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان نیز صادق است. مرکل در جریان آخرین دیدار خود با رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، اعلام کرد که توافق هسته ای با ایران را به صورت مشروط (!)، آن هم مشروط به پذیرش تمامی خواسته های رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا خواهد پذیرفت. این در حالی بود که مرکل و دیگر سران اروپایی در سال 2015 میلادی و زمانی که برجام به امضای ایران و اعضای 1+5 رسید، حمایت کامل، مطلق و همه جانبه خود را از آن اعلام کرده بودند.
آنچه مسلم است اینکه افکار عمومی دنیا تحت تاثیر اظهارات اخیر رئیس جمهور فرانسه و صدر اعظم آلمان، بازی مستقیم اروپا در زمین ایالات متحده آمریکا را نادیده نمی گیرد.
اگرچه افکار عمومی اروپا سال هاست خواستار استقلال از واشنگتن و مهار کاخ سفید توسط اتحادیه اروپاست، اما سران اروپایی عملا در این خصوص وقعی نسبت به خواسته های مردم خود نمی نهند. در حال حاضر آنگلا مرکل و امانوئل مکرون به همراه ترزا می نخست وزیر انگلیس، سه متهم اصلی نقض برجام از سوی آمریکا محسوب می شوند. در این میان، ادعای مقامات آلمانی و فرانسوی مبنی بر لزوم جدایی آنها از آمریکا و تصمیم گیری مستقلانه آنها در نظام بین الملل، صرفا برای خوشایند افکار عمومی این کشورها بیان می شود.
به نظر می رسد زمانی تغییر واقعی در سیاستگذاری های کلان اروپا رخ خواهد داد که نسل فعلی رهبران آن، با نسل دیگری که واقعا خواستار استقلال از آمریکا و نقش آفرینی مستقل در نظام بین الملل است، جایگزین شود و شاید زمان زیادی تا تحقق این موضوع باقی نمانده است. ..../